۱۳۹۳ بهمن ۳۰, پنجشنبه

میزگرد بررسی سینمای زیرزمینی ایران





متن میزگرد مینوهمتی با بنیامین، پردیس و آزاد در مورد سینمای زیز زمینی ایران که بهمراه پخش فیلم "عق زدن" از برنامه رهائی زن تلویزیون کانال یک پخش گردید.

پیشگفتار:
 سانسور اسلامی، همزاد حکومت اسلامی در عرصه‌ی سینما نیز تاثیرات مخرب خود را به نمایش گذاشته است. بازگوکردن واقعیت‌های تلخ اجتماعی، خط قرمزی است که توسط رژیم اسلامی ترسیم شده است تا زندگی طاقت فرسای مردم و به ویژه زنان و کودکان به تصویر کشیده نشود. بسیاری از استعداد‌های جوان روزنه‌ی دیگری را برای مبارزه با سانسور گشوده‌اند. در این برنامه پای صحبت سه تن از صاحب نظران سینمای زیرزمینی می‌نشینیم و در خلال برنامه فیلم کوتاهی را به نمایش می‌گذاریم که اولین بار از کانال یک در برنامه‌ی رهایی زن شاهد آن خواهید بود.
رهایی زن: بنیامین، پردیس و آزاد عزیز به برنامه‌ی «رهایی زن» خوش آمدید.
در ابتدا لطفا به اختصار بینندگان ما را با فعالیت‌های خودتان آشنا کنید.
بنیامین احمدی: من فعالیت های هنری خود  را از سال ۸۶ در زمینه‌ی کارگردانی و بازیگری تئاتر شروع کردم. عضو انجمن سینمای جوان تهران بودم و از سال ۹۰ ساخت فیلم‌های تجربی و مستند کوتاه و بلند را شروع کردم و با همکاری پردیس در کارنامه ی خود دو فیلم مستند و دوفیلم کوتاه را دارم.
پردیس شهرابی: من هم همان‌طور که بنیامین گفت از سال ۹۰ تدوین فیلم‌های مستند کوتاه و بلند به کارگردانی بنیامین را شروع کردم.
آزاد عزیزیان: من از سال ۱۳۸۷ کارم را با تئاتر شروع کردم که بیشتر کارها خیابانی بودند. پس از آن در دانشگاه تبریز در کمیته‌ی ادبیات و هنر کانون زاگرس به ادامه‌ی فعالیت‌هایم پرداختم. پس از خروج‌ام از ایران و آمدن به ترکیه به طور جدی‌تر به برنامه‌سازی و نویسندگی در حوزه‌ی سینما پرداخته‌ام.
 رهایی زن:  در آغاز تاریخچه‌ی مختصری از پیدایش سینمای زیرزمینی را برای بینندگان ما تشریح کنید.
بنیامین احمدی: در مورد این‌که سینمای زیر زمینی از چه تاریخی آغاز به کار کرده، مناقشاتی وجود دارد. به واسطه‌ی این‌که این تاریخ در مورد سینمایی است که امکان دیده شدنش وجود ندارد و کارگردانان این فیلم‌ها نتوانستند فیلم‌های خود را به نمایش بگذارند. به همین دلیل تاریخ دقیقی برای آن وجود ندارد. ولی بر اساس فاکتورهای سینمای زیر زمینی می‌توان به فعالیت‌های «سینمای آزاد ایران» از سال ۴۸ تا ۵۸ اشاره کرد. هم‌چنین فیلم‌های آقای «امیر نادری» در سال‌های جنگ که به نوعی سینمای ضد جنگ بود مثال زد. اما به صورت رسمی در سال ۲۰۰۴ «مسلم منصوری» برای اولین بار از این واژه استفاده کرد. ایشان در دهه‌ی ۷۰ چند فیلم ساختند و به همراه خانم «لیلا قبادی»، رنگ و روی تازه‌ایی به سینمای زیرزمینی دادند.

مسلم منصوری

پس از روی کار آمدن احمدی نژاد در سال ۸۴ موج جدیدی از این سینما آغاز شد. در آن دوره و به خصوص پس از وقایع ۸۸ حساسیت‌ها بیشتر شدو این مصادف بود با قوی‌تر شدن سینمای حاکمیت و افزایش بودجه فیلم های حکومتی. این موضوع سبب شد فیلم‌سازهای جوان به حاشیه رانده شوند و ناخواسته به جنبش سینمای زیر زمینی بپیوندند.
من هم به واسطه‌ی سن و سالم به این گرایش جدید تعلق دارم. از سال ۸۸ به بعد علی رغم افزایش حساسیت‌ها و به حداکثر رسیدن جرایم قضایی، سینمای زیر زمینی هم به لحاظ تکنیکی و هم از لحاظ خلاقیت بسیار پیشرفت کرد. هر چند با سیاست‌های حاکم از آن زمان تاکنون و اتفاقاتی که برای خانه سینما افتاد، این فیلم‌ها کمتر به معرض نمایش درآمدند و در جشنواره‌ها شرکت کردند. اگر بخواهیم فیلم‌هایی را نام ببریم که اکران شده‌اند شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسند.
به طور کلی باز تاکید می‌کنم که نمی‌توان تاریخ دقیقی یا نقطه‌ی شروعی برای این فیلم‌ها در نظر گرفت زیرا از آن‌ها اطلاع دقیقی در دسترس نیست.
آزاد عزیزیان: سینمای زیرزمینی دارای ویژگی‌هایی است که به ما کمک می‌کنند وجود یا عدم وجود آن را در دوران‌های مختلف تشخیص دهیم. اولین ویژگی این سینما استقلال مالی آن است. در این سینما «بنیاد فارابی»ای وجود ندارد که با بودجه‌های سپاه پاسداران به حمایت مالی چنین فیلم‌هایی بپردازد. فیلم‌های این سینما با کم‌ترین هزینه ساخته می‌شوند و این مقدار از طرف سازندگان تامین می‌شود. دومین ویژگی این سینما این است که این سینما منتقد وضعیتی است که بر جامعه‌اش حاکم است. امروزه سینمای زیرزمینی ایران به مسائلی می‌پردازد که در سینمای دولتی به هیچ وجه مطرح نمی‌شوند. ویژگی بعدی این سینما این است که نرم متفاوتی از نرم سینمایی حاکم چه در فرم و چه در محتوا ارائه می‌دهد. این سینما غیرمجاز دانسته می‌شود و مجوز قانونی ندارد و بر همین اساس سازندگان این فیلم‌ها با مشکلات متعددی روبه‌رو هستند. از دیگر ویژگی‌ها این است که بیشتر افرادی که در این عرصه فعالیت دارند جوانان هستند و تولیدات بیشتر تجربی‌اند. این ویژگی‌ها می‌توانند مشخص‌کننده‌ی سینمای زیرزمینی در دوران‌های مختلف باشند. هم‌چنین به این دلیل که تاریخ نوشته شده‌ای برای این سینما وجود ندارد، ارائه‌ی یک روند مشخص و تاریخچه‌ی این نوع از سینما کار مشکلی است.


رهایی زن: در مورد فیلمی که در اختیار «رهایی زن» گذاشته‌اید تا برای اولین بار از این طریق پخش شود، کمی توضیح دهید.

پردیس شهرابی: اولین چیزی که در مورد این فیلم می‌توانم بگویم این است که ما با جیب خالی شروع کردیم. یعنی با حداقل بودجه شروع به ساخت این فیلم کردیم. هم‌چنین بدون داشتن هیچ مجوزی. این مسئله استرس زیادی را به گروه سازنده تحمیل کرد. اکثر لوکیشن‌ها خارجی و شهری بودند و ما زمانی که در حال ضبط فیلم بودیم استرس این موضوع را داشتیم که پلیس دوربین کرایه‌ای‌مان را از ما نگیرد، تصویر‌های ضبط شده را از بین نبرد و یا هر اتفاق دیگری که در پی این دستگیری می‌توانست پیش بیاید. اما این اضطراب همدلی و تعاونی را بین اعضای گروه به وجود آورد که باعث شد پروژه به خوبی پیش رود. نکته‌ی دیگری که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که تقریبا ۷۰ درصد فیلم‌نامه نوشته شده بود و ۳۰ درصد آن به صورت مستند از اتفاق هایی که در هنگام ضبط در کنارمان می‌افتاد ثبت شد.
رهایی زن: این فیلم به معضلات اجتماعی از قبیل فقر، عدم تامین اجتماعی و موقعیت زنان تحت حاکمیت اسلام پرداخته است. چرا به این سوژه‌ها پرداختید و به چه دلیل رژیم با این‌گونه کارها حساسیت دارد؟
پردیس شهرابی: رژیم به این نوع کارها حساسیت دارد و حتی ما را متهم به سیاه‌نمایی می‌کند. حقیقت این است که سیاه در بطن جامعه‌ی ما موجود است و باید به تصویر کشیده شود. سوال این است چرا جمهوری اسلامی نباید با چیزی که واقعیت جامعه را به تصویر می‌کشد مخالفت کند. واقعیت‌هایی مانند فقر،استثمار زنان با حداقل دستمزد،حجاب اجباری،تضاد طبقاتی موجود در جامعه و هر چیزی که حکومت نمی‌خواهد باز شود و به تصویرکشیده شود.حتی حکومت فیلم‌سازان این سینما را به همکاری کردن با رسانه‌های بیگانه و بودجه گرفتن از سازمان‌های ضدحکومتی برای ساخت این فیلم‌ها متهم می‌کند.
بنیامین احمدی: در انتخاب سوژه در استوری‌بردی که داشتیم، کاراکتراصلی یک زن کارگر بود که به هر شیوه‌ایی تحت تاثیر سیاست، اقتصاد و عوامل دیگر استثمار و از او بهره‌کشی می‌شد. اما دغدغه‌ی تکنیکی ما در ساخت، این بود که زاویه‌ی دوربین شکسته شود. بین این دو مقوله پیوندی ایجاد شد. این‌که خود فیلم‌سازانی که اکنون در حال ساخت فیلم چه به صورت مستند و چه داستانی هستند، با یک پیش‌داوری و قضاوت این کار را انجام می‌دهند و ما می‌خواستیم نشان دهیم آن‌هایی که دوربین را به درون جامعه می‌برند نیز از این قاعده مستثنی نیستند و به راحتی در این قرار داد‌ها حل می‌شوند. به همین ترتیب سعی کردیم به دوربین کاراکتر بدهیم و به این شیوه کاراکترها شکل گرفتند.
درباره ی این سوژه باید بگویم قبل از شروع این فیلم چند اتود راجع به خشونت زنان در سر داشتیم که احساس کردیم باید به شیوه‌ای غیر مستقیم به این مقوله بپردازیم و از اغراق و فشار اضافی دوری کنیم. موضوع‌هایی وجود دارند که خشونت در آن‌ها به گونه‌ایی مخفی است. بنابراین تصمیم گرفتیم فیلم را با روایتی ساده و به مستندترین شکل ممکن بسازیم تا از قضاوت و برخوردهای شعارگونه با این پدیده‌ها دور بمانیم.
 رهایی زن: سازندگان و بازیگران این نوع فیلم‌ها با چه مخاطراتی روبه‌رو هستند؟
بنیامین احمدی: از جرائم قضایی گرفته تا در محاق رفتن این فیلم‌سازان و دور شدن آن‌ها از فعالیت هنری. شخصا تا زمانی که از ایران خارج نشدم حتی جرائت صحبت کردن از وجود این‌چنین گروهی را نداشتم. به هر شیوه‌ایی مجازات می‌کنند. محرومیت تحصیلی، جریمه مالی، ممنوع تصویر شدن، ممنوع خروج شدن و غیره.
همان‌طور که اشاره کردم پس از جریانات ۸۸ حساسیت‌ها شدت گرفت. به گونه‌ایی که حکومت اقدام به پرونده‌سازی به اتهام جاسوسی و... می‌کند. به نحوی که زندان در پی دارد.

عق زدن


آزاد عزیزیان: قبل از پرداختن به این مساله خوشحال می‌شوم تا حدودی در مورد فیلم به صحبت بپردازم. در فیلم «عق زدن» آن‌چه که من را جذب می‌کند، کاراکتر اصلی فیلم است. به نظر من انتخاب بازیگر اصلی فیلم بسیار ماهرانه بوده است. اولین تصویری که ما از این کاراکتر دریافت می‌کنیم یک نگاه مبهوت است. نگاهی که از تمام آن‌چه در جامعه‌اش وجود دارد، دچار تعجب گشته است. در این ٢۵ دقیقه به بسیاری چیزها پرداخته می‌شود. کاراکتر اصلی فیلم در چنین شرایطی گیج است و انگار از خود می‌پرسد که باید به کدامین دردش بپردازد. آیا باید به مساله‌ی فقر بپردازد یا... در یکی از دیالوگ‌ها اشاره ‌می‌شود که دستمزد پدر وی برای تامین مخارج آسایشگاه روانی‌ای که برادر وی در آنجا است،کافی نیست. این کاراکتر در لوکیشن‌های مختلف شهر در جلو دوربین ظاهر می‌شود و این پیام را با خود دارد که چنین مشکلاتی تنها مربوط به این فرد نیست و در تمام جامعه وجود دارند و یک کارگردان متعهد می‌خواهد که این سوژه‌ها را بیابد. چنین ویژگی‌های سبب می‌شود «عق زدن» در کاتاگوری آن سینمای دسته‌بندی شود که دردش درد جامعه‌اش است. با چنین نگاهی به جامعه، حاکمیت در مقابل چنین سینمایی می‌ایستد. در زمان حکومت نازی‌ها در آلمان، گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی اوضاع جامعه آلمان آن زمان را خوب توصیف می‌کرد و سینما نباید تصویری بد از جامعه ارائه دهد. سینماگر با حاکمیت در جمهوری اسلامی نیز چنین کاری انجام می‌دهد و در چنین شرایطی سینمای زیرزمینی آلترناتیوی در مقابل این سینماست.
همان‌طور که گفتم یکی از ویژگی‌های این سینما مجوز نداشتن است. زمانی که بدون مجوز به ساخت فیلم در سطح شهر پرداخته می‌شود، نیروهای امنیتی اجازه دارندکه به شیوه‌های گوناگون با سازندگان چنین فیلم‌هایی برخورد کنند. این برخوردها زمانی جدی‌تر خواهند شد که سینماگر زیرزمینی به مسائلی ‌بپردازد که حاکمیت و سینمای وابسته به آن به لاپوشانی آن می‌پردازد و از نمایش آن جلوگیری می‌کند. در چنین شرایطی سینماگران جوان این عرصه با انواع مشکلات جدی روبه‌رو خواهند بود.
پردیس شهرابی: در این‌باره از تجربه‌ی شخصی خودم  در ساخت این فیلم می‌گویم. همان‌طور که در یکی از پلان‌ها مشاهده کردید. چندین بار توسط پلیس دوربین‌مان را ضبط شد و حتی حراست در دانشگاه کارت دانشجویی یکی از عوامل ساخت را گرفت که خوشبختانه مسئله را با هر شیوه‌ای که می شد حل و فصل می‌کردیم.



رهایی زن: پیامتان برای همکارانتان در سینمای زیرزمینی و هم‌چنین برای بینندگان ما درباره‌ی این نوع فیلم‌ها چیست؟
آزاد عزیزیان: قطعن دوستانی که در جامعه حضور دارند و به این کار می‌پردازند بیشتر از من از آن‌چه در جامعه می‌گذرد آگاهی دارند. فقط می‌خواهم بگویم که خسته نباشید و مرسی که هستید. این بودن شما است که سبب می‌شود در جامعه‌ای که «حاتمی‌کیا»ها «چمران» می‌سازند و سینمایی وجود دارد که نمایند‌گانش «مخملباف»ها هستند و در نهایت «اصغر فرهادی»هایی که نماینده‌ی جمهوری اسلامی در جشنواره‌های خارجی هستند، این دوربین شماست که در نهایت به مشکلات و دردهای موجود درجامعه می‌پردازد. بودنتان هر لحظه به ما امید می‌دهد و خوشحال کننده است.
پردیس شهرابی: خسته نباشید و به کارتان ادامه دهید. کار ما ثبت واقعیت‌های موجود در جامعه است. این کار باید انجام شود به هر طریقی و با به جان خریدن هر خطری.
بنیامین احمدی: بدون شک تنها راه برای دیده شدن کارهایتان جشنواره‌های خارج از ایران که هر ساله برگزار می‌شوند نیست . کارهای بسیاری می‌توان کرد. هزینه‌های زیادی پرداخت کرده‌اید و مشکلات بسیاری داشته‌اید. ولی باز هم همان فراخوان‌های غیرعلنی در سطح شهر و شهرستان‌ها راه بسیار شرافتمندانه‌تری است.
سیاست‌های موجود برای رسیدن فیلم‌هایتان به این جشنواره‌ها مشکوک است. شاید آن‌ها دوست دارند نام زیر زمینی را از شما بگیرند و پسوند سینمای مستقل «شهاب حسینی»ها را به شما بدهند. دور بمانید از این قضایا همان‌طور که دور ماندید.

- منتشر شده در ماهنامه رهایی زن شماره 31


استفاده از این مطلب با ذکر منبع مجاز است


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر