۱۳۹۴ فروردین ۲۳, یکشنبه

کار انتخاب آگاهانه کودکان کار نیست




هنگامیکه پل لافارگ در سده نوزدهم، آسیبهای انقلاب صنعتی را بررسی کرد، فکر ساختن ماشینها برای بزرگسالان امکان پذیر شده بود، اما به جای این اقدام، صاحبان صنایع بافندگی کار کودکان را چنین توجیه می کردند که فقط کودکان می توانند با جثه‌های کوچک اشان به زیر ماشین آلات بخزند و نخ و رشته‌های گسیخته را گره بزنند چنانکه انگار تصور ساختن ماشین آلات خاص بزرگسالان امکان نداشته است...و در دهلیزهای معادن، کودکان ، واگن‌های کوچک پر از زغال سنگ را که از راهروهای تنگ می گذشت، به ادعای استثمارکنندگانشان، به راحتی به جلو هل می دادند...
کودکان کار پدیدۀ آشکارو ماحصل نظام سرمایه داری است وجود صدها میلیون از این کودکان که مظلوم‌ترین و بی‌حقوق‌ترین قشر هر جامعه‌ای را تشکیل می دهند لکه ننگی است بر دامان این نظام ضد انسانی و ستمگرانه. آمار کودکان کاردر سراسر جهان از مرز۲۵۰ میلیون هم تجاوز کرده است. این بردگان ارزان سرمایه که بیشتر، از خانواده‌های کارگری هستند به شدیدترین نحوی مورد استثمار قرار می گیرند آنان مورد تنبیه بدنی و برخوردهای بی‌رحمانه قرار می گیرند چرا که مانند بزرگسالان قدرت دفاع از خود را ندارند و آثار و صدمه های  جسمی و روحی ناشی از این رفتارها برای همیشه با آنان خواهد ماند.
دستمزدهای بسیار پایین کودکان، کنترل راحت و فرمانپذیری آنان  دلایل اصلی بکارگیری آنان توسط صاحبان سرمایه در ایران و جهان می باشد.ارتجاع اسلامی با بوجود آوردن شرایط مناسب برای طبقه سرمایه ، کار کودک کارگررا ارزان و مفت می خرد و بر سودهای افسانه‌ای خود می افزاید.
درهمه کشورها کودک کار، بیش از دیگر بخش‌های جامعه مورد آزار و سو استفاده جنسی قرار می گیرد. کودک کار از حقوق خود بی‌خبر است و از شرایط ایمنی و بهداشتی بی‌بهره.  کودکان کاراعتراض نمی کنند، برده گانی ارزان و مطیع اند که به وحشیانه‌ترین شکل استثمار می شوند و مورد سو استفاده سرمایه دار قرار می گیرند. در بسیاری از موارد کودکان کار مورد خشونت جنسی قرار می گیرند، مزد آنها پرداخت نمی شود اما این کارگر کم سن و سال  در مقابل شرایطی که نظام سرمایه بر اواعمال کرده است قادر به انجام هیچ کاری نخواهد بود.
در جمهوری اسلامی نیز که سرمایه داران به شدید‌ترین نحوی کارگران را مورد استثمار قرار می دهند،انواع کمک‌ها و حمایت‌های بی‌دریغ در اختیار طبقه سرمایه دارقرار داده شده است تا با استثمار هر چه بیشتر این کارگران کوچک اندام برسودهای خود بیفزایند. هر سال به علت فقر و تنگدستی هولناکی که دولت سرمایه دار اسلامی برای کثریت جامعه ایران به ارمغان آورده است بر تعداد کودکانی که مجبور می شوند برای تامین مخارج زندگی خانواده اشان از حق تحصیل و آموزش محروم شوند و  وارد بازار کار شوند، افزوده شود.دلیل اصلی که باعث می شود کودکان طبقه کارگر از تحصیل و آموزش باز بمانند و به یک کارگر ارزان برای صاحبان سرمایه تبدیل شوند چیزی نیست جز فقر اقتصادی خانواده این کودکان و به گقته معلم پرولتاریای جهان، کارل مارکس ، کار انتخاب آگاهانه کودکان کار نیست بلکه باید توجه داشت کار کودکان، تحمیلی اجتماعی از سوی ساختارهای سیاسی اقتصادی جامعه که در واقع چیزی نیست جز نظام سرمایه داری حاکم بر جهان و راه حل اساسی آن همانا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، نابودی نظام سرمایه داری و استقرار یک نظام سوسیالیستی است.

روپاک مطیعی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر