۱۳۹۵ فروردین ۲۰, جمعه

نگاهى به تاريخچه نقض حقوق زنان در ايران در ماه مارس و مصادف با ٨مارس- آکو رضایی


هفته گذشته شاهد بر گذارى هاى بسيار با شكوهى از سراسر جهان به مناسبت ٨ مارس مصادف با ١٧ اسفند روز جهانى زن در ايران نيز بوديم. ما با گردهمايى ها و بر گذارى اكسيون هاى باشكوه اين روز جهانى را جشن گرفتيم و پيامهاى بسيارى را نيز در فضاهاى مجازى و غير مجازى به اطلاع عموم رسانديم. اما واقعا چقدر تهيه و تدارك اين مراسمات چه اندازه مفيد باشد؟ و چه تأثيرى بر روى جامعه زن ستيز در كشورمان دارد؟ ما حتى روز ديگرى بعنوان ٢٥ نوامبر روز جهانى مبارزه با خشونت عليه زنان را نيز داريم ، ولى همواره در ايران، ما شايد هر روزه شاهد خشونت هاى خانگى هستيم، زنان بسيارى در خانواده خودشان نيز كه همواره بايد امن ترين مأوا براى هر انسانى باشد. براى بعضى از زنان شايد شكنجه گاههايى بسيار خشن تر از زندان هاى جمهورى اسلامى ايران باشند. مى خواهم به جاى تمركز و صحبت كردن راجع به ٨ مارس كه مطالب بسيار زيادى راجع به ان گفته و شنيده ايم ، به اين مطلب بپردازم كه ايا بر گذارى اين مراسم تأثيرى در جهت بهبودى وضعيت، وخيم زنان جامعه كشورمان مى توانند داشته باشند؟ايا مى توان تأثيراتى ايجاد نمود كه بانوان كشورمان نيز مانند بسيارى از كشورهاى متمدن و پيشرفته در اين ضمينه گامى رو به جلو نهاده زندگى با خشونت، و بى مهرى كمترى بتوانند تجربه كنند؟ در واقع پاسخ بلى است . مشروط به اينكه ما اگاهانه بايد بدانيم كه چه هدفى را دنبال مى كنيم؟ وخيلى شفاف به روشنگرى در جامعه بپردازيم، ريشه هاى اين پيامدها، خشونت عليه زنان در بسيارى از موارد ريشه در دين و مذهب اسلامى حاكم بر ايران دارد. يعنى با ضرس قاطع مى توان بيان كرد كه اگر قوانين حاكم بر ايران پيرو حكومت اسلامى نبود به مراتب وضعيت جامعه زنان ما، بسيار بهتر از وضعيت فعلى مي بود. چون در دين اسلام افراد همواره اين تبعيض و خشونت را نسبت به زنان از كودكى مى اموزند كه، زن جنس دوم است و مردان جنس برتر هستند. مى اموزند كه زنان نصف انها حق دارند در همه ضمينه ها، از ارث و شهادت تا حق طلاق و غيره يعنى اين فرامين در جامعه ايران نهادينه شده اند. پسر بچه ها به محض اينكه خود را مى شناسند و متوجه مرد بودن خود مى شوند توأمان مى فهمند كه نسبت به زنان برترى دارند، پس اگر بخواهيم اين مسائل را اساسى و از پايه حل كنيم، بايد به همان مقطع اوليه كه دوران كودكى مى باشد برويم، و از همان بدو دوران خردسالى كودكان به انها بياموزيم كه زنان دوشادوش مردان در جامعه هستند، وهم پا وهم تراز با مردان در همه كارها و أمور مى توانند نقش بسيار مهمى إيفا كنند. بايد همواره در زنان نيز اين حس اعتماد به نفس را ايجاد كنيم كه از هيچ لحاظى نسبت به مردان كمتر نيستند، و در بسيارى از موارد مى توانند بهتر و موئثرتر از مردان در صحنه حضور داشته باشند. و به درستى مى توان اموزش را در اين ضمينه نهادينه كرد. در فرهنگ جامعه اى دموكراتيك و پيشرفته، بايد كودكان با اين ذهنيت كه زن و مرد در عين حالى كه برابر و مساوى هستند در همه ضمينه ها همچنين بايد امتيازات خاصى را نيز براى بانوان در نظر داشت كه به نوعى زن ستيزيى و إجحافى كه در طول تاريخ در حق بانوان انجام شده جبران نمايم. در جوامع و كشورهاى داراى دموكراسى اروپا و أمريكا مراسم ٨ مارس مراسم و جشن هاى با شكوهى بر گذار ميشود كه به معناى واقعى كلمه جشن است و شادى، يعنى اين فرهنگ جايگاه واقعى خود را پيدا كرده، ولى در ايران و ساير كشور هاى اسلامى زنان را بر طبق قوانين اسلامى محدود مى كنند، يعنى فقط در جهان اسلام مى توان ديد كه شأن زنان را چگونه در حد كالا پايين اورده و در خواستگارى و ازدواج حتى توسط خانواده و والدينشان به فروش مى رسانند و طبق اين قوانين زنان به مثابه كالا هستند. مردان مى توانند ٤ زن رسمى و بى نهايت زن صيغه اى در اختيار داشته باشند و حتى در پو شش خودشان نيز يك ازادى نسبى ندارند، انها بايد به گونه اى لباس بپوشند و رفتار نمايند كه مردان تحريك نشوند. يعنى مردان حتى به خود زحمت اين را نمى دهند كه ذهنيت و نگاه خود را تغيير دهند، زنان بايد مواظب اخلاق و رفتار و پوشش خود باشند كه مبادا چشم نامحرم به انها بيفتد و اسلام به خطر بيفتد. داستان هاى بيشمارى در اين خصوص شنيده ايم اما ما همچنان ناظر و شاهد اين قضايا هستيم كه، كودكان خردسال را به عقد و ازدواج كسانى در مى اورند كه سن پدر و يا پدر بزرگشان را دارند. و اين بر طبق قوانين و فرامين اسلامى است، وقتى در دينى خدا و پيغمبر ان دين سفارش به تنبيه بدنى زنان نموده باشد، چه انتظارى از مردم عامه مى توان داشت؟ پيامبرى كه در سن ٥٦ سالگى با دختر بچه ٩ ساله ازدواج كرد و در واقع به او تجاوز كرد. چگونه مى توان اين بحث ها را توجيه نمود؟ و اين نمونه بارز يك شخص پدوفيل مى باشد، و هيچ توضيح ديگرى ندارد و نمى توان داشت. و هدف ما بدين گونه است كه ديگر نگذاريم كه اين اتفاقات وحشيانه صورت گيرد، با فرهنگ سازى و با ترويج تمدن و تربيت صحيح كودكانمان، و دقيقا از خودمان شروع نمايم و به كودكانمان به گونه اى بياموزيم كه نه پسر خود را از دختر بالاتر ببيند و نه دختر خود را كمتر از پسر ببيند. و همچنين بايد اين مسائل اسيب شناسى شوند كه به مرور ما جامعه اى داشته باشيم كه در ان زنان كشورمان كه دورانى طولانى در حقوقشان اجحاف شده است، احساس امنيت و اسايش كنند و پيش از همه درون كانون خانواده خودشان اين امنيت را دريافت كنند، و اين فرايند رفته رفته به جامعه سرايت كند كه ايرانمان كشورى ابادو ازاد و مأوايى أمن براى كليه افراد جامعه الخصوص بانوان ميهنمان باشد. 

به اميد ابادى و ازادى ايران و جامعه اى دموكراتيك و زنانى كه نقش كليدى خود را يافته و بتوانند به موازات مردان ايفاى نقش نمايند.

به اميد سرنگونى جمهورى اسلامى ايران و خامنه اى ديكتاتور.

با تشكر آكو رضائى 


ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و چهارم





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر