۱۳۹۵ مهر ۱۴, چهارشنبه

جنایاتی که در دهه 06 بر فرزندان کشورمان رفت - مرضیه آدمی فعال حقوق بشر و مدافع حقوق زنان


با سلامی مجدد حضور همنوعان عزیزم
اینبار در خدمتتان هستم برای یادآوری جنایاتی که در دهه 60 بر فرزندان کشورمان آوردند .
و با کمال تاسف و درد هنوز هم هر روز شاهد دستگیریها و زندانی شدنها و اعدامهای ظالمانه مسئولان رژیم جمهوری اسلامی هستیم.

افتخار به اجرای حکم خدا! ولوله در لانه جلادان

ابعاد دهشتناک کشتار دهه شصت توسط جلادان رژیم جمهوری اسلامی هر روزه، بیشتر آشکار می شود. در پی سند شنیداری منتظری، دبیرخانه مجلس خبرگان در بیانیه ای از کشتار هزاران زندانی سیاسی با حکم خمینی و با پشتیبانی سران وقت حکومت دفاع کرد. مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری دولت «تدبیر و امید» سرمایه، نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین در سال ۶۷ و یکی از اعضای هیئت مرگِ اجرای فرمان خمینی برای کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی، می گوید: «خداوند فرمودند بر کفار رحم نکنید چون آنها به شما رحم نمی کنند و به منافقان نباید رحم کرد.» تمامی مدافعین این کشتارها، از جمله خامنه ای و مجلس خبرگان و پورمحمدی و آیت الله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه رژیم و سید حسن نوه خمینی و... همگی، برای جنایت و هر کارکرد ضد بشری، از این آیه ها مجوز گرفته و می گیرند. اسلام، آنان برپایه همین آیه هاست که اکنون در حاکمیت نشسته است. همین اسلام است که اکنون سیاست سرمایه را رقم می زند. اعتراف های نفرت آور همه ی کارگزارانِ کنونی و پیشینِ حکومت اسلامی، از جمله پور محمدی وزیر دادگستری دولت روحانی در اجرای جنایت علیه بشریت، بیانگر هراس حکومتیان است. این اعتراف ها، نشان می دهند که رهبری جمهوری اسلامی برای خاموش ساختن خیزش مخالفان و جلوگیری از گسترش دامنه ی کیفرخواستِ به محاکمه کشانیدن جانیان حاکم و کارگزاران در پیشگاه داوری دادگاه انقلابی، به واکنش دفاعی پرداخته است. واکنش های تند قاتلینی همانند پورمحمدی ها، در پی بازتاب فایل شنیداری منتظری، قائم مقام وقت رهبر ایران در حضور پورمحمدی، نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین، حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت) و ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) اعضای هیئت چهارنفره مرگ در نشست ۲۴ مرداد سال ۶۷، را باید از این زاویه بازنگری کرد. در این نشست، منتظری، به شدت به کشتار زندانیان سیاسی حکم گرفته در زندان و به حکم ولی فقیه، یعنی خمینی خون آشام، اعتراض می کند، آن را «بزرگترین جنایت تاریخ جمهوری اسلامی» می نامد و به اعضای «هئیت مرگ» هشدار می‌دهد که در آینده از آنان به عنوان «جنایتکاران تاریخ» یاد خواهد شد. منتظری با هر انگیزه، از جمله «ترس از جهنم» و «بدنام شدن حکومت اسلامی» در برابر کشتار مجاهدین حکم گرفته، می ایستد. در همین نشست، پورمحمدی و سایر اعضای هئیت چهار نفره با دروغ بافی و چانه زنی برای همراه سازی منتظری، از اقدام خود دفاع می کنند و می گویند وظیفه ای که خمینی به آنها واگذار کرده تا کشتن آخرین زندانی سیاسی مجاهد که «تنها دویست نفری» از لیست باقی مانده را در دست دارند، پیگیری خواهند کرد. و هنوز سخنی از کشتار شهریور ماه چپ ها و کمونیست ها در میان نمی آید. در پی مرداد ماه، شهریور ماه سال 67 است که هزاران تن از اسیران غیر مجاهد، چپ ها و کمونیست ها به دار آویخته می شوند و زنان کمونیست را بنا به فرمان قرآن، روزانه 5 نوبت، در هر وعده ی نماز، شلاق می زنند تا یا مرگ زیر شلاق را بپذیرند یا به اسلام ناب محمدیان ایمان آورند.

افتخار پدرخواندگان داعشیان حاکم در ایران، کشتن هزاران اسیر دست و چشم بسته ای است که سال ها زیر شکنجه های جانیان، همه روزه در خون خویش با کابوس مرگ و حکومت اسلامی دست به گریبان بودند. ننگ کشتار اسیران، افتخار کسانی است که کشتار و ننگ بزرگترین افتخاراتشان می باشند.

دفاعیات کنونی جانیان حاکم، که "صادقانه" در شرایطی متفاوت با دهه شصت بیان می شود، چند پیام به همراه دارد:

الف: حکم خدا هم از نگاه تاریخی و هم در اوضاع کنونی همان است که جمهوری اسلامی، داعش و القاعده و ... انجام داده و می دهند. قتل عام مخالفین در اسلام سیاسی امری مشروع است و از قرآن و اسلام ناب محمدی سرچشمه می گیرد؛ از این روی این اعترافات برای جلادان خدا، امری نه تنها غیر منتظره نیست، بلکه مقدس و نوعی عبادت است.

ب: اعترافات روزهای اخیر پور محمدی و دیگر سران رژیم اسلامی، نه از سر قدرت، بلکه تظاهر به قدر قدرتی و در واقع از موضعی دفاعی است. در لانه جلادان، ولوله افتاده است. اگر در دهه شصت آنها توانستند در خفا، در دو ماه، بی سابقه ترین جنایت بشری را با قتل عام زندانیان سیاسی رقم بزنند، اکنون ناچارند در هراس از داوری و اعتراض افکار عمومی و خیزش در جامعه، جنایات در مقیاس کوچک خویش را با توجیهات و بهانه های بی ربط پیش ببرند و پذیرای پرداخت هزینه های این اقدامات جنایتکارانه ی خود نیز بشوند. امروزه، کوچکترین فشار و ستمگری از سوی زندانبانان رژیم به سرعت رسانه ای و جهانی می شود و بیش از پیش، موج نفرت و خشم توده های مردم از این جنایت گری ها، بازتاب و شتاب بیشتری می گیرد.

ج: برای نخستین بار است که اعتراف سران حکومتی و دست اندرکاران کشتار 67 شنیده می شود. بدون شک، اعتراف های گستاخانه و از موضع حق به جانب سران رژیم چیزی از اسناد این جنایت نمی کاهد. این افشاگری ها و آشکار تر شدن ابعاد این پرونده اجتماعی، رژیم اسلامی سرمایه در ایران را منفورتر از پیش می سازد. این خود گامی است در هرچه ایزوله تر شدن و سرانجام سرنگونی این حکومت ننگین.

جمهوری اسلامی بقای خود را بر سرکوب خونین پیوند زده است؛ اما اگر سرکوب و شوک در برهه ای، عقب نشینی های لحظه ای مردم را در پی داشته باشد، اما زمینه های مادی و عینی فوران خشم توده ها را تشدید خواهد کرد. این موج، سرانجام "بسان آتش زیر خاکستر" مبارزات رهایی بخش کارگران و زحمتکشان را شعله ور خواهد کرد. به پشتوانه ی نیروی سازمان یافته و متحد و آگاه توده های کارگر و زحمتکش و استثمار شونده، با در هم کوبیدن بنای کاخ ستم و استثمار جمهوری اسلامی، زمینه را برای بنای جامعه ای آزاد و برابر هموار خواهد کرد.
تنها راه نجات و رهایی مردم ایران اتحاد و یکپارچگی تمامی اقشار ایران میباشد

ماه سپتامبر 2016



ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و نهم





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر