۱۴۰۴ آذر ۹, یکشنبه

روز جهانی منع خشونت علیه زنان "رهایی زنان از خشونت، رهایی جامعه از ستم و نابرابری است."

 


تحلیل ساختاری، علمی و رهایی‌محور

نویسنده: پروانه عظیمی – دسامبر ۲۰۲۵

خشونت علیه زنان یکی از پایدارترین و فراگیرترین اشکال ستم در جهان معاصر است؛ ستمی که نه در خلأ فردی یا فرهنگی، بلکه در دل ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ریشه دارد. روز ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان، یادآور این واقعیت تلخ است که میلیون‌ها زن در


سراسر جهان همچنان هر روزه هدف خشونت خانگی، جنسی، اقتصادی، روانی و نهادی قرار می‌گیرند. براساس آمار (UN Women 2024) بیش از ۲.۵ میلیارد زن در کشورهایی زندگی می‌کنند که حتی قوانین پایه‌ای برای حمایت از آنان در برابر خشونت خانگی وجود ندارد، و بنا بر گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO, 2023) حدود ۳۰ درصد زنان جهان دست‌کم یک بار خشونت فیزیکی یا جنسی را از سوی شریک عاطفی تجربه کرده‌اند. این داده‌ها، شواهدی محکم بر وجود ساختاری از نابرابری هستند که خشونت را بازتولید و تثبیت می‌کند.

خشونت علیه زنان در بطن مناسبات اقتصادی و سیاسی مبتنی بر نابرابری جنسیتی، مالکیت و تقسیم کار قرار دارد. سرمایه‌داری جهانی با تکیه بر نیروی کار ارزان و کار خانگی بی‌مزد زنان، زمینه‌هایی ساختاری برای تداوم خشونت ایجاد می‌کند. شکاف مزدی جهانی همچنان در حدود ۲۰ درصد است، و طبق گزارش سازمان جهانی کار ۶۰ درصد زنان شاغل جهان در بخش‌های غیررسمی فاقد هرگونه حمایت کار می‌کنند. نزدیک به یک‌ سوم زنان شاغل نیز تجربه آزار جنسی شغلی داشته‌اند. این ارقام نشان می‌دهد خشونت در سطح فردی یا خانوادگی باقی نمی‌ماند، بلکه درون اقتصاد جهانیِ نابرابر و ساختارهای قدرت عمل می‌کند؛ خشونت ابزار تثبیت و بازتولید همین نابرابری‌های ساختاری است.

در علوم اجتماعی، روان‌شناسی و مطالعات جنسیت، خشونت علیه زنان را در چهار گروه اصلی طبقه‌بندی می‌کنند:

خشونت فیزیکی که شامل ضرب و جرح، شکنجه، آسیب‌های بدنی و قتل است و بنا بر آمار( WHO 2024) بیش از ۶۴ درصد انواع خشونت‌های ثبت‌شده در جهان را تشکیل می‌دهد و سالانه ۸۹ هزار زن قربانی فمینی‌ساید و قتل‌های مرتبط با جنسیت می‌شوند، که بیش از نیمی از آنها توسط شریک عاطفی یا عضو خانواده صورت می‌گیرد.

خشونت جنسی شامل تجاوز، اجبار جنسی، ازدواج اجباری و قاچاق جنسی است. حدود ۲۳ درصد زنان متأهل جهان خشونت جنسی را تجربه کرده‌اند و در مناطق جنگی این رقم به ۳۰ تا ۴۰ درصد می‌رسد.

خشونت روانی–عاطفی شامل تحقیر، تهدید، کنترل‌گری، محدودسازی اجتماعی و ایجاد ترس مداوم است، که طبق داده‌های جهانی ۳۰ تا ۷۰ درصد زنان تجربه آن را گزارش کرده‌اند.

خشونت اقتصادی شامل جلوگیری از اشتغال، کنترل درآمد، وابسته‌سازی مالی و محرومیت از مالکیت است، که بنا بر گزارش بانک جهانی ۴۰ درصد زنان در کشورهای درحال‌توسعه دست‌کم یک‌بار آن را تجربه کرده‌اند.

پیامدهای خشونت علیه زنان تنها به لحظه وقوع آن محدود نمی‌شود و آثار کوتاه‌مدت و بلندمدت آن هم بر جسم، هم بر روان، و هم بر وضعیت اجتماعی–اقتصادی زنان آشکار است. در بُعد کوتاه‌مدت زنان اغلب دچار کبودی، شکستگی، آسیب‌های داخلی، دردهای شدید، عفونت‌های تناسلی، بارداری ناخواسته یا سقط ناشی از خشونت می‌شوند. در بعد روانی نیز با اضطراب حاد، حملات پانیک، شوک، بی‌خوابی، کابوس و فروپاشی عاطفی مواجه‌اند. اما پیامدهای بلندمدت بسیار عمیق‌تر است: بیماری‌های قلبی، اختلالات سیستم ایمنی، دردهای مزمن، اختلالات باروری، افزایش احتمال سکته، افسردگی شدید، PTSD، اضطراب اجتماعی، کاهش اعتمادبه‌نفس، اعتیاد، از دست‌دادن شغل و انزوای اجتماعی. سازمان جهانی بهداشت نشان داده زنانی که خشونت مداوم تجربه می‌کنند سه برابر بیشتر دچار PTSD و پنج برابر بیشتر در معرض خودکشی قرار دارند. هزینه جهانی خشونت علیه زنان سالانه بیش از ۱.۵ تریلیون دلار برآورد می‌شود؛ رقمی که نه تنها بار فردی بلکه بار اجتماعی و ساختاری خشونت را آشکار می‌کند.

در ایران، خشونت علیه زنان هم‌زمان از سه مسیر اصلی : قانون، ایدئولوژی و سرکوب حکومتی ، بازتولید می‌شود. حجاب اجباری، نابرابری در حق طلاق و حضانت، عدم وجود قانون جامع منع خشونت خانگی، مجوز قانونی ازدواج کودکان، و نابرابری گسترده حقوقی نشانه‌های آشکار خشونت نهادی هستند. سرکوب خیابانی، بازداشت‌های گسترده، شکنجه و فشار امنیتی بر زنان معترض نیز شکل سازمان‌یافته‌ای از خشونت سیاسی است. جنبش «زن، زندگی، آزادی» با بیش از ۵۰۰ کشته، هزاران زخمی و ده‌ها هزار بازداشتی، عریان‌ترین تصاویر خشونت حکومتی علیه زنان بود. از منظر اقتصادی نیز خشونت ساختاری کاملاً آشکار است: مشارکت اقتصادی زنان تنها ۱۴ درصد است، شکاف مزدی حدود ۳۵ درصد است، و بیش از ۴ میلیون زن سرپرست خانوار در فقر مطلق زندگی می‌کنند.

در چنین زمینه‌ای، سازمان ملل در سال ۲۰۲۵ شعار جهانی خود را «سرمایه‌گذاری برای پیشگیری از خشونت علیه زنان و دختران» اعلام کرده است. اما این شعار بدون پرسش بنیادین از «ساختارهایی که خشونت را تولید می‌کنند» کارایی واقعی ندارد. وقتی نظام اقتصادی جهانی بر نابرابری جنسیتی، کالاسازی بدن زنان، بهره‌کشی از کار مراقبتی بی‌مزد و کنترل سیاسی / حقوقی بدن زنان بنا شده است، صرفاً «سرمایه‌گذاری» نمی‌تواند ریشه‌های خشونت را بخشکاند. فاصله میان شعار و واقعیت در آمار رسمی هویداست: هزینه جهانی خشونت علیه زنان سالانه ۱.۵ تریلیون دلار است، اما دولت‌ها تنها ۰.۲ درصد از بودجه عمومی را به پیشگیری اختصاص می‌دهند. بیش از ۱۲۰ کشور جهان هنوز قانون جامع حمایت از زنان در برابر خشونت خانگی ندارند.

پیشگیری واقعی زمانی امکان‌پذیر است که ساختارهای تولید کننده خشونت دگرگون شوند: نابرابری اقتصادی، تبعیض قانونی، سلطه ایدئولوژی‌های مذهبی و مردسالار، و کنترل سیاسی بر بدن و زندگی زنان. برابری اقتصادی، حذف شکاف مزدی، حمایت اجتماعی فراگیر، قوانین سکولار و برابر، و آزادی بی‌قید و شرط زنان بر بدن و زندگی خود پایه‌های اساسی پایان خشونت‌اند. اما این تحولات تنها از طریق نیروی جمعی و سازمان‌یابی مستقل زنان ممکن می‌شود؛ نه از بالا، نه از طریق اصلاحات فرسایشی، بلکه از طریق جنبش‌های اجتماعی.

۲۵ نوامبر، روزی برای اندیشیدن نیست؛ روزی برای اقدام و بازخوانی واقعیتی است که خشونت علیه زنان نه یک مسئله اخلاقی یا فردی، بلکه محصول مستقیم روابط قدرت در اقتصاد، سیاست، قانون و ایدئولوژی است. بنابراین راه‌حل نیز باید در همین سطح تعریف شود: در دگرگونی ساختاری، در برابری واقعی و در آزادی بی‌قید و شرط زنان. هیچ جامعه‌ای تا زمانی که زنان در آن آزاد نباشند، آزاد نیست؛ و هیچ آزادی‌ای بدون مبارزه جمعی و سازمان‌یابی آگاهانه به دست نخواهد آمد. ۲۵ نوامبر نقشه راه این مبارزه را پیش‌روی ما قرار می‌دهد: رهایی زنان از خشونت، رهایی جامعه از ستم و نابرابری است.



ماهنامه شماره یکصد و سی و پنجم رهائی زن - خشونت بر زنان را متوقف کنید




  

۲۵ نوامبر؛ یادآوری مسئولیت جهانی برای دفاع از زنان

 

نوسنده: مریم مرادی

فعا ل خقوق زنان 


روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان هر سال در ۲۵ نوامبر یادآور این واقعیت است که خشونت علیه زنان صرفاً یک مسئله شخصی یا خانوادگی نیست؛ بلکه یک چالش ساختاری، اجتماعی و حقوقی است که در بسیاری از کشورها وجود دارد. سازمان ملل این روز را برای آگاهی‌بخشی، مطالبه‌گری، و حفاظت از حقوق زنان تعیین کرده است. طبق گزارش سازمان ملل، یکی از شایع‌ترین نقض‌های حقوق بشر در سراسر جهان، خشونت علیه زنان است (1).  

این خشونت می‌تواند شامل خشونت خانگی، تبعیض قانونی، تهدید، فشارهای اجتماعی، آزار خیابانی، ممانعت از مشارکت اجتماعی و اقتصادی، و نقض حق اختیار باشد. خشونت علیه زنان؛ مسئله‌ای فراتر از مرزهاست. در برخی کشورها، از جمله ایران، ابعاد این مسئله پیچیده‌تر و ریشه‌دارتر است. خشونت علیه زنان در ایران تنها یک رفتار فردی نیست؛ بسیاری از پژوهشگران آن را ترکیبی از خشونت ساختاری، قانونی و فرهنگی توصیف می‌کنند(2).

ساختارهای قانونی محدودکننده : در قوانین ایران هنوز برخی موارد وجود دارد که موجب ضعف حمایت قانونی از زنان می‌شود، مانند: نبود قانون جامع حمایت از قربانیان خشونت خانگی ، نبود سازوکارهای حمایتی کافی (پناهگاه‌ها، مشاوره‌های رایگان، خطوط اضطراری). قوانینی که قدرت بیشتری به سرپرست خانواده می‌دهد و استقلال زنان را محدود می‌کند. این موارد باعث می‌شود زنان در موقعیت‌های خشونت‌زا راه‌های کمتری برای حفاظت از خود داشته باشند.

 در بسیاری از مناطق، خشونت علیه زنان به‌عنوان یک موضوع خصوصی یا «تابو» در نظر گرفته می‌شود و همین موضوع باعث  کاهش  گزارش‌دهی میگردد یا از زنان انتظار می‌رود سکوت کنند. ترس از قضاوت یا انگ‌زنی وجود دارد. این فرهنگ سکوت، زنجیره خشونت را ادامه‌دار می‌کند. در سال‌های اخیر، برخی محدودیت‌های اجتماعی  و مدنی ــ مثل محدودیت پوشش اجباری، محدودیت اشتغال و محدودیت حضور در فضای عمومی در تحلیل‌های بین‌المللی به‌عنوان شکل‌هایی از خشونت ساختاری ذکر شده‌اند. این نوع خشونت، اختیار و آزادی فردی زنان را محدود می‌کند و آن‌ها را در معرض برخوردهای سلیقه‌ای یا فشارهای روزمره قرار می‌دهد.  اما با وجود شرایط سخت، زنان ایران در سال‌های اخیر نقش مهمی در مطالبه‌گری ایفا کرده‌اند: فعالیت‌های مدنی و اجتماعی ، روایتگری و آگاهی‌بخشی ، نقش‌آفرینی در شبکه‌های اجتماعی ، مشارکت در مطالبه اصلاح قوانین ، این مقاومت نشان‌دهنده پایمردی و آگاهی نسل جدید زنان است.

 

 

چرا روز ۲۵ نوامبر برای ایران مهم است؟

زیرا این روز فرصتی جهانی فراهم می‌کند تا: صدای زنان ایران شنیده شود، نیاز به قانون‌گذاری حمایتی برجسته شود، آمار و واقعیت‌ها نادیده گرفته نشوند، جامعه جهانی بداند زنان ایرانی در چه شرایطی زندگی می‌کنند. پژوهشگران، فعالان و نهادها بتوانند توجه بیشتری به مسئله خشونت ساختاری داشته باشند.

روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان تنها یک تاریخ نیست؛ یک یادآوری است.

تا زمانی که زنان در هر جامعه‌ای در معرض تبعیض، فشار، محدودیت یا خشونت باشند، مسیر عدالت ناتمام است.

در ایران، با وجود چالش‌ها، آگاهی اجتماعی نسبت به این مسئله بیشتر شده و زنان نقش پررنگی در تحول و مطالبه‌گری دارند. امید این است که یک روز خشونت علیه زنان نه یک واقعیت، بلکه یک خاطره تاریخی باشد.

 

منابع:

1)      International Day for the Elimination of Violence against Women | United Nations

2)      Special Rapporteur on the situation of human rights in the Islamic Republic of Iran | OHCHR 



ماهنامه شماره یکصد و سی و پنجم رهائی زن - خشونت بر زنان را متوقف کنید




داستان زن پاییزی

نویسنده : نوری شریفی

فعال حقوق زنان

پاهایم دیگر نای دویدن نداشت،حتی بزاق دهانی برایم نمانده بود تا خشکی گلویم را با آن رفع کنم. زبانم را که به لبهای قاچ خورده ام میزدم تا رطوبت آن دلخوشکنکی باشد برای اینکه هنوز آبی در بدنم باقی مانده،آخی از ته دل می گفتم،انگار زبانم بریده شده باشد، چنین دردی داشت. سوز سرما،بی اراده اشک از چشمانم جاری می کرد و نمی توانستم در آن تاریکی حتی جلوی پایم را ببینم.


صدای افتادن برگها از درخت و خش خش آنها روی زمین هم دلم را می لرزاند،بلافاصله پشت سرم را نگاه میکردم تا کسی غافلگیرم نکند. دستان خشکیده ام را بسختی به دهانم نزدیک می کردم تا بخار آن گرمایی بدرونم وارد کند اما دریغ که آن دم گرم اکنون به سردی گراییده بود. 

- به خودت بیا دختر! تو از آن جهنم فرار نکردی که بخاطر ناامیدی در این ناکجاآباد بمیری.

گفتگویی را با خود به صدای بلند آغاز کردم فقط برای اینکه هشیار بمانم.چون ذهنم مدام مرا مثل یک پاندول به این سمت و آن سمت میکشاند، نیاز داشتم به اینکه مغزم بیدار باشد.

آخرین باری که طعم‌ گرما را چشیدم سالها پیش کنار بخاری کارگاه خیاطی بود.فضایی مملو از کارگران زن که مانند من زیر سن قانونی یا بالاتر هم بودند.این کارگاه برای همه ما پشت و پناهی شده بود. دوستی هم پیدا کرده بودم که اسمش از خاطرم نمی رود «شمیم»، او اما بیشتر از من سن داشت و درس خوانده بود، مرا گهگاهی به خانه اش می‌برد و من حس واقعی امنیت را در خانه او یافته بودم،اگرچه زیاد دوام نیاورد.

 من در یک مناقصه به نازل ترین قیمت به فروش رفتم و از خانه یک معتاد که شیره کش خانه هم بود سردرآوردم. هیچگاه معنای خانواده را نفهمیدم چرا که همسرم هر شب یا روز مرا در آغوش مردی می انداخت تا بتواند پول یا مواد بیشتری بدست آورد .هیچگاه هم‌آغوشی پر از عشق و لذت همخوابگی با جوانی پرشر و شور را نفهمیدم چرا که در آن هم‌آغوشی ها بجز کتک و تحقیر و زور و اجبار چیزی نبود. وقتی جسم نحیف کودکی زیر ضربات مشت و لگد و شهوت‌های مریض گونه مردان شکم‌گنده هوسران قرار می گیرد و زنده از آن بیرون می آید،پس قدرتی درون آن نهفته است برای بودن و زیستن!

در زیر نور چراغی در خیابان اصلی قرار گرفته بودم. با اینکه خود را کاملا پوشانده بودم اما از درون همچون بید می لرزیدم،دستم را از زیر پالتو بی رنگ و نخ کش شده ام بیرون آوردم که کبودی های روی دستم ترسم را بمن بازگرداند. دوباره خود را پوشانده و همان مسیر را ادامه دادم.

تصمیم خودم را گرفته بودم تا قبل از اینکه زیر مشت و لگد ها بمیرم بایستی کاری میکردم. روز قبل به بهانه دیدن مادر مریضم بیرون رفتم، یک عطاری چند کوچه بالاتر بود. فروشنده ترس و نگرانی را در چشمانم دید، پرسیدم ببخشید آقا همسرم چندین شب است که از درد دندان نخوابیده، شما یک آرامبخش قوی دارید؟

چند لحظه تآمل کرد و پرسید: چقدر قوی؟

گفتم خیلی قوی!

سری تکان داد و با یک شیشه کوچک در دستانش برگشت.

شیشه کوچک آرامبخش را توی جیب داخل ژاکتم گذاشتم. شب همه را در پارچ آبی ریخته و به تک تک مردانی که مرا مورد آزار قرار میدادند از جمله همسرم خوراندم. پس از مدتی،در حالیکه هر کس در گوشه ای بیهوش افتاده بود آرام آرام با تنی رنجور و پر زخم از آن خانه بیرون آمدم. نمی گویم بی هدف چون هدف من نجات خودم از آن جنگل پر از درنده بود.

وقتی به بالای سرم نگاه کردم تابلویی دیدم اگرچه بسختی چیزی را تشخیص می دادم. آرم جمهوری اسلامی در کناره های تابلو بود و وسط آن نوشته ای قرار داشت ولی من که قادر به خواندن نبودم بنابراین شروع به جستجو در حول و حوش آن کردم با این امید که تا صبح سرپناهی برایم باشد، اما چیزی نیافتم. یک در بزرگ آهنی از ساختمان بزرگی که به هیچ دردی نمی‌خورد لااقل برای ما بدبخت بیچاره ها!

خیابانها و کوچه ها همه برایم ناآشنا بودند گویی بر روی سیاره ای دیگر فرود آمده باشم. خدایا چکار کنم؟ نه میتوانم به خانه پدر و مادر برگردم،نه پیش آن مردک مفنگی،نه پیش پلیس،نه مراجع قانونی،چکار می‌توانستم بکنم؟لحظه ای فکر برگشت بسرم زد اما بلافاصله به خودم گفتم اگه قرار باشه بمیری همین بیرون بمیر نه زیر شکنجه!

در همین افکار غرق بودم که صدایی گفت خانم ببخشید کمک لازم دارید؟ با آن صدا آنچنان پریدم که ناخودآگاه و از ترس پا به فرار گذاشتم آنگونه می دویدم که یوز پلنگ هم به گرد پای من نمی رسید،تا اینکه در خم کوچه ای،متوجه شدم کسی بدنبالم نیست و نفس نفس زنان در حالیکه در آن سرما گویی از درون کوره بیرون آمده باشم عرق می ریختم، به دیواری تکیه داده و ایستادم.

وقتی آرام گرفتم هق هق کنان برای خودم گریه کردم اما زیاد طول نکشید چون حتی اشکی برای گریه کردن هم  برایم نمانده بود. پس از لحظاتی که آرام گرفتم به این نتیجه رسیدم که باید سعی کنم آگاه باشم از جایی که هستم و کاری که می‌خواهم انجام دهم.

بنابراین راهم را ادامه داده و به هر کسی که می‌رسیدم می پرسیدم الان کجا هستم و توانستم خودم را به کارگاه خیاطی برسانم. هوا کم کم روشن شده بود و وقتی از دور علامت چرخ خیاطی را روی یک تابلو دیدم از خوشحالی تمام دردهایم را فراموش کردم. نزدیکتر شدم،هنوز کسی نیامده بود تنها جوانی مشغول تمیز کردن آنجا بود. از پله ها پایین رفته،در را باز کردم و گفتم سلام. از روی نگاهی که بمن می انداخت وخامت اوضاع ام را متوجه شدم اما اهمیتی ندادم. پرسیدم ببخشید شما اینجا خانم شمیم می شناسید؟ گفت منظور شما خانم جلالی است؟ آره سرپرست اینجا شده. فامیلی اش یادم نبود اما همینکه اسمش همان بود از خوشحالی بال درآوردم.

 گفتم میتونم اینجا منتظرش بمانم؟

گفت خیر لطفاً بیرون باشید برای من مسئولیت داره.

گفتم تو رو خدا خانم شمیم دوست منه. از این حرف من بیشتر متعجب شد.

 گفتم بیرون خیلی سرده همین گوشه می نشینم.

حال نزار من دل او را سوزاند و گفت باشه همینجا تا کسی شما را نبیند.

من پشت ستونی کنار در ورودی نشستم،گرمای رخوت آور و بوی نا، چشمان مرا کم کم می بست و تمام وجودم داشت آرام‌ می گرفت.

خانم این جاست.

- شما کی هستی و با کی کار داری؟

- شمیم قربونت برم، خودتی ؟

و از حال رفتم.

وقتی چشمانم را باز کردم روی یک تخت تمیز بودم،ملحفه هایی که بوی خوب می دادند، با لباسهایی تمیز .نمی‌دانستم اینجا کجاست، هنگام بلند شدن تمام بدنم بشدت درد داشت و با آخ بلندی که گفتم صدایی شنیدم.

- عزیزم حالت چطوره ؟

- شمیم جان منو شناختی؟

- اولش نه اما بعدش آره. تو چی بهت گذشته چرا اینطوری شدی؟

- با ترس و لرز گفتم اگه پیدام کنند منو می‌کشند.

- نگران نباش عزیزم نمی‌گذارم پیدات کنند.

آخه چی شده؟

 در حینی که با من حرف میزد،دستی به موهایم می کشید و من که تشنه نوازشی از سر مهر بودم، چشمانم را بسته و دستانش را روی قلبم گذاشتم، و آرام می‌گفتم داستانش طولانیه،بهت میگم،همه رو بهت میگم.

اکنون در حالیکه در اتاقی نشسته ام و باران بیرون را نظاره می کنم،به کتاب داستان زندگیم نگاهی می اندازم.

" زن پاییزی"

بعد از اینکه قهوه ام را سر می‌کشم کت  شکلاتی ام را پوشیده و روانه محل کارم میشوم. امروز دلم خواست تا محل کار،موهایم را باز بگذارم به یاد تمام دخترانی که باد هیچگاه موهای آنها را لمس نکرد، و زیر باران با چتر صورتی ام قدم بزنم. موزیک ملایم اول صبح همراه با بوی فرح بخش قهوه از کافه ها مرا غرق در افکارم کرد،راستی هنوز دختران و زنان بیشماری  در سرتاسر جهان هستند که تمام زندگیشان تنها یک فصل دارد.

اگر هر یک از ما کلیدی باشیم که بتوانیم حلقه ای از زنجیر خشونت علیه زنان را باز کرده، و نجات بخش جانی باشیم، جهان آزاد بدون خشونت، خود زخم‌های سالیان تبعیض را التیام خواهد داد.

 

گرامی باد ۲۵ نوامبر مبارزه با خشونت علیه زنان


ماهنامه شماره یکصد و سی و پنجم رهائی زن - خشونت بر زنان را متوقف کنید




  

"صدا باش" َشغراز فردوس دینی



از قرونِ وسطا… چندین سده میگذرد
از سوزاندنِ زنان بر تل های آتش نیز
اکنون قرنِ بیست‌ویکم است
اما زن‌کشی  پایان نیافته
در سرزمینی که نامِ پدر
سندِ مالکیت است
و قانون چشم‌هایش بسته
در سرزمینی که
سنت ها سنگین تر از سرب اند
و قضاوت ها  برنده تر از چاقو
زن با دروغی به نام ناموس
صدایش بریده می شود
زن کشته می شود
تو می‌گویی:
«او خواهرم بود»،
«همسرم بود»،
«دخترم بود»؟
نه !
او خودش بود یک انسان!
یک انسان با حقِ زیستن،
با حق انتخاب
با حق نه گفتن با صدای بلند!
بیست‌وپنجم نوامبر فقط یک تاریخ نیست
که فریاد است
برای تمامِ آنانی
که صدایشان در گلو خفه شد
صدا باشیم
پیش از آن‌ که صدای دیگری
در گلو خفه شود
 
فردوس دینی

نوامبر ۲۰۲۵





ماهنامه شماره یکصد و سی و پنجم رهائی زن - خشونت بر زنان را متوقف کنید

































 

اقدام مشترک تشکل های مستقل زنان‎'به مناسبت روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان!


در آستانه ٢۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان قرار داریم وتا ممنوعیتِ انواع خشونت بر زنان و نهادینه شدن آن، راه درازی پیش روی مان است که با مبارزه، مقاومت و در بسیاری از موارد با هزینه های سنگین برای زنان و انسان های برابری خواه همراه است.

آپارتاید جنسیتی در ایران در سال گذشته نیز همراه با خشونت جنسی – جنسیتی، خشونت در مبارزه روزمره علیه حجاب اجباری و سایر قوانین ضد زن اسلامی، بازداشت، شکنجه، تجاوز و اعدام همراه بوده که علاوه بر آن با افزایش زنانه تر شدن فقر، عواقبی چون کودک همسری، ترک تحصیل، کار کودکان یا تخریب محیط زیست ومنابع طبیعی که زنان اولین قربانیان آنند و دیگر خشونت ها رایج تر شده اند. مرکز پژوهش های مجلس، آمار ترک تحصیل کودکان را 900 هزار تن برآورد کرده است که روشن است اکثریت قریب به اتفاق ،کودکان دختر و کودکان افغانستانی هستند و کودکان بی شناسنامه در این آمار محاسبه نشده اند. در رابطه با حجاب اجباری نیز بنظر می رسد جمهوری اسلامی برای اجرائی کردن آن با “لایحه عفاف و حجاب” که پس از خیزش انقلابی ژینا توسط قوه قضائیه و مجلس با تغییرات تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها، ادارات، پارک‌ها و بیمارستان ها تصویب و توسط شورای نگهبان تائید هم شده بخاطر مقاومت زنان دچار مشکل اساسی است. خودکشی تراژیک آیناز کریمی و آرزو خاوری، دختر ۱۶ ساله افغانستانی در اعتراض به حجاب و فرم اجباری و لاک ناخن، تهدید و تحقیر، ابعاد خشونت و تبعیض جنسی جنسیتی علیه کودکان دختر را در نظام آموزشی جنسیت زده ایران نشان می دهد. از سوی دیگر پاسخ آهو دریائی، دانشجوی زن معترض دانشگاه علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد تهران در اعتراض به خشونت نیروهای حراست دانشگاه برای حجاب اجباری، نشان داد که زنان برای بازپس گیری بدن های دربند خویش از برهنه شدن هم واهمه ای ندارند.

آمار اعدام ها در ایران در سال گذشته با تعداد 853 نفر، افزایشی 43 درصدی با بیشترین آمار اعدام زنان در جهان را داشته است. خشونت دولتی علیه فعالین حقوق زنان، فعالین سیاسی و اجتماعی با ایجاد جو ” خطر جنگ” با بگیر و ببندهای روزانه افزایش یافته است .پخشان عزیزی و وریشه مرادی دو فعال سیاسی کرد در خطر اعدام قرار دارند.

خشونت جنسی در اشکال زنکشی، قتل های ناموسی، اثرات مرگبار ممنوعیت و جرم انگاری سقط جنین، در سالی که گذشت، نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان نیز افزایش یافت. تنها در ترکیه در سال گذشته 403 زن و در سال جاری 296 زن قربانی زنکشی شده اند. متاسفانه آمار دقیقی در مورد ایران نداریم. روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت ” 35 مورد زنکشی در سه ماهه اول سال 1403ثبت شده که بیشترین آن در تهران است و افزایش زیادی نسبت به سالهای قبل دارد”. زنکشی در ایران با انگیزه “ناموسی” برای کنترل بدن و زندگی زنان با حمایت دین، دولت و سیستم پدر/مردسالاری انجام می گیرد و متجاوزین در بیشتر موارد طبق قوانین شریعه تبرئه می شوند. همچنین در سال جاری میلادی ۸۱ مورد زنکشی در آلمان توسط مردان خانواده ثبت شده است .

مبارزه علیه ممنوعیت و جرم انگاری سقط جنین در جهان همچنان یکی از چالش های اساسی زنان است. در ایران که سقط جنین در آن جرم انگاری شده است، آماری در باره مرگ و میر زنان بخاط سقط جنین غیرپزشکی و غیربهداشتی وجود ندارد. طبق گزارش رئیس مرکز جوانی وزارت بهداشت ، “حداقل 360 هزار سقط جنین سالانه در ایران صورت می گیرد که اغلب شان غیرقانونی اند” اما او آماری از هزینه مرگبار این ممنوعیت بر زندگی زنان ارائه نداد. محاکمه یک زن پزشک در لهستان، در اکتبر امسال در قلب اروپا، به اتهام کمک به انجام سقط جنین خودخواسته آغاز شده است. درلهستان بشدت کاتولیک، مجازات کمک به سقط جنین غیرقانونی تا سه سال زندان تعیین شده است . از طرفی دیگر همچنان شاھد ممنوعیت سقط جنین در برخی از ایالتھاي آمریكا و جرم انگاری آن ھستیم که نشان از بازپس گیری دستاوردھای زنان در سراسر جھان است.

یونیسف، سازمان جهانی کودکان سازمان ملل در 8 مارس امسال اعلام نمود که 230 میلیون زن قربانییِ مثله کردن جنسی زنان در جهان شده اند که بیشترین آن در اتیوپی، سومالی و سودان اتفاق می افتد و پیش بینی نمود که این خشونت تا سال 2030 توقف می یابد اگر روند سرعت مقابله با آن 27 برابر شود. اما واضح است که با توجه به فقر و گرسنگی وجنگ امری غیرممکن است.

آپارتاید جنسیتی در افغانستان، کشور را به زندان 14 میلیون زن و دختر افغانستانی تبدیل نموده که صرفا بعنوان ابژه جنسی در چهار دیواری خانه زندانی اند، اجازه کار و تحصیل نداشته و بدون پوشش ضخیم و همراهی یک “مرد محرم” اجازه خروج از خانه را نیز ندارند. طالبان در اوایل امسال اعلام نمود که مجازات شلاق و سنگسار در ملاء عام در مورد زنانی که به “زنا” متهم شوند، دوباره برقرار خواهد شد. در 27 اکتبر امسال چهار نفر از جمله یک زن را در ولایت پروان افغانستان به جرم “فرار از خانه” و “همجنسگرائی” شلاق زدند. از سوئی دیگر پناهجویان و شهروندان افغانستانی در داخل ایران هم همواره قربانی خشونت های دولتی و غیردولتی قرار هستند. کشتار هولناک بیش از 250 مهاجر افغانستانی در منطقه سراوان ، خشونتی است که باید متحدا علیه آن مبارزه کنیم.

زنان در جنگ ها ھمواره از اصلی ترین قربانیان هستند که مورد تجاوز قرار گرفته و درد ، نابودی و تحقیر را به تمامی تجربه مي کنند. کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد وسازمان حقوق زنان در منطقه شاخ آفریقا درماه گذشته علیه خشونت جنسی گسترده برزنان سودان درجنگ بین نیروهای پشتیبانی سریع و ارتش سودان هشدار داده اند که به مرگ بیش از صد تن در درگیری های ماه گذشته وآواره شدن بیش از 14 میلیون نفر از آغاز جنگ تا کنون انجامیده است. زنان سودانی در معرض اِعمال گسترده خشونت جنسی از جمله تجاوز، تجاوز گروهی، برده‌داری جنسی و قاچاق انسان برای مقاصد جنسی قرار می گیرند. گزارش می شود که در جنگ اخیر بیش از 100 زن سودانی در جزیرا بطور جمعی از ترس تجاوز خودکشی کرده اند که متاسفانه این خبر در رسانه های جهان بازتاب نیافته است.

همچنین یکسال پس از آغاز نسل کشی وحشیانه اسرائیل در نوارغزه پس از جنایت هفتم اکتبر، اسرائیل حملاتش را به کرانه باختری، لبنان یمن و اکنون به شمال غزه نیز گسترش داده است. نوار غزه با بیمارستان ها و مدارس اش ویران شده و بیش از 42000 فلسطینی کشته شده و 96000 نفر مجروح شده اند که بیشترین تعداد را زنان و کودکان تشکیل می دهند. بیش از 50000 زن باردار فلسطینی در غزه در معرض گرسنگی و محرومیت از درمان و امکانات بهداشتی برای خود و کودکان شان قرار دارند. تأثیر جنگ در خاورمیانه بر زنان عمیق و چند وجهی بوده و با افزایش خشونت مبتنی برجنگ، نابرابری‌های اجتماعی و جنسی جنسیتی موجود علیه زنان تشدید خواهند شد. در شرایط اقتصادی دشوار کنونی بسیاری از زنان به تنها نان آور خانواده‌هایشان تبدیل شده اند. طبق گزارشات منابع بین المللی، زنان غزه در معرض خشونت و آزار جنسی بطور کلی و همچنین در زندان های اسرائیل قرار دارند. آوارگی بیش از یک میلیون فلسطینی آسیب بیشتری را بر زندگی آنها به ویژه زنان و کودکان تحمیل می کند. این موارد تنها گوشه ای از تاثیرنکبت بار جنگ بر زندگی زنان و کودکان می باشد.

در این میانه نمی توان نسبت به حمله‌ی ترکیه به روژآوا در گیرو دارجنگ های خاورمیانه بی تفاوت ماند که در اقدامی “تلافی جویانه” صورت گرفت که نیروهای دموکراتیک کُرد سوریه درآن دخالتی نداشتند. ارتش ترکیه با شلیک توپ های بسیاری به روستاها ومحل مسکونی موجب مرگ زنان و کودکان شده است. روژاوا، حاصل مبارزه دمکراتیک وقدرتمند زنان کردستان غربی است که در “نبرد کوبانی”، بنیادگرایان داعشی انسان ستیز را شکست داد.

ما ۲۱ تشکل مستقل زنان ایرانی در دیاسپورا با رویکرد فمنیستی برای پایان دادن به خشونت جنسی جنسیتی، علیه بنیادگرائی در هر شکل آن، دیکتاتوری، جنگ و نظامی گری، استعمار واشغال، نژادپرستی و علیه دخالت های امپریالیستی در کنار جنبش های مترقی جهان و بویژه فعالان حقوق زنان و کلکتیوهای فمینیستی برای تحولات بنیادین در خاورمیانه ایستاده ایم زیرا سرنوشتی مشابه و دردی مشترک داریم. برای ما روشن است که پایان دادن به خشونت علیه زنان با وجود بنیادگرایان جمهوری اسلامی و یا هر گونه شکلی از سلطه عملی نخواهد شد.

زن زندگی آزادی

۱۵ نوامبر ۲۰۲۴

انجمن باهم برای سلامتی زنان

انجمن زنان آزاده ایرانی

انجمن زنان ایرانی دالاس

انجمن زنان ایرانی-آلمانی کلن

انجمن زنان پرتو

انجمن زنان مونترال

جنبش می‌تو ایران

دایره زنان ایرانی برای ھمکاری جھان (ICWIN)

زنان برای آزادی و برابری پایدار

زنان کنشگر ایرانی در تبعید- برلین

سازمان حقوق زنان،‌ ایکرو (IKWRO)

سازمان رھایی زن

فمینیسم روزمره

فوروم زنان ایرانی در وین

کالکتیو زن زندگی آزادی رم

کمیته برابری جنسیتی ھمبستگی جمھوری‌خواھان ایران

گروه اتحاد زنان چپ

گروه آیوین از شمال کالیفرنیا

گروه زنان در شمال کالیفرنیا

گروه مطالعات زنان اورنج کانتی

ھمایش زنان ایرانی ھانوفر 


ماهنامه شماره یکصد و سی و پنجم رهائی زن - خشونت بر زنان را متوقف کنید




در چارچوب کارزار جهانی آیوین – «۲۵ جفت کفش سرخ برای زندگی»

گزارش رسمی سازمان رهایی زن – هامبورگ


 

به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان – ۲۵ نوامبر ۲۰۲۵


 

برگزارکنندگان:

خانم مهناز صلواتی – خانم ثریا خضری – آقای محمد بهادین واحدی یگانه( رامین(

از طرف سازمان رهایی زن – شاخه هامبورگ



 


 

مقدمه

 

در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۵، به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، سازمان رهایی زن – هامبورگ دو برنامه رسمی، پیاپی و هدفمند را در شهر هامبورگ برگزار کرد. این فعالیت‌ها در چارچوب کارزار جهانی IWIN – آیوین با عنوان «۲۵ جفت کفش سرخ برای زندگی» انجام شد؛ کارزاری الهام‌گرفته از چیدمان جهانی «کفش‌های قرمز» اثر هنرمند مکزیکی الینا چاوت که در بیش از ۸۰ شهر جهان اجرا شده و به نماد بین‌المللی مبارزه با خشونت علیه زنان بدل گشته است.

 




 

۱. برنامهٔ مستقل سازمان رهایی زن – پروژهٔ «کفش‌های قرمز»

 

ساعت ۱۶:۰۰ تا ۱۸:۰۰ – هامبورگ

 

این برنامه با مدیریت مستقیم و مسئولیت برگزارکنندگان،

خانم مهناز صلواتی، خانم ثریا خضری و آقای محمد بهادین واحدی یگانه( رامین)

به‌عنوان کنش مستقل سازمان رهایی زن برگزار شد و با استقبال گسترده شهروندان روبه‌رو شد.


 

ویژگی‌های برنامه:

                •             چیدمان ۲۵ جفت کفش قرمز در راستای پیام کارزار جهانی آیوین

                •             ارائه سخنرانی‌های آگاهی‌بخش به سه زبان فارسی، آلمانی و انگلیسی

                •             طرح موضوعاتی چون خشونت جنسیت‌محور، زنان‌کشی، قتل‌های ناموسی و مقاومت زنان

                •             توزیع بروشورهای رسمی مربوط به کمپین «۲۵ جفت کفش سرخ»

                •             مشارکت فعال شهروندان آلمانی و مهاجر

                •             پاسخ‌گویی و گفت‌وگوی مستقیم برگزارکنندگان با مردم

 

این برنامه یکی از مؤثرترین فعالیت‌های مدنی سازمان رهایی زن در سال ۲۰۲۵ در هامبورگ به شمار آمد.

 

 

۲. مشارکت سازمان رهایی زن در برنامهٔ همایش ایرانیان هامبورگ

 

ساعت ۱۳:۰۰ تا ۱۵:۰۰ – پیش از برنامه اصلی

 

پیش از برنامه مستقل عصرگاهی، سازمان رهایی زن به دعوت

همایش ایرانیان هامبورگ و همایش فرهنگی–سیاسی ایرانیان شهر

در یک برنامه رسمی دیگر نیز شرکت کرد.

 

در این رویداد:

                •             سازمان رهایی زن با چیدمان نمادین کفش‌های قرمز حضور یافت.

                •             پیام‌های مرتبط با خشونت علیه زنان، خشونت خانگی، قتل‌های ناموسی و تبعیض ساختاری ارائه شد.

                •             شرکت‌کنندگان ایرانی، آلمانی و دیگر مهاجران از برنامه استقبال کردند.

                •             برگزارکنندگان در گفت‌وگوها و توضیح مفاهیم کمپین نقش فعالی داشتند.

 

این دو برنامه پیاپی (۱۳ تا ۱۸) باعث شد نقش سازمان رهایی زن در این روز، برجسته و پررنگ باشد.

 

۳. پیوند فعالیت‌های هامبورگ با کارزار جهانی آیوین

 

کارزار جهانی آیوین – «۲۵ جفت کفش سرخ برای زندگی»

با هدف:

                •             برجسته‌سازی خشونت علیه زنان

                •             یادبود نمادین زنان با سرنوشت‌های ناتمام

                •             و ایجاد شبکه‌ای جهانی از همبستگی

 

در دست‌کم ۲۵ شهر جهان برگزار شد.

 

این کارزار با الهام از چیدمان هنری Elina Chauvet اجرا می‌شود و تمرکز ویژه‌ای بر زنان ایران، افغانستان و خاورمیانه دارد

جمع‌بندی نهایی

 

سازمان رهایی زن – هامبورگ، با مسئولیت و برگزاری:

خانم مهناز صلواتی، خانم ثریا خضری  و آقای محمد بهادین واحدی یگانه( رامین )

توانست در روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، دو رویداد رسمی و اثرگذار را با موفقیت اجرا کند.

 

چیدمان کفش‌های قرمز، سخنرانی‌های چندزبانه، تعامل مستقیم با مردم، همکاری مدنی و حضور در دو رویداد اجتماعی–سیاسی شهر،

هامبورگ را در کنار دیگر شهرهای جهان به بخشی از زنجیره همبستگی جهانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان پیوند داد.

 

این فعالیت‌ها گامی مؤثر در جهت ارتقای آگاهی، مطالبه‌گری و تقویت صدای زنان در برابر خشونت جنسیت‌محور بود



ماهنامه شماره یکصد و سی و پنجم رهائی زن - خشونت بر زنان را متوقف کنید