نویسنده: پروانه عظیمی
مقدمه
در میانه تشدید بحرانهای اقتصادی، فروپاشی خدمات اجتماعی و بیثباتی عمومی، اعتصاب سراسری کامیونداران و رانندگان حملونقل در خردادماه ۱۴۰۴، به یکی از گستردهترین اعتراضات صنفی – طبقاتی در ایران تبدیل شد. برخلاف تبلیغات حکومتی،
این اعتصاب نه صرفاً صنفی، بلکه جلوهای از مقاومت سازمانیافته در برابر سیاستهای نئولیبرالی جمهوری اسلامی بود.
آغاز اعتصاب و گسترش جغرافیایی
اعتصاب از اواخر اردیبهشت ۱۴۰۴ با فراخوانهایی در شیراز و مرودشت آغاز شد و به سرعت به استانهای
خوزستان، کردستان، تهران، اصفهان، کرمانشاه، کرمان، آذربایجان، خراسان، هرمزگان و
مازندران گسترش یافت.
این حرکت با انتشار ویدیوها و بیانیههای صنفی در فضای مجازی، بدون
رهبری متمرکز و از پایین به بالا سازمان یافت؛ نمونهای از اعتصابات خودجوش با
پتانسیل انقلابی در بستر اقتصادی ـ سیاسی بحرانزده ایران.
خواستههای اصلی رانندگان
مطالبات کامیونداران، رانندگان وانت، تاکسیهای اینترنتی و فعالان
حملونقل به شرح زیر بوده است:
1. کاهش قیمت گازوئیل یا بازگشت یارانههای سوخت؛
2. افزایش کرایههای حمل بار متناسب با تورم و نرخ قطعات یدکی؛
3. حذف شرکتهای دلال و واسطهگر باربری؛
4. بیمه و بازنشستگی عادلانه؛
5. اعتراض به مالیاتهای سنگین و ناعادلانه؛
6. تأمین لاستیک، لوازم یدکی و خدمات فنی با قیمت مناسب.
آمار و دادههای شغلی و معیشتی
تعداد کامیونها در ایران: بیش از ۴۵۰٬۰۰۰ دستگاه فعال
تعداد رانندگان وانت و سبکبار: حدود ۲۸۰٬۰۰۰ نفر
تعداد رانندگان تاکسی اینترنتی (اسنپ، تپسی): بیش از ۱ میلیون نفر
نرخ افزایش گازوئیل: از ۳۰۰ تومان در سال ۱۳۹۷ به ۴۲٬۰۰۰ تومان در ۱۴۰۴ (۱۴۰ برابر افزایش)
سهم سوخت از هزینههای رانندگان: تا ۶۰٪ هزینه کل برای مسیرهای بینشهری
قیمت هر لاستیک خارجی: بیش از ۱۵ میلیون تومان در بازار آزاد
متوسط درآمد خالص راننده کامیون: کمتر از ۱۰ میلیون تومان در ماه (کمتر از خط فقر رسمی)
گروههای صنفی همبسته با اعتصاب
اعتصاب کامیونداران به سرعت از مرزهای سنتی صنفی عبور کرد و اقشار دیگری
نیز به آن پیوستند:
- رانندگان وانتبارها (ویژه در باربریهای درونشهری)
- رانندگان تاکسیهای اینترنتی (اسنپ، تپسی، کارپینو)
- آمبولانسبران خصوصی و امدادگران بهداشت روستایی
- رانندگان خودروهای خدماتی و باربرهای شهری
- کارگران تعاونیهای حملونقل مرزی (سیستان، کردستان)
- بازنشستگان حملونقل و اعضای تعاونیهای ازکارافتاده
تحلیل ساختاری و طبقاتی اعتصاب
اعتصاب کامیونداران بازتابی از بحران ساختاری نظام اقتصادی ایران
است که رانندگان را نه تنها در حاشیه معیشت، بلکه در حاشیه قدرت و تصمیمگیری نگاه
داشته است. این رانندگان، کارگران مستقل و نیمهمستقلاند که بدون اتحادیههای
واقعی، بدون بیمهی پایدار، بدون دسترسی به عدالت صنفی، زیر بار تحمیل هزینهها،
مالیاتها و دلالیها له شدهاند.
طبقهای که رانندگان کامیون و وانت به آن تعلق دارند، بخشی از طبقهی
کارگر پراکندهشده و غیردولتی است که در شرایط «کار مزدی نامرئی» به حیات خود
ادامه میدهد. آنها درآمد خود را مستقیم از بازار میگیرند، اما زیرساخت و کنترل
آن بازار را شرکتهای خصولتی، رانتی و شبهامنیتی در اختیار دارند. بنابراین در
واقع، سرمایهداری دولتی بدون اینکه رابطهی مزدی مستقیم برقرار کند، آنها را
استثمار میکند.
این اعتصاب از پایینترین سطوح بازتولید زندگی روزمره آغاز شده: از
ناتوانی در خرید گازوئیل، لاستیک، پرداخت قسط خودرو، تغذیه خانواده و خدمات درمانی.
در عین حال، اعتصاب راهی برای ابراز خشم سرکوبشدهای است که سالها در سایه فقر،
تورم، سانسور و فقدان تشکل مستقل انباشته شده است.
سیاستهای نئولیبرالی جمهوری اسلامی و تأثیر آن بر رانندگان
جمهوری اسلامی از دهه ۱۳۷۰ به تدریج وارد فاز اجرای سیاستهای نئولیبرالی شد؛ ابتدا با حذف یارانهها،
سپس با خصوصیسازی شرکتهای حملونقل و در نهایت، واگذاری زیرساختها به نهادهای
شبهخصوصی وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی.
رانندگان کامیون، یکی از اولین قربانیان این سیاستها بودند. دولت،
بهجای توسعه حملونقل عمومی، شرکتهای باربری را به دوستان و نهادهای نظامی
واگذار کرد؛ سهمیه سوخت را حذف کرد؛ بیمههای تأمین اجتماعی و خدمات درمانی را
خصوصیسازی کرد؛ و با افزایش قیمت ارز، قیمت قطعات و لاستیک را به چند برابر رساند.
این سیاستها، نه تنها موجب فقر و بیثباتی معیشتی رانندگان شد، بلکه
ساختار سنتی عدالت صنفی را در هم شکست. حذف حمایتهای دولتی بدون جایگزینی کارآمد،
به معنای فروپاشی شبکهای از کارگران پراکنده است که زیر فشار سرکوب، تورم و ناامنی
شغلی فرسوده میشوند.
سرکوب و تهدید دولتی
در پی گسترش این اعتصابات، دولت با استفاده از ابزارهای سرکوب وارد
عمل شد:
- بازداشت و احضار دهها راننده در شهرهای شیراز، کرمان، زاهدان و
سنندج؛
- تهدید به قطع سهمیه سوخت برای اعتصابکنندگان؛
- پخش برنامههای تخریبی در رسانههای حکومتی علیه رهبران صنفی؛
- حضور نیروهای یگان ویژه در پایانههای باربری.
نتیجهگیری و چشمانداز سیاسی
کامیونداران برای رسیدن به حقوق پایمالشده خود و دستیابی به خواستههایشان،
باید به دیگر معترضان بپیوندند و مبارزاتشان را به هم پیوند دهند. پیوستن اعتصابات
صنفی به جنبشهای بازنشستگان، معلمان، دانشجویان، کارگران صنعتی و دیگر زحمتکشان،
تنها راه شکستن حلقه سرکوب و استثمار است.
این همبستگی میتواند زمینهساز تشکیل شوراهای مستقل و ایجاد جنبشی
سازمانیافته علیه سرمایهداری دولتی ـ امنیتی در ایران گردد. اعتصاب کنونی، نقطهای
مهم در جهت ساختن آیندهای بر پایه همبستگی، عدالت اجتماعی و رهایی طبقاتی است.
https://rahaizanorg.blogspot.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر