الهه امانی
22 نوامبر 2021
سال ۲۰۲۱ سیامین سال کمپین موفق ۱۶ روز فعالیت علیه خشونتهای جنسیتی است. در سال ۱۹۹۱، ۲۵ زن از کشورهای شمال و جنوب این کمپین را کلید زدند. این کارزار یکی از پایدارترین و موفقترین کمپینهای مدنی در سطح جهان علیه خشونتهای جنسیتی بوده است و در خلال ۳۰ سال گذشته، بیش از ۶ هزار سازمان در ۱۸۵ کشور جهان در آن شرکت کردند. تعداد افرادی که کمپین
۱۶ روز فعالیت جهانی آنها را درگیر کرد، ۳۰۰ میلیون نفر برآورد میشود.
زنانی که در اولین جلسه در «انستیتو جهانی رهبری زنان» گرد هم آمدند هیچ تصوری نداشتند که این کمپین شناختهشدهترین و
طولانیترین کمپین برای حقوق زنان در جهان گردد. در اجلاس ۳۰ سالگی این کمپین که با همکاری نهاد مدنی «انستیتو جهانی رهبری
زنان» دانشگاه راتگرس
و صندوق جمعیت سازمان ملل متحد در ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۱ در حاشیهی مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شد،
گزارش سه دهه فعالیت این کارزار مورد بررسی قرار گرفت. در این اجلاس خشونتهای جنسیتی به مثابه یک چالش و
نگرانی عمدهی جهانی عنوان گردید و بسیاری از سخنرانان از دستاوردها و چالشهای سه دهه
فعالیتهای این کمپین با تأکید بر
مصادیق خشونتهای جنسی-جنسیتی چه در حوزهی خصوصی و عمومی به مثابه فرایند مناسبات
قدرت جنسیتی و خشونتهای ساختاری در سیستم پدر/مرد سالار صحبت کردند. سخنرانان تاکید
کردند که این کمپین مبتنی بر ارزشهای فمینستی و
مبانی حقوق بشر و عدالت اجتماعی استوار و بر این باور است که جهانی بدون
خشونت امکان پذیر است.
این کمپین هرساله از ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه
زنان آغاز و در ۱۰ دسامبر که روز جهانی حقوق بشر است، به پایان میرسد. ۲۵ نوامبر روزی است که در سال ۱۹۶۰ سه تن از خواهران میرابال (پتریا،
مینروا و ماریا تریسا) توسط دیکتاتور دومینیکن به قتل رسیدند. در این دورهی
۱۶ روزه بین
۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر، مناسبتهای دیگری هم وجود دارد. روز ۲۹ نوامبر روز جهانی حمایت از مدافعان حقوق بشر است، اول دسامبر روز
جهانی ایدز، ۵ دسامبر روز جهانی کار داوطلبانه برای توسعه
اقتصادی و اجتماعی و ۶ دسامبر سالگرد قتلعام مونتریال، روز یادبود
خشونت علیه زنان در کانادا است.
این کمپین در خلال شکلگیری جنبش جهانی زنان متولد شد. از دههی ۱۹۷۰ شبکههای جهانی برای حقوق زنان در حال رشد و
گسترش بودند که بخشا با کنفرانسهای جهانی زنان سازمان ملل در سال ۱۹۷۵ در مکزیکو، ۱۹۸۰ در کپنهاک، ۱۹۸۵ در نایروبی تسهیل گردید. در حالی که امروزه ما
این امر را مسلم میدانیم و این درک عمومی وجود دارد که حقوق زنان حقوق بشر است،
واقعیت این است که برای فمینیستها دهها سال طول کشید تا زمینهی این درک را
که نقض حقوق انسانی زنان و به ویژه خشونت
علیه زنان دیگر یک امر خصوصی نبوده و خارج از حیطهی اختیارات دولتها نیست، فراهم
آورند. نخستین گام این کمپین با یک دادخواست (پتیشن) برای کنفرانس جهانی حقوق بشر
در سال ۱۹۹۳ که
در وین برگزار گردید، آغاز شد و با ارائهی طوماری از
امضا از این کنفرانس خواسته شد تا به طور جامع به حقوق بشر زنان بپردازد و خشونتهای
مبتنی بر جنسیت را به عنوان یک موضوع حقوق بشری به رسمیت بشناسد. شایان یادآوری
است که این فعالیت در زمانی صورت گرفت که استفاده از ایمیل و اینترنت رواج نداشت و
این طومار به همت هواداران حقوق زنان و فمینیستها به ۲۳ زبان ترجمه و در ۱۲۴ کشور توزیع شد. بر این اساس، خشونت علیه
زنان در این کنفرانس برای نخستین بار به مثابه نقض حقوق بشر به رسمیت شناخته شد و یک
سال بعد سازمان ملل اولین گزارشگر ویژهی خشونت علیه زنان را منصوب کرد.
همچنین این کمپین در خلال سه دهه حیات خود بر دوش فعالان حقوق بشر،
فمینیستها، سازمانهای مردم نهاد و آژانسهای سازمان ملل متحد برای ارتقاء آگاهی
و مسئولیتپذیری دولتها و نیروهای غیر دولتی رشد و گسترش یافت. در واقع این کمپین
که در سال ۱۹۹۱ کلید خورد،
با کنفرانس جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۹۳ در وین و کنفرانس سازمان
ملل در مورد تبعیضات نژادی در سال ۲۰۰۱ در شهر دوربن آفریقای جنوبی نقش کلیدی
ایفا نمود تا مسئلهی خشونت علیه زنان را به مثابه نقض حقوق انسانی از حاشیه به
مرکز مباحث جهانی سوق دهد.
اهداف این کمپین به شرح زیر بود:
۱- ارتقاء آگاهی در رابطه با خشونتهای جنسیتی و فرهنگ سازی در این مورد
که خشونتهای جنسیتی نقض فاحش و گستردهی حقوق بشر در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی
است.
۲- تقویت کردن و ایجاد پل ارتباطی بین فعالیتهای
محلی و خشونتهای جنسیتی در سطح جهانی.
۳ – ایجاد شبکهی
گستردهای که در آن سازمان دهندگان بتوانند استراتژیهای موثر، مبتکرانه و جدید را
با فعالین محلی به اشتراک بگذارند.
۴- نشان دادن همبستگی زنان در سطح جهان برای
سازماندهی در برابر خشونتهای جنسیتی.
۵- تحت فشار
قراردادن و پاسخگو دانستن دولتها برای اجرای تعهداتی که با امضای قوانین و کنوانسیونهای
بینالمللی به آنها متعهد هستند.
۶ – تاکید بر این
واقعیت که خشونت علیه زنان یک چالش جهانی است و به اقدام جهانی و چند لایه برای
مقابله با آن نیاز است.
در خلال سه دههی گذشته، هر سال موضوعی (تمی) برای این کمپین بینالمللی
تعیین میشود تا اشکال گوناگون خشونتهای جنسیتی در حوزههای خصوصی و عمومی مورد
توجه قرار گیرد. نخستین موضوع کمپین در
سال ۱۹۹۱ «خشونت علیه زنان نقض حقوق انسانی است» در نظر
گرفته شد و در سال ۱۹۹۲ نیز همین موضوع تکرار شد. در سال ۱۹۹۳ «دموکراسی در خانواده، دموکراسی خانوادهها»
موضوع برگزیده بود و در سال ۱۹۹۴ موضوع «۱۶ روز مبارزهی جهانی برای پایان دادن به خشونتهای جنسیتی – آگاهی،
پاسخگویی و اقدام به عمل» تعیین شد. در سال ۱۹۹۵ (که چهارمین کنفرانس جهانی زنان سازمان ملل در پکن برگزار گردید)، با
توجه به اینکه کنفرانسهای بینالمللی نقش کلیدی در زمینهسازی این امر که «خشونت
علیه زنان نقض حقوق انسانی» است داشتند،
همین موضوع مبنا قرار گرفت. کنفرانسهای بینالمللی مورد اشاره شامل کنفرانس جهانی
حقوق بشر در سال ۱۹۹۳، کنفرانس جمعیت و توسعه در قاهره در سال ۱۹۹۴، اجلاس جهانی در مورد توسعه اجتماعی کپنهاگ در سال ۱۹۹۵ بودند و در سند نهایی کنفرانس پکن «خشونت علیه
زنان» یکی از ۱۲ محور نگران کننده در سطح جهان برجسته شد. در
خلال سالهای بعد موضوعاتی مثل «بهداشت زنان» و «مسئلهی ایدز» مورد توجه قرار
گرفتند تا همگان با این واقعیت که آهنگ رشد بیماری ایدز در کشورهای جنوب آفریقا در
زنان ۶
برابر مردان است و مقابله با آن باید
در دستور کار جنبش زنان قرار گیرد، مواجه شوند. مبارزه با میلیتاریسم، خشونت در
خانه، سکسیسم و نژادپرستی، اذیت و آزارهای جنسی، قاچاق زنان، تجاوز و سوءاستفادههای
جنسیتی، اذیت و آزار در محیط کار و موضوعهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. در
برگزیدن این موضوعها همواره هویتهای چندگانه و متقاطع زنان و این واقعیت که شکاف
طبقاتی، تبعیضات قومی، مذهبی، سنی و هویتهای جنسیتی بار خشونتهای جنسیتی را
پررنگتر و زنان را آسیبپذیرتر میکند، در نظر گرفته شده است.
کمپین ۱۶ روز فعالیت جهانی برای مبارزه با خشونت علیه
زنان در ۲۷ سالگی کمپین، بررسی گستردهای در مورد فرایندهای
این کمپین ارائه داد. این کمپین از ۱۰ نهاد از سراسر جهان دعوت نمود تا تجربیات،
انتقادات و توصیههای خود را در مورد کمپین
در سطح محلی به اشتراک بگذارند. سازمان جهانی رهبری زنان بر این باور بود که در میان
فعالین در سطح محلی، بینشها و راهکارهای
موثری برای زدودن اشکال گوناگون خشونت وجود دارد. یکی از فرایندهای این بررسی جامع
این بود که گرچه به همت تلاش و پیگیری فعالین و کنشگران فمینیست و گسترش تکنولوژی
و ظهور رسانههای اجتماعی مبارزه علیه خشونتهای جنسیتی اشاعه یافته اما به دلیل
عدم وجود خواست سیاسی و اختصاص بودجههای مورد نیاز برای رفع خشونتهای جنسیتی تغییرات
پایدار، اساسی، رادیکال و سیستماتیک در سطحی که بنیان گذران این کمپین به آن
امید داشتند، صورت نگرفته است. همزمان با این بررسی جامع، در سال ۲۰۱۵ سازمان بینالمللی کار که نهادی است که در آن
دولتها، صاحبان کار و کارگران حضور دارند پروژهای را برای اذیت و آزار و خشونت
علیه زنان و مردان در محیط کار آغاز نمود که در
ماه جون ۲۰۱۹ در کنفرانس سازمان بینالمللی کار کنوانسیون
رفع تبعض های جنسیتی در محیط کار تصویب گردید. این کنوانسیون با ارائهی رهنمودهای روشن، صاحبان کار و دولتها
را در زمینهی رفتارهای تبعیضآمیز و مناسبات نابرابر قدرت که در قلب خشونتهای
جنسیتی قرار دارد، متعهد و پاسخگو میداند.
موضوع کمپین در سال جاری
موضوع سال ۲۰۲۱ کمپین ۱۶ روز فعالیت علیه خشونتهای جنسیتی، «زنکشی» اعلام شده است. رایجترین
شکل زنکشی توسط شریک زندگی است و ۳۵ تا ۴۰ درصد قتل زنان را در سطح جهان تشکیل میدهد. آسیای غربی و آسیای
جنوبی بالاترین نرخ قتلهای ناموسی و کشتن زنان و دختران به دلیل تجاوز جنسی و
رفتارهای جنسی واقعی یا فرضی مانند زنا، آمیزش جنسی را دارند. همچنین تبعیضات نژادی را نمیتوان از زنکشی مجزا کرد
زیرا در هم تنیده هستند. هنوز زنکشی دوازده زن جوان سیاهپوست در بوستون که رسانهها
در امریکا زیاد به آن توجه نکردند و یا ناپدید شدن زنان بومی در کانادا و یا
پروندهی زنکشیها در مکزیک در اذهان زنده است. قربانیان ۱۷ درصد قتلهای عمد جهان زنان هستند و روزی ۱۳۷ زن کشته میشوند. آمار قتلهای ناموسی در سالهای گذشته در جهان ۵ هزار مورد بود اما آمار واقعی ۲۰ هزار نفر برآورد میشود. در ایران ۲۰ درصد از کل قتلها و ۵۰ درصد از قتلهای خانوادگی به مسائل ناموسی تعلق دارد و پدر و
جد پدری به خاطر کشتن فرزند قصاص نمیشوند. تعاریف مختلفی از زنکشی صورت
گرفته است. اگر چه تعاریف بسته به بافت
فرهنگی جوامع میتواند مختلف باشد اما زنکشی مبتنی بر جنسیت فرد است و قتل عمد
محسوب میگرد.
همچنین برخی زنکشی را جنایت ناشی از نفرت تلقی میکنند. دیانا راسل اولین نویسندهی فمینیست
بود که اصطلاح زنکشی را در سال ۱۹۷۶ به عنوان کشتن زنان توسط مردان به دلیل
جنسیت آنها تعریف کرد. ۱۳/۵ درصد از کل قتلهای دنیا بین افرادی صورت میگیرد
که شریک زندگی هستند. در سطح جهان زنان بیشترین بار آمار قتل را از شرکای زندگی
خود بر دوش میکشند. تفاوت فاحش بین قربانیان زن که ۸۲ درصد و قربانیان مرد که ۱۸ درصد است، ابعاد عمیق پدیدهی زنکشی را نمایان میسازد (۱). از اشکال گوناگون دیگر زنکشی میتوان به زنکشی
دسته جمعی، قتلهای ناموسی، زنکشی های
مذهبی، ناپدید شدن زنان در قاچاق و استثمار جنسی زنان، زنکشیهای نژادی، زنکشی
به علت ندادن جهیزیه، انتخاب جنس نوزاد و مرگ در نتیجهی مثلهسازی جنسی اشاره
کرد. جهانی بدون خشونتهای جنسیتی امکان
پذیر است و این باور است که بسیاری از فمینیستها و کنشگران حقوق بشر را در مبارزه
برای چنین جهانی انرژی میبخشد.
پانوشت:
۱- برای اطلاعات بیشتر،
ر.ک به: گزارش رسمی دفتر سازمان ملل متحد در مورد مواد مخدر و جنایت در سال ۲۰۱۹.
https://www.peace-mark.org/127-6