۱۳۹۵ تیر ۱۰, پنجشنبه

سکوت را بشکنیم! - ویدا رشیدی

(دل نوشته هایی از رنج و درد یک زن در ایران)
من یک زنم، یک مادرم، کسی که در ایران زندگی کرده و با تمام ستم ها و ظلم هایی  که براو روا دادشته شده باز باور دارم که نباید سکوت کرد . باید مبارزه کرد و به امید ساختن دنیای برابر و آزاد تلاش می کنم و زنده ام.
در جامعه ای مثل ایران زندگی کردن راحت نیست چه برسد به اینکه زن باشی و در حکومت دیکتاتوری ایران زندگی کنی. کشوری بی عدالت و بی قانون برای زنان و یا بهتر بگویم علیه زنان.انقدر درد دارم و دلم گرفته که نمی دانم از کجا باید شروع کرد. ولی باید بنویسم ، قلم را باید حرکت داد تا گفته ها و واگویه ی دردهای یک زن، یک مادری از جنس دردهایی مشترک باشد و مرهمی برای هم باشیم.
برای یک زن، یک مادر بزرگترین ظلم و ستم، دوری فرزند و جگرگوشه اش است. قانونی که در ایران بسیار عادی است. هزاران مادری و هزاران فرزندی که در حسرت دیدار هم می سوزند و قانون این حق طبیعی  را از آنها گرفته، حق حضانت ، حقی که در حکومتی با حاکمیت شرع و اسلام  در اکثر مواقع به مردان داده می شود. درد دوری فرزند که به شکل قانون به زن تحمیل می شود و او را در مقابل این قانون غیرانسانی وادار به سکوت و پذیرش می کند. چرا؟ چرا؟ این سوال هایی ست که دایم ذهن من و هزاران مادر دیگر را شب و روز درگیر می کند. چرا زنان و کودکان باید از دیدار یکدیگر محروم شوند؟. در قانون شریعت اسلام و حاکمیت اسلامی ایران، فرزند جزء اموال پدر بحساب می آید و پدر صاحب و مالک مطلق است و به همین دلیل در صورت جدایی پدر و مادر از هم به هر دلیلی، بچه به پدر تعلق می گیرد نه مادر حتی اگر مادر شرایط مناسب نگهداری برای فرزندش را داشته باشد. حتی در ایران پدرانی که صلاحیت و شرایط نگهداری فرزندانشان را ندارند بازهم می بینیم که فرزند به پدر یا جد پدری ش سپرده می شود. اجدا پدری که حتی حوصله ی خودشان را هم ندارند و سنی از آنها گذشته، مادر بزرگی که سال های سال از نظر روحی و تربیتی از کودکان دور هستند و تحمل بازی و شیطنت های کودکان را ندارند. دادگاه ها و قوانین ایران هیچ ارزشی برای احساس و اسیب هایی که بر کودکان از نظر روحی و روانی و جسمی وارد می شود، قایل نیست. در احکام اسلامی ایران، قاضی دادگاه تنها براساس قانون شریعت و قرآن حکم صادر می کند.
باوجود آنکه بارها و بارها در جلوی دیدگان قاضی، بچه ام از سوی پدر و حتی  خانواده ی پدری ش مورد آزار و اذیت قرار گرفت. قاضی بی اعتنا به اعتراض من و خشونت علیه فرزندم، سکوت کرد و با نیش خندی گفت: "بچه متعلق به پدرش است. پدر هرکاری که بخواهد با فرزندش می تواند بکند بلاخره او بزرگتر است و خیرو صلاح بچه اش را می خواهد.". این تنها جوابی بود که من از ریس دادگاه گرفتم!. بچه ای بی گناه مورد خشونت قرار می گیرد و مادر شاهد زجرکشیدن فرزندش است و نمی تواند کاری کند و هیچ قانونی برای دفاع از کودک وجود ندارد!.
دین و اسلامی که برای هیچ کس ارزش و احترامی قایل نیست. نه زن و نه کودک در دین و مذهب جایگاهی ندارند. براساس ماده دوم قانون حمایت از کودکان ونوجوانان مصوب 1381 در تعریف کودک آزاری می گوید:" هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم و یا روان آنان را به مخاطره اندازد ممنوع است." ولی از طرف دیگر در ماده 7 قانو حمایت از کودک مقرر شده:" اقدامات تربیتی در چارچوب ماده 59 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370  از شمول این قانون مستثی است." که تمام کودک آزاری ها و تنبیه والدین براساس همین قانون انجام می گیرد که از مجازات فرار می کنند. اما عواقب و تاثیراتی که این نوع رفتارها و خشونت ها از سوی بزرگترها و یا والدین آگاهانه یا گاهی ناآگاهانه صورت می گیرد. اثرات مخرب روحی و جسمی زیادی برجای می گذارد که گاهی تا آخر عمر با فرد همراه است. آثاری که گاه شاید مخفی باشد و آزارهایی که که صدمات زیادی برکودک می گذارد.
این ها تجربه های تلخی ست که شخصا از کودک آزاری فرزندم به چشم دیدم. فرزندم از طرف پدر و خانواده ی پدری ش بارها و بارها مورد خشونت قرار گرفته. کودکان که بی دفاع ترین موجودات هستند به انواع مختلف می توانند مورد آزارو اذیت و خشونت قرار بگیرند. قرار دادن در مکان های ترسناک مثل تاریکی و انبار یا حبس در حمام و توالت، محروم کردن کودک از بازی و سرگرمی و یا چیزهایی که مورد علاقه اش است، تنها گذاشتن کودک درخانه، بیرون انداختن کودک از خانه، تهدید کردن به اینکه حتی حق ندارد گریه کند و احساس ش را بروز بدهد، بی توجهی و نادیده گرفتن آنها وگوش ندادن به حرف هایشان، تمسخر و تحقیر کردن کودک در مقابل همسن و دوستانش، بی توجهی به وضعیت لباس و محروم کردن از خرید لباس و حتی رسیدگی به بهداشت کودک و غذا، محرومیت از درآغوش کشیدن و یا دیدن مادر، مشاجره و دعواهای خانگی در حضور کودک، استفاده و استعمال از مواد مخدر والکل در حضور کودک، کتک و تنبیه بدنی. هرکدام از این اعمال خشن و کودک آزاری می تواند به روح و روان کودک صدمات جبران ناپذیری بزند و زندگی و آینده کودک را به تباهی بکشاند. متاسفانه کودک آزاری در ایران هر روز دارد در ابعاد بیشتری وسعت پیدا می کند و آمارش بیشتر و بیشتر می شود. خصوصا در شهرهایی که در محرومیت بیشتری هست و مردم از هرگونه رفاه و آموزش و تربیت درست فرزندان محروم ترند، خشونت علیه کودکان بیشتر است. مثلا در شهرهای کوردستان که خودم در آنجا زندگی کردم . وقتی پدر و مادر به هر دلیلی از هم جدا می شوند و فرزند به پدر تعلق می گیرد. پدر برای انتقام از مادر، کودک را تحت فشار قرار می دهد. کتک می زند و فحاشی می کند و کودک را دایم تحقیر می کند که تو بچه ی فلان مادر هستی، حتی اگر مادر هیچ خطایی هم نکرده باشد با این کلمات، کودک را تحقیر می کنند و سعی می کنند از چهره مادر یک موجود بد و دیوی در نظر کودک بسازند. کودکانی که تحت سرپرستی پدر و نامادری قرار میگیرد. نامادری که خودش در همان قانون زن ستیز، مورد خشونت قرار گرفته و خودش حقی ندارند و محبتی نمی بیند و طبعا یادنگرفته که می توان به تمام کودکان محبت کرد و جای فرزند خودش را بگیرد. ولی تمام محرومیت ها و جفایی که به خودش می شود معمولا انتقامشان را از کودکی که در خانواده به ظاهرا زیادی است می گیرد. کودکانی که تحت فشار، حتی دست به خودکشی می زنند. برفرض که مادر بتواند اثبات کند که فرزندش مورد آزار جسمی وخشونت قرار گرفته و حتی پدر را یک تا دو ماه هم زندانی کردند و یا دیه کمی برایش بریدند می شود و پرونده بسته می شود و کودک دوباره مجبور است به همان شرایط و محیط پر از خشونت بازگردد. اینها را چه کسی باید جبران کند؟ .

من یک زنم، یک مادرم و من و فرزندم، دردها و خشونت های زیادی را تجربه کرده ایم و دیده ایم و فرزندم هنوز در همان شرایط است. پس باید یکجا این ریشه های خشونت علیه کودک و زن خشکیده شود. تا کی باید قربانی بدهیم. باید فریاد زد. باید سیستم مردسالاری و قوانین شرع و اسلامی که تمامش علیه زن و کودک است نابود کرد. باید خواند، باید آگاه شد، باید نوشت و یکدیگر را پیدا کنیم. باید ظلم و ستم و بی عدالتی مضاعفی که بر کودکان و زنان می رود را شکست و باید خواهان برچیدن این ظلم و ستم و قوانین نابرابر شد.


ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و هفتم




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر