
رسانهها
به نقل از منابع رسمی مختلف اعلام کردند که فرخنده در آن روز به یک ملای تعویذنویس
گوشزد کرده بود که عمل تعویذنویسی مغایر آموزههای دینی در اسلام است، پس از آن
این تعویذنویس برآشفته شده و پس از یک درگیری لفظی کوتاه با فرخنده به او اتهام میزند
که وی قرآن را آتش زده و مردم خشمگین نیز او را به قتل میرسانند. فرخنده شهید مظلوم
همان آزادی بیان و نقد به یک «دعانویس» گردید.
صدای
فرخنده اما اکنون، پس از مرگ اش، نه تنها به گوش شهروندان کابل که به گوش تمام
جهانیان رسیده است. صدای لرزانی که تکرار می کرد: «من بی گناهم»! آنان
که آن روز صورت ماه فرخنده را به خاک و خون کشیدند ، اکنون خود در انظار جهانیان
سیه روی و بی آبرو گشته اند و باید که در چنگال عدالت گرفتار آیند . چشمان منتظر فرخنده در پس سرخی خون هپچنان به
دنبال عدالت است .
اگر شبکه
های اجتماعی و ماهواره ای مستقل نمی بودند، قطعا ماجرای قتل فرخنده روند دیگری می
یافت. در حالی که در جهان سوم مثلث شوم تعصب، جهل و فساد اجازه استیفای حقوق از
دست رفته شهروندان عادی را نمی دهد، وجود رسانه های مستقل و آزاد می تواند صدایی
باشد برای بی صدایان، برای آنان که فریادرسی جز وجدان بیدار شهروندانی همچون خود
ندارند.
در عصر
جدید، حتی در جوامع جهان سوم نیز، گردش آزاد اطلاعات مرزهای سنتی را درنوردیده
است. به یمن تکنولوژی های دیجیتال واقعیتِ فجایعی مثل قتل فرخنده می تواند
میلیونها بار بازنمایی و مشاهده گردد. شبکه های اجتماعی اینترنتی در داخل کشورها
یک «جامعه مدنی مجازی» ساخته اند، یک «وجدان عمومی»، یک «هیئت منصفه» متشکل از
میلیونها شهروند آگاه و بیدار که اجازه نمی دهند نهادهای سرکوبگر و فاسد دولتی و
مذهبی بر روی فجایعی از این دست سرپوش بگذارند. اکنون وجدان عمومی جامعه
افغانستان، و سراسر جهان، از ظلم ناورایی که در حق فرخنده روا داشته شده است به
درد آمده و همگان طالب اجرای عدالت اند.
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره پنجاه و پنجم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر