۱۳۹۹ آذر ۱۴, جمعه

آرمانهای جنبش دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب همچنان زنده و پویا است

گفتگویی مینو همتی با کاوه عباسییان از آرشیو رهائی زن به مناسبت شانزدهم آذر 

https://youtu.be/VXDrW_1sNt0

مینوهمتی: موضوع امشب ما 16 آذر ،روز دانشجو ، علی العموم و بطور مشخص گذری هست به روز دانشجو و مشخص تر شروع میکنیم از روز دانشجو در 2 سال اخیر و 13 آذر سرخ به معنایی در سال گذشته و امسال نیز ،اجازه دهید که گذری کنیم .

بخاطر داریم که در 2 سال گذشته جمهوری اسلامی ،رهبران و فعالین جنبش دانشجویی را با به اصطلاح خودشون ستاره دار کردن دانشجویان از دانشگاه و محروم کردنشان از تحصیل ، پس از نگرشی به عملکرد جنبش دانشجویی در خود جامعه ،جامعه متوجه میشه که به اصطلاح همین  دانشجویان ستاره دار،با صف و پرچم مستقل در دفاع از آزادی و برابری یک فصل بسیار نوینی را در جنبش اعتراض سیاسی در 13 آذر سرخ سال گذشته بنیان نهادند،حال کاوه عباسیان لطف کنید برای بینندگان ما توضیح دهید این پروسه شکل گیری با پلاتفرم سیاسی با پرچم آزادیخواهانه و برابری طلبانه با رهبران و فعالین جوانی مانند خود شما ،تاثیرات این روند و گستردگی این جنبش را برای ما توضیح دهید ،حتی اگر بخواهیم یک برآوردی کنیم از سال گذشته تا به امسال بسیار بسیار گسترده تر و عمیق تر شده تا حتی میگم تا خود 13 آذر سرخ سال گذشته ،این روند شکل گیری را هم همانطور که مطرح کردم ،شما چگونه میبینید؟ 


 کاوه عباسی: بله ، روند شکل گیری دانشجویان جریانی ،حالا طیف ،تشکل یا هر چیزی که میخواهید اسمش را بگذارید،جنبش دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب را اگر بخواهیم بررسی کنیم ،به نظر من باید به بررسی و یک نگاهی به روند شکل گیری طیف چپ جنبش دانشجویی و از سر گرفتن جنبش چپ و نسج گرفتن دوباره اندیشه چپ توی جنبشهای اجتماعی در طی چند ساله اخیر و بطور مشخص اگر بخواهم بگم از ابتدای دهه 80 شمسی باید این مسئله را بررسی کنیم که برسیم به چگونگی شکل گرفتن جریان دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بعنوان طیف چپ جنبش دانشجویی که قطب رادیکال و خود اگاه جنبش دانشجویی را نمایندگی میکنه در طی چند سال گذشته ،پس از اینکه جریان جریان اصلاحات با انتخاب محمد خاتمی در انتخابات سال 76 روی کار میاد و به اعتقاد ما بر بستر جنبش اعتراضی که توی جنبش ایران وجود داشته و نه بزرگی که به سیاستهای استبدادی جمهوری اسلامی گفته می شده در این سالها ،یک جریانی به اسم جریان اصلاحات میاد و با استفاده از این جنبش اعتراضی و جمع کردن رای از این جنبش اعتراضی خودش را صاحب کرسی میکنه توی حاکمیت ایران ،طی چند سالی که از این جنبش اصلاحات میگذره ،به هر حال یک سری از متفکرین سیاسی ،یک سری از بخشهایی از جامعه این جنبشهای اجتماعی ،کم کم توهم خودشان را نسبت به اصلاحات درون حکومتی در حاکمیت استبدادی جمهوری اسلامی کنار میگذارند و در اواخر سالهای حاکمیت این جناح به اصطلاح اصلاحات ،کم کم یک سری جریانهایی توی جامعه شکل میگیره که حرف خودشان را سعی میکنند که از یک مجراهای دیگری ،غیر از مجراهای ارائه شده توسط دولت و توسط حاکمیت و حنی توسط جناح اصلاح طلب و ملحقات آن از جمله دفتر تحکیم وحدت توی دانشگاه ،اگر به صورت مشخص اشاره کنم و انجمن اسلامی سعی میکنند از یک مجراهای دیگری میخواهند توی جامعه بزنند که بحث خودشان را و جنبش خودشان را از راههای دیگری پیش ببرند . از یک دوره ای به بعد هم که این دولت ،ریاست جمهوری و مجلس کنار میره و یک جناح دیگری حالا اصطلاحا جناح اصولگرا روی کار میاد که این دیگه مهری بود ،به گونه ای پایانی بود بر این جریانی که بنام اصلاحات خودش را پیش روی جامعه گذاشت و توانست رای جمع کنه و بواسطه همین شعارها و نامهایی که روی خودش گذاشت ،سعی کرد نشون بده که داره نه ء مردم را به حاکمیت نمایندگی میکنه ولی پس از مدتی ثابت شد که نه ،این مردم نیست که داره نمایندگی میشه ،بلکه این صرفا سوءاستفاده از اعتراض مردم به استبداد و حاکمیت استبدادی که توی جامعه پیش میره ،بعد از این دوره از اینجا به بعد میرم سراغ مسئله جنبش دانشجویی بطور مشخص ،تقریبا از ابتدای دههء 80 که کم کم یک حلقه هایی توی دانشگاه شکل می گیرد که خب همه بخاطر دارند ،اتفاقاتی که توی دهه ء 70 میفته ،توی جنبش دانشجویی ، جنبش دانشجویی بواسطه اون خصلتهای ذاتی که داره ،رو جوان بودن قشر دانشجو ،آرمان خواه بودن قشر دانشجو ،و به گونه ای دسترسی داشتن به یکی از منابع مطالعاتی که او را آشنا میکنه با اندیشه های مختلف فکری که توی دنیا وجود داره ،از این خصلت های اعتراضی ویژه ای برخورداره که میتونه نمایندگی کنه . جنبشهای اعتراضی که توی جامعه وجود داره و داره عمل میکنه ،در دهه 70 ما میبینیم ،اتفاقاتی که توی دانشگاه میفته ،اتفاقات رادیکالی است ، جنبش دانشجویی بدنه ء جنبش رادیکال خاص،رادیکالهایی دارد و از یک آگاهی نسبی برخوردار همیشه ولی دقیقا بخاطر وجود تشکلهای وابسته ای همچون حالا تا یک دوره ای بسیج ، انجمن اسلامی و دفتر تحکیم وحدت که از نظر تاریخی برای ما کاملا آشکار ،ماهیت تاریخی این جریان بواسطه ء وجود چنین رهبرانی جنبش دانشجویی دهه 70 تبدیل میشه به یک گونه گروه فشاری برای امتیاز گرفتن جناحهای مختلف حاکمیت . جنبش دانشجویی به بازوی جناح اصلاح طلب و جبههء مشارکت که توی اون

که دفتر تحکیم وحدت باشه ،تبدیل میشه به یک وزنه ای برای امتیاز گرفتن جبهه مشارکت توی حاکمیت ،برای امتیاز گرفتن جناح اصلاحات و جناح آقای خاتمی توی حاکمیت ،و همانطور که میبینیم در واقع هیچ نفعی برای جنبش دانشجویی نداشته ،این مسئله سال 78 این واقعه پس از تیر 78 اثباتی است بر این مدعی که تنها اتفاقی که میفته دانشجوها قتل و کشتار میشوند توی کوی دانشگاه ،حمله میشه به کوی دانشگاه ،کشته میشوند ،زخمی میشوند ،ابعاد زیادی در حد 1000 نفری به زندانها میفتند ،تا جایی که تا همین چند وقت پیش هم در زندانها بودند همچنان دانشجوها ،که آقای خاتمی و جناح اصلاحات هیچ کاری برای این مسئله انجام نداده اند و تنها کاری که میکنند اینه که توی بخشهای مختلف حاکمیت امتیازهایی برای خودشان بگیرند و یک وجهه ای از خودشان به جامعه ارائه دهند که فلان هستیم و فلان ،ولی پس از یک دوره ای از ابتدای دهه 80 با شکل گرفتن یک اندیشه ای که دیگه توهمی نسبت به جناحهای مختلف حاکمیت نداره که این جناح اسم خودش را بذاره اصولگرا ،چه کارگزاران ،چه مشارکت ،چه هر عنوان و چه هر نام دیگری بخواهد برای خودش بذاره ،این یک حلقه هایی و یک جریانی شکل گرفت که هیچکدام از این جناحها توهمی نداشت ،که اینها قراره خواسته های او را نمایندگی کنند،خواسته های جنبشهای اجتماعی یا جنبشهای دانشجویی و یا خواسته های خیلی پایه ای که مردم توی جامعه وجود دارند و 30 سال استبداد استبداد را تحمل میکنند . اینطور بود که از یک دوره ای به بعد طیفی ار دانشجوها تصمیم گرفتن که منبعد مجرای اعتراضی شان توی دانشگاه و توی جنبش دانشجویی توی انجمن اسلامی و توی دفتر تحکیم وحدت و نشریاتی که اینها براشون ارائه میدهند و این تشکلهای وابسته ای که توی دانشگاه وجود داره تصمیم گرفتن که مجرای اعتراضشان که اینجا نباشه ،تصمیم گرفتن مجرای اعتراضشان را و اون حلقه هایی که با آن میخوان توی جنبش دانشجویی حرفشان را بزنند و آگاهی را تزریق کنند به جنبش دانشجویی .تصمیم گرفتن از یک طریق دیگری وارد این مسئله شوند ،نشریات خودشان را راه بیندازند ،بطور مثال که من اشاره کنم بعنوان اولین نشریه ای که چپ را میاورد توی جنبش دانشجویی و اندیشه ء چپ را جلوی بدنه جنبش دانشجویی میذاره ،نشریه ء خاک است ،که در اسفند 1382 اولین شماره نشریه خاک در اومد که بعد از 24 شماره البته توقیف میشه سال پیش ،میخوام اینو بگم که یک بخشی میاد که فعالینی ،یک حلقه هایی ،یک طیفی وارد جنبش دانشجویی میشه که اسم خودش را گذاشته چپ ،اندیشه های مارکسیستی را داره مطالعه میکنه ،حلقه های اطلاعاتی داره ،جلسات خودش را میذاره ،سمینارهای خودش را میذاره ، اول ماه مه برگزار میکنه ، 8 مارس ،روز جهانی زن را برگزار میکنه ، 16 آذر های خودش را برگزار میکنه ،پلاکارد سرخ آزادی و برابری با اون مشتهای گره کرده ای که تصاویرش الان دیگه نماد جنبش دانشجویی شده که معروف است . شعار رهایی زن ، رهایی جامعه را میبره توی جامعه ، شعار اتحاد جنبش دانشجویی با جنبش کارگری را میبره توی جنبش دانشجویی سعی میکنه ادبیات چپ را ، ادبیات مارکسیستی را ،مطالعات مارکسیستی را ،یا نئومارکسیستی را ، تمام طیفهای مختلفی که مارکسیست شامل اونها شده توی قرن نوزدهم و قرن بیستم ،سعی

میکنه تمام این بخشها را مطالعه کند توی جنبش دانشجویی و توی نشریات خودش ،توی سمینارهای خودش ،توی مراسم خودش اینها را جلوی بدنه ء دانشجویی بذاره و ارائه بده ،که این موضع ما برای جنبش دانشجویی و موضع مان نسبت به جنبش دانشجویی که دارن توی یک جامعه ء استبدادی ،توی یک دیکتاتوری همچون دیکتاتوری مذهبی ،سرمایه داری جمهوری اسلامی فعالیت می کنند ،مواضع ما اینه ،تئوری ما اینه ، نظریات ما نسبت به چیزی که توی جامعه ء ما اتفاق میفته نسبت به روابط سرمایه دارانی که توی جامعه وجود داره ، بخصوص توی ایران گونه ای از ارتجاع مذهبی تلفیق شده،نظریات ما اینه و اینو جلوی جنبش دانشجویی میذاره و همانطور که میبینیم که خیلی برای ما الان دیگه مشخصه شواهدش ، پس از یک دوره ای اینها با یک اقبال وسیعی توی جنبش دانشجویی روبرو میشه ، نه تنها تهران و دانشگاههای تهران ،بلکه بسیاری از شهرستانها،همانطور که میدانید و توی اخبار هم هست همانطور که گفتم و قبلا اعلام کردید ،دستگیریهایی که چند سال پیش رخ داده ،فقط توی تهران نیست ، تعداد دستگیریهای گسترده ای داریم ما توی مازندران ،توی مشهد ،تبریز ،اصفهان ،یزد ،شیراز و شهرهای مختلفی ،صرفا همین اخبار سرف این مسئله که این دستگیریها اینقدر گسترده بوده بعد از اینکه ما میبینیم این همه مراسم ،این همه نشریات مختلف ،سمینارهای مختلف و اتفاقات مختلف توی شهرهای مختلف داره میفته ،این دستگیریها خودش نشان از این داره که خاکمیت جمهوری اسلامی از گستردگی طیف چپ دانشجویی که داره فعالیت میکنه توی جامعه ایران جامعه تحت استبداد ایران ،به گونه ای

احساس خطر میکنه ،که میره سراغ طیف چپ ، چرا نمیره سراغ دفتر تحکیم وحدت ؟ چرا سراغ انجمن اسلامی نمیره ؟ همانطور که میبینیم به راحتی اجازه میده که تجمعهای خودشان را به مناسبت 16 آذر برگزار کنند و نه کسی تهدید میشه و نه کسی دستگیر میشه و نه هیچ اتفاق دیگری  . 

مینو همتی: این جنبش با تمام قدرت داره به پیش میره و این را ما در سالهای گذشته و بطور مشخص زمانی که میگم نقطه عطف 13 آذر سرخ پارسال نقطه عطف حرکتهای جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه که شما از قبلش توضیح دادید یا اومدید به آنجا رسیدید ما این حرکت رژیم کاملا دیده میشه در تمامی نوشته ها و حتی در تمامی روزنامه های خود دولتی ،اینست که یک ترس بسیار عجیبی داره و این ترس بعد از 13 آذر سال گذشته قد علم کردن در مقابل دانشجویان بوضوح هم امسال می بینیم ناشی از چی هستش ،این همه ترس ؟ چرا و برای چی ؟ 

کاوه عباسی: جواب این سئوالتان را میخواهم اینطور بدهم ،اون جنبشی که از ابتدای آنتی تزی که در مقابل سرمایه داری شکل میگیره ،از ابتدای پیدایش اون در قرنهای گذشته ،اون آنتی تز چپه ،جنبش طبقه کارگر و با نظریه مشخص مارکسیسم و اگر حالا میبینیم این اتفاق داره توی ایران میفته ،میبینیم جنبش طبقه کارگر دوباره به یک جهشی و درجه بالاتری و به سطح رشد و تکامل بالاتری رسیده ،که بازتابش را ما داریم توی جنبش دانشجویی میبینیم ،اینه که این آنتی تزش سرمایه داری که توی جنبش دانشجویی که داره شکل میگیره ،نظریه مارکسیسم که توی جنبش دانشجویی دو باره نفوذ پیدا میکنه ، با وجود اینکه توی دهه 60 و پس از انقلاب فرهنگی با چنان سرکوبی مواجه شدن ،تعداد بسیار زیادی کشته میشوند ،زندان و شکنجه میشوند و قتل عام میشوند و در گورستانهای دسته جمعی از جمله خاوران دفن میشوند و عده ای به خارج از کشور فرار میکنند یا هر چیز دیگری ، به هر حال از تحصیل

محروم میشوند ولی میبینیم که این دقیقا به دلیل ذاتی بودنش و به دلیل این خصلتش که از اون تضادهای ریشه ای طبقاتی است که شکل میگیره اندیشه ء چپ را دو باره داریم میبینیم جنبش کارگری داره از یک سطح آگاهی برخوردار میشه و ما بازتابش را در جنبش دانشجویی داریم میبینیم ،جنبش دانشجویی دو باره اندیشه چپ در آن شکل میگیره ،همانطور که میبینید توی این چند سال اخیر دیدیم که این اندیشه شکل گرفت و تبدیل شده به قطب چپ جنبش دانشجویی ،اگر ما جریانهای راست را در جنبش دانشجویی داریم که سعی میکنه با لابی با حکومت ،با سازش با حکومت ،جنبش دانشجویی را از اون خواست رادیکال خودش ،از اون آگاهی رادیکال خودش عقب بکشاند و تبدیل کنه یک بازویی ،تبدیلش کنه به یک مهره ای برای امتیازگیری جناحهای مختلف حاکمیت ، از طرف دیگه ما قطب رادیکال و آگاه جنبش دانشجویی داریم که قطب چپش که این روزها طی 2 سال گذشته بعنوان دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب داره فعالیت میکنه ،این ترسی که میگویید شما ،یا این احساس خطری که حاکمیت و دستگاه سرکوب حاکمیت ،از شکل گرفتن جنبش چپ میکنه ، اینه که کاملا آگاهه که این حاکمیت براساس روابط سود و سرمایه ء سرمایه داری استوار شده و از طرف دیگری دارای خصلت مذهبی است و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و طیف چپ دانشجویی ،هر دوی این ریشه ها را نشانه گرفته ،هم با ارتجاع مذهبی مخالفه و هم با روابط سرمایه دارانه ای که توی این حاکمیت وجود داره که این تلفیق این ،تلفیق شوم این ارتجاع مذهبی و روابط سرمایه دارانه باعث این وضعیت استبدادی شده که توی جامعه شاهدیم .این احساس خطری که میکنه ،این دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب هر دوی این دو تا را نشانه گرفتن و قصد هیچ سازشی ندارند ،لابی با حاکمیت نمیکنند و تنها احساس قدرتی که میکنند و تنها پشتوانه ای که دارند ، پشتوانه ء مردمی و پشتوانه ء آگاهیه که توی جنبش دانشجویی است که وجود داره ،

مینو همتی: اما ما همین امسال شاهد مراسمهای بسیار باشکوهی هستیم در دانشگاههای سراسر ایران از جمله دانشگاه تهران ، مازندران،ارومیه ،همدان ،پیام نور در سنندج،دانشگاه بوعلی سینا ، مراسم به مراتب باشکوهتر در دانشگاه شیراز برگزار شد که من میخواهم همینجا شما یک گذری کنید بر 16 آذر امسال و وقتمون هم بسیار محدوده و وقتی نداریم و دستاوردهای امسال را و روز دانشجو را با ما و بینندگان سهیم شوید

 کاوه عباسی: همانطور که میدانید ،ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب توی اون بیانیه ای که قبل از روز دانشجو ، 16 آذر امسال اینه که تمام تلاش خودمان را بکنیم که این مراسم و این بزرگداشت 16 آذر که بنوعی تبدیل شده به سمبل اعتراضی جنبش دانشجویی ،سیاستهای حاکمیت و به دیکتاتوری موجود درجامعه ،این بزرگداشت برگزار بشه ، به هر طریقی کمترین هزینه را برای ما داشته باشه یعنی از درگیری ،بازداشت ،محرومیت از تحصیل ،تهدید،زندانها،دادگاهها، از تمام اینها پرهیز بشه تا جایی که میتونیم از هزینه بیش از اینه طیف چپ جنبش دانشجویی جلوگیری کنیم و تا جایی که میتوانیم تلاش کنیم با ابتکاراتی که میتوانیم انجام دهیم ، مراسم 16 آذر را برگزار کنیم و این روز را بزرگ بداریم بعنوان سمبل اعتراض به دیکتاتوری و اعلام کردیم که این 16 آذر صرفا یکروز نیست برای ما ،اعتراض به یک روز خلاصه نمیشه برای ما ،و آکسیون از قداستی برخوردار نیست ،برگزار کردن آکسیون ،گفتیم که 16 آذر و اعتراض به 16 آذر را به تمام روزهای سال بسط خواهیم داد و این آکسیونیسم را از این جنبش دانشجویی ما پاک خواهیم کرد ،اینکه

یکی از خواسته های حاکمیت اینه که جنبش دانشجویی و اون جناحهایی که در این جنبش دانشجویی دارن فعالیت میکنند ،تمام شور ،انگیزه ،انرژی و امید به جنبش دانشجویی را خلاصه کنند به یک آکسیون در یک ساعت و یکروز مشخص و در یک حالت محدودی در حفاظ نرده های دانشگاه که صدایش به گوش جامعه هم نرسه ،ما اعلام کردیم که ما این را میگیریم و نمیگذاریم این اتفاق بیفته ،صدای جنبش دانشجویی را به گوش مردم در جامعه میرسانیم، آکسیونیسم را حذف میکنیم از جامعه اعتراض 16 آذر را به تمتم روزهای سال بسط خواهیم کرد و در مقابل تمام سرکوبهایی که حاکمیت انجام داد، در مقابل تمتم سازشهایی که از طرف طیف راست دانشجویی با حاکمیت صورت گرفت ما ثابت کردیم و بر خلاف تمام بقول معروف لجن پراکنی های طیفهایی از طرف اپوزسیون خارج از کشور که از بستن هر گونه افترایی و اتهاماطلاعاتی و پلیسی به دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب از اینها پرهیز نکردن و همچنین اعلام کردند که کار دانشجویان بهد از سرکوبها تمام شده و برگزاری مراسم 16 آذر و ابتکارات دانشجویان در سراسر کشور و اتفاقاتی که افتاد

،همانطور که شما گفتید توی دانشگاههایی که نام بردیم که طیف چپ دانشجویی حضور خودش را اثبات کرد ،همه اینها یک تو دهنی بود به تمام طیفها، یکجور اعلام حضور بود ،یکجور نه ء بزرگ بود به تمتم کسانی که طیف چپ دانشجویی را که مرده میخواند یکجور اعلام قدرتی بود، یکجور اعلام اینبود تا وقتی که ظلم و استبداد و سرمایه داری در جامعه توی دنیا وجود داره چپ توی دنیا در حال باز تولید شدنه و نخواهد مرد و نابود نخواهد شد و سرکوب نخواهد شد مکنه مقطعی ،دیکتاتوران و سرکوبگران بتوانند فعالین چپ را خاموش کنند ولی اون انگیزه ،اون امید و اون ریشه هایی که چپ را باز تولید میکنه توی این جامعه ،همچنان وجود داره ،چپ و اندیشه چپ و جنبش و مبارزه چپ صرفا بسته به فعالین چپ نیست ،بلکه این اندیشه و تضاد طبقاتی توی جامعه وجود داره .فعالین خودش و رهبران خودش و سازمان دهندگان خودش را همچنان باز تولید میکنه ، ولی با این حال بعد از برگزاری این مراسم همانطور که اشاره کردم توی شهرهای مختلف کشور ،باز هم حاکمیت آروم ننشسته و همچنان با اینکه در مقابل حضور و ظهور مجدد بنوعی مورد غافل گیری قرار گرفته ،الان دو باره سعی میکنه که سرکوب را شدت بده و بسنده نکرده به سرکوب های تاکنونی و بعنوان مثال شروع کرده به تهدید و سرکوب دانشجویان چپ دانشگاه شیراز و آنطور که به نظر میرسه ،میره سراغ نهادهای سرکوب میره به پای یک سناریوی دیگه ،داره میره پای یک سناریوی سرکوب کثیف و وحشیانه ء دیگه توی دانشگاه شیراز ،الان همانطور که میدونید و اخبارش روی سایت جنبش دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب هست و امیدوارم که خودتون و بقیه رسانه ها و تمام نهادهای حقوق بشری که در حال فعالیت هستند چه در خارج و چه در داخل کشور هستند ،مسئله دانشجویان دانشگاه شیراز را پوشش دهند ،همانطور که میدانید بعد از برگزاری موفقیت آمیز 2 روزه به مناسبت 16 آذر در دانشگاه شیراز الان ،تعدادی بسیجی و جامعه اسلامی و از این قماش از دانشگاه شیراز و دانشگاههای مختلفی که در شیراز هست ،همگی در یک اتحاد مقدسی دور هم جمع

شدن در مسجد دانشگاه شیراز ،به اصطلاح خودشان به اعتکاف دست زدن که علیه دانشجویان شیراز ،آقایان مختلفی از جناحهای حاکمیت ،از استانداری درحال مذاکره با اینها هستند ،در حال هل دادن اینها هستند هزینه شان را دارن تامین میکنند ،خود دانشگاه داره اینها را ساپورت میکنه بیانیه هایشان را دارند پخش میکنند توی دانشگاه که بنوعی انقلاب فرهنگی دیگری توی دانشگاه دست بزنند ،همون اتفاقی که شاهد بودیم توی دانشگاه پلی تکنیک افتاد که در راستای آن نشریات جعلی و دستگیری دانشجویان دانشگاه و سرکوبی که توی دانشگاه پلی تکنیک دیدیم ،دارن سعی میکنند که باین سمت بروند که توی دانشگاه شیراز ،طیف چپ خودش و قدرتش را نشون داده و به همون میزان حاکمیت داره تلاش میکنه که باین سمت بره که جریان فعالین دانشجویی شیراز را توی دانشگاه شیراز سرکوب کنه ،و از این راه داره با یک سناریوی از پیش تعیین شده ای ، در ابتدا هم تعدادی بسیجی ها و جامعه اسلامی ها و از این قماش را جلو بندازه که یک جور موضوعیت بده به سرکوب خودش ،که اگر ما نرویم باین سمت ،به احتمال زیاد این سرکوب را شروع میکنه و برای

دانشجویان دانشگاه شیراز ،اون اتفاقی که در دیگر دانشگاهها افتاد ،میفته .من از تمام کسانی که صدای مرا میشنوند ،از تمامی رسانه ها و مجامع حقوق بشری تقاضا دارم که به مسئله دانشجویان دانشگاه شیراز بپردازند و هر گونه مصاحبه ای با دانشجویان دانشگاه شیراز اگه لازم باشه انجام بدهند و ما نگذاریم که هرگونه اتفاقی برای دانشجویان دانشگاه شیراز بیفته .

مینو همتی: کاوه عباسیان تا حالا چه تعدادی از دانشجویان در دانشگاه شیراز تهدید یا دستگیر شدن و وضعیتشان چگونه است؟

کاوه عباسی: تنها بعد از 16 آذر نبوده ،بلکه قبل از 16 آذر هم بوده ،تهدید و دستگیری و محرومیت از تحصیل بازداشت بصورت گسترده بوده ،همانطور که توی دانشگاههای دیگر هم نمونه اش را دیدیم و بعد از 16 آذر ،راجع به قدرتی که جنبش دانشجویی انجام داده ،تا این حد توانستند پیشروی کنند که دستگاه سرکوب 7 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز را به کمیته انضباطی رفته ،آنها را تهدید کرده اند که اگر ما نتوانیم آنها را پوشش خبری دهیم، دانشجویان دیگر دانشگاهها از آنها حمایت نکنند ،ممکنه این مسئله مسکوت بماند ،و حاکمیت همچنان سناریوی خودش را در دانشگاه شیراز ادامه بدهد،ما باید منتظر اتفاقات وخیم تری در آنجا باشیم و امیدوارم همه آنهایی که دغدغه دارند نسبت به جنبش دانشجویی در ایران انجام میدهند ،امیدوارم این اتفاق نیفته در آنجا . ما باید تلاشمان را بکنیم و من امید و اعتقاد دارم به دانشجویان دانشگاه شیراز که تا حالا از خودشان نشان دادن ،آن قدرتی که توانستند در 2 روز 16 آذر را برگزار کنند و آن قدرتی که در اسفند ماه گذشته تحصن خودشان را توانستند با آن قدرت برگزار کردند ،و بعد از دستگیری دانشجویان آزادیخواه و برابری

طلب تجمعاتی را در شیراز و قدرتی را که از خودشان نشان دادن ،من اعتقاد دارم که خیلی سخت خواهد بود که حاکمیت بخواد با دستگاه سرکوب باین راحتیها آنها را سرکوب کنه ،این دانشجویان سر پا میایستند و مقاومت میکنند و در برابر هر تعرض حاکمیت و دستگاه سرکوب میتوانند چندین اعتراض را سازمان دهند .

مینو همتی:  کاوه عباسیان وقت ما بسیار محدود هستش،سکوت نخواهد شد؟ این بازی دیگری است که رژیم آغاز کرده و مطمئنا پاسخش را خواهد گرفت، مطمئن باشید که این حرکت با تمامی مشکلاتی که سر راه جنبش دانشجویی هست ،با تمامی کمبودها که دانشجوها باهاش دست و پنجه نرم میکنند ،کماکان این پرچم برافراشته است و بااعتماد به نفسی که این عزیزان باخواستهای کاملا حق طلبانه و انسانی که با پرچم آزادی و برابری بلند کردن مهر خودش را در جامه زده ،جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در یک دقیقه بگید که ایستاده؟ چه نقشی را در آینده جامعه ما بازی خواهد کرد ؟ 

کاوه عباسی: جنبش دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بعنوان طیف چپ جنبش دانشجویی در داخل ایران داره فعالیت میکنند ،جامعه را مورد خطاب قرار میده ،باجنبش کارگری متحده ،با جنبش زنان متحده ،و خودش را متحد اصیل جنبشهای اجتماعی میدونه ،که از بطن جامعه شکل میگیرند و توهمی نسبت به جناحهای حاکم ندارند .

این جنبش سازش نمیکنه با هیچ جناح حاکمیت ،تبدیل به بازیچه و عروسک خیمه شب بازی حاکمیت در انتخابات و در مراسم مختلف نمیشوند خودش را در موقعیت ضعف نمیبینه .خودش را کوچک نمیکنه . معتقده که به مشکل امروز جامعه بشری و معتقده که توی جامعه ایران که تحت سرکوبند،از یکطرف به سرمایه داری و از یکطرف به ارتجاع مذهبی برمیگرده ،اعتراض خودش را با هر دوی اینها اعلام میکنه و خودش را در برابرهر دوی اینها میبینه و استوارایستاده در مقابل اینها و با اتحادی که با جنبشهای اجتماعی داره و با اتحادی که با مردم ستمدیده و سرکوب شده جامعه ایران داره و آنها را خطاب قرار میده در آکسیونهای خودش ،در خطابه های خودش ،در حالات خودش در بیانیه های خودش در مراسم خودش و در جنبش دانشجویی باشه ،تمام تلاش خودش را داره تا به یک جامعه انسانی تر ، به یک دنیای انسانی تر ،دنیایی که آدمها بتوانند در کمال آرامش بتوانند همدیگر را دوست داشته باشند ،ما آرزو داریم که به چنین جامعه ای برسیم و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نمیکنیم و با هیچ نهاد سرکوبی ،با هیچ موجودیت انسانی سازش نخواهیم کرد و من معتقدم که دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب ،یکی از جریانهایی هستند که در آینده و در تاریخ سیاسی آینده ایران تعیین کننده خواهند بود


(با سپاس از مرضیه آدمی برای پیاده کردن متن مصاحبه)