۱۳۹۵ آذر ۱۱, پنجشنبه

باز هم 25 نوامبر، خشونتی که در دنیا تداوم دارد! - رضا باغبانی



در حالی به استقبال ٢٥ نوامبر  روز جهانی نفی خشونت عليه زنان مي رويم  كه  ميليون ها زن در بردگي و اسارت و مرد سالاری، جنگ، بی خانمانی و آوارگی و مذهب و عقب ماندگی، مرگ تدريجی سرنوشت گريز ناپذيرشان شده است.
در سال ١٩٩٩ روز ٢٥ نوامبر توسط سازمان بین الملل، رسماً بعنوان روز جهانی نفی خشونت عليه زنان به ثبت رسید.
دهها سال از این حركت متمدنانه كه نفس خشونت عليه زنان را به  رسميت شناخته اند، ميگذرد و برای متوقف و ریشه کن کردن خشونت، از همه جهانيان خواستار تلاش و مبارزه شده اند. اما آنچه كه هر روز شاهدش هستيم از یک واقعیت تلخی خبر می دهد.
در سال ٢٠١٦ از خشونت چه خبر؟ متاسفانه هر ساله خبرها ناگوارتراست. ريشه خشونت نه تنها خشكيده نشده بلكه در همه ی ابعاد آن جز لاينفک زندگی ميليونها زن و مرد، پير و جوان و کودک شده است.خصوصا در كشورهای جنگ زده اسلامی، افسار لجام گسيخته ی توحش و بی رحمی بر بشر در دست حاکمان و دولتمردان ظالم و مرتجع برای حفظ حکومت ننگین شان خشونت، ظلم و ستم در ابعاد وسیع تری اعمال می شود.
كافی است كه يك سر سوزن از انسانيت بویی برده باشی و قلبت برای تلاش ساختن دنيای در خور نوع بشریت و انسانی بتپد آن وقت است كه نميتوانی از كنار چنین زخم ها، دردها و فجایعی که بر زنان و انسان ها می گذرد بی تفاوت بگذری.
در دنيای به ظاهر متمدن امروز، اگر سری به دنیای اخبار بزنی تمام ش خشونت و جنگ است و هرخبر ناگوار و تلخی می تواند زندگی مان را  هر ثانیه دستخوش طلاطم بکند. مثلا شنيدن خبر عثمان عزيزی کارگر گچ كار سردشتی كه برای تامين هزينه های درمان سرطان همسرش مجبور به كولبری (حمل بار از مرز کشورهای همسایه به داخل کشور) بود. همین ديروز با شلیک گلوله ی پاسداران حکومت جنایتکار اسلامی، برای همیشه از زندگی ذلت بار بجای حل مشكلاتش خودش حل شد و جان باخت!.
در کشوری که صادر کننده نفت و ثروت های فراوانی ست، فاجعه است كه مرگ و پايان زندگی تنها راه نجات انسانها از فقر و بدبختی و بی عدالتی باشد. زنان بخاطر اسلام و دین، مورد خشونت هر روزه قرار می گیرند، بخاطر حجابشان کتک می خورند و بر روی صورتشان اسید می پاشند و بخاطر همین غیرت و مذهب به جرم عشق ورزیدن به قتل های ناموسی کشته می شوند. در همین کشور كودكانی که قربانی افکار پوسیده ی مذهب و باورهای دینی هستند  توسط امثال سعید طوسی (معلم قرآن) به این کودکان و نوجوانان تجاوز می شود و برای همیشه زندگی شان در سایه ای از ترس و وحشت و سرخوردگی رقم زده می شود. اينها كمترين اشاراتی است كه نشان ميدهد خشونت بر نوع بشر از جنس زن و مرد و كودك و پير و جوان مشخصه دنيای كثيف و بيرحم امروز است.
واقعيت اين است كه اگر برای خودمان حرمت انسانی قایل باشیم نمی توان آسوده از كنار این اعمال غیرانسانی و خشونت بار خبرها براحتی گذشت و نمی توان به آن بی تفاوت بود و شانه بالا انداخت که به ما چه ؟ يا كاری از دست ما بر نمی آيد؟. تنها راه خلاصی از خشونت و کم کردن سایه ظلم و ستم از سر زندگیمان، راهش متحد شدن و هم پيمان و يكصدا شدن است تا بتوان جهان را به گورستان آرزوهای ظالمان تبديل كنيم، بيش از این نباید در برابر نابرابری ها،  ستم و تحقير، سرتعظیم  فرود آوریم، هر كسی به سهم خود باید در زندگی خود و اطرافیان و محيط خود مسئول و متعهد باشد.
هر حركت انسانی و ولو كوچك ارزشمند است. البته ناکافی ست و باید این حرکت های کوچک به هم پیوند بخورند و موج و سیل عظیمی از جنبش رهایی بخش به راه افتد. گرچه تريبون و پول و قدرت در كشورهای عقب مانده و از جمله ايران در اختيار ظالمان است ، اما تاریخ همیشه نشان می دهد که هر تحول و انقلاب از با هم بودن و متحد شدن هر دیکتاتوری را سرنگون خواهد کرد .اتحادمان، آگاهی مان و تجربه هايمان در كنار هم،  ميتواند ديوار ظلم و ستم را به لرزه درآورد.

سرنگون باد جمهوری اسلامی زن ستیز
ننگ بر دنیای بی عدالتی ، فقر و جنگ





ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره پنجاه و یکم






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر