، گفتگو با پروانه عظیمی
https://rahaizantv.blogspot.com/2024/08/support-nurses-strike-in-iran.html
خبر کوتاه بود:
پروانه ماندنی، ۳۲ ساله، پرستار بیمارستان «امام
حسین» سپیدان، روز ۱۲ مرداد
بعد از همراهی سه بیمار برای اعزام از این بیمارستان به یکی از بیمارستانهای
شیراز، به دلیل فشار کار زیاد که در پزشکی به آن «سندروم کاروشی» میگویند،
جانباخت.
لیکن عمق فاجعه بسیار ژرف است. شرایط کاری طاقت فرسا،
اضافه کاری اجباری، ناکافی بودن حقوق و مزایا از یک طرف، تعویق در پرداخت دستمزدها
به یک کلام پرستار و پرسنل بهداشت و درمان در ایران اسلام زده اسیر جنگی به حساب
میآیند. میزان بالای آمار خودکشی کادر درمان نوک کوه یخ این تراژدی است. در همه جای
دنیا حرفه پرستاری بعنوان یکی از انسانی ترین حرفه ها مورد قدردانی مردم واقع
میشود. حکومتها حتی برای حفظ ظاهر هم که شده به پرستاران و پرسنل درمان احترام
میگدارند. و این فقط در حاکمیت اسلامی است که پرستار را بدلیل اعتراض
به شرایط غیر انسانی شلاق میزنند.
بطور یقین از اعتصاب گسترده پرستاران در بسیار شهرهای
ایران باخبر هستید.
در این برنامه از پروانه عظیمی کادر درمان با تجربه در
ایالت تگزاس آمریکا و مبارز خستگی ناپذیر حقوق زنان و زحمتکشان دعوت کردیم تا
شرایط کار، معیشت و مبارزه پرستاران در ایران را بررسی کنیم.
پروانه عزیز به برنامه رهائی زن خوش آمدید.
مینو همتی: قبل از هرچیز
لطفا بینندگان ما را با فعالیت و تخصص حرفه ای خودتان آشنا کنید.
در سال ۱۹۹۱ میلادی در
رشته لیسانس پرستاری از دانشگاه شهرکرد در ایران فارغ التحصیل شدم و بعد از یک سال
کار در بخشهای جراحی و اورژانس به
استخدام دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد درآمدم
و با سمت کارشناس نظارت بر درمان
در حوزه معاونت درمان دانشگاه مشغول به کار شدم بعد از ۱۰ سال به تهران
منتقل شدم و در دانشگاه علوم پزشکی ایران با همین سمت مشغول به کار شدم که ارزیابی
و درجهبندی بیمارستانها و درمانگاهها
,کلینیکهای درمانی, بازرسی مطب پزشکان در حیطه کاری من بود که این سمت در
امریکا با نام جوین کامیشن (Join Commission) است. در سال ۱۹۹۹ بعد از
ازدواج به آمریکا مهاجرت کردم در یکی از
بیمارستانهای دالاس در بخشهای مراقبتهای ویژه سی سی یو و آی سی یومشغول به کار
شدم. در سال ۲۰۱۴ اولین فوق لیسانس خود در
رشته پرستاری را کسب کردم و با گروه
نورالوژی, تخصص بیماریهای مغز و سیستم
عصبی به ویزیت و مداوای بیماران پرداختهام, فوق لیسانس دوم خود رادر زمینه پرستاری مراقبتهای
ویژه در سال۲۰۲۳ به پایان رساندم. من
همچنین یکی از اعضای هیئت مدیره فوق
لیسانسهای پرستاری در شمال دالاس از سال
۲۰۱۲ میباشم.
مینو همتی: تفاوت شرایط کاری
پرستاران را در ایران و ایالت تگزاس مقایسه کنید. با این توصیف و با توجه به اینکه
هر دو مکان سرشار از درآمد نفت هستند. بهتر است به مقایسه میزان درآمد و مزایای
پرستاران در این دو بپردازید.
در اینجا وظیفه خود میدانم که قدردانی کنم از
زحمات ارزشمند یکایک عزیزان زحمتکش کادر پرستاری و همچنین گرامی میدارم یاد پرستاران سختکوش همچون پروانه ماندنی,
مرضیه احمدی پرستار اتاق عمل بیمارستان شریعتی اصفهان, فاطمه مصیبی بناب پرستار
بیمارستان آمل, و پرستاران عزیز دیگری که در دوران کرونا جان شیرین و عزیز خود را
به دلیل شرایط سخت کاری از دست دادند و دیگر در بین ما نیستند. متاسفانه روزی نیست
که خبر تاسف باری درباره پرستاری نشنویم ,از شلاق خورد ن به دلیل اعتراض به شرایط
نامساعد کاری و مشکلات عمدهای که هر روز با آن درگیر هستند, تا خودکشی کردن و مرگ
ناگهانیشان در سالهای اخیر و قربانی شدن آنها
به دلیل ناکارآمدی دولت و سکوت
مرگبار مسئولان!
سندروم کاروشی (Karoshi) اصطلاحی است که در ژاپن برای توصیف مرگ ناشی از کار بیش از حد و
استرس شدید مرتبط با کار استفاده میشود. این سندروم به طور خاص به مواردی اشاره
دارد که افراد به دلیل فشارهای کاری، ساعتهای طولانی کار، و استرسهای مداوم،
دچار مشکلات جدی سلامتی میشوند که در نهایت میتواند منجر به مرگ شود.قربانیان
سندروم کروشی ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ ساعت در سال کار کرده , ۱۴ ساعت در روز ۷ روز هفته که
دچار مرگ زودرس در ۳۹ یا ۴۰ سالگی میشوند.
علل و علائم سندروم کاروشی:
- فشارهای
کاری بالا:
یکی از عوامل اصلی سندروم کاروشی فشارهای کاری بالاست. این فشارها میتواند ناشی از حجم بالای کار، مسئولیتهای زیاد، یا انتظارات غیرواقعی از عملکرد باشد. - ساعتهای
طولانی کار:
کار کردن ساعتهای طولانی بدون استراحت کافی یکی از عوامل مهم در بروز سندروم کاروشی است. بسیاری از افرادی که به این سندروم مبتلا میشوند، روزانه بیش از دوازده ساعت کار میکنند و اغلب در طول هفته روزهای کاری بدون استراحت دارند. - استرس
مزمن:
استرس طولانیمدت و مزمن، ناشی از شرایط کاری سخت و محیطهای پرفشار، میتواند به مشکلات جدی جسمی و روانی منجر شود. این استرس میتواند باعث افزایش فشار خون، مشکلات قلبی، افسردگی، و اضطراب شود. - خستگی مفرط:
افرادی که به سندروم کاروشی مبتلا میشوند، اغلب از خستگی شدید رنج میبرند. این خستگی میتواند باعث کاهش تمرکز، ضعف جسمی، و کاهش توانایی در انجام وظایف روزمره شود.
عواقب سندروم کاروشی:
سندروم کاروشی میتواند
به مشکلات جدی جسمی منجر شود، از جمله:
●
سکته مغزی: فشار کاری شدید و استرس میتواند باعث افزایش خطر سکته مغزی شود.
●
حمله قلبی: کار کردن طولانیمدت بدون استراحت و استرس زیاد میتواند منجر به
حمله قلبی شود.
●
مرگ ناگهانی: در موارد شدید، سندروم کاروشی میتواند منجر به مرگ ناگهانی شود.
پیشگیری و مدیریت سندروم کاروشی:
برای پیشگیری از سندروم
کاروشی، لازم است که افراد و کارفرمایان به اهمیت تعادل بین کار و زندگی شخصی توجه
کنند. اقداماتی که میتوانند به پیشگیری کمک کنند عبارتند از:
●
کاهش ساعتهای کاری: تنظیم ساعات کاری به گونهای که افراد فرصت
استراحت کافی داشته باشند.
●
مدیریت استرس: ارائه برنامههای مدیریت استرس و حمایتهای روانی به کارکنان.
●
ترویج فرهنگ استراحت: تشویق به استراحت منظم و استفاده از مرخصیهای
قانونی.
●
ارتقاء شرایط کاری: بهبود شرایط کاری و کاهش فشارهای کاری
غیرضروری.
سندروم کاروشی نشاندهنده
اهمیت توجه به سلامت روانی و جسمی کارکنان است و نیاز به اقداماتی فوری برای
پیشگیری از آن، به ویژه در مشاغل پرتنش و پرمسئولیت مانند پرستاری، دارد.
شرایط کاری پرستاران در
ایران و ایالت تگزاس (آمریکا) تفاوتهای قابل توجهی دارد. در ادامه به چند مورد از
این تفاوتها اشاره میکنم:
1.
آموزش و مدارک: در ایران، پرستاران
معمولاً با داشتن مدرک کارشناسی پرستاری وارد این حرفه میشوند. اما در تگزاس،
علاوه بر داشتن مدرک کارشناسی، نیاز به اخذ مجوز از هیئت پرستاری ایالت دارند و
برخی از پرستاران تحصیلات تکمیلی در سطوح کارشناسی ارشد یا دکترا را ادامه میدهند.
2.
حقوق و مزایا: حقوق پرستاران در
تگزاس به طور کلی بسیار بالاتر از ایران است. پرستاران در تگزاس حقوق مناسبی دارند
و علاوه بر آن، مزایای متعددی مانند بیمه درمانی، مرخصی با حقوق، و مزایای
بازنشستگی دارند. در حالی که حقوق و مزایای پرستاران در ایران به مراتب کمتر است و
بسیاری از پرستاران با مشکلات مالی مواجه هستند.
میزان درآمد پرستاران
در تگزاس و ایران تفاوتهای قابل توجهی دارد که ناشی از تفاوتهای اقتصادی، سطح
زندگی، و نظام بهداشت و درمان در این دو منطقه است.
درآمد پرستاران در ایران: در ایران، درآمد
پرستاران بسته به نوع بیمارستان (دولتی یا خصوصی)، سطح تجربه، و موقعیت جغرافیایی
متفاوت است. به طور کلی، حقوق پایه پرستاران در ایران نسبتاً پایین است و ممکن است
بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون ریال در ماه (تقریباً ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار) باشد. پرستاران با
تجربه بیشتر یا کسانی که در بیمارستانهای خصوصی یا در بخشهای ویژه کار میکنند،
ممکن است درآمد بیشتری داشته باشند. با این حال، در مقایسه با هزینههای زندگی،
بسیاری از پرستاران در ایران احساس میکنند که حقوقشان کافی نیست.
درآمد پرستاران در تگزاس (آمریکا): در تگزاس، درآمد پرستاران به مراتب بالاتر است. حقوق سالانه یک
پرستار ثبت شده (Registered Nurse) در تگزاس بسته به تجربه و محل کار، معمولاً بین ۶۰,۰۰۰ تا
۱۰۰,۰۰۰ دلار یا بیشتر متغیر است. این حقوق به طور ماهانه معادل ۵,۰۰۰ تا ۸,۳۰۰
دلار میشود. علاوه بر حقوق پایه، پرستاران در تگزاس ممکن است مزایای دیگری مانند
بیمه درمانی، پاداش، و مرخصی با حقوق داشته باشند.
3.
شرایط کاری: در تگزاس، پرستاران
معمولاً در محیطهای کاری مدرن با تجهیزات پیشرفته کار میکنند و حجم کار و تعداد
بیماران بهطور متناسبتری تقسیم میشود. در ایران، شرایط کاری ممکن است سختتر
باشد و بهدلیل کمبود نیروهای پرستاری، پرستاران با حجم کار بالاتری روبهرو شوند.
نسبت پرستار به بیمار در ایران:
نسبت پرستار به بیمار
یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی کیفیت مراقبتهای بهداشتی است و این نسبت در
کشورهای مختلف متفاوت است.تعداد مورد نیاز پرستار براساس شاخص جمعیت سنجیده میشود
که طبق شاخصهای سازمان جهانی بهداشت W.H.O
متوسط نسبت جمعیت به پرستار یک هزار به ۶ نفر است. حالا اگر قرار باشد مردم کف
درمان را دریافت کنند این تعداد به سه پرستار به ازای هر هزار نفر میرسد که این مقدار حداقل و کمترین میزان خدماتی است که
بیماران میتوانند دریافت کنند, در ایران به طور متوسط به ازای هر هزار نفر تنها
یک و نیم پرستار وجود دارد که این به معنای نصف حداقل نیاز بیمار برای مراقبتی که
انتظار میرود از کادر درمان دریافت کند. در این شرایط هم پرستاران و هم مردم آسیب
میبینند. قابل ذکر است که تعداد پرستاران و تختهای بیمارستانی یا بیمار با تعداد
مرگ و میر ارتباط مستقیم دارد که در شرایط کرونا به خوبی شاهدش بودیم. در ایران،
این نسبت به طور کلی پایینتر از
استانداردهای جهانی است . کمبود نیروی پرستاری یکی از مشکلات عمده در سیستم بهداشت
و درمان ایران است که به دلیل کمبود نیروی
پرستاری و تقاضای بالای بیماران، پرستاران در ایران اغلب با حجم کار بالایی روبهرو
هستند که میتواند بر کیفیت مراقبتها تأثیر منفی بگذارد.
نسبت پرستار به بیمار در تگزاس (آمریکا):
در تگزاس و به طور کلی
در ایالات متحده، نسبت پرستار به بیمار بسته به نوع بخش بیمارستان و شرایط مختلف
متفاوت است، اما به طور معمول این نسبت حدود یک پرستار به هر چهار تا شش بیمار
است. در بخشهای بحرانی مانند بخش مراقبتهای ویژه (ICU)،
این نسبت ممکن است به یک پرستار به هر یک یا دو بیمار کاهش یابد تا کیفیت و دقت
مراقبت افزایش یابد.
این تفاوت در نسبت
پرستار به بیمار نشاندهنده تفاوتهای عمده در سطح منابع انسانی و کیفیت مراقبتهای
بهداشتی بین دو کشور است. در
ادامه به مقایسه این نسبت در ایران و برخی کشورهای دیگر میپردازم:
نسبت پرستار به بیمار در کشورهای
توسعهیافته:
●
ایالات
متحده: نسبت پرستار به بیمار به طور معمول حدود یک پرستار به هر
چهار تا شش بیمار است. در بخشهای ویژه مانند ICU، این نسبت ممکن
است به یک پرستار به هر یک یا دو بیمار کاهش یابد.
●
کانادا: در
کانادا، نسبت پرستار به بیمار معمولاً در حدود یک پرستار به هر پنج تا شش بیمار
است. این کشور نیز تلاش میکند تا این نسبت را در سطحی نگه دارد که کیفیت مراقبتهای
بهداشتی بالا باشد.
●
آلمان: در
آلمان، نسبت پرستار به بیمار در بیمارستانها حدود یک پرستار به هر شش تا هشت
بیمار است. در بخشهای مراقبت ویژه این نسبت بهبود یافته و میتواند به یک پرستار
به هر دو یا سه بیمار کاهش یابد.
●
ژاپن: ژاپن
دارای یکی از بالاترین نسبتهای پرستار به بیمار است و معمولاً این نسبت در
بیمارستانها حدود یک پرستار به هر چهار تا پنج بیمار است. ژاپن نیز مانند سایر
کشورهای توسعهیافته، توجه ویژهای به کیفیت مراقبتهای بهداشتی دارد.
●
نروژ: نروژ یکی
از کشورهایی است که نسبت پرستار به بیمار بسیار مطلوبی دارد. این نسبت معمولاً در
حدود یک پرستار به هر سه تا چهار بیمار است.
نسبت پرستار به بیمار در کشورهای
در حال توسعه: در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، مشابه ایران، نسبت
پرستار به بیمار پایین است. به عنوان مثال:
●
هند: نسبت
پرستار به بیمار در هند به طور کلی پایین است و ممکن است بین یک پرستار به هر ده
تا پانزده بیمار متغیر باشد.
●
مصر: در مصر
نیز این نسبت مشابه ایران است و معمولاً یک پرستار به هر ده تا دوازده بیمار تعلق
میگیرد.
نتیجهگیری: نسبت پرستار به بیمار
در ایران در مقایسه با کشورهای توسعهیافته پایینتر است و این موضوع چالشی بزرگ
برای سیستم بهداشت و درمان کشور به شمار میآید. در کشورهای توسعهیافته، تلاش میشود
تا این نسبت به گونهای تنظیم شود که پرستاران قادر به ارائه مراقبتهای با کیفیت
به بیماران باشند. این تفاوتها نشان میدهد که بهبود نسبت پرستار به بیمار در
ایران میتواند به بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و افزایش رضایت بیماران منجر شود.
4.
فرصتهای پیشرفت: پرستاران در تگزاس از
فرصتهای بیشتری برای پیشرفت شغلی برخوردارند، مانند امکان دریافت تخصصهای مختلف،
شرکت در دورههای آموزشی پیشرفته، و ارتقاء به موقعیتهای مدیریتی. در ایران، این
فرصتها محدودتر است و پرستاران برای پیشرفت شغلی با چالشهای بیشتری روبهرو
هستند.
5.
محیط کاری: در تگزاس، محیط کاری
به دلیل قوانین سختگیرانهتر، از ایمنی و شرایط بهداشتی بهتری برخوردار است. در
ایران، اگرچه تلاشهایی برای بهبود شرایط کاری پرستاران انجام میشود، اما هنوز با
استانداردهای کشورهای پیشرفته فاصله دارد.
این تفاوتها بر زندگی
و رضایت شغلی پرستاران تأثیر زیادی دارد.
بر اساس اطلاعات و
آمارهای اخیر از منابع مختلف در حوزه بهداشت و درمان، تعداد پرستاران موجود و فعال
در حال کار در ایران در حدود ۱۵۰,۰۰۰ تا ۱۶۰,۰۰۰ نفر تخمین زده میشود. این عدد
شامل پرستارانی است که در بیمارستانها، مراکز بهداشتی، و سایر نهادهای درمانی
کشور مشغول به کار هستند.
کمبود نیروی پرستاری در ایران:
براساس استانداردهای جهانی، ایران با کمبود جدی نیروی پرستاری مواجه است. برآوردها
نشان میدهد که کشور نیاز به حداقل دو برابر این تعداد، یعنی حدود ۳۰۰,۰۰۰ پرستار،
دارد تا بتواند نیازهای موجود در سیستم بهداشت و درمان را به طور کامل پوشش دهد.
این کمبود نیروی پرستاری تأثیر مستقیمی بر کیفیت خدمات بهداشتی، حجم کاری بالای
پرستاران، و رضایت بیماران دارد.
این کمبود نیروی
پرستاری به دلایل مختلفی ایجاد شده است، از جمله:
●
افزایش جمعیت و نیازهای درمانی: رشد جمعیت و افزایش بیماریهای مزمن نیاز به
مراقبتهای بهداشتی را افزایش داده است، در حالی که تعداد پرستاران به همان نسبت
افزایش نیافته است.
●
مهاجرت پرستاران: به دلیل شرایط کاری و حقوق پایین در ایران،
تعدادی از پرستاران به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند، که این موضوع به کمبود نیرو
دامن زده است.
●
نرخ پایین آموزش و جذب: اگرچه دانشگاههای علوم پزشکی هر ساله تعداد
زیادی پرستار تربیت میکنند، اما ظرفیت جذب این پرستاران در بازار کار ایران پایین
است و بسیاری از آنان ممکن است به دلایل مختلف وارد بازار کار نشوند.
این کمبود نیروی
پرستاری نیاز به توجه جدی از سوی دولت و سیاستگذاران دارد تا با برنامهریزی
مناسب، از طریق افزایش جذب پرستاران، بهبود شرایط کاری و حقوق، و ارتقاء سطح
آموزش، این مشکل اساسی برطرف شود.
مینو
همتی: مسلما پرستاران در آمریکا نیز طی مبارزات طولانی به این حقوق و مزایا دست
یافتند، نقش و جایگاه تشکلات صنفی و اتحادیه پرستاران آمریکا برای حفظ موقعیت و
افزایش حقوق را چگونه توصیف میکنید.
پرستاران در ایالات متحده نقش مهمی در حفظ و بهبود شرایط
کاری خود از طریق تشکلهای صنفی و اتحادیهها دارند. این اتحادیهها به عنوان
نمایندگان حقوق و منافع پرستاران عمل میکنند و در مذاکرات با کارفرمایان، دولت، و
سایر نهادها، نقش کلیدی ایفا میکنند. در ادامه به توضیح نقش و جایگاه این تشکلها
میپردازم:
1. دفاع از حقوق و منافع پرستاران: اتحادیههای
پرستاری در ایالات متحده، مانند اتحادیه ملی پرستاران (National
Nurses United) و انجمن پرستاران آمریکایی (American Nurses Association)، به طور مداوم
برای حفظ و بهبود شرایط کاری، حقوق و مزایای پرستاران تلاش میکنند. این اتحادیهها
معمولاً در مذاکرات جمعی با بیمارستانها و مراکز بهداشتی برای افزایش حقوق، بهبود
شرایط کاری، کاهش حجم کار، و بهبود مزایای پرستاران نقش اساسی دارند.
2. سازماندهی اعتصابات و کمپینها: در صورت
عدم توافق با کارفرمایان، اتحادیههای پرستاری قادر به سازماندهی اعتصابات و کمپینهای
عمومی هستند. این اقدامات میتواند فشار زیادی بر کارفرمایان وارد کند تا شرایط
بهتری برای پرستاران فراهم کنند. اعتصابات پرستاران در آمریکا در طول تاریخ منجر
به تغییرات مهمی در حقوق و شرایط کاری آنان شده است.
3. حفاظت قانونی: اتحادیههای پرستاری همچنین
از پرستاران در مواجهه با مسائل حقوقی حمایت میکنند. در صورت بروز اختلافات
قانونی با کارفرمایان، اتحادیهها وکلای حرفهای در اختیار اعضای خود قرار میدهند
و از حقوق آنها در دادگاهها دفاع میکنند.
4. آموزش و توانمندسازی: این
اتحادیهها برنامههای آموزشی متعددی برای ارتقاء مهارتها و دانش پرستاران برگزار
میکنند. این آموزشها به پرستاران کمک میکند تا در محیطهای کاری پیچیدهتر و با
مسئولیتهای بیشتر موفقتر عمل کنند و در نتیجه قدرت چانهزنی آنها برای حقوق و
مزایای بهتر افزایش یابد.
5. لابیگری و تاثیرگذاری بر سیاستگذاری: اتحادیههای
پرستاری در آمریکا به طور فعال در لابیگری و تاثیرگذاری بر سیاستگذاریهای
بهداشتی نقش دارند. آنها با ارتباط با قانونگذاران و مقامات دولتی، تلاش میکنند
تا قوانینی به نفع پرستاران تصویب شود. این شامل قوانین مربوط به ایمنی در محیط
کار، نسبت پرستار به بیمار، و حمایت از حقوق کارگران بهداشتی است.
6. ایجاد همبستگی: اتحادیههای پرستاری نقش
مهمی در ایجاد همبستگی میان پرستاران ایفا میکنند. این همبستگی باعث میشود که
پرستاران در مقابل چالشها و فشارهای محیط کار به صورت جمعی و منسجم عمل کنند، که
این خود میتواند قدرت آنها را در مذاکرات افزایش دهد.
نتیجهگیری: تشکلهای
صنفی و اتحادیههای پرستاری در آمریکا نقش اساسی در حفظ و بهبود شرایط کاری، حقوق
و مزایای پرستاران دارند. این اتحادیهها از طریق مذاکرات جمعی، سازماندهی
اعتصابات، حفاظت قانونی، آموزش، لابیگری و ایجاد همبستگی، نقش کلیدی در تأمین
حقوق و منافع پرستاران ایفا میکنند. بدون حمایت و تلاشهای این اتحادیهها،
بسیاری از پیشرفتهای حاصل شده در شرایط کاری و مزایای پرستاران ممکن نبود.
به جرات میتوان گفت
یکی از دلایل عدم حل مشکلات پرستاران در ایران یا دستکم کاهش آنها، فقدان وجود یک
نهاد صنفی پرقدرت و موثر است که از طریق آن تلاش مداوم و مستمری در راستای مطالبهگری
حقوق پرستاران انجام گیرد. امروزه یکی از کارکردهای اصلی تشکلهای صنفی در سراسر
دنیا، حمایتهای قانونی از
اعضای خود در برابر دولتها، کارفرمایان و صاحبان قدرت و ثروت است.
در همین زمینه مجید احمدی، رئیس کمیسیون حقوقی شورای عالی
سازمان نظام پرستاری، اسفند ماه سال گذشته، «عدم نقشآفرینی نهادهای صنفی – حرفهای
پرستاران» را یکی از دلایل عدم حل مشکلات پرستاران در نظام درمانی در ایران دانسته
بود. او گفته بود: «در واقع نقشی که نهاد صنفی-حرفهای ایفا میکند ریل گذاری
مستمر و بدون وقفه برای سیاستگذار است. در موضوع پرستاری، سازمان نظام پرستاری
باید به صورت مستمر، نگاه سیاستگذار را در سطح دولت و دیگر ذی نفعان، نسبت به
وضعیت مطلوب هدایت کند. این محوری ترین نقشی است که سازمان نظام پرستاری باید ایفا
کند.»
این در حالی است که فعالیت صنفی در ایران، در عمل از سوی
دستگاه قضایی و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، در بسیاری از موارد به عنوان اقدامی ضد امنیتی تلقی شده و فعالان
صنفی از جمله پرستاران با پیگرد قضایی و مجازات روبرو میشوند. محمد شریفیمقدم
دبیرکل خانه پرستار اسفند ماه ۱۴۰۲ با اشاره به همین موضوع صراحتا از تشکیل پرونده
علیه پرستاران به دلیل مشارکت در فعالیتها و اعتراضات صنفی و صدور احکام ۶ ماه
انفصال از خدمت علیه آنها خبر داده بود.
نمونه مشخصی که میتوان
از آن یاد کرد، اعلام افزایش آمار پرستارانی است که سالانه به دلیل عدم حل مشکلات
از ایران مهاجرت میکنند. در حالی که به گفته مسئولان سازمان نظام پرستاری این
مساله «زنگ خطر جدی برای نظام سلامت» در ایران است، اما برخی مقامات امنیتی، از
اساس با هرگونه هشدار سازمانهای صنفی پرستاری از جمله سازمان نظام پرستاری در این
زمینه مخالفت کرده و آن را «دروغ تبلیغاتی دشمن» میخوانند.
چنین وضعیتی در حالی
است که حق فعالیتهای صنفی از جمله تشکیل آزادانه انجمنهای صنفی و فعالیت در
راستای آن به ویژه مطالبهگری و اعتراض یکی از ارزشها و استانداردهای اساسی
قوانین بین المللی کار است و دستکم در دو مقاولهنامه اصلی سازمان بین المللی کار
مورد تایید قرار گرفته است.
حق فعالیت و اعتراض
صنفی که بارزترین مصداق عملی آن «اعتصاب» است نیز از جمله حقوقی است که علاوه بر
قوانین بین المللی کار، در قوانین و اسناد بین المللی حقوق بشری از جمله میثاق بین
المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به عنوان یکی از حقوق اساسی بشری و تضمینی
برای امکان مطالبهگری نیروی کار برای احقاق حقوق و دفاع از خود در برابر شرایط
ناعادلانه کار به رسمیت شناخته است.
در قوانین داخلی در
ایران از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز در اصل ۲۶ آزادی انجمنها و تشکلهای
صنفی و همچنین حق اعتراض مورد شناسایی قرار گرفته و قانون کار نیز در فصل ششم خود
(از ماده ۱۳۰ تا ۱۳۸) به موضوع تشکیل تشکلهای
صنفی پرداخته و آن را به عنوان یک حق برای نیروی کار دانسته است.
در این میان اما علیرغم
گذشت سالها از شناسایی حق تشکیل آزادانه انجمنها و حقوق زیر مجموعه آن توسط
سازمان بین المللی کار به عنوان یکی از استانداردهای اصلی حقوق کار و به ویژه نیاز
فراوان به آن برای حل یا دستکم کاهش مشکلات پرستاران، اما همچنان احقاق این حق در
عمل با سختی بسیار همراه بوده و بهرهمندی از آن در حد تاسیس یک انجمن صنفی کم
توان یا اتحادیهای وابسته و دولتی باقی مانده است.
باید اضافه کرد که
رویکرد خطرناک مسئولان وزارت بهداشت در امنیتی کردن مشکلات پرستاران به جای حل
آنها باعث شده که مسئولان وزارت بهداشت کم کم به سوی حرکت کنند که به عبارتی
پای«دشمن» را به مسائل و مشکلات جامعه پرستاری باز کنند. این درحالی است که خود
وزارت بهداشت و حتی دولت نقش مستقیم در این مشکلات دارند.
عباس عبادی معاون
پرستاری وزارت بهداشت چند روز پیش از درگذشت ابراهیم رئیسی، در اظهاراتی تامل
برانگیز گفته بود دستگاههای نظارتی و امنیتی در مورد مشکلات پرستاران ورود کردهاند.
این اظهارات و به طور کلی این رویکرد امنیتی کردن مسائل نه تنها مشکلات
پرستاران را حل نمیکند بلکه حاکی از یک
نگرش مخرب و خطرناک است. ورود دستگاههای امنیتی به مسائل صنفی و معیشتی پرستاران
و این روحیه که همه مشکلات را تقصیر دشمن میداند، متاسفانه در میان مسئولان کشور
رواج دارد و آزمون ناموفق خود را در حوزههای مختلف پس داده
است.
در مقابل پرستاران سالهاست
که با مشکلات معیشتی، حقوقهای ناچیز و شرایط سخت کاری دست و پنجه نرم میکنند.
آنها به جای حمایت و قدردانی، شاهد بیتفاوتی و عملکرد نامطلوب مسئولان هستند.
آقای عبادی و امثال ایشان بهتر است به عملکرد ضعیف خود در رسیدگی به مطالبات به حق
پرستاران نگاهی بیندازند. مسئولان وزارت بهداشت و دولت باید پاسخگوی کوتاهیها و
عملکرد ضعیف خود باشند.
از طرفی مشکلات پرستاران مانند تعرفهگذاری
ناعادلانه خدمات پرستاری، وعدههای دروغین استخدام، اجبار پرستاران به اضافهکار
غیرقانونی و دخالت در انتخابات نهادی صنفی پرستاری هم مشکلاتی است که وزارت بهداشت
ایجاد کرده است. اتفاقا اگر قرار است نهادهای امنیتی و نظارتی واقعا به کار خودشان
عمل کنند، اول از همه به خاطر این عملکرد باید از وزارت بهداشت و مسئولان آن و
همچنین روسای دانشگاههای علوم پزشکی شروع کنند. چرا که عملکرد این دستگاه ها در
حال حاضر بیشترین ضربه را به جامعه پرستاری زده و همچنین خطرات زیادی را متوجه
سلامت جامعه کرده است.
نقش و
جایگاه تشکلهای صنفی و اتحادیههای پرستاران در ایران
نقش و جایگاه تشکلهای صنفی و اتحادیههای
پرستاران در ایران، و همچنین نقش دولت در بهبود شرایط کاری و حقوق پرستاران،
موضوعی بسیار مهم و حساس است که تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی و رضایت شغلی پرستاران
دارد.
تشکلهای صنفی و اتحادیههای پرستاری
در ایران به عنوان نمایندگان پرستاران در حوزههای مختلف فعالیت میکنند. این تشکلها
با هدف حمایت از حقوق و منافع پرستاران و بهبود شرایط کاری آنان تأسیس شدهاند. با
این حال، باید توجه داشت که این تشکلها در ایران با چالشها و محدودیتهایی روبرو
هستند.
- حمایت
از حقوق پرستاران:
تشکلهای صنفی در ایران تلاش میکنند تا از حقوق پرستاران دفاع کنند و خواستههای آنان را به مسئولان و کارفرمایان منتقل کنند. این خواستهها معمولاً شامل افزایش حقوق، بهبود شرایط کاری، کاهش حجم کار، و ارتقاء ایمنی محیط کار است.
- سازماندهی اعتراضات:
در مواقعی که مطالبات پرستاران نادیده گرفته میشود، این تشکلها ممکن است اعتراضات و تجمعاتی را سازماندهی کنند. البته، اعتراضات صنفی در ایران با محدودیتهایی روبرو است و معمولاً با کنترلهای سختگیرانه مواجه میشود. - تعامل
با دولت و نهادهای مرتبط:
تشکلهای صنفی و اتحادیهها در تلاشند تا با تعامل با دولت و نهادهای مرتبط، بهبود شرایط کاری پرستاران را محقق کنند. این تعاملات میتواند شامل مذاکرات با وزارت بهداشت، مجلس شورای اسلامی، و سایر نهادهای تصمیمگیرنده باشد.
نقش دولت در بهبود شرایط کاری و حقوق پرستاران:
دولت به عنوان اصلیترین نهاد تصمیمگیرنده
و مسئول در حوزه بهداشت و درمان، نقش بسیار مهمی در بهبود شرایط کاری و حقوق
پرستاران دارد. این نقش میتواند شامل موارد زیر باشد:
- سیاستگذاری
و برنامهریزی:
دولت میتواند با تدوین و اجرای سیاستهای مناسب در حوزه بهداشت و درمان، شرایط کاری پرستاران را بهبود بخشد. این سیاستها ممکن است شامل افزایش بودجه بهداشت و درمان، اصلاح ساختار حقوق و مزایا، و بهبود امکانات و تجهیزات بیمارستانی باشد. - افزایش حقوق و مزایا:
یکی از مهمترین اقدامات دولت برای بهبود شرایط پرستاران، افزایش حقوق و مزایای آنان است. دولت میتواند با اصلاح ساختار حقوق و افزایش حقوق پایه، بهبود وضعیت مالی پرستاران را محقق کند. همچنین، ارائه مزایای اضافی مانند بیمه تکمیلی و پاداشهای مرتبط با سختی کار نیز میتواند تأثیر مثبتی داشته باشد. - جذب و آموزش نیروی انسانی:
دولت میتواند با ایجاد فرصتهای بیشتر برای آموزش و جذب نیروی پرستاری، به کاهش کمبود پرستاران کمک کند. این اقدامات میتواند شامل افزایش ظرفیت دانشگاههای علوم پزشکی، ارائه بورسیههای تحصیلی، و تسهیل جذب فارغالتحصیلان در بازار کار باشد. - افزایش ایمنی و بهبود شرایط
کاری:
دولت میتواند با تدوین مقررات و استانداردهای ایمنی در محیطهای کاری، از سلامت و ایمنی پرستاران حفاظت کند. این اقدامات شامل بهبود تجهیزات پزشکی، کاهش حجم کار پرستاران، و ارتقاء آموزشهای ایمنی است. - حمایت
از تشکلهای صنفی:
دولت میتواند با حمایت از فعالیتهای قانونی تشکلهای صنفی و ایجاد بستر مناسب برای فعالیتهای آنان، به بهبود شرایط پرستاران کمک کند. این حمایت میتواند شامل تعامل سازنده با این تشکلها و در نظر گرفتن نظرات آنان در تصمیمگیریهای مرتبط باشد.
نتیجهگیری:
تشکلهای صنفی و اتحادیههای پرستاران
در ایران نقش مهمی در حمایت از حقوق پرستاران و بهبود شرایط کاری آنان دارند، اما
با چالشها و محدودیتهای جدی مواجه هستند. دولت نیز نقش کلیدی در بهبود شرایط
کاری و حقوق پرستاران ایفا میکند و میتواند با سیاستگذاریهای مناسب و تعامل
سازنده با این تشکلها، به تحقق مطالبات پرستاران کمک کند. همکاری موثر بین دولت و
تشکلهای صنفی میتواند به بهبود وضعیت پرستاران و ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی در
کشور منجر شود.
خصوصیسازی کادر پرستاری و سایر بخشهای
بهداشت و درمان در ایران به تدریج از دهه هفتاد شمسی (۱۹۹۰ میلادی) آغاز شد. این
فرایند در راستای سیاستهای کلی دولت برای کاهش بار مالی از دوش دولت و افزایش
بهرهوری اقتصادی انجام شد. خصوصیسازی در بخش بهداشت و درمان و به ویژه در کادر
پرستاری تأثیرات گستردهای بر شرایط کاری پرستاران، حقوق و مزایا، و کیفیت خدمات
بهداشتی داشته است.
آغاز و پیشینه خصوصیسازی:
فرایند خصوصیسازی کادر پرستاری به
طور مشخص از زمانی شروع شد که سیاستهای کلی اقتصادی دولت به سمت کاهش تصدیگری
دولت و واگذاری بخشهایی از خدمات عمومی به بخش خصوصی سوق پیدا کرد. این سیاستها
در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی آغاز و در دولتهای بعدی نیز ادامه یافت.
مسئولیت خصوصیسازی بخشهای مختلف، از
جمله بخش بهداشت و درمان، بر عهده دولت و به طور خاص وزارت بهداشت، درمان و آموزش
پزشکی بوده است. هدف از این خصوصیسازی، کاهش هزینههای دولتی و افزایش کارآمدی در
ارائه خدمات بهداشتی اعلام شده بود.
تأثیرات خصوصیسازی بر پرستاران:
1. تغییرات در حقوق و مزایا:
یکی از نتایج خصوصیسازی، تغییرات در
سیستم پرداخت حقوق و مزایای پرستاران بود. در بسیاری از بیمارستانها و مراکز
بهداشتی خصوصی، پرستاران تحت قراردادهای کاری موقت یا پیمانی کار میکنند که
معمولاً حقوق و مزایای کمتری نسبت به کارکنان رسمی دارند. این موضوع باعث شده است
که بسیاری از پرستاران با مشکلات مالی روبرو شوند و احساس نارضایتی کنند.
در حال حاضر چند نوع استخدام در مراکز
درمانی وجود دارد که شامل استخدام کامل,
استخدام قراردادی استخدام شرکتی میشود. از این
انواع استخدام, استخدام شرکتی یا به عبارتی بردهداری به شکل نوین همان نوعی از استخدام است که نه تنها هیچ امنیت شغلی برای پرستار ایجاد نمیکند بلکه
بستر استثمار او را هم فراهم میکند.
پرستار شرکتی یعنی هر زمان کارفرما اراده کند میتواند پرستار را تعدیل و اخراج کند و هیچ
نهادی توان حمایت از او را ندارد. بدون شک کارفرما دردسر استخدام را ندارد ولی
غافل از اینکه این ناامنی, ضطراب و استرسی
را برای پرستار در حین کار میتواند ایجاد کند که مشکل ساز است , آرامش روانی در
کار پرستاری حیاتیست چرا که ا جان بیماران
خود در ارتباط است. لازم به ذکر است
پرستاران با قراردادهای دو ماهه, سه
ماهه ۶ ماهه هیچ توانی برای برنامهریزی
آینده ندارند.
2. افزایش فشار کاری:
خصوصیسازی منجر به کاهش تعداد
پرستاران در مراکز درمانی شده است، زیرا بسیاری از بیمارستانها به دنبال کاهش
هزینهها، تعداد کادر پرستاری خود را کاهش دادهاند. این امر باعث افزایش فشار
کاری بر پرستاران شده است، زیرا آنان باید وظایف بیشتری را در زمان کمتر انجام
دهند.
- تغییر در قوانین و مقررات کاری:
با خصوصیسازی، قوانین و مقررات کاری در بخشهای خصوصی به گونهای تنظیم شد که بیشتر به نفع کارفرمایان باشد. به عنوان مثال، ساعات کاری طولانیتر، نبود امنیت شغلی، و کاهش دسترسی به بیمههای درمانی و اجتماعی از جمله پیامدهای منفی این خصوصیسازی برای پرستاران بوده است.
سودآوری برای بخش خصوصی:
بخش خصوصی، به ویژه بیمارستانها و
مراکز بهداشتی خصوصی، از این خصوصیسازی سود بالایی بردهاند. آنان با کاهش هزینههای
مربوط به نیروی انسانی و افزایش درآمد از طریق ارائه خدمات بهداشتی و درمانی با
هزینههای بالا، توانستهاند به سودهای قابل توجهی دست یابند. این در حالی است که
شرایط کاری و رفاهی پرستاران در این مراکز به طور چشمگیری کاهش یافته است.
قوانین و مقررات:
:با خصوصیسازی کادر پرستاری، برخی از قوانین و مقررات نیز
تغییر کرده یا جدیداً تصویب شده است. این تغییرات معمولاً شامل موارد زیر است:
●
قراردادهای پیمانی و موقت:
بسیاری از پرستاران در مراکز خصوصی با قراردادهای موقت یا پیمانی مشغول به کار
هستند که امنیت شغلی کمتری دارد.
●
کاهش حقوق و مزایا:
کاهش مزایا و حقوق پرستاران در بخشهای خصوصی به یکی از اصلیترین مشکلات تبدیل
شده است.
●
افزایش ساعات کاری:
بسیاری از پرستاران مجبور به کار در ساعات طولانیتر بدون دریافت اضافهکاری
منصفانه هستند.
نتیجهگیری:
خصوصیسازی کادر پرستاری در ایران
تأثیرات گستردهای بر شرایط کاری و حقوق پرستاران داشته است. این فرایند که از دهه
هفتاد شمسی آغاز شد، منجر به افزایش فشار کاری، کاهش حقوق و مزایا، و کاهش امنیت
شغلی پرستاران شده است. در حالی که بخش خصوصی از این فرایند سود بالایی برده،
شرایط کاری پرستاران بهطور قابل توجهی تحت تأثیر قرار گرفته است و نیاز به
بازنگری و اصلاحات در این حوزه به شدت احساس میشود.
محاسبه
دقیق اینکه کاهش یک پرستار چقدر میتواند درآمد برای کارفرمایان به دنبال داشته
باشد، به عوامل متعددی بستگی دارد. این عوامل شامل میزان حقوق و مزایای پرستار،
هزینههای سربار (مانند بیمه و مالیات)، و تاثیر کاهش تعداد پرستاران بر کیفیت
خدمات و در نتیجه بر درآمد کلی بیمارستان یا مرکز درمانی است.
1. صرفهجویی در حقوق و مزایا:
به طور کلی، یک پرستار در ایران ممکن
است حقوقی در حدود ۲۰ تا ۵۰ میلیون ریال در ماه (تقریباً ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار) دریافت
کند. علاوه بر این، کارفرمایان هزینههایی همچون بیمه، مزایا، و سایر هزینههای
سربار را نیز پرداخت میکنند. اگر فرض کنیم هزینههای اضافی به طور متوسط معادل ۳۰
درصد حقوق پایه است، هزینه یک پرستار برای کارفرما ممکن است بین ۲۶ تا ۶۵ میلیون
ریال در ماه (تقریباً ۵۲۰ تا ۱۳۰۰ دلار) باشد.
بنابراین، با کاهش یک پرستار از کادر
درمانی، کارفرما ممکن است به طور ماهیانه این مقدار را صرفهجویی کند.
2. تاثیر بر کیفیت خدمات و درآمد کلی:
در حالی که کاهش تعداد پرستاران ممکن
است به صرفهجویی در هزینههای مستقیم منجر شود، این اقدام میتواند تاثیرات منفی
بر کیفیت خدمات ارائه شده داشته باشد. کاهش کیفیت خدمات درمانی میتواند به
نارضایتی بیماران، کاهش رضایتمندی مشتریان، و حتی افزایش نرخ مرگ و میر منجر شود.
این مسائل ممکن است به کاهش مراجعه بیماران، کاهش درآمد، و در برخی موارد افزایش
هزینههای قانونی و جریمهها منجر شود.
3. تاثیر بر بهرهوری:
کاهش تعداد پرستاران ممکن است باعث
افزایش فشار کاری بر پرستاران باقیمانده شود. این موضوع میتواند به کاهش بهرهوری،
افزایش خستگی و فرسودگی، و در نهایت کاهش کارایی منجر شود. در نتیجه، کارفرما ممکن
است به جای صرفهجویی مالی، در بلندمدت با مشکلات و هزینههای بیشتری مواجه شود.
نتیجهگیری:
اگرچه کاهش یک پرستار میتواند در
کوتاهمدت صرفهجویی مالی برای کارفرما به همراه داشته باشد، اما تاثیرات منفی آن
بر کیفیت خدمات و بهرهوری میتواند به کاهش درآمد و افزایش هزینههای غیرمستقیم
منجر شود. در واقع، این نوع تصمیمات باید با دقت و با در نظر گرفتن تاثیرات
بلندمدت آنها بر سلامت بیماران و عملکرد کلی سیستم بهداشت و درمان اتخاذ شوند.
مینو
همتی: با توجه به خدمات ارزنده پرستاران به کلیه آحاد جامعه و نیاز همگان از جمله
نظامیان، کارمندان دولت، کارگران و معلمان و دانشگاهیان به این خدمات، آیا در
خواست حمایت همگان از مطالبات برحق پرستاران دور از انتظار است؟
درخواست حمایت از مطالبات برحق
پرستاران در ایران نه تنها دور از انتظار نیست، بلکه کاملاً منطقی و ضروری است. پرستاران
بخش مهمی از سیستم بهداشت و درمان هستند و نقش حیاتی در تأمین سلامت جامعه ایفا میکنند.
بنابراین، حمایت همگانی از خواستههای آنان میتواند به بهبود شرایط کاری آنان و
در نهایت ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی برای همه مردم منجر شود.
برای دستیابی به این حمایت عمومی، میتوان
اقداماتی را در چند زمینه مختلف انجام داد:
1. آگاهیبخشی
عمومی: یکی از نخستین گامها برای جلب حمایت
همگان، آگاهیبخشی در مورد شرایط کاری پرستاران و اهمیت خدمات آنان است. این آگاهیبخشی
میتواند از طریق رسانههای جمعی، شبکههای اجتماعی، و کمپینهای عمومی انجام شود.
اطلاعرسانی درباره چالشهایی که پرستاران با آن روبهرو هستند و تأثیرات آن بر
کیفیت مراقبتهای بهداشتی میتواند باعث شود که مردم به اهمیت حمایت از مطالبات
آنان پی ببرند.
2. بسیج
اجتماعی: برای دستیابی به حمایت گسترده،
پرستاران میتوانند با سایر گروههای اجتماعی مانند معلمان، کارگران، دانشجویان و
سایر اقشار جامعه همبستگی ایجاد کنند. این گروهها میتوانند با برگزاری تجمعات
مشترک، امضای بیانیههای حمایتی، و مشارکت در کمپینهای عمومی، از مطالبات
پرستاران حمایت کنند.
3. لابیگری
و تعامل با مسئولان: پرستاران و نمایندگان صنفی آنان میتوانند
با برقراری ارتباط با نمایندگان مجلس، مقامات دولتی، و نهادهای مسئول، تلاش کنند
تا خواستههای آنان در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای مرتبط با بهداشت و درمان
مورد توجه قرار گیرد. حمایت عمومی میتواند به تقویت این لابیگریها کمک کند.
4. استفاده
از رسانهها و شبکههای اجتماعی: رسانهها و شبکههای اجتماعی ابزار
قدرتمندی برای جلب حمایت عمومی هستند. پرستاران میتوانند از این پلتفرمها برای
بیان مطالبات خود، به اشتراکگذاری تجربیات کاری و چالشها، و جلب حمایت عمومی
استفاده کنند. حمایت افراد تأثیرگذار و چهرههای شناخته شده نیز میتواند تاثیر
مهمی در جلب توجه عمومی داشته باشد.
5. اتحاد و
همبستگی داخلی: پرستاران باید در درون خود اتحاد و
همبستگی را تقویت کنند. ایجاد یک صدای واحد و مشترک در بیان مطالبات و برنامهریزی
برای پیگیری این مطالبات به صورت هماهنگ، میتواند قدرت آنان را در جلب حمایت
عمومی افزایش دهد.
6. برگزاری
مراسم و تجمعات: برگزاری تجمعات مسالمتآمیز و مراسمهای
عمومی مانند روز پرستار میتواند فرصتی برای جلب حمایت عمومی و بیان مطالبات به
شکل علنی باشد. این اقدامات میتواند باعث افزایش آگاهی جامعه و حمایت از حقوق
پرستاران شود.
نتیجهگیری: حمایت همگانی از مطالبات پرستاران کاملاً منطقی و دستیافتنی است، به شرطی که اقدامات مناسبی در جهت جلب این حمایت انجام شود. با تلاش در زمینه آگاهیبخشی، بسیج اجتماعی، لابیگری، و استفاده هوشمندانه از رسانهها، میتوان حمایت گستردهتری از پرستاران به دست آورد و شرایط کاری آنان را بهبود بخشید.
در پایان از اعتراضات و اعتصابات گسترده و سراسری پرستاران با خواستههای مشخص صنفی نسبت به وضعیت نابسامان شغلی,بی ثباتی کاری, معیشتی شان و استثمار مضاعف در بیمارستانها و دانشگاههای پزشکی که از ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ دو هفته پیش درشهرها و استانهای مختلف کشور از جمله بوشهر, کرمانشاه, فارس, مرکزی, البرز, آذربایجان شرقی, زنجان, یزد,و… آغاز شده حمایت میکنم. شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران با صدور بیانیهای اعلام کرد: بر فشار اعتصابات و وحشت از گسترش سریع موج اعتراضات به سراسر کشور تلاش میکنند با وعده دادنهای توخالی صف متحد ما را متفرق کنند. پرستاران میگویند سالهاست که در پی هر دوره از اعتراضات تنها با وعده وعیدهای بی پایه مواجه بودهایم که تنها برای شکستن صف اتحاد سراسری ما و تحت فشار گذاشتن اعتراضات ما داده میشود. ما پرستاران متحد و یکپارچه پیگیر مطالبات بر حق خود هستیم و از همه مردم میخواهیم از اعتراضات ما حمایت کنند.تمام اقشار جامعه میدانند که جمهوری اسلامی در طی ۴۵ سال گذشته نشان داده نه تنها برنامهای برای بهبود معیشت و وضع اقتصادی ملت تحت ستم ایران نداشته چرا که نه در ماهیت و نه در توان اوست, بلکه از همان ابتدا تمام تلاشش فریب مردم و به یغما بردن ثروت ملی, گسترش فقر, نابسامانی, قبرخوابی, کولبری, تن فروشی, اعتیاد, فساد, فروش اعضای بدن, بیکاری, زن ستیزی, مبارزه و دستگیری مخالفین, دهها هزار قتل عمد دولتی و به وجود آوردن هزاران معضل اجتماعی بوده است وبرای نابود کردن آسایش و آرامش مردم,کوتاهی نکرده است . پرستاران زحمتکش و آگاه تنها راه رهایی از بردهداری به شیوه نوین, تکیه بر آگاهی وقدرت اتحاد با دیگر اقشار تحت ستم,به پیروزی و نان کار
آزادی وبرابری خواهند رسید
ماهنامه شماره یکصد و بیست و سوم رهائی زن
اعتراض به حکم اعدام شریفه محمدی
https://rahaizanorg.blogspot.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر