درطول دوران سیاه حکومت جمهوری اسلامی اولین بخش آسیبپذیر
جامعه زنان بودهاند.
زنان در ایران امروز، حتی از حقوق و آزادیهای نسبی که مردان از
آن برخوردارند بیبهره هستند.
زنان کارگری که وارد بازار کار میشوند، بیشترین سهم را از فقر، نابرابری، خشونت و استثمار میبرند. بنابراین در جایگاه شغلیشان متزلزل و در موقعیت اجتماعی بسیار بیدفاعی هستند و به عنوان بخشی از نیروی کار همواره از ستم جنسی و طبقاتی ویژهایی رنج میبرند.
زنان کارگری که وارد بازار کار میشوند، بیشترین سهم را از فقر، نابرابری، خشونت و استثمار میبرند. بنابراین در جایگاه شغلیشان متزلزل و در موقعیت اجتماعی بسیار بیدفاعی هستند و به عنوان بخشی از نیروی کار همواره از ستم جنسی و طبقاتی ویژهایی رنج میبرند.
تحمیل قراردادهای موقت در سطح وسیع و سراسری، محروم ساختن
کارگران از بیمه بیکاری با تنظیم قرارداد موقت، دایر شدن کارگاههایی با ظرفیت کمتر از ۱۰نفر که بیشتر در بخش پوشاک، قالیبافی و خیاطی هستند و خارج
کردن آنها از شرایط قانون کار، رایج ساختن شرکتهای پیمانکاری و ادامه روند خصوصیسازیها،
اخراج و بیکاری وسیع کارگران تنها گوشهای از استثماری است که طبقهٔ سرمایهدار
ایران بر قشر کارگر روا داشته که بیشتر متوجه زنان شده است.
اینها لطمههایی است که زنان کارگر متحمل شدهاند.
خانه نشین کردن و بیکار نمودن زنان در سالهای اخیر در سطح
بسیار وسیعی انجام گرفته و ادامه دارد. امر واگذاری واحدهای تولیدی به بخشهای
خصوصی به این بیکارسازیها وسعت بیشتری داده است و باعث شده زنان کارگر به کارهای
نیمه وقت سوق داده شوند.
کارگران زن در همه حال حتی زمانی که کاری هم ردیف با کارگران
مرد انجام میدهند دستمزد پایینتری دریافت میکنند.
دستمزدهایی که امروزه در برخی از واحدهای تولیدی به کارگران زن پرداخت میشود حتی گاهی از یک سوم دستمزدهای ناچیز تعیین شدهٔ رسمی پایینتر میباشند.
دستمزدهایی که امروزه در برخی از واحدهای تولیدی به کارگران زن پرداخت میشود حتی گاهی از یک سوم دستمزدهای ناچیز تعیین شدهٔ رسمی پایینتر میباشند.
کارگران زن دائما به علت زن بودن و باردار شدن در خطر اخراج شدن
هستند. زنان در زمان اشتغال به کار و استخدام جزو آخرین نفرات هستند و زمان اخراج
و بیکارسازیها در صف اول قرار دارند .
کوچک کردن واحدهای تولیدی باعث پراکندگی نیروی کار شده و در نتیجه قدرت همبستگی و اعتراض کارگران را کاهش میدهد. در نهایت نیروی کار زنان کارگر با دستمزد کمتر و استثمار بیشتر به کار گرفته شده و سود بیشتری را برای سرمایهدار به ارمغان میآورد.
کوچک کردن واحدهای تولیدی باعث پراکندگی نیروی کار شده و در نتیجه قدرت همبستگی و اعتراض کارگران را کاهش میدهد. در نهایت نیروی کار زنان کارگر با دستمزد کمتر و استثمار بیشتر به کار گرفته شده و سود بیشتری را برای سرمایهدار به ارمغان میآورد.
وجود شکافهای جنسی در جنبش کارگری معضل دیگری است که مانع شرکت
گسترده زنان کارگر در فعالیتهای مختلف کارگری است.
آنچه مسلم است زنان از لحاظ سطح دستمزدها و سطح معیشت و انواع
دیگر ستم جنسی که بر آنها روا میشود در موقعیت بدتری نسبت به کارگران مرد قرار
دارند.
عامل و مدافع این تبعیض و نابرابری جنسی طبقه سرمایهدار ایران
است که در سایهٔ سیاستهای کثیف جمهوری اسلامی با استثمار شدید زنان و مردان کارگر
برای سودآوری هرچه بیشترسرمایه به این تبعیضات و نا برابریهای جنسی دامن میزند.
آنچه که گفته شد تلاشی بود برای بازگو کردن و شناساندن بخشی از مشکلات زنان کارگر و یادآوری اینکه بدون مبارزه طبقاتی پیگیر و مداوم بر علیه نظام سرمایه جمهوری اسلامی، نمیتوان به این ستم جنسی و طبقاتی خاتمه داد و برابری اقتصادی،حقوقی و اجتماعی را برای زنان تضمین کرد.
آنچه که گفته شد تلاشی بود برای بازگو کردن و شناساندن بخشی از مشکلات زنان کارگر و یادآوری اینکه بدون مبارزه طبقاتی پیگیر و مداوم بر علیه نظام سرمایه جمهوری اسلامی، نمیتوان به این ستم جنسی و طبقاتی خاتمه داد و برابری اقتصادی،حقوقی و اجتماعی را برای زنان تضمین کرد.
میثم باریکرو- منتشر شده در ماهنامه رهایی زن- شماره 32
استفاده از این مطلب با ذکر منبع
مجاز است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر