سایه
بدر افغانستان، خشونت علیه زنان تنها یک پدیده
اجتماعی یا نتیجهی بحرانهای پراکنده نیست؛ بلکه پیامد یک ساختار نظاممندیست که
که زنان را از حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی حذف کرده و از سوی گروه تروریستی
طالبان به عنوان ابزار سلطه و کنترل تبدیل شده است؛ که در طی چهار سال حاکمیت این
گروه به شدت در حال افزایش است.
از اینرو، ۲۵ نوامبر که از سوی سازمان ملل به
عنوان «روز جهانی محو خشونت علیه زنان» نامگذاری شده است برای زنان افغانستانی
تنها مناسبت جهانی برای همبستگی نیست؛ بلکه یادآور حقیقت تلخ است که میلیونها زن
در زیر سایهی حاکمیت گروهی زندگی میکنند که خشونت را در پیش چشم جهان و بدون در
نظر داشت قوانین حقوق بشری فعالانه بازتولید و تثبیت میکند.
خشونت علیه زنان در افغانستان در چهار سال
گذشته به یکی از سازمانیافتهترین و بیرحمانهترین اشکال خشونت تبدیل شده است؛
خشونتی که نه محصول بحرانهای مقطعی، بلکه پیامد یک ساختار نظاممند است و حالا در
چهارمین سال سلطهی طالبان، هیچ یک از حوزه زندگی زنان بدون تهدید باقی نمانده
است. اعمال دستورهای زنستیزانه از ممنوعیت آموزش گرفته تا محدودیت گسترده بر
اشتغال، محدودیت جابهجایی، اجبار به همراهداشتن محرم، مجازاتهای بدنی، بازداشتهای
خودسرانه، و حذف کامل زنان از سیاست و فضای مدنی، زنجیرهای از خشونت ساختاری را
بهوجود آورده که زمینه خشونتهای خانگی، خودکشی، ازدواج اجباری و استثمار را تشدید
کرده است. این خشونتها به گونهی است که تنها به رفتار طالبان محدود نمانده؛ بلکه
بهصورت مستقیم در زندگی روزمره زنان و در محیط خانوادهها نیز بازتولید میشود.
بر اساس گزارشها، تنها در سال گذشته بیش از
۱۰۰ مورد مجازات بدنی زنان توسط طالبان ثبت شده که شامل شلاقزدن در مکانهای عمومی،
بازداشتهای طولانیمدت، و اعترافگیری اجباری بوده است. این رقم تنها آمارهای است
که از سوی رسانهها و سازمانهای حقوق بشری ثبت شده است و تخمین زده میشود که
آمار واقعی بسیار بالاتر باشد.
خشونت اقتصادی نیز بخشی از این چرخه است، حدود
۸۰ درصد زنان شاغل پس از سقوط نظام جمهوری شغل خود را از دست دادهاند و بسیاری از
آنها با کارهای خانگی کمدرآمد، کارگاههای پنهانی و یا کارهای بیثبات خیابانی
امرار معاش میکنند. نبود استقلال اقتصادی، زنان را در معرض استثمار، ازدواج اجباری
و وابستگی مطلق قرار میدهد. در کنار آن، نبود خدمات حمایتی و کاهش شدید دسترسی به
خدمات درمانی، بهویژه سلامت روان، باعث شده نرخ افسردگی، خودآزاری و خودکشی در میان
زنان افغانستان به شکل نگرانکنندهای افزایش یابد. طوری که یوناما در سال گذشته بیش
از ۳۰۰ مورد خودکشی زنان را مستندسازی کرده است؛ رقمی که بنا بر گفته این نهاد،
«بخش بسیار کوچکی از یک بحران پنهان» است.
خشونت خانگی نیز در سایه محدودیتهای گروه تروریستی
طالبان شدت یافته است؛ زیرا دادگاههای خانواده، خانههای امن و سازمانهای مدافع
حقوق زنان از بین رفته و زنان هیچ مرجع رسمی برای شکایت ندارند. یوناما اعلام کرده
که موارد گزارششده خشونت خانگی نسبت به قبل از ۲۰۲۱ حدود ۵۰ درصد کاهش یافته اما
این کاهش به معنای کاهش خشونت نیست، بلکه ناشی از «ترس از مجازات» و «نبود راه
دسترسی» است؛ درواقع، خشونت افزایش یافته ولی گزارشدهی فرو ریخته است.
ازدواج اجباری و کودکهمسری همچنان روندی رو به
رشد دارد. طبق آمار صندوق جمعیت سازمان ملل، از هر سه دختر افغانستانی، یک نفر پیش
از ۱۸ سالگی ازدواج میکند و در بسیاری از مناطق، خانوادهها به دلیل فقر شدید،
دختران خود را در برابر مبالغ ناچیز یا بدهیهای مالی به فروش میرسانند. به گونهای
که این نوع خشونت، در نبود قانون، حمایت و ساختارهای مدنی، به یک عمل عادیشده تبدیل
شده است.
در عین حال، زنان فعال، خبرنگاران، آموزگاران و
زنانی که بهصورت مخفیانه برنامههای آموزشی یا مدنی را اداره میکنند، در معرض
بازداشتهای خودسرانه و شکنجه قرار دارند. یوناما اعلام کرده که در یک سال گذشته بیش
از ۱۰۰ زن به دلیل «نقض دستورهای طالبان» بازداشت شدهاند و بسیاری از آنها در
زمان بازداشت با آزار، تهدید و تحقیر مواجه شدهاند. تصاویری که برخی از این زنان
پس از رهایی منتشر کردهاند، نشان میدهد شلاقزدن، اجبار به توبه، ویدیوهای
اعترافگیری و فشار روانی بخشی از روند بازداشت آنها است.
فراتر از خشونت داخلی، مسیر مهاجرت نیز برای
زنان افغانستان بهویژه پس از بستهشدن مرزها و محدودیتهای سختگیرانه کشورهای
همسایه به یکی از خطرناکترین حوزههای خشونت تبدیل شده است. گزارشهای سازمانهای
حقوق بشری نشان میدهد که زنان افغانستان در ایران، پاکستان و مسیرهای غیرقانونی
ترکیه با بازداشت، اخراج، جدایی از کودکان، آزار جنسی، مصادره پول و کار اجباری
مواجهاند. این چرخه نشان میدهد که خشونت علیه زنان افغانستانی یک پدیده محدود به
جغرافیا نیست؛ بلکه در هر نقطهای که زنان افغانستان برای زندهماندن قدم میگذارند،
ادامه پیدا میکند.
این همه در حالی است، که جهان و سازمانهای
حقوق بشری با واکنشهای پراکنده، محدودیتهای طالبان را «آپارتاید جنسیتی» توصیف
کردهاند، اما هیچ سازوکار الزامآوری برای پایاندادن به آن تعریف نکردهاند، تا
گروه طالبان را مجبور به رعایت حقوق زنان کنند.
ماهنامه شماره یکصد و سی و پنجم رهائی زن - خشونت بر زنان را متوقف کنید

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر