برنامه پرگار که در تاریخ یازده آذر ماه سال 1395 (اول دسامبر2016) از شبکه بیبیسی فارسی پخش شد، برای اولین بار به موضوع فراجنسیها، ترنسجندرها، عملهای تغییر جنسیت و به طور کلی موضوع هویت جنسیتی و گرایش جنسی پرداخت.
پس از آن دو نقد به بحث های این برنامه در کانال تلگرام ترنس های ایران منتشر شد که در اینجا به رئوس آن پاسخ دادهام.
در این مطلب، به نگاه پاتولوژیک یا پزشکینه به موضوع ترنسسکشوالیتی و ترنسجندرها و توسط جامعه ترنس ایران نقد کرده ام و نشان داده ام که چگونه این نگاه از جنبش جهانی ترنسها عقب بوده و از سوی دیگر از دستاوردهای این جنبش بدرستی بهره میبرد.
نکته قابل توجه دیگر که به نقد آن پرداختهام نگاه سیاست گریزی و سیاست زدایی از مباحث سکسوالیته و گرایش و هویت جنسی است.
نقد دیگری که به تلفیق و پیوستگی حقوق همجنسگرایان و حقوق ترنسجندرها (فراجنسیتیها) برمیگردد نیز از همین زاویه قابل بررسی است. نویسنده یا نویسندگان نقد برنامه پرگار نوشتهاند: "این انصاف نیست که ما به خاطر نشان دادن فشارهایی که بر همجنسگرایان وارد میشود، در واقع اراده شخصی ترنسسکشوالها را زیر سوال ببریم و بگوییم هر کسی که میخواهد عمل جراحی تغییرجنس انجام بدهد، تحت فشار بوده است. و این در واقع رویکرد درستی نیست. و متاسفانه ما به جای اینکه رفع همجسگراستیزی بکنیم، ترنسستیزی درست میکنیم. یعنی ذهن افراد را مشوش میکنیم که هرکسی که میخواهد تغییرجنس بدهد، در واقع همجنسگرا است که به ناچار به زیر تیغ جراحی رفته است."
در جامعهای که نه تنها هیچگونه آگاهیرسانی حول گرایش جنسی در آن صورت نمیگیرد، بلکه دائما افراد دارای گرایشات جنسی دیگر بهعنوان منحرف و گناهکار به جامعه شناسانده شده و خشونت به آنان و طردشان تبلیغ میشود، در جامعهای که طرح موضوعات جنسی، تابو زده و متاثر از غالب سرکوبگرانه و محدود هترونورماتیو و بر اساس تصاویر جامعه دگرجنسگرا و مرد محور است، نمیتوان از افراد انتظار داشت که درک صحیحی در شناخت هویت جنسیتی خود داشته باشد. بالعکس، متاثر از چنین آموزههایی، همه ما تلاش خواهیم کرد، خود را با این قالبها تطبیق دهیم. نتیجه این می شود که هر دختر و پسری تلاش کند یک "زن کامل" و یا "یک مردکامل" باشد؛ یعنی یک زن و مرد دگرجنسگرا!
و پس از بررسی کانتکست سیاسی ایران نتیجه گرفتهام:
پس بپذیریم که یک جامعه همجنسگراگریز و یا بدتر از آن هموفوب، نمیتواند حقوق ترنسها را نیز بهرسمیت بشناسد. چرا که یاد نگرفته است تفاوتها را بپذیرد و برای حیات انسان و انتخاب وی احترام بگذارد. به همین دلیل رابطه این موضوعات به ویژه در جامعه ما، مثل رابطه آب و آبادانیاست. بدون هم، طرح این موضوعات ناقص و فاقد نتیجه دلخواه خواهد بود.
در خاتمه نیز به اصول یوگیاکارتا اشاره کرده ام و با توضیح برخی مفاد آن و تلاششان برای طرح همزمان معضلات همجنسگرایان و ترنسجندرها، گفتهام:
ما نمیتوانیم به پیروزیهای این جنبش جهانی تکیه کنیم و خود در این پیشرفت نقشی ایفا نکنیم. از چنین منظری است که به باور من نگاه موجود در دو نقد یاد شده، تنها ایجاد مانع برای تمامی کسانی است که ضرورت طرح اصولی مطالبات خود را حس کرده و بهدنبال راههای عملی برای اجرا و بهکرسی نشاندن آن هستند.
قدرت ما در همبستگی ماست. ترنسهایی که نگران نزدیکی جامعه ترنس با جامعه همجنسگرایان هستند، عملا برای حفظ حداقلهای موجود، بر نقض حقوق دیگری مهر تایید میزنند. و بالعکس، همجنسگرایانی که نقض دائم حقوق ترنسها را بهواسطه داشتن حق حیاتی محدود و قانونی، نادیده میگیرند، بر این همه بیحقوقی در حق ترنسها و توسط نهادهای گوناگون چشم میبندند.
امید است که جدل فکری و تبادل نظری که از یک میزگرد رسانه ای آغاز شده، ما را بهسوی گامهای عملی برای تغییر شرایط زیستمان رهنمون شود. همیشه دست ها و زبانهایی با ما همراه میشوند و راه را برای رسیدن به مطالباتمان هموار میکنند. ده سال آینده ما بی شک بایستی روشن تر از امروزمان باشد.
متن کامل:
در وبسایت شش رنگ: http://6rang.org/3333
این مقاله نخستین بار در صفحه فیسبوک پرگار منتشر شده است.
https://www.facebook.com/notes/pargar-bbc-persian-tv/1600247580003253
-----------------
ششرنگ در تلگرام:
🌈 https://t.me/Iran6Rang
ششرنگ در اینستاگرام :
🌈 https://www.instagram.com/6rangiran
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره پنجاه و پنجم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر