در جامعه اى كه پایه و اساس
آن بر مبنای دروغ سازمان یافته جلو میرود، دروغ گفتن یک اصل کلی و اساسی محسوب
میشود.
پس چاره ای نیست یا باید به
صف بلند دروغگویان بپیوندیم و دروغ بگوییم و
دروغ های دیگران را پوشش دهیم . یا اینکه در صف مقابل بایستیم که صف انسانهای شریف
، آزادیخواه ، برابری طلب است .
بابک زنجانی ها ، رحیمی ها
و ..... و تمامی کلاهبرداران این رژیم اسلامی آزادانه به چپاول مملکت مشغولند و
یا نهایتاً چند نفرشان متفق القول میشوند که با هم از این سفره ای که پهن شده سهم
ببرند این در حالی است که هزاران
هزار زندانی عقیدتی سیاسی فقط به خاطر اعتقاد متفاوت و یا انتقاد از سیستم حکومتی
که کرده اند در بند و بعضاً در حبس هايى كه كسى از آنها خبر ندارند بسر ميكنند.
حال معنی واقعی عدالت را هم
فهمیدیم . این هم عدالت اسلامی که از آن دم میرنند .
بنده به عنوان یک زن حق و
حقوق خود را مطالبه میکنم . نه فقط به عنوان یک زن ، بلکه به عنوان یک انسان و یک
شهروند متساوی الحقوق كه باید همانند دیگران با من رفتار شود . متاسفانه در
حکومتهای مذهبی که مذهب در رأس قدرت قرار دارد اولین اقدام بر علیه ما زنان جامعه
صورت میگیرد.
- به دليل محدوديت ها
خانه نشین میشویم
- حجاب بر سرمان
میکنند
- حق سفر بدون اجازه
همسر نداریم
- همیشه یک قیم باید
به جای ما تصمیم بگیرد و این نوعی برده داری نوین محسوب میشود که یک زن به عنوان
یک انسان محسوب نمیشود و همیشه باید برایش شخص دیگری تصمیم بگیرد و سرنوشت او را
رقم بزند .
از یک حکومت مذهبی بیشتر از
این هم نمیتوان انتظار داشت . يكى از لازمه هاى دستیابی به یک جامعه برابر با
معیارهای جهانی و البته مهمترين ، نبود مذهب در حکومت است كه لازمه دستیابی به این
جامعه در ایران ، سرنگونی جمهوری اسلامی است . هیچ چیز دیگری نمیتواند چاره کار
باشد .
جمهوری اسلامی باید باشد تا
خفقان و اختناق معنی بدهد . بدون جمهوری اسلامی زندانی سیاسی معنی نخواهد
داشت . بدون جمهوری اسلامی گروه فشار معنی نخواهد داشت و بدون جمهوری اسلامی چادر
، ستم کشی زن معنی نمیدهد و
........
باعث و بانی تمامی این
مشکلات جمهوری اسلامی است .
با تمامی فشاری که رژیم به
زنان وارد میکند میبینیم که جامعه زنان در نقطه نقطه ایران آواز مخالفت را سرمی دهند
و در حال مقابله با ممنوعیت های جمهوری اسلامی هستند .
خود رژیم که در راس آن
خامنه ای است ، هم به این موضوع کاملا واقف هستند که قادر به مقابله با جامعه زنان
ایران نیستند .
با همه این وجود آخرین
تقلای خود را میکنند تا بتوانند تا عمر رژیم را چند صباحی دیگر زنده نگاه دارند .
و اما مردم معتقد با چشم و
گوش بسته به دروغهای این افعی زادگان گوش میکنند و باور میکنند که ممکن است این
بار حقيقت باشد و مانند ساده لوحان بار دیگر پشت سر هم صف ميكشند و به پای
صندوقهای رأی میروند .
تا کی خود را به خواب بزنیم
؟ نزدیک به 40 سال است و این همه کشتار ادامه دارد نه تنها کم نشده بلکه هر ساله
به آمار آن اضافه میشود.
این همه ظلم و ستمی که روا
شد و این همه چپاول و دزدی از مردم ایران و ...
بهتر است بیدار شویم و این
عینک اسلامی که به چشمانمان زده اند تا واقعیت را نبینیم كه چه به سرمان آورده اند
، را بیرون بیاندازیم .
این ها همه از یک قماش
هستند . از کوزه همان تراود که در اوست . کار به جایی رسیده که دو نامزد ریاست
جمهوری ، رئیسی و روحانی در مناظره میخواهند همدیگر را رسوا کنند و رئیسی ادعا
میکند که صندوقچه اسرار است و اگر دهن بگشایم کسی حریفش نمیشود.
این حرف ها چقدر آشناست !
احمدی نژاد هم همین چند سال پيش دقیقاً همین حرفها را میزد . بگم بگم احمدی نژاد
از ذهن ها هنوز پاک نشده . بگذریم که فقط هیچوقت زبانش باز نشد و فقط حرکتش بیشتر
یک شو تلویزیونی بود.
براستى همان احمدى نژاد چرا
رد صلاحيت شد؟!؟!
واقعاً دیگر چه میتوان گفت
؟
تا یک زمان اینها سعی
داشتند عیب و ایرادهای همدیگر را بپوشانند . ببینید قدرت چقدر برايشان مهم است که
علنی در جلوی دوربین صدا و سیما دارند از این گونه حرفها میزنند.
اينها هر جاى دنيا بودن به
دادگاهها برده ميشدند و حتى محكوم و زندانى ميشدند اما در ايران كانديداى رياست
جمهورى شده اند.
باعث تاسف است . چه کسانی
دارند در مملکت حکمرانی میکنند کار از ریشه خراب است . وقتی رهبر یک مملکت دزد
باشد ، از بقیه ارکان دولت چه چیزی میتوان انتظار داشت ؟
من به عنوان یک زن از
همنوعان و شهروندان جامعه ام میخواهم، یکبار برای همیشه در کنار هم به این رژیم نه
بگوییم . با صدای بلند و رسا تا تمام دنیا صدایمان را بشنود .
من از انقلابی صحبت میکنم
که رنگ و بوی زنانه دارد چرا که میدانم هر چقدر این جنبش قدرت بگیرد و پیشروی کند،
عرصه را برای رژیم جمهوری اسلامی تنگ تر خواهد کرد .
شعار من همیشه این بوده و
هست : نه به مضحکه انتخابات ، نه به حجاب اجباری ، نه به جمهوری اسلامی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر