۱۴۰۳ آذر ۱۰, شنبه

زنجیره ی خشونت ؛ از پستوی خانه ها تا زندان‌های حکومت

 به مناسبت روز جهانی 25 نوامبر


 

روز جهانی منع خشونت علیه زنان فرصتی است برای آگاهی‌بخشی و حمایت از زنانی که در سایه خشونت زندگی می‌کنند. برای زنان ایران که سالهاست با انواع خشونت ها آشنا هستند ، این روز یادآور مبارزه‌ای است که از خانه‌ها آغاز شده است  و تا خیابان‌ها و زندان‌ها ادامه دارد. زنان ایران آموخته اند که  شکستن این زنجیره ی خشونت ، نیازمند تغییرات بنیادین در ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. ساختارهایی که اکنون به جای حمایت از زنان، ابزار سرکوب آنان هستند. در حکومت ضد مردمی و زن ستیز جمهوری اسلامی، خشونت علیه زنان نه بعنوان یک رفتار اتفاقی بلکه بخشی مهم از ساختار این حاکمیت را تشکیل میدهد. این حکومت با استفاده از ایدئولوژی مذهبی، قوانین تبعیض‌آمیز و سرکوب سیاسی، حقوق زنان را به‌طور سیستماتیک نقض می‌کند و زنانی که علیه این خشونت آشکار به پا می‌خیزند، با خشونتی مضاعف مواجه می‌شوند. در حکومت‌های استبدادی که ایدئولوژی مذهبی به‌عنوان پایه قدرت عمل می‌کند،  قوانین و سیاست‌ها به گونه‌ای طراحی می‌شوند که زنان را از حقوق اساسی خود محروم کرده و آنان را به شهروندان درجه دوم تقلیل دهند. جمهوری زن ستیز اسلامی در ایران هم  یکی از نمونه‌های بارز این سیستم است. جایی که خشونت علیه زنان نه یک انحراف از قانون، بلکه بخشی از ساختار آن است. در قوانین جمهوری اسلامی بسیاری از مفاهیم حقوق بشر نقض شده است و بطور واضح تبعیض علیه زنان در چارچوب قانون، رسمیت یافته است که بعنوان نمونه برخی از این قوانین زن ستیزانه به شرح زیر هستند از جمله:

            قوانین حجاب اجباری: زنان در ایران مجبورند بر اساس قوانین حجاب اجباری پوششی خاص داشته باشند. زیر پا گذاشتن این قانون ، بهانه‌ای برای اعمال خشونت‌های فیزیکی، بازداشت، و تحقیر زنان است. این قانون نه تنها آزادی فردی را نقض می‌کند، بلکه خشونتی روانی و اجتماعی بر زنان تحمیل می‌کند.

            حق مرد بر طلاق و ازدواج: طبق قوانین ایران، مردان در مقایسه با زنان از حقوق گسترده‌ای در طلاق  برخوردارند. در ازدواج نیز، رضایت پدر برای دختران ضروری است حتی اگر آنان به سن قانونی رسیده باشند. این قوانین زنان را در موقعیت فرودست قرار داده  و آزادی تصمیم‌گیری در زندگی شخصی و فردی را از زنان سلب میکند.

محرومیت از مشاغل و فعالیت‌های اجتماعی: زنان در ایران با محدودیت‌های زیادی برای ورود به برخی مشاغل کلیدی یا پست‌های مدیریتی مواجه هستند. به‌علاوه، سهمیه‌بندی جنسیتی در دانشگاه‌ها، زنان را از تحصیل در برخی رشته‌ها بازمی‌دارد و دسترسی آنان به فرصت‌های برابر را محدود کرده است.

نابرابری در قوانین کیفری و مدنی: قوانین مرتبط با دیه، شهادت، ارث، و حضانت فرزندان به ‌وضوح زنان را در جایگاهی پایین‌تر از مردان قرار می‌دهد. برای مثال، ارزش دیه زن نصف مرد است و شهادت دو زن برابر با یک مرد محسوب می‌شود. این قوانین، خشونتی ساختاری و نمادین علیه زنان هستند.

کنترل بر بدن زنان: قوانین مرتبط با ازدواج کودکان و محدودیت‌های مرتبط با سقط جنین نمونه‌هایی از کنترل بدن زنان توسط  این حکومت ضد انسانی است. ازدواج کودکان که به‌ویژه در مناطق محروم رواج دارد، با اجازه قانون، زندگی و آینده بسیاری از دختران را نابود می‌کند. در عین حال، ممنوعیت سقط جنین حتی در موارد تجاوز، زنان را مجبور می‌کند بارداری‌های ناخواسته را تحمل کنند. این قوانین نه تنها زنان، بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهند. چون زنان ، نیمی از جامعه هستند.  خشونت ساختاری، نابرابری جنسیتی را تثبیت  می کند و مانع از رشد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می‌شود. زنان در چنین شرایطی نمی‌توانند نقش بالقوه خود را در توسعه جامعه ایفا کنند و به این ترتیب چرخه‌ای معیوب از خشونت و تبعیض از سوی این سیستم حکومتی فاسد در جامعه تداوم می‌یابد.

خشونت خانگی، اولین حلقه زنجیره ی خشونت: زنان در ایران  با  انواع متعدد از خشونت ها ی خانگی روبرو هستند که به دلیل سلطه سنت‌های پدرسالارانه و کمبود حمایت‌های قانونی است. قوانین ضد بشری و زن ستیزانه جمهوری اسلامی، نظیر حق مردان بر طلاق، حضانت فرزندان، و اجازه خروج از کشور، این ساختار نابرابر را تقویت می‌کند. سکوت قانون درباره جرائمی چون تجاوز زناشویی، خشونت روانی، کلامی و فیزیکی  و آزارهای اقتصادی، زنان را در خانه‌هایشان زندانی می‌کند. بسیاری از زنان به دلیل وابستگی اقتصادی، فشار اجتماعی، یا تهدید به از دست دادن حضانت فرزندان، از گزارش خشونت های خانگی خودداری می‌کنند. حتی در صورت گزارش، سیستم قضایی به ندرت حمایت کافی ارائه می‌دهد و در برخی موارد،" زنان قربانی" را به دلیل عدم رعایت "وظایف شرعی" مقصر می‌شناسد و محکوم میکنند.

ایدئولوژی مذهبی، توجیه‌کننده خشونت: جمهوری اسلامی همواره  با استفاده از تفسیرهای خاص و ایدئولوژی های مذهبی خود، خشونت علیه زنان را توجیه کرده است. با تعاریف نقش‌های سنتی برای زنان به‌ عنوان " همسر یا  مادر"، آنان را از مشارکت برابر در جامعه محروم کرده و هرگونه سرپیچی از این نقش‌ها را غیرشرعی و غیرقانونی اعلام می‌کند.

زندان‌های حکومت، برای سرکوب معترضان: زنان معترض به قوانین تبعیض‌آمیز، همیشه هدف مستقیم خشونت های این حکومت زن ستیز بوده اند. از برخورد خشن نیروهای انتظامی با دختران خیابان انقلاب گرفته تا بازداشت و شکنجه  و حکم اعدام برای فعالان حقوق زنان. بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه، آزار جنسی، و فشار برای اعترافات اجباری بخشی از زنجیره خشونت علیه زنان است که نشان میدهد هرگونه تلاش برای تغییر قوانین، با خشونت از سوی این حکومت ضد مردمی ، پاسخ داده خواهد شد.

 

تجربه بیش از چهار دهه گذشته نشان داده است که این سیستم ، اصلاح پذیر نیست.  زیرا هر تغییری که قدرت مطلق رهبری یا نظام دینی شان را به چالش بکشد، با مقاومت شدید مواجه می‌شود. با گذشت زمان دامنه سرکوب ، خشونت ،  فساد و جنایاتشان  بیشتر شده است و هرگونه خواسته مردمی برای دموکراسی یا حقوق بشر را به‌عنوان "ضداسلام" و "ضد انقلاب" سرکوب می‌کنند. جمهوری اسلامی بر پایه ایدئولوژی مذهبی استبدادی بنا شده است که حاکمیت آن ، تنها در دست  قشری خاص از ملاهای نظام از جمله " علی خامنه ای "  در راس آن ، متمرکز شده است. در جمهوری اسلامی، قوانین استبدادی با تفسیر مذهبی، خشونت علیه زنان را در بطن ساختار حکومتی خود قرار داده است و برای پایان دادن به این همه سرکوب و خشونت گسترده ، باید از این سیستم جنایتکار گذر کرد.

تنها با حذف این حکومت می‌توان نظامی جدید و دموکراتیک بنا کرد که عاری از خشونت باشد. حکومتی که بر پایه حقوق بشر، دموکراسی  و برابری باشد و حقوق تمامی شهروندان ( به ویژه زنان ) را به رسمیت بشناسد.  این تنها راه ایجاد جامعه‌ای سالم است. این تغییر باید از طریق مقاومت مدنی، اتحاد ملی  و مشارکت همه اقشار جامعه حاصل شود. ایران فردا می‌تواند سرزمینی باشد که زنان در آن نه از خشونت خانگی بترسند و نه از زندان‌های حکومت؛ بلکه در آزادی و برابری زندگی کنند. این هدف ،  تنها با همبستگی داخلی و جهانی تحقق خواهد یافت.


 .

پاینده باد ایران

مریم مرادی

 

ماهنامه شماره یکصد و بیست و شش رهائی زن - خشونت به زن ممنوع! حتی برای خدا، دولت و پدر

 

 

 

 

 

 

  

“هم صدا با زنان زندانی سیاسی در روز سه شنبه های اعتراضی #نه_به_اعدام”

 

همصدا با زنان جسور و انقلابی زندانی و زندانیان سیاسی زندان اوین خواستار برگزیده شدن حکم ضد انسانی اعدام هستیم .

با گذشت دو سال از سرکوب خونین خیزش انقلابی زن زندگی آزادی و رشد جنبش های اعتراضی و مردمی علیه وضعیت کنونی ، بازهم موج جدیدی از


صدور و اجرای احکام اعدام در صدر سیاست های نهاد های امنیتی و قضایی قرار گرفته است .

سازمان حقوق بشر از اجرای حکم دستکم پنج زندانی در طی روزهای گذشته خبر دادند، سرکوب و ایجاد رعب و وحشت از طریق صدور و اجرای احکام از سوی نهاد های امنیتی و قضایی در حال تشدید است .

جمهوری اسلامی در تلاش است با صدور مداوم احکام اعدام علیه زندانیان سیاسی و جوانان معترض سدی در برابر خروش مردمی علیه وضعیت موجود ایجاد کنند .

سدی که به رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی اجازه ادامه ی غارت ثروت های اجتماعی ، زن ستیزی ، جنگ و ویرانی بدهد .

صدور حکم اعدام علیه ‌وریشه مرادی و حکم قصاص علیه شش نفر از جوانان معترض اکباتان همزمان با تشدید اعدام ها در زندان های سراسر کشور تعرضی به اراده و اختیار ، آزادی و برابری ، رفاه و عدالت اجتماعی نود میلیون ایرانی است و باید متحد و یکپارچه در مقابل آن ایستادگی کرد .

رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی باید هرچه سریع تر به اعمال غیر انسانی خود از جمله اعدام پایان دهد .

محمد آصفی



ماهنامه شماره یکصد و بیست و شش رهائی زن - خشونت به زن ممنوع! حتی برای خدا، دولت و پدر

بررسی روان پریشی نظام اسلامی در برخورد به جنبش زنان در گفتگو با شقایق نوروزی هنرمند و فعال حقوق زنان



https://rahaizantv.blogspot.com/2024/11/examining-psychosis-of-islamic-system.html

مینو همتی: جنبش رهائی زن همچون کوه آتش فشانی از خشم و بیزاری زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب ، که رژیم برداره داری اسلامی روی آن نشسته و تا به خیال خود مانع از طغیان آن شود. رژیمی که از بوی زن، موی زن، پیکر زن در ملا عام هراسان است. سران روان پریش نظام اسلامی، مزدوران روانی اش را به سرکوب اعتراضات زنان اجیر کرده است. در هفته ای که گذشت جامعه ایران و جهان با حرکت اعتراضی آهو دریایی (بنام دختر علوم تحقیقات) متوجه حرارت آتش زیر خاکستر جنبش" زن، زندگی آزادی" گردید. خبر ربودن این دانشجوی معترض و انتقال وی به بیمارستان روانی، کوتاه بود در حالیکه  بیمارستان روانی مکانی است که باید حاکمان مالیخولیائی اسلامی بستری باشند. مردم و جوامع حقوق بشری خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آهو دریایی شده اند.

در برنامه امشب رهائی زن در گفتگو با شقایق نوروزی هنرمند و فعال حقوق زنان، از بنیان گذاران جنبش (می_تو ایرانی)،  به بررسی علل و ابعاد اعتراض زنان به قوانین و حاکمیت ضد زن می پردازیم. شقایق نوروزی عزیز به برنامه رهائی زن خوش آمدید و خوشحالیم که دعوت ما را پذیرفتید.

شقایق نوروزی: من هم سپاسگزارم برای نظرات شما و از اینکه این برنامه را زنده نگه میدارید.

مینو همتی: شقایق جان ، من گفتم که شما از بنیانگذاران جنبش ( می_تو ایرانی) هستید. میدانم که اهمیت دارد درباره این جنبش  برای بینندگان ما توضیح دهید و اگر سایت هم دارید لطفا آن را معرفی کنید.

شقایق نوروزی: در مورد سایت ، خوشحال میشوم که صفحه اینستاگرام جنبش (می_تو) را معرفی کنیم. چون فضای اینستاگرام بسیار بیشتر از یک فضای تفریحی است برای جنبش های ایران به ویژه برای جامعه زنان و کوئیر، یعنی تبدیل شده به خیابانهای مجازی که در آن امکان سازماندهی پیدا کردیم. جنبش (می_تو) هم از این فضا استفاده کرد که فضای مجازی و هشتک ها کمک میکنند تا بطور ویژه تر از اینستاگرام استفاده کنیم. اتفاقا جنبش (می_تو ) یا (من_هم) ، جنبشی است علیه خشونت جنسی و مرتبط است با بحثی که امروز داریم در رابطه با آهو و مرتبط است با تمام جنبش هایی که زنان اینروزها پرچم اش را برافراشته اند که قلب آن ، مالکیت بر بدن خودشان است. ریشه جنبش (می_تو)، در جاهای دیگر دنیا هم انجام شد که زنان قیام کردند و به شکلی منسجم علیه خشونت های جنسی ، با هم متحد شدند و به این طریق کل سیستم را زیر سوال بردند و به آن اعتراض کردند. تاکید کردند روی سیستماتیک بودن مساله خشونت جنسی ، اینکه ابزاری است در دست مردسالاری ، اینکه چگونه کار میکند. برای محدود کردن حضور اجتماعی و سیاسی زنان در ایران و بسیاری از کشورهای خاورمیانه از جمله در افغانستان هم پا گرفته است که ما با آنها در ارتباط هستیم. این جنبش با همین محوریت ، ویژگیهای منحصر به خودش را پیدا میکند. به دلیل وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران باید بگویم که این جنبش اعتراضی بسیار مرتبط است با جنبش علیه حجاب اجباری. یعنی اساسا" خشونت جنسی در ایران لایه های سنگین تری هم دارد. مثل چیزی که در غرب هست ، بطور واضح نیست. شما بطور واضح می بینید که از خشونت جنسی دفاع میشود. چرا؟! چون قیود دیگری را باید بر زنان تحمیل کنند. مثل حجاب اجباری که یک خشونت جنسی تنبیهی است  برای سطحی از جامعه ی زنان که حجاب اجباری را نمی پذیرند یا بهتر بگوئیم آن شکلی از " زن مورد پسند جمهوری اسلامی " را نمی پذیرند و اینگونه است که با خشونت جنسی مواجه میشوند. جنبش (می_تو)  در داخل ایران از معدود شاخه های این جنبش بود که شروع شد و تمام نشد. هنوز هم گروههایی بطور متمرکز روی این جنبش کار میکنند. ما امیدواریم که این جنبش ادامه پیدا کند و زنان بتوانند تاثیرات جدی روی سیستم بگذارند.

مینو همتی : این راه خوبی است که با شما ارتباط  برقرار کنند . ما آدرس اینستاگرام شما را بر روی سایت اعلام خواهیم کرد. سپاس از توضیحات شما

 شقایق ،  شما زندگی تحت حاکمیت نظام اسلامی را تجربه کرده اید، میتوانید شرایطی را که آهوی تیز هوش در آن گرفتار آمده بود را برایمان توصیف کنید وانعکاس طغیان اعتراضی و موثر او را تشریح کنید؟

شقایق نوروزی: این هم یکی از مهمترین اتفاقاتی بود که بعد از خیزش افتاد و همانطور که شما هم اشاره کردید یادآوری خیلی جدی و پر رنگی بود که جنبش ادامه دارد. مساله بیمار انگاری زن و کلا زنانی که دست به طغیان می زنند چیز مهمی است. اساسا" ، انگی است که روی بیمار روانی گذاشته شد و نرمال است. همه ما تجربه اش کردیم ، چون بخش بزرگی از جامعه ایران اکنون درگیر آن است و اینکه جمهوری اسلامی از این عمل استفاده می کند خود نشان دهنده آن است که این سیستم چقدر واپس گراست که میخواهد دست ببرد به بخش هایی از فرهنگ های رشد نیافته ی ما. وگر نه اختلال روانی ممکن است برای هر فردی وجود داشته باشد و این طبیعی است. اما اینکه میخواهد از این موضوع استفاده کند برای تحقیر عمل زنان، این خود چیزی است که زنان اکنون در حال مبارزه با آن هستند . زنان یکی از پیشرو ترین گروههایی هستند که دارند انگ زدایی می کنند. از مسائل طبیعی جامعه فمنیستی و زنان هستند که راجع به سلامت روان و زنان صحبت می کنند. بعلاوه این انگ ، خطر جدی هم ممکن است وجود داشته باشد. ربودن آهو، اینکه اکنون کجاست و تحت چه وضعیتی است. ممکن است خطر فیزیکی هم این زن را تهدید کند. اما چیز دیگری هم مهم است در کاری که آهو انجام داد اینکه مساله زن و صدایی که اکنون بلند شده و میخواهد مالکیت بر بدنش را پس بگیرد. این جای شوخی بردار برای سیستم نیست. رادیکالیسم آهو این یادآوری را برای سیستم داشت که این وضعیتی که شما با زنان دارید مثل یک بمب ساعتی است. الآن وضعیت سیاسی ایران به گونه ایست که وضعیت نزدیک به جنگ ممکن است داشته باشد. مساله اقتصاد و هزار مساله دیگر برایش مهم است. یک بمب ساعتی جدی هم وجود دارد. یعنی اگر به مساله زنان دست بزند مثل همان کاری که آن حراست دانشگاه انجام داد ، مثل بمب منفجر میشود. این چیز مهمی است . من شخصا اینگونه می بینم  که هیچ تهدیدی به این میزان نتوانست سیستم را مستاصل کند. تهدیدی که زنان برای سیستم ایجاد کردند . کنشگری زنان متکثر است. بعد از خیزش، در دل زندگی روزمره آنهاست. البته از قبل هم بود و بعد از سرکوب دوباره برگشت و یک سازماندهی جالب طبیعی در جنبش زنان اتفاق افتاده که سازماندهی را در خودش دارد ، آموزش را در خودش دارد و کارهای منسجم را در خودش دارد و در دل زندگی نهادینه شدنش را نیز در خودش دارد و باعث زنده نگه داشتن این جنبش می شود. بنابراین واقعا سیستم را مستاصل کرده است. نکته بسیار مهمی که جنبش زنان دارد و آهو هم دارد آن را یادآوری می کند این است که خواست زنان به میزانی جلو رفته که اکنون سیستم نمیتواند آن را به عقب برگرداند. کاری که آهو انجام داد ، فشردن جان جنبش زنان بود. تمام موجهایی که زنان به بیرون آمدند ، برای پوشش شان هزینه دادند ، برای استقلال مالی شان هزینه دادند . برای سقط جنین شان هزینه دادند. تمام سازماندهی پنهان و آشکاری که انجام دادند. تمام آموزشهایی که در همین اینستاگرام به همدیگر دادند که شما می بینید در یک نسل جوان اینگونه خودش را نشان می دهد. میزان جالبی از شجاعت و میزان درخشانی از آزادگی را بازنمایی میکند. قصد ندارم جنبش های دیگر را کم اثر نشان دهم اما عمیقا باور دارم که هیچکدام از جنبش ها این توان را نداشتند که تا این حد سیستم را مستاصل کند تا حدی که نتواند کاری کند.

مینو همتی:  فیلم کوتاه حرکت اعتراضی آهو را بارها بتکرار مشاهده کردم و هربار به عکس العمل پسران و دختران دانشجوئی که در کادر این فیلم بودند، توجه کردم، بجز مامورین پریشان حال رژیم همه چیز عادی بنظر میرسید و علیرغم تبلیغا ت رژیم قرون وسطائی، مردم ما از این تابوها عبور کرده اند. مشاهده شما از این صحنه چگونه است؟

شقایق نوروزی: من باور دارم که رژیم متوجه این مساله است . الآن فیلم هایی که می بینیم نشان میدهد که زنان حجاب هایشان را برداشتند و این به این معنی نیست که بدون هزینه این کار را کرده اند چون هر آن ممکن است یک پلیس آنها را بگیرد، چون لایحه هم تصویب شده است. خود رژیم هم متوجه هست که اگر بخواهد به هر یک از این زنان دست بزند برایش هزینه ای ایجاد می شود و این کار بزرگی است که زنان انجام میدهند و خیلی هم امیدبخش است. چیزی که در آن صحنه دیدم اینکه جوانان با این صحنه شوک نشدند و برایشان عادی بود و این چیز مبارک و خوبی است. اما چیزی که برای من هم سوال بود این است که چرا به او نپیوستند. واضح است که عکس العمل آهو اعتراضی بود . من تخیل میکردم که اگر در آن صحنه بودم ، کنارش می ایستادم و با او حرف می زدم تا اگر به چیزی نیاز داشت برای او فراهم کنم. در قیام ها ما اینها را تمرین کرده ایم. مردم در آنجا می توانستند یک حلقه حمایتی بسازند تا دسترسی ماموران به او کمتر شود. ما میدانیم برای کسی که دارد حرکت رادیکالی انجام میدهد فشار روانی بسیار زیادی دارد. خوب است که در این حرکت اعتراضی سهیم باشیم تا بار فشار روانی کمتر باشد اما این اتفاق نیفتاد. اعتراض آهو نشان میدهد که جنبش دارای پتانسیل بسیاری است. اینکه در زیر استبداد مذهبی دست به اقدام رادیکال زدن نشان دهنده توان بالای این جنبش است. واقعا تابوشکنانه بود . این حرکت آهو نه تنها رژیم را مستاصل کرد در واقع تمام تضادهای نهادینه شده در جامعه سیاسی اجتماعی اپوزسیون را هم نشان داد. اینکه بعضی ها میگفتند :" چرا لخت شد؟!" باید بدانیم که این جنبش قدرتمند است و تمام تضادهای فکری ما را بالا می برد. این ویژگی جنبش است چون مساله فقط جمهوری اسلامی نیست ، مساله ساختار مردسالاری است که میتواند در یک لحظه همه را با تضادها مواجه و پاسخگو کند. تک تک گروههای سیاسی که گفتند چرا او لخت شده است ، مسئول خواهند بود. از طرفی دیگر باید حواسمان باشد که بعنوان فعال حقوق زنان آیا کار سازماندهی ، آموزش را برای جامعه ای که خودمان بخشی از آن هستیم را به درستی انجام داده ایم. اینکه دختران جوان در آن صحنه بودند و فقط نگاه میکردند یادآوری این نکته است که ما باید بیشتر حواسمان به پتانسیل ها باشد. هر کدام این دختران میتوانستند آهو باشند. به هر حال از اینکه دیر پیوستند یا  دور آهو را نگرفتند برای خود من هم این پیام را داشت که ما باید کار بیشتری انجام دهیم.

مینو همتی: علیرغم سرکوب فاشیستی جنبش مهسا، زنان و بخصوص جوانان در زندگی روزمره خود با نفی حجاب، اجباری بودن آنرا به چالش می کشند. شما استیصال و درماندگی نظام اسلامی را در برخورد به این موارد چگونه ارزیابی میکنید؟

شقایق نوروزی: در رابطه با شوک شدن کسانی که اطراف آهو بودند این است که اعتراض رادیکال همین است ، میخواهد جامعه را شوکه کند. تمام سیستم را شوکه میکند و آهو به درستی هم انجام داد. مثلا مردان جوان میتوانند شوکه شوند اما زنان ، بخش بزرگی از این مبارزه هستند. سربازانی هستند که باید یاد بگیرند سریعتر از بقیه خود را جمع و جور کنند. یادمان نرود که ما در یک مسیر جدی هستیم. هیچ چیز عادی نشده است . این سیستم هر آن ممکن است یک قربانی بگیرد از زنانی که اکنون روسری هایشان را برداشته اند. به سوال بعدی شما هم میرسم اینکه وضعیت سیستم چه هست؟ استیصال و درماندگی این سیستم را می توان دید. حتی با تصویب لایحه حجاب و عفاف ، نمیتواند کاری کند. چون واضح است که جمهوری اسلامی یک چیزی را فهمیده است . اینکه هر یک از زنان میتوانند یک شبه ، کل سیستم را به هم بریزند و این دستآورد بسیار مهمی است. خودم سالهای زیادی نیست که از ایران آمدم و یادم هست که آن خیابانها همینطور بود. میدانستم که هر آن ممکن است با یکی از این پلیس ها درگیر شوم وبا آنچه برای مهسای عزیز اتفاق افتاد مواجه شوم. سیستم الان فشارهایی را باید تحمل کند . شرایط سیاسی و بین المللی که ایران دارد و در داخل فشار مضاعف را نیز تحمل می کند. اما جنبش زنان در رابطه با حجاب اجباری در وضعیت بدی نیست. چون سیستم در وضعیت ضعیفی است در مقابل زنانی که دارند اقداماتی علیه حجاب اجباری انجام میدهند. به نظرم خیلی مهم است که بدانیم خروجی چیست و این همان جایی است که باید کار کنیم.

مینو همتی: با توجه به انعکاس اعتراض این دختر دانشجو در سطح جهانی، ما چه اقدامی برای فشار آوردن بر رژیم برای رهائی آهو دریایی از اسارت میتوانیم در دستور بگذاریم؟

شقایق نوروزی: به نظرم این سوال مهمی است که همه ما باید به آن فکر کنیم. یک جواب مشخص ندارد. اینکه شما بطور کلی فرمودید ، بطور کلی می تواند درست باشد. در مجموع چه فعالیتهایی می توانیم انجام دهیم که جنبش زنان را قدرتمند نگه داریم. چون این جنبش با همان تصمیماتی که زنان در داخل میگیرند میتواند به چنین دستآوردهای مهمی برسد. ما باید بدانیم که تا چه حد میتوانیم نیازمندیهای جنبش زنان در ایران را برطرف کنیم. آموزش یکی از این مسائل است. بخشی از زنان در ایران مستعد آموزش هستند. این بخش در پذیرش آموزشهای جدید آماده است. آموزشهایی که با نگاه برابری خواهانه از سمت زنان داده می شود ، آموزشهایی است که در همراهی با هم رشد کرده است نه از بالا به پایین . یکی از کارهایی که جنبش زنان انجام داد ، کمپین کردن بود. کمپین های کوچک اما گستره و جدی راه انداختند و خطراتش را هم پذیرفتند. ما یک کار کوچکی در رابطه با سقط جنین انجام دادیم . در این خصوص کمپین های خوبی هستند که می تواند همسو با نیازهای زنان در داخل ایران انجام شود. بعلاوه جامعه فمنیستی ایران بعد از خیزش ، انگار خسته شد. بخصوص جامعه ای که در اطرافم دیدم و در خارج بود. انگار فعالیتها از هم جدا شد و کارهای منسجمی که باید انجام میشد کمرنگ تر شد که این عارضه طبیعی است. زمانیکه یک سازماندهی جدی را باید حول یک مساله پیش میرفت کار سنگینی بود و این یک عارضه طبیعی می تواند باشد که نیاز به بازنگری دارد.

مینو همتی : چقدر فکر میکنی که آثار هنری مثل کشیدن نقاشی ، تابلو و یا مجسمه ( مثل انچه در قیام مهسا اتفاق افتاد) بتواند فشاری باشد بر جمهوری اسلامی تا بتواند باعث آزادی بدون قید و شرط آهو دریایی شود؟

شقایق نوروزی: بخش هنر اعتراضی ، بدون شک جایگاه ویژه خودش را دارد و هیچ حرفی در آن نیست. منتها اگر بخواهیم هنر اعتراضی را پیوند بزنیم با کارهایی که در خارج از ایران داشت انجام میشد ، من نظری متفاوت دارم. کارهایی که در خارج انجام شد و احتمالا در قیام بعدی تجربه اش خواهیم کرد ، اصلا کم اهمیت نیستند. به نظرم حکم یک بنر تبلیغاتی را دارند که مهم هستند و باید باشند. بیشتر از آنکه کار عملی برای ما انجام دهند کار زنده نگه داشتن روایتهایی را دارند که در حال حاضر در کشوری بنام ایران در حال اتفاق افتادن است. این مهم است چون هویت جمعی ما از همین اتفاقات ساخته میشود. خیزش "زن_زندگی_ازادی" ، هویت جمعی ماست. آن بخش است که ما را بعنوان یک انسان ایرانی می سازد. انسانی که در آن جغرافیا ، زیست ویژه ای داشته و تجربه سیاسی ویژه ای داشته است . بعنوان زنانی که در آن بازی سیاسی بودیم را میسازد تا به نسل بعد انتقال پیدا کند. پس این بنر تبلیغاتی مهم است. اما اگر بخواهیم واقع بینانه بگوییم که چقدر فعالیتهای آنها در پیشبرد کارهای عملی برای جنبش کمک کرد ، به نظرم هیچ !  باید بدون تعارف بگوییم که کشورهای غرب که از نظر منافع با ما خیلی فرق دارند بیشتر بر اساس منافع خودشان کار میکنند و این طبیعی است. منافع مردم شان ایجاب میکند که یک زمانی به یک جنبش اجتماعی تریبون داده شود. به نظرم منافع اجتماعی سیاسی آنها از جنبش "زن_زندگی_آزادی" جدا بود. کارهایی نمیکردند که به نفع جنبش باشد. اما الان وضعیت فرق کرده چون آلمان با توجه به حفظ منافع سیاسی خود ، سفارتهای جمهوری اسلامی را می بندد. در حالیکه ما در جنبش "زن_زندگی_آزادی" چندین بار خواسته بودیم اما توجهی نکردند. در آنجائیکه فقط بعنوان یک بنر تبلیغاتی میخواهند باشند ما هم به همان اندازه انرژی بگذاریم. اینکه هنرپیشه ها موهایشان را کوتاه کردند اما یک قدم برای کمتر کشته شدن مردم در داخل ایران انجام نداند. حتی همین الان چرا برای 2 زن که در خطر اعدام هستند بنر تبلیغاتی نمی کنند؟! این مهم است که در این جنبش ما به همبسته هایمان فکر کنیم. ما در خیزش ، یک امتحان نهایی کردیم. ما با زنان کرد میتوانیم همبستگی داشته باشیم. آنها تجربه های سیاسی جدی دارند. ما با زنان بلوچ یک همبستگی های دیگری میتوانیم داشته باشیم. با زنان افغانستان نیز همینطور. اینکه بگوئیم فشار خارجی ، باید دید چقدر دارد برای ما کار میکند. یک جای دیگر هم میتوانیم کارهایی را انجام دهیم . من فکر میکنم این هم مهم هست چون حدسم این است که بویی به مشام ما رسیده که خیزش دیگری در راه است.  

 

مینو همتی: در خبرها خواندم که متاسفانه یک دختر 16 ساله ی افغان به اسم " آرزو خاوری" در شهر ری تهران ( پایتخت ایران)، پس از فشارهای مسئولان مدرسه اش برای تحمیل "پوشش اجباری" و " تهدید به اخراج از مدرسه" ، خودکشی کرده است و همچنین آیناز کریمی دانش آموز روستای کازرون به علت لاک ناخن و موی رنگ شده و رعایت نکردن شئونات اسلامی ، خودکشی کرده است. به نظرم  رژیم اسلامی حاکم ، مجرم ردیف اول جنایت علیه زنان است و تنها راه رهائی اتحاد و مبارزه برای برچیدن این حاکمیت سیاه است. در پایان بعنوان یک فعال حقوق زنان، چه پیامی برای این نسل جسور و حق طلب در ایران دارید؟

شقایق نوروزی: من فکر میکنم که آنها باید برای ما پیام بفرستند و ما گوش کنیم که آنها چه میگویند. امیدوارم آنقدر گوش شنوا داشته باشیم و آنقدر احساس مسئولیت کنیم که تریبون را در اختیار آنها بگذاریم و مشتاق باشیم شرایطی را برای نسل جوان ایران فراهم کنیم تا بدانیم دقیقا چه میخواهند. آنها دارند کار خودشان را میکنند. بسیار غم انگیز است کارهایی که دارد اتفاق می افتد. اینکه اینها هزینه یک تغییر بزرگ است هم نمیتواند از غم و از تلخی اش کم کند. من فقط میتوانم این را بگویم آن بخشی که میتواند امید جمعی را زنده نگه دارد را نگاه کنیم. یادمان نرود که همین 2 خودکشی اخیر که گفتید چقدر به روان جمعی ما آسیب رساند. اگر این اتفاق 10  سال پیش می افتاد شاید اینهمه هزینه برای سیستم نداشت. این مهم است که زنان اصلا نمی پذیرند. یک دختر 16 ساله خودکشی اعتراضی میکند. اینها را باید ببینیم و یادمان نرود که زنان کاری کرده اند که هیچکدام از این خودکشی ها بدون هزینه نمی ماند. هزینه سیاسی برای انها ایجاد میکند و این بسیار مهم است. امیدوارم انسانهای آگاهی باشیم . وظیفه سیاسی مان را درست انجام دهیم که این هزینه ها به آن ثمر واقعی که لایقش هست ، برسد.

مینو همتی : با سپاس فراوان از شقایق نوروزی عزیز ، فعال حقوق زنان و هنرمند و با آرزوی موفقیت برای شقایق نوروزی که تا این لحظه با ما بود و سپاسگزارم از بینندگان عزیزی که تا این لحظه ما را همراهی کردند. به امید دیدار تا هفته آینده

 


ماهنامه شماره یکصد و بیست و شش رهائی زن - خشونت به زن ممنوع! حتی برای خدا، دولت و پدر

  

باردیگر به خیابان آمدیم تا صدای بی‌صدایان باشیم، فریاد خشم برآوریم و پایه‌های ستم جمهوری اسلامی را از ریشه برکنیم.



در روز شنبه، ۱۶ نوامبر، در مرکز شهر گوتنبرگ سوئد، از تمامی احزاب و سازمان‌ها گرد هم آمدیم تا در دفاع از زندانیان سیاسی، لغو حکم اعدام‌ها و علیه آپارتاید جنسیتی در ایران، صدایمان را به گوش جهانیان برسانیم و پرده از جنایت‌های جمهوری اسلامی برداریم.


 

این تجمع که در هوای بارانی و سرد برگزار شد، با سخنرانی‌های متعدد حول محور جنایات اخیر جمهوری اسلامی، شعارهایی علیه این رژیم و پخش سرودهای انقلابی همراه بود.

 

ما نیز به نمایندگی از سازمان رهایی زن در آن محل حضور پیدا کردیم و گزارشی ویدئویی از این تجمع تهیه شد. در حاشیه این گردهمایی، با سه تن از شرکت‌کنندگان، آقای شهرام پناهی، خانم مهوش رشیدی، و آقای امیر جواهری، مصاحبه‌ای کوتاه داشتیم. این افراد در مصاحبه‌های خود بر اهمیت اتحاد، ایستادگی در برابر ظلم و حمایت جهانی از جنبش آزادی‌خواهانه مردم ایران تأکید کردند.


 

باشد که ظلم ریشه‌کن شود و هیچ جنایتی در دنیا باقی نماند

نیایش تقی پور



ماهنامه شماره یکصد و بیست و شش رهائی زن - خشونت به زن ممنوع! حتی برای خدا، دولت و پدر

  

در آستانه 3 سالکی شدن طالبان و بحرانی تر شدن شرایط زنان در افغانستان

نیمرخ    

  ستون آزاد



حاکمیت گروه طالبان در ۱۵ آگُست ۲۰۲۱، عقب‌گردی را برای مردم افغانستان رقم زد که تمام دست‌آوردهای دو دهۀ اخیر را نابود کرده و زیربناهای اقتصادی این کشور را نیز در حال فروپاشی قرار داده‌است. بحرانی که در افغانستان جریان دارد، چیزی است که با گذشت هر روز حاکمیت گروه طالبان عمیق‌تر می‌شود و آپارتاید جنسیتی در درون جامعه ریشه‌دارتر می‌گردد.

 

در سه سال حاکمیت گروه طالبان زنان به‌گونه‌ای کامل از اجتماع حذف شده و این گروه تروریستی تلاش می‌کند تا با تحت فشار قرار دادن زنان از جوامع بین‌المللی مشروعیت کسب نمایند؛ اما در این میان زنان افغانستان در سایۀ بی‌اعتنایی کشورهای حامی حقوق بشر هر روز شرایط دشوارتری را تجربه می‌کنند.

 

طالبان در این سه سال همواره قوانین‌شان را مانند دورۀ قبل حاکمیت استبدادی خود، با جبر و شلاق بر مردم تحمیل کرده و توانایی اعتراض را از مردم گرفته‌اند، زنان افغانستانی با وجود تمام فشارها و سرکوب‌گری‌ها، یکی از گروه‌های مقاومت هستند که همواره در برابر قوانین ضد انسانی گروه طالبان ایستادگی کرده و مانع تعامل آشکار و مشروعیت‌دهی کشورها به این گروه شده‌اند.

 

اگر از وابستگی‌های قومی که در افغانستان حرف نخست را برای تثبیت قدرت می‌زند بگذریم، میزان رضایت مردم از گروه طالبان بسیار کم بوده و نزدیک به صفر است،. در تازه‌ترین نظرسنجی مشترک که هیأت معاونت سازمان ملل متحد در امور افغانستان (یوناما)، دفتر امور زنان سازمان ملل و سازمان بین‌المللی مهاجرت انجام داده‌اند، نشان می‌دهد که فقط ۴ درصد از زنان و مردان افغانستان از به‌رسمیت شناختن گروه تروریستی طالبان توسط دولت‌های جهان حمایت می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

https://nimrokhmedia.com/?p=27668



ماهنامه شماره یکصد و بیست و شش رهائی زن - خشونت به زن ممنوع! حتی برای خدا، دولت و پدر

صفحه خبر



مادر#عباس_دریس :"این بچه‌ها مادر ندارن و عباس همه چیزشو از دست داده و حتی خونه نداره. من دستو  پایی برای بزرگ کردن این بچه‌ها ندارم .

عباس بی گناهه اعدامش نکنید."

 

خونواده (صیادی)اعلام کردند شکایتی ندارند

ولی دستور از بال ا رسیده تا تنها شاهد فاجعه نیزار ماهشهر را از بین ببرند

 

 

 


خشونت علیه زنان در ایران وجهان به روایت آمار

 

آمار رسمی در ایران نشان می دهد هرسال بطور متوسط بیش از 74 هزار زن برای معاینات جسمی همسرآزاری به مراکز پزشکی قانونی مراجعه می کنند.


 آمار زن آزاری

به عبارتی از هر 300 زن متاهل در ایران، یکی برای شکایت از همسرازاری به سازمان پزشکی قانونی مراجعه می کند. اما برآوردها نشان می دهد آمار واقعی حدود 100 هزار برابر بیشتراست.

 تجربه خشونت خانگی

آخرین آمار موجود در بخش داده های جنسیتی بانک جهانی، حکایت از آن دارد نزدیک یک سوم زنان بالای 15 سال در ایران ، خشونت از سوی شریک زندگی را تجربه می کند.

ایران پس از افغانستان و ترکیه، بالاترین نسبت خشونت خانگی در منطقه را دارد، داده های بسیاری از کشورهای منطقه وجود ندارد.

 نرخ همسرکشی زنان ومردان

از هر سه زن در جهان به طور متوسط یکی تحت خشونت جنسی قرار دارد.

آمار و داده های معتبری از ابعاد خشونت جنسی در ایران در دست نیست.

 تجربه آزار و خشونت جنسی

طبق برآوردهای سازمان ملل، از هر سه زن در جهان، یکی قربانی خشونت جنسی است، اغلب از سوی شریک زندگی. در ایران آمار رسمی موجود نیست، اما تحقیقی در وبسایت UN Women در سال 2018 نشانی می دهد 18 درسد از زنان 15 تا 49 سال خشونت جنسی و 22.5% دختران بالای 15 سال کار اجباری بدون مزد را تجربه کرده اند.

 اجبار به ازدواج و فرزند آوری

”زنان ملل متحد“ نهاد سازمان ملل متحد برای برابری جنسیتی، یکی از مصادیق خشونت علیه زنان را اجبار ازدواج به فرزوندآوری می داند.

نسبت کودک مادری

از 1395 تا 1401، سالانه میانگین 1438 تولد از مادران زیر 15 سال در ایران ثبت شده است.

نسبت کودک همسری

طبق قانون مدنی، ازدواج دختران زیر 13 سال با اجازه دادگاه مجاز است، در سال 99، 767 مورد ازدواج زیر 13 سال با مجوز دادگاه ثبت شد.

طبق معیارهای بین المللی، بیش از یک پنجم ازدواج های ایران مصداق کودک همسری است.

 

 

افزایش آمار زن‌کشی در ایران؛ تهران در صدر قرار دارد

 


در سه ماهه نخست سال‌های ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ دست‌‌کم ۸۵ زن به دست مردان خانواده خود کشته شده‌اند که در این میان تهران در صدر آمار قرار دارد.


روزنامه اعتماد: طی سه هفته، چهار زن به دست مردانی از نزدیکان خود کشته شده‌اند


گفت‌وگو با صبا آلاله، روان‌تحلیلگر سیاسی و اجتماعی 
 و با ثریا فلاح، کارشناس مطالعات رهبری و سیاست‌های آموزشی 

 

اعتماد در گزارش روز ۳۱ تیر خود نیز به این موضوع اشاره کرد و هشدار داد اخبار زن‌کشی «در اكثر مواقع رسانه‌ای نمی‌شود».

این روزنامه از کارشناسان و مراجع قضایی در ایران خواست برای کاهش این آمار و جلوگیری از نقض حقوق زنان، اقدامات قانونی لازم را به کار گیرند.

به گزارش اعتماد، شش شهر ارومیه، تالش، تبریز، مشهد، ایرانشهر و تهران در سه ماهه نخست ۱۴۰۳ شاهد بیشترین تعداد زن‌کشی به دلایل «ناموسی یا اختلافات خانوادگی» بودند که در این میان، تهران با پنج فقره قتل رتبه اول را به خود اختصاص داده است.

تهران با ۱۰ فقره زن‌کشی «ناموسی یا خانوادگی» در ۱۴۰۱ و ۱۱ فقره زن‌کشی در ۱۴۰۲ هم در صدر قرار دارد که این آمار به نگرانی‌ها در خصوص امنیت زنان در پایتخت دامن زده است.

در مهرماه سال گذشته، قتل یک زن جوان اهل شهرستان الشتر استان لرستان به نام راضیه حسنوند به دست برادرش خبرساز شده بود.

این زن ۲۰ ساله که قربانی ازدواج اجباری و کودک‌‌همسری بود، بر اثر شلیک گلوله جان خود را از دست داد.

سازمان حقوق بشری هه‌نگاو در آن مقطع زمانی گزارش داد طی ١٧ روز گذشته دست‌کم هفت زن با انگیزه «ناموسی» کشته شده‌اند.

۵۲ مورد زن‌کشی در ۶ ماه


روزنامه اعتماد در ادامه گزارش خود نوشت بیشترین تعداد زن‌کشی به دلایل خانوادگی یا ناموسی از سوی «شوهران قربانیان» انجام گرفته است.

بر اساس این گزارش، در سال‌های ۱۴۰۱، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ به ترتیب ۱۶، ۱۵ و ۲۷ زن به دست شوهران خود کشته شدند.

آمار نشان می‌دهد زنان در ایران در مقایسه با مردان بیشتر در معرض خشونت‌های خانگی قرار می‌گیرند.

 

 

تبریک سال نو 2025


از صمیم قلب آرزوی سلامتی، موفقیت و پیشرفت روزافزون برای تمامی دست اندرکاران و فعالان و خوانندگان محترم نشریه رهایی زن داریم. سالی که در پیش است، نویدبخش فرصت‌های جدید برای ادامه‌ی مسیر پر افتخار در راستای آگاهی‌بخشی، عدالت‌خواهی و توانمندسازی زنان در تمامی عرصه‌هاست.

باشد که در این سال، با همت و هم‌افزایی بیشتر، به تحقق اهداف بزرگ‌تری در جهت ارتقاء جایگاه زنان و مبارزه با نابرابری‌ها دست یابیم. امید که سال نو، سالی سرشار از نشاط، امید و تحولات مثبت و بدون جنگ و خونریزی  برای تمام زنان و مردم دنیا باشد.                                                                         


ماهنامه شماره یکصد و بیست و شش رهائی زن - خشونت به زن ممنوع! حتی برای خدا، دولت و پدر