اول ماه مه،روز جهانی کارگر کوله باری از مبارزات خستگی ناپذیر،برای داشتن یک زندگی انسانی را بر دوش میکشد. کارگرانی که جنگیده اند تا بتوانند از آنچه که به دست خودشان تولید میشود سهمی داشته باشند و تاریخچه ی این روزرنگ تلاش برای مبارزه با نابرابری و تبعیض را برخود داشته است.و در این میان زنان نه تنها به عنوان تولید کنندگان این جامعه بلکه به عنوان انسانهایی که مورد ستم تبعیض و نابرابری جنسیتی هستند اول ماه مه را روز اعتراض خود میدانند.
با اجرای طرحهای تفکیک جنسیتی در محیط های کار، موقعیت های پست و بدون امکانات را به زنان اختصاص میدهند و همواره زنان مورد تحقیر و بیحرمتی جنسیتی قرار میگیرند حتی در بسیاری موارد کارگران زن در سرویس های ایاب و ذهاب هم جداسازی میشوند و گاه به همین بهانه حق سرویس رفت و آمد از زنان سلب میشود و به این ترتیب کم نیست بی حقوقی هایی که بواسطه جنسیت بر سر زنان آوار میشود.
همچنین زنان در صف اول همه بیکارسازیها و ناامنی های شغلی قرار دارند. و تمام این تبعیض ها تنها در محیط های کاری بوجود نمی آید و حرمت و جایگاه انسانی زنان در خیابانها نیز وقتی مورد بازخواست گشت های محسوس و نامحسوس قرار میگرند لگد مال میشود و البته همین بی حرمتی ها دستمایه بی حقوق کردن هر چه بیشتر زنان توسط صاحبان سرمایه می باشد.
زنانی که امروز نه پدران و همسرانشان به تنهایی قادر به پشتیبانی مالی از آنان هستند و نه دیگر زنان میخواهند در کنج خانه ها منتظر قضا و قدر باشند و با وجود تمامی موانعی که در راه اشتغال پیش روی دارند مصمم هستند که زندگی کنند و تامین معاششان را خود بر دوش کشند و از همین رو با حقوق و دستمزد بسیار پایین تر از حقوق مردان به کار گمارده میشوند.
در الگوی نیروی کاری با 40 درصد بیکاری زنان تحصیل کرده مواجه هستیم و آمار بیکاری زنان دو برابر مردان بیکار میباشد.وهنگامی که نرخ بیکاری کشور 10.5 درصد اعلام میشود بیکاری زنان به بیش از 20 درصد میرسد.هر چند که خیل عظیم زنان خانه دار در هیچ آماری مربوط به اشتغال منظور نمیشود.
وقتی جنسیت زنان مایه فرودستی آنان قلمداد میشود، فرزند داشتن به عنوان یک معضل شخصی در نظر گرفته شده و به این ترتیب تمامی امکانات نگهداری فرزند ان در محیط های کاری برداشته شده است وکارفرمایان خدمات مهد کودک ها و حقوق مربوط به نگهداری فرزندان را حذف کرده اند.
وجود قرار دادهای سفید امضا برای همه کارگران به عنوان یک معضل اصلی در محیط های کاری به شمارمیاید و برای زنان به طریق اولی این شرایط بی ثباتی شغلی به بار آورده و زنان برای حفظ موقعیت های کاری خود به سخت ترین شرایط تن در میدهند.
مناسبات سرمایه داری موجود ،ضدیت با زنان را به حربه ای برای سود آوری هرچه بیشتر بدل کرده وبا تکیه بر قوانین و مناسبات ضد زن به بهره کشی هر چه افسار گسیخته ترمی پردازد و سودهای نجومی به جیب می زنند.و از زنان به عنوان لشکر بیکاران فوق ارزان، سود میبرند و به این ترتیب با نابرابری جنسیتی سطح زندگی همه انسانها را به قعر و نابودی کشانده اند. از همین روی خواست برابری زن و مرد مطالبه جدی اول ماه مه میباشد و رفع ستم جنسیتی از زنان باید به خواست مشترک تمام کارگران در گرامیداشت اول ماه مه بدل گردد.
و در روز جهانی کارگریکصدا با هم اعلام میداریم که
"رهایی زن رهایی جامعه است "
زنده باد اول ماه مه زنده باد برابری زن و مرد
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و ششم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر