۱۴۰۰ خرداد ۱۶, یکشنبه

قتل هایی که بوی خانواده می دهند!


شراره رضائی

قتل «بابک خرمدین»، کارگردان سینما به‌دست پدر و مادرش در اکباتان خبری که امروز در صدر خبرها بود. من به شخصه کارهای هنری بابک خرمدین را نمی شناسم و با آن آشنا نیستم تنها چیزی که از در اینترنت سرچ کردم کمی اطلاعاتی که از او بدست آوردم اینکه بابک خرمدین 47 ساله بود و  مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشکده هنر‌های زیبا دانشگاه تهران بود. امروز خواندم که توسط پدر و مادرش مثله شده و در سطل آشغالی در اکباتان گذاشته اند. پدر ومادر! اول داروی بیهوشی به او می خورانند و بعد با ضربات چاقو کشته و بعد مثله اش می کنند و به سطل آشغال می اندازند!.


یک هفته ی پیش هم فردی بنام علیرضا فاضلی منفرد، جوان همجنسگرای اهوازی توسط اعضای خانواده خود به دلیل نفرت آنان از همجنس گرایی به نحوه ی فجیع به قتل رسید. برادر و پسرعموهای علیرضا  ابتدا او را با ضرب گلوله می کشند و سپس سرش را می برند. پیکر بی‌جانش را زیر درخت نخلی رها کرده و به مادرش تلفن  می کنند و محل جسد را خبر می دهند.

طبق گزارش پلیس آگاهی ایران، از وقوع ۶۴ مورد فرزند کشی در ۹ ماه اول سال ۱۳۸۷ خبر می دهد و در یک آمار رسمی، قتل‌های خانوادگی در سال ۱۳۸۶ از ۵/۴۱ درصد در سال به ۷/۵۱ درصد رسیده‌ است. ۱۵٪ از قتل‌های خانوادگی به فرزندکشی اختصاص دارد و ۸۰٪ این قتل‌های خانوادگی درون خانه رخ داده ‌است.

قتل هایی که تنها در حد یک خبر منتشر می شود و بعد از یکی دو هفته به فراموشی سپرده می شود.  جامعه ای که علاوه بر غرق شدن در مشکلات، اقتصادی، فقر و فلاکت،  گرانی، بیکاری و ... که با آن دست به گریبان هستند. بسیاری از این قتل ها عامدانه به هیچ انگاشته می شود. زیرا همجنسگرایی از نظر بخش وسیعی از تفکرات ارتجاعی، قبیح و ناپسند خوانده می شود علاوه بر آن بسیاری از قتل های ناموسی چشم پوشی می کنند زیرا این حق را بر خانواده  بعنوان حفظ آبرو، غیرت و ناموس محترم می شمارند.

طبق قانون مجازات اسلامی با اقتباس از فقه امامیه، پدر و جد پدری را در صورت قتل فرزند از مجازات قصاص معاف کرده و این حکم را به مادر سرایت نداده ‌است.  طبق ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی در قانون حدود و قصاص مصوب۱۳۶۱، هر گونه فرزندکشی توسط پدر یا جد پدری را مانع ثبوت قصاص دانسته و نهایتاً وی را مستحق تعزیر از ۳ تا ۱۰ سال اعلام کرده ‌است.

در مورد اقلیت های جنسی، طبق همین قوانین شرع و دین ارتجاعی،  در ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی آمده است حد لواط برای فاعل، در صورت عنف، اکراه و یا دارا بودن شرایط احصان، اعدام و در غیر این صورت، صد ضربه شلاق است. حد لواط برای مفعول در هر صورت (وجود یا عدم احصان) اعدام است.

آنچه که مسلم است و حکومت ها از آن سود می برند باد زدن به تنور، خانواده و مقدس شمردن حفظ و کرامت خانواده است. چرا که دولت ها قوانین عقب مانده  و هر آنچه که با دین و اسلام شان مغایرت داشته باشد با شکل قانون تصویب کرده  و افراد خانواده با عنوان پدر، برادر، شوهر، مادرو... بعنوان مجریان احکام ننگین شان بدون هیچ دردسر و مسئولیتی برای حاکمان و دولت ها به اجرا درمی آید.

با وجود حق مالکیت خانواده بر فرزند، نفرت پراکنی علیه هرآنچه که مخالف خانواده  و آنچه از دیدگاه دین و مذهب زشت و ناپسند خوانده می شود،  از دختری که دوست پسر پیدا می کند بدست پدر سلاخی می شود، از زنی که به جرم حتی یک ظن و یا تصمیم به طلاق بدست شوهر کشته می شود، از اقلیت های جنسی که به جرم ناخواسته ی تضاد آنچه ظاهرشان با احساسات درونی شان دارد و از فرزندی که به جرم تنها یک اختلاف، سلاخی می شوند. در درجه ی اول حاکمیت مجرم اصلی ست که نقش اساسی در افزایش این نوع جنایت ها دارد و در وهله ی بعدی جای بسیار تاسف و نگرانی ست که هیچ خبر هولناک و جنایتی دیگر قدرت برانگیختن  این حجم از اختگی و بی تفاوتی  در جامعه را ندارد.


" آنکه می خندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است" برتولت برشت

امروز فقط حرفهای احمقانه بی خطرند
گره بر ابرو نداشتن، از بی احساسی خبر می دهد،
و آنکه می خندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.

این چه زمانه ایست که
حرف زدن از درختان عین جنایت است
وقتی از این همه تباهی چیزی نگفته باشیم!
کسی که آرام به راه خود می رود گناهکار است
زیرا دوستانی که در تنگنا هستند
دیگر به او دسترس ندارند.

 

 ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره نود و شش 

  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر