۱۳۹۵ مهر ۱۴, چهارشنبه

چرا فایل صوتی منتشر شده از کشتار جنایت بار دهه ۶۰ میتواند همانند چاشنی انفجاری سقوط رژیم عمل کند ؟ - شاهین کاظمی مقدم جوینی


در سالهای بعد از کشتارهای دهه ۶۰ که اوجشان در سال ۶۷ صورت گرفته که با حکم حکومتی و به فرمان مستقیم خمینی به تعدادی از عوامل جانی که هنوز هم در مناسب بالای رژیم حضور داشته و تا ارنج دستانشان در خون جوانان ایران رنگی شده ؛
تا کنون سندی به این محکمی حداقل برای اطلاع رسانی به نسلی که بعد از این سالها در ایران به دنیا آمده اند وجود نداشته واگر هم داشته به این اندازه قابل استناد نبوده واکنون می توان دریافت که چرا رژیم دینی دیکتاتوری ایران هیچگاه اجازه درز اخبار را از دادگاههایی چند دقیقه ای با سه سوال را به جامعه نداده وبخش عظیمی از مردم ایران هیچوقت در جریان ماوقع قرار نداشته واکنون هم ندارند .

در این فایل صوتی چهل وچند دقیقه ای کاملا مشخص هست که تعداد کثیری از کسانی که قبلا توسط دادگاهها محاکمه ناعادلانه شده اند و درحال گذران محکومیت ناحق خود بوده اند دوباره توسط هیات مرگ فرا خوانده شده و با سه سوال بلافاصله و بدونه حق داشتن وکیل یا امکان دفاع به اعدام محکوم می شوند ودر اولین فرصت ممکن به دار آویخته می شوند و درگورستانهایی مثل خاوران تهران دفن می شوند به این امید که شاید همراه این افراد اصل ماجرای جنایت هم مدفون شود .
اولین موضوعی که با شنیدن این فایل می توان به آن پی برد این است که همه این اعدام شده ها قبلا محاکمه وحکم گرفته اند ودرواکنش به انتشار این فایل صوتی یا بهتر بگویم سند جنایت رژیم ایران رئيس ناعادل قوه قضائيه که خود هر روزه احکام اعدام زیادی را امضاء می کند دم ازشرعی وقانونی بودن این احکام می زند که در هیچ قانونی یک نفر را حتی بخاطر ارتکاب بک جرم دو بار محاکمه نمی کنند واولین بی عدالتی وعدول از قانون وقضا در مورد این کشتارهای شنیع دقیقا همین است چرا که تمامی این اعدام شدگان در حال سپری کردن احکام خود بوده اند پس دوباره در یک جلسه کوتاه و با عجله دوباره حکمشان به اعدام تغییر می کند وبه چوبه دار سپرده می شوند.
دومین مطلبی که این فایل صوتی مهم به همراه دارد اطلاع رسانی به عموم مردمی که حتی تا کنون ماجرای جنایتی به این وسعت ازکشتار جوانان ایران به گوششان نخورده و تازه درمی یابند تحت حکومت چه رژیمی روزگار سخت خود را سپری می کنند و این آگاهی دقیقا همان چیزی هست که همه عوامل حکومتی را به وحشت انداخته وبه تکاپو افتادند تا با عامل انتشار این فایل برخورد کنند و جبهه بگیرند در مقابل آن و حتما طبق تجربه های قبلی وبا ابزاری که دارند این برخورد را با شدیدترین شکل ممکن انجام می دهند و داستانی برایش سر هم می کنند .
سومین دستاورد انتشار این فایل از گفتگو وتایید جنایت تاریخی توسط عاملان و آمران آن می تواند این باشد که اوپوزیسیون ایرانی با هر مرام و عقیده تا ارائه فایل جنایات حکومت دینی وضد انسانی به دادگاههای بین المللی نه به عنوان نمادین که شاید سالهای قبل انجام شده بلکه بطور واقعی شکایتی با همه توان وبا استناد به این فایل وهزاران سند زنده دیگر خواستار محاکمه حاکمان مستبد ایران بوده و به خونخواهی این اعدامیان اقدام کنند .

ما در دوره ای زندگی می کنیم که خودسوزی یک دستفروش در تونس واطلاع رسانی آن یک حاکم ضد مردمی را به زیر می کشد پس این کار شدنی هست و بجای اظهار نظرات مجازی باید بطور حقیقی و عملی ابتدا اطلاع رسانی انجام داد و بعد هم شکایت همراه هزاران سند از جمله این فایل اعترافات به دادگاههای حقوق بشری بین المللی تا به دیکتاتورتهران وهمه عوامل حکومتی ایران ثابت کنیم که جنایت با دفن اعدامشده از بین نمیرود و خون این قربانیان دامانشان را خواهد گرفت .
به امید روزی که همه جانیان و عوامل کشتار بیرحمانه دهه ۶۰ درجای متهم در دادگاه دیده شوند و آن روز دیر نخواهد بود.





ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و نهم






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر