سال
۲۰۱۴ سالی
پر از تنش و چالش برای تمام جهان بود. در این سال تعداد زیادی از مردم بیگناه قربانی
گروههای تندرو اسلامی شدند. از گروه داعش گرفته تا بکوحرام که تازه وارد میدان شدند
تا گروه طالبان که سالهای سال جان تعداد زیادی از مردم افغانستان را به بهانههای
مختلف پس از سقوط رژیمشان توسط نیروهای بینالمللی جان انسانها را گرفتند. کشور پاکستان
هم شاهد قتل دسته جمعی شاگردان یک مکتب نظامی (مدرسهی نظامی) در شهر پیشاور بود. نگاهی
میاندازیم به نقش کشور پاکستان در تقویت و رشد گروه وحشی و تروریستی طالبان. در سال
۱۹۹۴ میلادی
دهم ماه اکتبر در اوج جنگهای داخلی افغانستان گروهی وارد منطقه «سپین بولدک» ولایت
قندهار در جنوب افغانستان شدند و نام خود را «تحریک اسلامی طلبای کرام» نهادند. در
میان رهبران طالبان اعرابی وهابی از عربستان سعودی وجود دارد. حمایتهای مکرر و پنهان
عربستان سعودی از طالبان ادامه داشت و آنها با شعار جهاد با شرک و کفر و اینکه هر
کس کشته شود به بهشت خواهد رفت به زودی پیروان زیادی از افغانستان و پاکستان پیدا کردند.پس
از حملهی ۱۱ سپتامبر
به ۲ ساختمان
تجارتی شهر نیویورک آمریکا برای مبارزه با تروریزم و ریشه کن کردن آنها "شبکهی
القاعده" به رهبری اسامه بن لادن به افغانستان اعزام شدند و پس از پیوستن نیروهای
ناتو توانستند قدرت را از طالبان بگیرند. گروه طالبان نیز به کشور پاکستان که پایگاه
اصلیشان پس از سقوط حکومتشان بوده و همچنان جای مناسبی برای رشد تفکرات و ایدههایشان
بود پناه بردند.نگاهی میاندازیم به وضعیت سیاسی و فرهنگی کشور پاکستان زادگاه این
گروه تروریستی. کشور پاکستان سال ۱۹۴۷
استقلال خود را از شبه قارهی هند بدست آورد.این کشور در طول
سالها آنقدر روی موضوع فراگرفتن دانش و مساعد ساختن زمینه اینکه چگونه نسل جدید پاکستان
بتوانند به صورت خوبتر از علوم امروزی بهرهمند شود توجه نکرد.مناطق دور دست پاکستان
و بعضی ایالتهای پاکستان کاملا از نعمت سواد بیبهره هستند. همچنان مردم پاکستان با
اینکه از سواد برخوردار نیستند به شدت از نظر مذهبی افراطی هستند در حدی در این سرزمین
میان ۲ مذهب
از یک دین ( شیعه و سنی ) به صورت علنی جنگ جریان دارد و این دو گروه با یکدیگر در نبرداند که این خود یک فاکتور برای
رشد گروههای تروریستی در این خاک است و این سرزمین را به پایگاه دهشتافگنی مبدل نموده
است. مردم این سرزمین تا حدی دید مذهبی و تفکر سنتی دارند که در این کشور بیش از هزاران
مدارس ( مکاتب ) دینی با مدیریت افرادی که در چند جملهی پیش ذکر کردم فعال است و به
آمار افزایش اینگونه مکانها روز به روز افزوده میشود. مثلا در سال ۱۹۷۱ در حدود
۲۰۰ مدرسه
( مکتب ) در پاکستان وجود داشت. اما در سال ۱۹۷۸ این
مدارس ( مکاتب ) به ۸
هزارمدارس رسمی و در حدود ۲۰ هزار مدارس غیر رسمی رسید. شما حالا خود قضاوت کنید که
طی گذر این سالها چه مقدار مدارس دینی دیگر ایجاد شده باشد. این مدارس اغلب کودکان
را جذب خود میکند و آنها را شستشوی مغزی می دهد و آنها را برای حملات انتحاری و
تروریستی با وعدهی رسیدن به بهشت آماده میکند.
البته دولت پاکستان و همچنین استخبارات این کشور نقش مهمی را برای پرورش چنین افرادی
ایفا میکنند. طالبان آن قدر در پاکستان صلاحیت دارد که در برخی از ایالات این کشور
گروه وحشی طالبان حمایت خود را از گروه وحشیتر از خود "داعش" اعلام کردند.
فیلمی از برخی اعضای ارشد طالبان پاکستان منتشر شد که در آن، اتحاد و همبستگی طالبان
به داعش را اعلام داشتهاند..
این فیلم که از صفحه توییتر منتسب
به گروه تروریستی داعش نشر شده، سخنگوی اسبق گروه تحریک طالبان پاکستانی "شاهد
الله شاهد" به همراه دهها نفر دیگر از شبه نظامیان گروه طالبان را نشان میدهد
که وحدت گروه طالبان پاکستانی به داعش را اعلام میکنند. پس از گذشت ۲ ماه
از نشر این ویدیو در ماه میزان ( مهر) نیز با انتشار یک پیام صوتی،اعلام کرده: من با
"ابوبکر البغدادی" (رهبر گروه تروریستی داعش) اعلام همبستگی میکنم و از
این پس از همه دستوارت وی پیروی خواهم کرد. این خود خبری بسیار تکاندهنده در سطح منطقه
بود با این حال دولت پاکستان این خبر را تکذیب کرد.
نگاهی کوتاه میاندازیم به ابعاد
مختلف و دلایل رشد گروه تروریستی طالبان.
پس
از روی کار آمدن دولت جدید افغانستان، کشور پاکستان انتظار داشت سربازان ملی افغان
را تعلیم دهد اما زمانی که دید چنین فرصتی برایش مساعد نمیشود شروع به تغذیهی گروه
طالبان کرد. از سوی دیگر هم دولت هندوستان دست دوستی به سوی افغانستان دراز کرد که
این خود باعث مضطرب شدن کشور پاکستان و کینهی که از هند به دل داشت شد. از سوی دیگر
افغانستان که از نظر جغرافیایی و استراتژیکی به ۴ راه
میان کشورهای ابرقدرت معروف است از نظر اقتصادی با پذیرفتن کمکها و همکاریهای مالی
کشور چین و همچنین هم سرحد بودن با این کشور و کشورهای شوروی سابق خار چشمی برای پاکستان
شده است. برای همین تا جایی که امکان داشت این گروه وحشی را در خود برای رسیدن به اهداف
سیاسی خود پروراند اما غافل از اینکه روزی همین گروه جان صدها کودک بیگناه را در شهر
پیشاور مرکز ایالات خیبر پختونخواه که یکی از محرومترین مناطق این کشور است میگیرد.
در این منطقه مردم از سطح سواد و اقتصاد پایینی برخوردارند و این منطقه که با افغانستان
هم مرز است. قبل از یک صد سال پیش این خط مرزی در زمان حکمرانی امیر عبدالرحمان خان
در افغانستان، طی معاهدهای با هند تحت استعمار بریتانیا تعیین شد. اما بعد از به وجود
آمدن کشور پاکستان، حکومت وقت افغانستان، این خط را به رسمیت نشناخت و هنوز بین ۲ کشور
افغانستان و پاکستان بر سر مسایل مرزی (خط دیورند) اختلافاتی وجود دارد که گاهی باعث
بروز مشکلات جدی بین این ۲
کشور گردیدهاست. روز سه شنبه ۲۵ ماه
قوس ( آذر ) حوالی ساعت ۱۰
ظهر ۷
تن از این تروریستان با لباس نظامی بر تن با شلیک گلوله به
یک مکتب ( مدرسه ) نظامی حمله کرده و جان دست کم ۱۳۱ نفر
را که کودکان زیر ۱۸ سال
بودند را گرفتند همچنین تعدادی از معلمین نیز جان خود را از دست دادند. گزارشها میرساند
در این حادثه بیش از ۱۲۰
کودک بیگناه دیگر مجروح شدند. زمانی که این گروه وحشی به این
مکتب ( مدرسه ) حمله کرد بیش از ۵۰۰
کودک مشغول درس خواندن بودند.
کودکانی
که با هزاران آرزو و امید برای ساختن آیندهیی روشن برای خود و کشور خود برای درس خواندن
رفته بودند. باز هم مردم بیچاره قربانی سیاستهای نادرست دولتها میشوند. این بار
هم کودکان قربانی این حادثه شدند. زمانی که تصاویر ویدیوی اجساد کودکان در شبکههای
اجتماعی منتشر شد هیچ دلی طاقت دیدن آن همه جنازهی کفن شدهی کودکان را نداشت. آخر
گناه کودکان چیست که اینگونه قربانی بازیهای کثیف و شوم سیاستمداران و دولتمردان شوند.
زمانی که اخبار این حادثه را از طریق تلویزیون دنبال میکردم تعداد زیادی از والدین
با حالتی مضطرب دنبال کودک خود میگشتند و امیدوار بودند کودکشان از این حادثه جان
سالم بدر برده باشد. تعداد زیادی از پدران و مادران بر سر جنازههای کودک خود گریه و ناله میکردند. در این حادثه دولت پاکستان
و مهاجمین ۹ ساعت
با هم جنگیدند. تا جاییکه دیده میشود در کل میتوان گفت در حقیقت این حادثه یک جنگ
استخباراتی و یا جنگ نرم است که توسط خود کشور پاکستان طرح و روی دست گرفته شد. پاکستان
به منظور اینکه بتواند منافع خود را در کشورها منطقه تامین نماید و دولتهای کشورهای
منطقه تحت اثر مستقیم پاکستان قرار گیرند.
در
این ۲ دهه
اخیر بیشتر توسط طرحهای "ای اس ای "تمرکز نموده و این سازمان را خیلیها
دست آزاد داده است، من به چند موضوع می خواهم به صورت خلاصه اشاره کنم در این حمله
نه تنها استخبارات کشور پاکستان بلکه دست استخبارات کشورهای بیرونی که از سیاست های
پاکستان در چندین دهه متضرر شدهاند دخیل است. بارها دولت افغانستان به پاکستان که
هم نیروهای نظامی این کشور به مناطق شرقی افغانستان موشک پرتاب میکند و در جنوب افغانستان
طالبان مسلح را برای بهم ریختن امنیت افغانستان گروه طالبان را اعزام می کند خواست
تا برای مبارزه با تروریزم دست دوستی به سویشان دراز کند اما پاکستان بارها این حرف
را پشت گوش انداخت تا اینکه خود پاکستان شاهد چنین حادثهیی بود. پس از این حادثه هیاتی
از این کشور به افغانستان سفر کرد تا راجع به
پروژهی مبارزه با تروریزم همکاریهای لازم را داشته باشند.دوم اینکه پاکستان
خود حامی اصلی دهشت افگنی و طالبان در این چند دهه اخیر بوده است و حالا همین حامیان
یکبار دیگر بخاطر اینکه بتوانند منافع خود را در داخل خاک پاکستان به دست بیاورند به
گونهیی و با طرح چنین عملیاتهایی دولت پاکستان را تحت فشار خود قرار میدهند و این
در حقیقت زور آزمایی آنها است. سوم اینکه یک عده افراد بومی و سنتی و قبیلهگرای
پاکستان که در وزیرستان زندگی میکنند توسط طیارههای بی پیلوت امریکا چندین مرتبه
مورد حملات قرار گرفتند و این تروریستان برای کشور پاکستان این ادعاها را ناشی تخطی
و تجاوز بالای خاک پاکستان میدانستند. باز هم مردم بیگناه گوشت دم توپ سیاستمداران
هستند.
سحر
صامت / نشریه رهایی زن-شماره ٣١
استفاده از این مطلب با ذکر منبع مجاز است.
آدرس نشریه:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر