پس از انقلاب در سال ۱۳۵۷، به پیشنهاد
خمینی هندی زاده همهپرسی حکومت جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و طبق نتایج اعلامی ۹۸٫۲ واجدان شرکت در همهپرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری
اسلامی موافقت کردند. در روز ۱۲ فروردین نتایج اعلام شد و این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند.
ازاین رو، همه چیز تابع علاقه و سلیقه رهبر
و ولایت فقیه، آخوندها شروع شد ودر ادامه بقیهٔ غارتگران به این جمع اضافه شدن که ازآن
جمله شورای مصلحت و سردارها پاسدار و غیره که اینها خود را صاحب جان، مال و ناموس مردم
می دانند و کشور را به میل شخصی خود اداره می کنند. معمولاً مهم ترین هدف این ارازل
و اوباش نالایق، حفظ حکومت و رفاه و آسایش بیشتر خویش هست. ازاین رو، دردهای اساسی
مردم به فراموشی سپرده اند و فقر، فساد و تبعیض، جنایت ، غارت ،اعدام وتجاوز..و...وغیر
همه جا را فرا گرفته است.
پس انقلاب و تأسیس نظام اسلامی، مردم ایران
برای نخستین بار در روز ۲۴ اسفند سال ۱۳۵۸ در انتخابات مجلس شورای اسلامی حضور یافتند تا در فضایی کاملاًازقبل برنامه
ریزی شده ، نمایندگان را تعیین کنند و نخستین
مجلس پس از انقلاب را برای نابودی ایران تشکیل دادند.
انتخابات در کشور ما تنها امری سیاسی نیست،
بلکه جنبه تبلیغاتی دارد.
اساساً در یک جامعه امثال ایران ، که حکومت با فریب
همه چیز به دین و ایمان، ارتباط میدهند و رنگ و بوی الهی چاشنی آن میکنندبرای حفظ حکومت
خویش.و به همین سبب هرگونه کار و فعالیت یا هر نوع خدمت رسانی و مشارکت اجتماعی می
تواند نوعی خیانت به ایران و ایرانی شمرده
شودو باید خواستار رأی نه به حکومت شد
کدام فرد یا کدام فهرست از بقیه افراد یا
فهرست ها بهتر است؟ بی شک، این پرسش آسانی است که پاسخ گفتن به آن چندان سخت نیست.
بنظر من کارنامهٔ ۳۷ سالهٔ جمهوری اسلامی رو مرور کنیدکه بخش بسیار ناچیزی از اون رو ذکر میکنم
خیانت شامل غارت وفروش میراث فرهنگی و تاریخی
،تحریف تاریخ، تارج نفت و گازملی، قتل و ترور روشنفکران، فرارمغزها، میلینونها ایرانیهٔ
پناهنده ، جنگ ، تخریب ایران، اعتیاد و موادمخدر،تجاوز،فحشاء سرکوب و غیره اما در عوض
حکومت جمهوری اسلامی خدماتش به خارج از ایران بوده شامل بازسازیی لبنان ،
کمک به سوریه ، ترکیه ،سومالی،نیجریه ،شلی
،پرو کمک به آموزش آخوند از جوانان خارجی، سفرهای مجانی
برای همهٔ مفتخوران مسلمون خارجی ، پول
جهاز ازدواج و غیره
.
اکنون نوبت آن رسیده که در این انتصابات
نمایشی شرکت نکنیم و حداقل کاری هست که یک ایرانی آگاه انجام بده و جواب دیکاتور باید
به روش خودش داد وباآگاهی رساندن ملت رو آگاه کرد.
ملت ایران با رأی آری دادن درسال۵۸ خورشیدی در اصل به نابودی ایران آری گفتن.
تجربهٔ های تلخ را نباید تکرار کردبا تحریم
کردن این انتصابات تیرخلاصی می زنیم به دیکتاتور تک حزبی اسلامی.
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و سوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر