گزارش وضعیت حقوق بشر و زندانیان در ایران
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره 74
مرضیه آدمی فعال حقوق بشر و مدافع حقوق زنان در سوئد
با درودی دیگر به همنوعان عزیز، اینروزها کمتر کسی را سراغ داریم که از اوضاع دردناک همنوعانمان حبر نداشته باشد و یا بتواند بی تفاوت از کنار درد و رنجی که رژیم جنایتکار و دیکتاتوری آخوندی در این 40 ساله بر سرشان آورده و میآورد ،بگذرد.
ولی متاسفانه در خارج کشور میبینیم زنان و دخترانی را که با توجه به دیدن و شنیدن اخبار دستگیریها و ضرب و شتم آنها و دادن احکام طولانی مدت و آگاهی از اینکه در زندانهای دژخیمان جمهوری اسلامی چه بلاهای غیرانسانی و غیرقانونی سرشان میآورند و اسفناکتر اینکه مدتی است که روشی بدتر از قبل را در پیش گرفته اند تا بتوانند آنها را بیشتر از پیش تحت فشار برای تسلیم شدنشان به توبه کردن و یا اعتراف به گناه نکرده ،بنمایند و آنها را به زندان فشافویه که همان زندان بزرگ تهران است انتقال داده تا توسط زندانیان قاتل و قاچاقچی ضرب و شتم و یا کشته شوند که نمونه اش را ماه پیش دیدیم.
و اینبار در مورد دختر عزیز همنوعمان ساناز الهیاری که شرایط ش وخیم گزارش شده و بر خود لازم دیدم که با شما همنوعان عزیزم مطرح نموده تا صدای مظلومیت او و دیگر زنان و دختران در بند این جنایتکاران را به گوش مجامع حقوق بشری و جهانیان برسانیم
وضعیت نگرانکننده سلامتی ساناز الهیاری در زندان و بیتوجهی دادستان تهران و نمایندگان مجلس در برابر درخواستهای خانواده
یک منبع آگاه به وضعیت ساناز الهیاری، یکی از اعضای نشریه گام که در زندان اوین در بازداشت به سر میبرد به کمپین حقوق بشر در ایران گفت او به شدت بیمار است و علیرغم درخواستهای خانواده برای انتقال او به بیمارستان برای معاینات تخصصیتر تاکنون با این درخواستها مخالفت شده است. به گفته این فرد مطلع، روز دوشنبه ۲۰ خرداد، خانواده این زندانی به مجلس شورای اسلامی رفته تا از نمایندگان درخواست کمک کنند «اما حتی حاضر نشدند نامه خانوادهاش را تحویل بگیرند.»
به گفته این منبع، دادستان تهران با این استدلال که «بیماریش چیز مهمی نیست و نیاز به پیگیری ندارد.» نه تنها از انتقال او به بیمارستان برای انجام آزمایش مخالفت کردهاند بلکه حتی برخلاف قانون با آزادی او با قرار وثیقه تا زمان صدور حکم نهایی مخالفت کردهاند. همچنین این منبع گفت خانواده او و بقیه اعضای نشریه گام تهدید به سکوت و عدم اطلاعرسانی به رسانهها شدهاند.
این منبع آگاه در توضیح بیماری ساناز الهیاری به کمپین گفت: «شرایط ساناز نگرانکننده است. او مدتی است که دچار ضعف و لرزش شدید در اندامش است و از درد معده در رنج است. حدود ۱۰ کیلو وزن کم کرده. خانوادهاش هر چهارشنبه با او ملاقات کابینی دارند و کاهش وزن او را میبینند.»
این منبع با اشاره به اینکه او از سوی پزشک بهداری زندان مورد معاینه قرار گرفته است، گفت: «پزشک زندان به او گفته دچار ضعف جسمی شده و داروهای تقویتی برایش تجویز کرد. خانواده هم داروها را تهیه کردند اما دو هفته پس از مصرف داروهای مکمل و تقویتی نه تنها وضعیتش بهتر نشده بلکه ضعف و لرزش بدنش هم شدیدتر شده است. حتی زندان برای یک آزمایش ساده هم اقدام نکرده است.»
به گفته این منبع، دفتر دادستانی تهران در مقابل درخواست خانواده ساناز الهیاری برای انتقالش به بیمارستان و انجام آزمایشهای تخصصی گفته است: «گفتند که بیماریش چیز مهمی نیست و نیاز به پیگیری ندارد. خانوادهاش که امروز از مسوولان زندان و دادستانی ناامید شده بودند به مجلس رفتند تا نامهای را تحویل نمایندگان مجلس بدهند و خواستار پیگیری وضعیت فرزندشان شوند اما حتی نامه آنها را تحویل نگرفتهاند.»
ساناز الهیاری حتی وکیل نیز ندارد. به گفته این منبع آگاه، او و بقیه متهمان این پرونده از امکان داشتن وکیل دادگستری به انتخاب خود محروم بودهاند و شعبه بازپرسی در همان ابتدا به آنها گفته فقط میتوانند وکیل از لیست وکلای تایید شده قوه قضاییه انتخاب کنند که آنها نپذیرفتهاند.
ساناز الهیاری به همراه همسرش امیرحسین محمدی فرد، امیر امیرقلی و عسل محمدی که چهار عضو نشریه اینترنتی «گام» هستند همگی پس از جریان اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه در تاریخهای متعدد بازداشت شدند. نشریه گام به طور تخصصی اخبار کارگران را پوشش میداد که در حال حاضر فقط کانال تلگرامی آن فعال است. در حال حاضر سه عضو این نشریه در بازداشت به سر میبرند و عسل محمدی پس از یک ماه بازداشت با قرار وثیقه آزاد شد.
ساناز الهیاری و امیرحسین محمدی فرد در تاریخ ۱۹ دی ماه در منزلشان بازداشت شدند و از آن زمان تاکنون در زندان اوین به سر میبرند. همگی آنها در تاریخهای ۲۲ تا ۲۸ اردیبهشت ۹۸ به شعبه هفتم بازپرسی زندان اوین برای اخذ آخرین دفاعیات فراخوانده شدند و پرونده آنها به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی فرستاده شده است. هنوز زمان دادگاه آنها مشخص نیست.
همگی آنها متهم به «ارتباط با گروهها و احزاب معاند»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و »تشکل گروه به قصد بر هم زدن امنیت ملی» هستند. پیش از این در بازجوییهای به این افراد گفته شده بود آنها با گروه کمونیستی کارگری در ارتباط هستند. علاوه بر آنها، سپیده قلیان، فعال کارگری، اسماعیل بخشی، نماینده کارگران نیشکر هفتتپه و علی نجاتی، کارگر بازنشسته و فعال کارگری از اعضای دیگر این پرونده هستند.
ساناز الهیاری، متولد ۱۳۶۶، فارغ التحصیل رشته اقتصاد پیش از این یک بار دیگر در اسفند ۱۳۸۷ به دلیل عضویت در گروه دانشجویان آزادی خواه و برابر طلب (داب) بازداشت شد و به مدت ۱۷ روز در زندان اوین بود. او بعدتر در دادگاه انقلاب به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به پنج سال حبس تعلیقی محکوم شد.
مادر ساناز الهیاری زندانی عقیدتی در اعتصاب غذا: «دخترم بیگناه است، آزادش کنید»
مادر ساناز الهیاری ، فعال کارگری که از تاریخ ۱۳ تیرماه در اعتراض به ادامه بازداشت موقت به همراه همسرش در زندان اوین دست به اعتصاب غذا (خشک) زده است به کمپین حقوق بشر در ایران گفت دخترش پس از شش روز اعتصاب غذا وضعیت جسمی مناسبی ندارد و روز دوشنبه ۱۷ تیرماه به دلیل «افت شدید فشار خون و لرزش بدن» به بهداری زندان منتقل شده است. گل خانم نوروزی همچنین گفت دخترش پس از دو روز اجازه نداشتن برای تماس با خانواده، صبح ۱۸ تیرماه برای دقایقی توانسته با او صحبت کند: «گفت حالم خوب است اما من میدانم دروغ میگوید. فقط گفت به بقیه بگویم که من حاضر نشدم دیروز در بهداری بهم سرم وصل شود چون باید آزاد شوم.»
به دستور علی چهار محالی، رییس زندان اوین ساناز الهیاری از تماس با همسرش امیرحسین محمدیفر در زندان اوین و تماس با خانوادهاش در روز ۱۷ تیرماه محروم شد. رییس زندان این دستور را برای تنبیه و وادار کردن او برای شکستن اعتصاب غذا داد اما صبح روز بعد به گفته مادر ساناز الهیاری اجازه تماس با مادرش برای چند دقیقه داده شده است.
مادر ساناز الهیاری با اظهار اینکه بارها به دادگاه انقلاب و دفتر دادستانی تهران رفته و خواستار آزادی فرزندشان با قرار وثیقه شدهاند گفت: «من همه جا رفتم اما هیچ جوابی به ما نمیدهند. قبل از عید به دادستانی رفتم، چه کنم، ترک زبانم و فارسی ام خوب نیست. گریه کردم، التماس کردم بهشان، گفتم من یک دختر دارم، تو را به خدا آزادش کنید. گفتند باشد ولی آزاد نشد. با وجود اینکه بازجوییهایش تمام شده اما با آزادی او و همسرش موافقت نمیشود. سه بار در این مدت گفتند باشد او را آزاد میکنیم اما آزادش نکردند. نه تنها بیگناه خودشان در زندان ماندهاند بلکه وضعیت زندگی و خانهشان هم بلاتکلیف مانده، آنها مستاجر بودند من که نمیدانم چه بر سر شغل و خانه و اسباب وسایلشان آمده است.»
گل خانم نوروزی که در همدان زندگی میکند و برای ملاقات کابینی با دخترش هر هفته مجبور به آمدن به تهران است به کمپین گفت: «با این وضعیت هر هفته با پدرش برای ملاقات او از همدان به تهران میآییم. خدا میداند چقدر سخت است. حالا یکشنبه به تهران میروم تا ببینم دخترم پس از این همه مدت اعتصاب در چه وضعیتی است. نمیدانم دوباره به دادگاه انقلاب بروم، به مجلس بروم.. نمیدانم
خانم نورزوی میگوید او خواستار آزادی دخترش و همسرش است: «چرا باید یک دختر جوان این همه مدت در زندان باشد مگر چه کرده است. من آزادی او را میخواهم. دیگر طاقت ندارم. شش ماه است دارم گریه میکنم
گل خانم نوروزی به کمپین گفت: «من دیروز از دخترم بیخبر بودم. اما اجازه دادند صبح امروز (۱۸ تیرماه) ساناز با من تماس بگیرد: «ساناز من را میشناسد که چقدر نگرانش هستم. من چهار پسر دارم و یک دختر. همین یک دختر را از دنیا دارم و در تهران هم زندگی نمیکنم که سریع به زندان یا دفتر دادستانی بروم. در همدان دور از تهران زندگی میکنم. شوهرم هم دو هفته پیش، پس از ملاقات با ساناز در مقابل درب زندان اوین تصادف کرد و از آن روز حالش خوش نیست. از وقتی شنیدم ساناز در اعتصاب غذاست دیوانه شدم. از دیروز تا حالا همش گریه میکنم که دخترم چی شد. ساناز امروز صبح به آنها گفته مادرم نگرانم است، بگذارید من یک دقیقه زنگ بزنم. زنگ زد، گفت من خوبم اما صدایش ضعیف بود. میدانم او میگوید خوب است که من نگران نشوم. فقط گفت ، دیروز اجازه نداده در بهداری به او سرم وصل شود. گفت من کاری نکردم که این همه مدت در زندان بمانم چرا باید اعتصابم را بشکنم. ساناز قبلا هم حالش در زندان خوب نبود ما خواستیم تا او را به دکتر ببرند اما نمیدانم چرا دخترم را نبردند
عضو دیگر نشریه گام که اخبار کارگری را بیشتر پوشش میدهد، به نام امیر امیرقلی و عسل محمدی پس از اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه بازداشت شدند. خانم محمدی یک ماه پس از بازداشت با قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی آزاد شد اما امیر امیرقلی به همراه ساناز الهیاری و امیرحسین محمدیفر همچنان در زندان هستند.
جولای 2019
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر