ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره هفتاد و چهار
رهام یگانه
امیرحسین و ساناز از دوازده سال پیش سرکوب داب تا سرکوب گام را تجربه کردند. در تجربه داب کنار دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و در تجربه گام کنار کارگران هفتتپه و فولاد...
دستگیری، زندان و تجربه موج سرکوب نیروهای چپگرا برای این رفقا پدیدهی تازهای نیست.
حتی مسئله سمپاشی و کارامنیتی یکسری نخاله در فضای سرکوب علیه این عزیزان هم مسئله تکراری بوده است!
حدود سه سال است که از اولین دیدارم با این دو رفیق میگذرد. امیرحسین یک آدم پرشور و ساناز یک زن آرام. از همان موقع با نشریه گام آشنا شدم و برای شماره ششم نشریه مطلبی فرستادم که تا شماره سیزدم گام حدود شش مطلب دیگر فرستادم و یک یادداشت هم وسط خیزشدیماه برای گام ارسال کردم. به هر صورت این بخش از تاریخ برای من با تمام نقاط ضعفی که گام داشت، مایه افتخار است. برعکس چیزی که سرکوبگران قصد دارند نشان بدهند که ارتباط با گام جرم است! انتشار نشریه سیاسی و کارگری جرم است. ارتباط با کارگر جرم است. کلاً هر فعالیتی که به نفعِ طبقهکارگر باشد جرم است.
با امیرحسین هم خندههای زیادی کردیم و هم دعواهای زیادی! اما بعد از دستگیری آنان، به وضوح میشد دید که بسیاری از دوستان سابق و دشمنان قصد سؤاستفاده از اختلافات بین ما را داشتند. در این مدت سعی کردم به صف مقابل نشان دهم که هرچقدر اختلاف شخصی و دعوا وجود داشته باشد، این مانعی برای حفظ اتحاد یک جنبش مشخص نمیشود. همانطور که در تجمعات، نیروهای امنیتی اول صف متحد را نصف میکنند و شکاف میاندازند و بعد راحتتر دستگیری را شروع میکنند، ایتجا هم مطمئناً دستگاه امنیتی از شکافهای بین ما نهایت استفاده را میکند.
به هر صورت این روزها، برای همهی ما (نه فقط دستگیرشدگان)، روزهای سرنوشتسازی است. اگر بتوانیم عملاً صدای بازداشتیهای روز جهانی کارگر، بازداشتیهای هفتتپه و دیگر فعالان ترقیخواه را هرچه اجتماعیتر و گستردهتر به گوش همگان برسانیم، قطعاً قدم بزرگی برای تداوم راهمان برداشتهایم. یکی از مهمترین اولویتهای کارما این روزها باید خنثی کردن فضای ارعاب و جلوگیری از پروندهسازی امنیتی علیه کارگران و متحدین طبقهکارگر باید باشد. در این راستا از هرگونه جداسازی از قدرت حمایتیمان از بازداشتیهای روز جهانی کارگر، بازداشتیهای هفتتپه و کارگران فولاد اهواز که هنوز پروندههایشان باز است باید جلوگیری کنیم.
امروز نهمین روز از اعتصاب غذای امیرحسین و ساناز است. از هر امکان و ابزاری که داریم باید برای تضمین پیشروی راهی که کارگران فولاد اهواز و هفتتپه باز کردند استفاده کنیم.
به امید پیروزی راهمان.
رهام یگانه
امیرحسین و ساناز از دوازده سال پیش سرکوب داب تا سرکوب گام را تجربه کردند. در تجربه داب کنار دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و در تجربه گام کنار کارگران هفتتپه و فولاد...
دستگیری، زندان و تجربه موج سرکوب نیروهای چپگرا برای این رفقا پدیدهی تازهای نیست.
حتی مسئله سمپاشی و کارامنیتی یکسری نخاله در فضای سرکوب علیه این عزیزان هم مسئله تکراری بوده است!
حدود سه سال است که از اولین دیدارم با این دو رفیق میگذرد. امیرحسین یک آدم پرشور و ساناز یک زن آرام. از همان موقع با نشریه گام آشنا شدم و برای شماره ششم نشریه مطلبی فرستادم که تا شماره سیزدم گام حدود شش مطلب دیگر فرستادم و یک یادداشت هم وسط خیزشدیماه برای گام ارسال کردم. به هر صورت این بخش از تاریخ برای من با تمام نقاط ضعفی که گام داشت، مایه افتخار است. برعکس چیزی که سرکوبگران قصد دارند نشان بدهند که ارتباط با گام جرم است! انتشار نشریه سیاسی و کارگری جرم است. ارتباط با کارگر جرم است. کلاً هر فعالیتی که به نفعِ طبقهکارگر باشد جرم است.
با امیرحسین هم خندههای زیادی کردیم و هم دعواهای زیادی! اما بعد از دستگیری آنان، به وضوح میشد دید که بسیاری از دوستان سابق و دشمنان قصد سؤاستفاده از اختلافات بین ما را داشتند. در این مدت سعی کردم به صف مقابل نشان دهم که هرچقدر اختلاف شخصی و دعوا وجود داشته باشد، این مانعی برای حفظ اتحاد یک جنبش مشخص نمیشود. همانطور که در تجمعات، نیروهای امنیتی اول صف متحد را نصف میکنند و شکاف میاندازند و بعد راحتتر دستگیری را شروع میکنند، ایتجا هم مطمئناً دستگاه امنیتی از شکافهای بین ما نهایت استفاده را میکند.
به هر صورت این روزها، برای همهی ما (نه فقط دستگیرشدگان)، روزهای سرنوشتسازی است. اگر بتوانیم عملاً صدای بازداشتیهای روز جهانی کارگر، بازداشتیهای هفتتپه و دیگر فعالان ترقیخواه را هرچه اجتماعیتر و گستردهتر به گوش همگان برسانیم، قطعاً قدم بزرگی برای تداوم راهمان برداشتهایم. یکی از مهمترین اولویتهای کارما این روزها باید خنثی کردن فضای ارعاب و جلوگیری از پروندهسازی امنیتی علیه کارگران و متحدین طبقهکارگر باید باشد. در این راستا از هرگونه جداسازی از قدرت حمایتیمان از بازداشتیهای روز جهانی کارگر، بازداشتیهای هفتتپه و کارگران فولاد اهواز که هنوز پروندههایشان باز است باید جلوگیری کنیم.
امروز نهمین روز از اعتصاب غذای امیرحسین و ساناز است. از هر امکان و ابزاری که داریم باید برای تضمین پیشروی راهی که کارگران فولاد اهواز و هفتتپه باز کردند استفاده کنیم.
به امید پیروزی راهمان.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر