هرز چندگاهی
اخبار دستگیری جوانان نخبه در ایران به
رسانه ها کشیده میشود هر چند همیشه این دستگیریها و آزارها بوده که این انتشار اخبار مدیون رسانه
های اجتماعی و مجازی میباشد .
چندی است دو تن از دانشجویان نخبه دانشگاه شریف به نامهای علی یونسی و امیرحسین مرادی که در المپیادهای جهانی خوش درخشید بودند ، به روشی وحشیانه و غیر انسانی دستگیر و شکنجه شده اند.
کسانی که باید این روزها مشغول آموختن دانش باشند اکنون بازداشتگاههای مخوف حکومت در حال خرد شدن روحی و جسمی می باشند.
جوانان و نخبگان علمی و ورزشی ای که سرمایه واقعی و عظیم هستند یا باید در بازداشتگاههای و زندانها پیدایشان کرد یا اینکه اگر شانس با آنها همراه باشد و از دست موشک های دقیق!!؟ جمهوری اسلامی در هواپیمای مسافربری در حال خروج از کشور جزغاله نشوند و با هزاران اگر و اما و بیم و امید خود را به مملکتی امن برسانند و آنگاه با تحمل شرایط و مشکلات عدیده ای برای اثبات خود وتلاش چند برابری برای موفقعیتی که در کشور خود چه بسا میشد آسانتر به آن اهداف رسید به جان میخرند.
جوانانی اینچنینی که در هر گوشه دنیا دغدغه هایشان علم و تحصیل و به قول بزرگترها جوانی کردن است اما در این نقطه از عالم باید در چند جبهه به معنای واقعی بجنگند جنگی با تمام کمبودها جنگ با خرافات ، خفقان، بی عدالتی و دین اجباری ، سانسور ودر نهایت جنگ با بیشعوری.
در کتاب تاریخ دوران مدرسه ما یک نقل قول از آقا محمدخان قاجار آمده بود: که اگر میخواهید بر مردم حکومت کنید، اول اینکه آنها را فقیر نگهدارید و دیگر اینکه آنها را بیسواد، با نگاهی دقیق میشود دید مثال امروز ایران ماست تفکری پوسیده که سردمداران جمهوری اسلامی امروز با تمام توان آنرا اجرا میکنند.
هزاران علی یونسی ها و امیرحسین مرادی ها در این سرزمین قربانی جهل ، توهم و ایدئولوژی پوسیده شدهاند و می شوند که حاصل آن عقبماندگی همه جانبه این آب و خاک و ایجاد نامیدی ، یاس و نابودی سرمایه های واقعی آن است
حکومتی که برای بقای نامشروع خود از تمام ابزارهای ممکن به علاوه تهدید، تهمت، ترس و ترور استفاده کرده و هر روز مرزهای بی رحمی و قصاوت و نفرت پراکنی را جابجا میکند.
با تمامی این مصیبت ها و ستم ها هنوز هستند کسانی که امید به اصلاح و تغییر رویه نظام دارند، و در مقابل ظلمهای بی پایانش سکوت نموده اند ، که گاها این سکوت ناشی از منفعتهای مقطعی وابستگیهای اعتقادی ... میباشد، آنچه حکومت را در ادامه دادن به این روش کمک میکند ، همراهی و سکوت است ، پس بر همه است حداقل همراهان را رسوا و سکوت را با بلوا بشکنند و تا بستری نا امن برای ادامه اعمال شریرانه ایجاد شود و آگاهی لازم به طیف بی تفاوت داده شود که هرچه زودتر آنرا به پرتگاه سقوط و پایان بی بازگشت سوق داد.
به امید آزادی ایران و فرزندانش از بند جهل و نفرت
چندی است دو تن از دانشجویان نخبه دانشگاه شریف به نامهای علی یونسی و امیرحسین مرادی که در المپیادهای جهانی خوش درخشید بودند ، به روشی وحشیانه و غیر انسانی دستگیر و شکنجه شده اند.
کسانی که باید این روزها مشغول آموختن دانش باشند اکنون بازداشتگاههای مخوف حکومت در حال خرد شدن روحی و جسمی می باشند.
جوانان و نخبگان علمی و ورزشی ای که سرمایه واقعی و عظیم هستند یا باید در بازداشتگاههای و زندانها پیدایشان کرد یا اینکه اگر شانس با آنها همراه باشد و از دست موشک های دقیق!!؟ جمهوری اسلامی در هواپیمای مسافربری در حال خروج از کشور جزغاله نشوند و با هزاران اگر و اما و بیم و امید خود را به مملکتی امن برسانند و آنگاه با تحمل شرایط و مشکلات عدیده ای برای اثبات خود وتلاش چند برابری برای موفقعیتی که در کشور خود چه بسا میشد آسانتر به آن اهداف رسید به جان میخرند.
جوانانی اینچنینی که در هر گوشه دنیا دغدغه هایشان علم و تحصیل و به قول بزرگترها جوانی کردن است اما در این نقطه از عالم باید در چند جبهه به معنای واقعی بجنگند جنگی با تمام کمبودها جنگ با خرافات ، خفقان، بی عدالتی و دین اجباری ، سانسور ودر نهایت جنگ با بیشعوری.
در کتاب تاریخ دوران مدرسه ما یک نقل قول از آقا محمدخان قاجار آمده بود: که اگر میخواهید بر مردم حکومت کنید، اول اینکه آنها را فقیر نگهدارید و دیگر اینکه آنها را بیسواد، با نگاهی دقیق میشود دید مثال امروز ایران ماست تفکری پوسیده که سردمداران جمهوری اسلامی امروز با تمام توان آنرا اجرا میکنند.
هزاران علی یونسی ها و امیرحسین مرادی ها در این سرزمین قربانی جهل ، توهم و ایدئولوژی پوسیده شدهاند و می شوند که حاصل آن عقبماندگی همه جانبه این آب و خاک و ایجاد نامیدی ، یاس و نابودی سرمایه های واقعی آن است
حکومتی که برای بقای نامشروع خود از تمام ابزارهای ممکن به علاوه تهدید، تهمت، ترس و ترور استفاده کرده و هر روز مرزهای بی رحمی و قصاوت و نفرت پراکنی را جابجا میکند.
با تمامی این مصیبت ها و ستم ها هنوز هستند کسانی که امید به اصلاح و تغییر رویه نظام دارند، و در مقابل ظلمهای بی پایانش سکوت نموده اند ، که گاها این سکوت ناشی از منفعتهای مقطعی وابستگیهای اعتقادی ... میباشد، آنچه حکومت را در ادامه دادن به این روش کمک میکند ، همراهی و سکوت است ، پس بر همه است حداقل همراهان را رسوا و سکوت را با بلوا بشکنند و تا بستری نا امن برای ادامه اعمال شریرانه ایجاد شود و آگاهی لازم به طیف بی تفاوت داده شود که هرچه زودتر آنرا به پرتگاه سقوط و پایان بی بازگشت سوق داد.
به امید آزادی ایران و فرزندانش از بند جهل و نفرت
م-ش(هستی.
ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره هشتاد و دو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر