شهلا رضائی
سال هاست که زنان بنام قتل های ناموسی در شهرهای مختلف ایران به قتل می رسند. دست
زدن به این جنایت نیازی به دلایل زیادی نیست. تنها یک سوء ظن کافی است تا مردان خانواده به نام غیرت و مردانگی !!
دست به جنایت هولناکی بزنند. این دلایل بسیار ساده اند: در خواست طلاق از سوی زن مجوزی می شود تا پدر یا شوهر را به بی ناموسی تهدید کند. عاشق شدن، غیرت برادری را جریحه دار می کند. تنها سوء ظن به یک رابطه، غیرت مردان را جریحه دار و آنها را به کشتن دخترو یا زن خاطی ترغیب می کند. همه اینها نشأت گرفته از ناموس و غیرت است. ناموس یعنی مالکیت خصوصی تام مردان و صاحبان قدرت بر جسم و جان زن، ناموس یعنی مردانی که زنان را تنها به چشم یک الت جنسی نگاه می کنند. تا زمانی که دختر ازدواج نکرده در تسخیر مردان خانواده و فامیل و حتی پسر همسایه است وقتی ازدواج می کنند این شی جنسی به شوهر سپرده می شود. بسیار شنیده ایم که پدر در هنگام عروسی دختر، به قول خودشان دعای خیرشان این است که دخترم را به تو سپردم از این بعد او ناموس توست و از ناموست خوب محافظت کن.!
در فرهنگ اسلامی ازادی زن و حضورش در جامعه باعث فساد وهوسرانی است و باعث به خطر افتادن ناموس و اعتبار مرد در جامعه می شود و ارزش های اجتماعی بر اساس انقیاد زنان و حفظ ناموس مردان شکل می گیرد. در جوامع مذهبی و اسلامی، وظیفه ی مرد حفظ ناموس و کنترل زنان است و تمامیلات ، احساسات و خواسته ها ی جنسی زنان در تناقض با مصالح جامعه است. مجازات رابطه ی عاشقانه زن بدون اجازه مردان زندگی ش , یعنی سنگسار، یعنی باید به بدترین شکل ممکن مجازات شود و بسیاری از زنان هر ساله قربانی این ذهن های مریض و بیمار می شوند. ، خانه و خانواده ای که در بوق و کرنا می کنند , یکی از امن ترین مکان هاست. برای بسیاری از زنان شکنجه گاه یا سلاخ خانه ایست که شدیدترین وحشی گری ها، خشونت ها و آزار جنسی و جسمی را به کودکان و زنان وارد می کند و
ما شاهد آمار بالای خشونت در خانه هستیم که به یکی از ناامن ترین مکان ها برای زنان و کودکان تبدیل گردیده است .
جامعه و سیستم ی که هر روز از تلویزیون و مراکز خرافات مساجد و ... هر روز به مردان می آموزد و گوشزد می کند که مراقب ناموس تان باشید تا مبادا دست از پا خطا کنند و اگر خطا کنند شما بعنوان پدر و برادر و شوهر حق کشتن آنها را دارید. شما حق دارید که با دختران 9 ساله ازدواج کنید . انسان هایی پدوفیل و بیماری را پرورش می دهد تا پدری که می توانست همدم دخترش باشد تا رومینای 13 ساله را که در اوج هیجان و انرژی ست و می خواهد مورد توجه قرار گیرد. مادر را وادار می کند تا دخترش را موقع استفاده از تلفن همراه ش کنترل کند، بجای آموزش زندگی، عشق ورزیدن، چگونگی برآورد نیازهای جنسی اش و تخلیه ی انرژی به مادر پیشنهاد می دهد تا به دخترش بیاموزد چگونه خودکشی کند و برایش مرگ موش می خرد که نشأت گرفته از یک ذهن بشدت بیمار و کثافتی ست که دست پرورده ی جامعه و سیستم بیماری ست که چنین قاتلانی را در خود پرورش می دهد. پدری که با داس گردن دخترش را می زند بدلیل اینکه احساس کرده دیگر از اختیارش دارد خارج می شود. فاجعه ی که ابعاد کثافاتش بسیار عمیق تر از واقعیت است.
رومینای که با تمام هیجانات و شیطنت های بچه گانه اش از سر استیصال و برای فرار از زندان پدری، به مردی که هفده
سال از خودش بزرگتر است پناه می برد. رومینا نه تنها قربانی قتل های ناموسی بلکه قربانی، کنترل شدید، خشونت خانگی وخشونت جنسی شد.
و متاسفانه این آمار کم نیست، در بسیاری از شهرهای جنوب کشور پیش از آنکه مردان خانواده اقدام به قتل دختر کنند. رضایت نامه ای محضری به امضای پدر که مالک دختر است تنظیم می کنند و شاکی وجود ندارد تا قاتل، محاکمه شود. و اگر پدر خود مرتکب قتل شود بنا به نظر قاضی پرونده تنها بدلیل اخلال در نظم عمومی بین 6 تا 2 سال زندانی می شود.
متاسفانه بعضا مادران هم (گاهی همدست قاتل می شوند)در این زمینه نقش دارند. مادرانی که خود متاثر از تفکرات پوسیده فرهنگ مرد سالارانه هستند و گاهی از ترس تهدید مردان خانواده در این قتل سهیم می شوند. شرایط زندگی آنان از طریق افکار مردسالارانه به آنان تحمیل می گردد زیرا فقط این مرد است که حق انتخاب دارد. طبق احکام اسلامی، زن نباید بدون اجازه مرد از خانه خارج شود. باید خود را در هر زمان که مرد اراده کرد به نیازهای جنسی اش پاسخ دهد وگرنه زنی که تن به تمکین از مرد نمی کند می تواند مورد توبیخ، محرومیت از امکانات زندگی و ...شوند. بنابراین مردان در حکومت های اسلامی آموزش داده می شوند که همه چیز را در کنترل خود در آورند. مردان به بهانه شرف و غیرت کلیه حقوق فردی و انسانی زنان را تحت کنترل می گیرند و به خصوصی ترین و جزیی ترین ابعاد زندگی زنان تعرض می کنند تا از این طریق به خود اعتبار اجتماعی دهند و از زن تنها موجودی با ماهیت تابع محض بسازند.
هر روز دررسانه ها مردی با چهار زن ترغیب و تشویق می شود، ازدواج یا بهتر بگویم تجاوز جنسی به کودکان و پدوفیل که در همه ی دنیا جرم سنگینی دارد، در حکومت اسلامی ایران از رسانه های رسمی تبلغ می شود.
مارکس می گوید"دین افیون توده هاست"
و دین اسلام، از آنجا که تا کنون دنیا بخاطر وحشی گری ش نتوانسته افسارش را همانند دیگر ادیان بکشد. می تازد، ویران می کند و از انسان های معتقد، مردان و زنانی مطیع و برده می سازد. انسان هایی مسخ شده در خدمت حکومت ها و حفظ قوانین ارتجاعی و قرون وسطایی شان و به استثمار کشیدن زنان توسط نزدیکترین افراد زندگی که مردان زندگی شان هستند.
در سراسر جهان سالانه بیش از 5 هزار زن و دختر
مشمول قتل های ناموسی می شوند و قتل های ناموسی یک فاجعه جهانی تلقی می گردد. گاهی
این زنان به طرز مشکوکی مثل وادار به خودکشی توسط خوردن سم و یا دار زدن، خودسوزی،
خراب شدن دیوار برروی زنان، غرق شدن در رودخانه سربه نیست می شوند و به قتل می
رسند که ثابت کردن آن در سیستم زن ستیزی مثل ایران یا بسیار مشکل است و یا از
اهمیت زیادی برخوردار نیست که به اثبات برسد.
قتل های ناموسی در جوامع عقب مانده از نوع مشروع
و ابزاری است که قاتل بعد از انجام قتل احساس سربلندی می کند و به عنوان قهرمانی
که لکه ننگ را از خانواده برداشته به آغوش خانواده باز می گردد. مجرمین در قتل های
ناموسی در ایران در پناه دو قانون 220 و 630 مجازات اسلامی، بدون نگرانی از مجازات
شدن، اقدام به قتل زنان و دختران خود می
کنند. در ماده 630 قانون مجازات اسلامی
اگر مردی زن خود را در حال معاشقه با کسی ببیند حق کشتن او را دارد. و در ماده 220
همین قانون پدر مالک فرزند است و حق دارد به عنوان مالک فرزندش را به قتل برساند.
بنابر گفته هادی قابل (محقق علوم اسلامی) این
طور نیست که اگر قانونی در قران نیامده است، ما نمی توانیم وارد شریعت کنیم و مستند این دو
قانون یعنی 220 و 630 مجازات روایات هستند. و یا در سوره نور آیات 6 تا 10 و سوره نساء که مبلغ جنایات و توحش و خشونت به زنان است .می توان دلیل عمده و زیر بنایی این
قتل ها را تعصب و مذهبی بودن ( به ویژه مسلمان بودن) آن ها دانست. زیرا فروانی این
قتل ها در جوامع مسلمانان بیشتر از سایر مناطق است. و قاتل و یا قاتلین با اطلاع
از این مفاد قانونی خود را مبری از مجازات می دانند و با خاطری آسوده اقدام به قتل
می کنند.
باید علیه این قوانین قرون وسطایی و ارتجاعی
ایستاد .در هیچ جامعه ی متمدن با قوانین انسانی براساس حدس و گمان و سوء ظن، عشق
ورزیدن و دوست داشتن که از طبیعی ترین وانسانی ترین نیازهای انسانی ست، کسی کشته
نمی شود مگر در جوامعی که دچار پسماندگی است.
اسلام منشاء خشونت، ضد زن، ضد قوانین انسانی و
ضد بشری ست که در حکومتی اسلامی با قوانین ارتجاعی و هم چنین فرهنگ واپس مانده ای
به نام حیثیت، آبرو رشد می کند .
رومینا و رومینا ها تلنگری برای اندیشه ای مدرن
است که می تواند تعاریف تفکرات کهنه پرستی و نظام پوسیده جمهوری اسلامی را به چالش
بکشد. او تلنگری است تا جامعه اعم از زن و
مرد را با چراهایی متعدد روبه رو کند و برای پایان دادن به این توحش و
افسارگسیختگی و ساختن دنیایی بهتر باید از
تونل وحشت جمهوری اسلامی عبور کرد. و خود و جامعه را از این بی حرمتی به شأن انسانی
دست یابیم واز تارهای تنیده و پوسیده
قوانین ارتجاعی شرع و دین خود را رها کنیم و به آن پایان دهیم و به حکومت جهل و خرافه بفهمانیم که زنان و
مردان آزادی خواه امروز دیگر اجازه تعرض و دست درازی به حرمت و شأن زن و پایه ای
ترین حقوق انسان نخواهد داد و در برابر آن سد مقاومی خواهد بست.
ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره هشتاد و دو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر