مریم مرادی
بطور حتم جمهوری اسلامی ، نام رذیل ترین و جنایتکارترین سیستمی است که در تاریخ ایران ثبت خواهد شد تا نسلهای آینده با حکومت ملایان و آخوندها بهتر آشنا شوند و بدانند که در ایران چه موجودات خبیثی سر قدرت بودند و چه جنایتهایی را در حق جان و مال و سرزمین مان روا داشته اند. آنها میدانند که نفس های آخر را می کشند و برای هر لحظه بودن شان جنایت میکنند، جوانان را می کشند و می کشند و می کشند. اما روز پایان فرا رسیده است و دیگر هرگز در تاریخ ایران تکرار نخواهند شد. مرگ جمهوری اسلامی ، روز پایان آخوندها و ملایان و همه دغل کاریهای مذهبی است. مردم و سیاست ها، تنها روشها و ابزار تغییرند. این یک جبر تاریخی است و گریزی از آن نیست.
حکومتهای دیکتاتوری زمانی سقوط میکنند که در افکار عامه مردم شکست خورده و
اعتبارشان از دست رفته باشد. در طول تاریخ ثابت شده است که این نوع حکومتها در
نهایت محکوم به فنا هستند. چون با شعارهای دروغین همواره مردم را فریب میدهند و
درنهایت پاسخی هم برای شکستهای خود ندارند. حتی دشمن سازی هایشان هم جوابگو
نخواهد بود. همیشه یک دشمن فرضی انتخاب میکنند و بنا به شرایط طوری به مردم تلقین
میکنند گویی تمام بدبختیها به خاطر آن دشمن خارجی است در حالیکه خودشان منبع همه
فسادها و جنایتها هستند.
این دقیقا همان تصویری است که حکومت فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی و شخص علی
خامنهای که به مدت چند دهه قدرت را قبضه کرده است اما در نهایت شکست خورده
است. دیکتاتوری جمهوری اسلامی همیشه سعی
داشت تمام بدبختی مردم را که خودشان عامل آن هستند را به عوامل خارجی نسبت دهد اما
واضح است که مردم آگاه ایران دیگر فریب دروغهای رژیم را نمیخورند و زیر بار حرف های
زور نمیروند. حکومتهای دیکتاتوری اصلاح پذیر نیستند. آنها هیچ نوع انتقاد به حکومت خود را نمیپذیرند و حتی در داخل هم به
هم کیشان خود رحم نمیکنند و دست به ترور ، قتل ، کشتار و جنایت میزنند تا یک
حکومت یکپارچه و دیکتاتوری مطلق از خودشان بسازند. چون در زیر سایه همین دیکتاتوری
مطلق میتوانند به فساد، اختلاس و جنایت های غیر انسانی خود ادامه دهند. زمانی که
انتقاد به آنان و عملکردشان مطرح باشد دیگر شرایط برای فساد امکانپذیر نیست و یا
خیلی سخت خواهد شد. همچنان که در اعتراضات انقلاب ژینا (1401 ) مشاهده کردیم، پاسخ
حکومت برای مردم معترض، کشتار ، شکنجه ، خشونت و اعدام بود. چون اساسا حکومتهای دیکتاتوری تغییر
ناپذیرند. سیستم فاسد و جنایتکار اسلامی مدتهاست که سقوط کرده است. حکومت های استبدادی
در فرایند سقوط، مراحل مختلفی را طی میکنند. ابتدا رقابت های سیاسی را محدود میکنند،
سپس با دستکاری در انتخابات، مشارکت سیاسی را بیمعنا میسازند. کنترل جامعه را بوسیله
نیروهای نظامی خود بر عهده میگیرند و
فعالان سیاسی را محدود میکنند. زمانی که گروههایی از مردم به اعتراض میپردازند.
حکومت با تهدید و ارعاب تلاش میکند تا اعتراضات را متوقف کند. در صورت تداوم
اعتراضات، پاسخ حکومت خونریزی، شکنجه، اعدام و زندانهای طولانی مدت خواهد بود.
اگر معترضان استقامت نشان دهند، حکومت به مرحلهی استیصال و فروپاشی خواهد رسید.
اکنون سیستم فاسد و جنایتکار اسلامی با بحران شدید مشروعیت و کارآمدی روبرو است. بحران کارآمدی نه تنها در
فرار مغزها، جمعیت زیر خط فقر، بیکاری و خروج ارز از کشور نمایان میشود، بلکه در
ناتوانی آن در سرکوب معترضان نیز آشکار میگردد. عدم توانایی دستگاههای امنیتی و
نظامی در پایان بخشیدن به اعتراضها، نمایانگر پایههای لرزان قدرت آن است. اگرچه پس از هر تظاهراتی اعلام میکنند
که جنبش پایان یافته است، اما دهها هزار نفر با شعارهای تازه و تاکتیکهای
خلاقانه به عرصهی عمومی میآیند و موثر نبودن سرکوب را فریاد میزنند. علی رغم
تهدیدات بیشمار، سرکوب و نمایشهای قضایی و اعدام ها ، جنبش انقلابی مردم همچنان
زنده و پویاست تا آخرین ضربه را به نظام در حال سقوط وارد کند.
مرگ یک حکومت زمانی است که در میان مردم خود مشروعیت نداشته باشد و به همین
دلیل این حکومت مدتهاست که مرده است و تا چند صباحی که زیاد هم دور نیست در زباله
دان تاریخ دفن خواهد شد. پس از انقلاب ژینا با قتل ها و شکنجه ها و اعدام های
حکومتی برای مردم آزادیخواه و عدالتجو ایران در داخل و خارج از ایران واضح است که
این حکومت فاسد ، کاری جز جنایت و قتل و کشتار نمیداند پس باید با تمام عوامل و آمرانش
برود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر