ستون آزاد
نیمرخ
«سلامتی من، حق من»، شعاری است که امسال در ۲۸می، برای روز جهانی بهداشت قاعدگی (پریود) در نظر گرفته شده و در این
روز کشورهای جهان برای آگاهیدهی، شکستن تابوی قاعدگی و شکل گرفتن گفتمان در بین
زنان و اجتماع تلاش میکنند و در راستای کمک و آگاهیدهی آن قدم بر میدارند.
پریود یا عادت ماهانه یک روند بیولوژیکی در بدن زنان است که هر ماه
اتفاق میافتد، زمانی که بدن زنان شروع به تولید تخمک میکند، تخمدانها تخمکهای
بالغ را از خود رها کرده و این تخمکها آماده زایایی میشود. زمانی که زایایی بهوقوع
نپیوندد، ترشحاتی که ترکیبی از خون کامل و پاک شریانی و بافت دیوارۀ رحم است از
بدن خارج میشود، در نتیجه خونریزی یا قاعدگی اتفاق میافتد. هر زن بهطور متوسط ۴۵۰ ـ ۵۰۰ دورۀ قاعدگی را در طول زندگی خود تجربه میکنند؛ در مجموع زنان ۳۹۰۰ روز و یا دهونیم سال در طول عمر خود خونریزی
دارند، همچنان روزانه حدود ۸۰۰ میلیون زن در جهان در دوران قاعدگی بهسر
میبرند.
اما در افغانستان این فرایند طبیعی به دلیل شیءانگاری و سانسور جسم
زن، نگاه مسلط مردسالارانه و سنتهای غلط حاکم، تابو پنداشته میشود و این موارد
سبب شده که حرف زدن در مورد آن نیز شرم و بیادبی تلقی شود. بههمین خاطر این پدیده
در میان زنان افغانستان همواره با پردهپوشی به همراه بوده و سخن گفتن دربارۀ آن
برایشان دشوار است، تقریباً اکثر دخترانی که در افغانستان بار اول با پدیدۀ قاعدگی
روبهرو میشوند، درک درستی از آنچه واقع شدهاست، ندارند.
در جامعۀ سنتی افغانستان، بیشتر زنان در دورۀ قاعدگی نهتنها احساس
شرمندگی کرده، آن را مخفی میکنند، حتی خود را «نجس» و «ناپاک» هم میدانند و با
اصطلاحات غلط سبب تحقیر خود میشوند. عادت ماهانه در میان اکثر زنان افغانستان به
«مریضی ماهوار» معروف است و دوران پایان قاعدگی را «پاک شدن» مینامند؛ این باور
به این معنا است که هر ماه در زمان مشخص زنان «نجس» میشوند و بعد از پایان آن به
پاکی میرسند.
بخش بزرگ شکلگیری این باورهای غلط به ادیان الهی و تفسیر آن بر میگردد.
جدا از اینکه زنان در ادیان الهی بهعنوان جنس ضعیف معرفی شده و در بیشتر موارد،
از آن بهعنوان وسیلهای برای آسایش مرد یاد شدهاست؛ در تمام دورههای تاریخ، ادیان،
رسوم و تفکرات، سختترین قانونها را در هنگام قاعدگی بر زنان وضع کرده و آنها
را زیر شکنجه قرار دادهاند. از نگاه دینی زنانی که در حالت پریود بهسر میبرند
«ناپاک و نجس» هستند. بهطور مثال: نگاه مشترکی که بین دین اسلام و یهود به زنان
در حالت قاعدگی است اینگونه میگوید: «جایی که زن حائض بنشیند، مرد نباید بنشیند.
اگر نشست باید لباس خود را بشوید وگرنه! نجس است و نیز اگر در رختخواب او بخوابد،
لباس و بدن را باید شستوشو دهد.»
در حال حاضر نیز این شکنجهها در میان ادیان و بهخصوص دین اسلام و
مردهای افغانستان با قوت خود باقی است. عدهای غذایی را که توسط زنی در حالت قاعدگی
بهسر میبرد پخته شدهاست، نمیخورند. زنان بسیاری بهدلیل عادت ماهانه مورد
تمسخر قرار میگیرند و در واقع شکنجه میشوند.
ملکه رضایی، زن ۳۶ سالهای است که بارها هنگام پریود
بودنش تجربۀ توهین و تحقیر را از سوی شوهر و خانوادهاش داشتهاست. به گفتۀ او چندین
بار اتفاق افتاده، غذایی را که در زمانی قاعدگیاش پخته و زمانی که پدرشوهرش فهمیده،
آن را نخورده و به مردهای خانواده نیز اجازه ندادهاست تا از آن بخورند. او در
مورد اولین تجربهاش به نیمرخ گفت: «وقتی غذا را سر دسترخوان آوردم، مادرشوهرم
گفت: تو که مریض هستی، چرا آشپزی کردی؟ وقتی پدرشوهرم این حرف را شنید، دست از
خوردن کشید و استغفرالله گفته و همه را از خوردن غذا منع کرد. بعد از دیدن این
اتفاق واقعاً احساس میکردم که نجس هستم و چندین روز نسبت به خودم حس بدی داشتم.»
با آنکه در سالهای اخیر، آگهیدهی نسبی از سوی فعالان زن و بعضی از
رسانهها در این مورد صورت میگرفت، اما بعد از حاکم شدن گروه طالبان، وجود زن در
جامعه انکار شده و حرف زدن در مورد بهداشت زنان در رسانهها نیز از سوی این گروه
منع شدهاست.
در کنار این موارد منع آموزش و محدودیتهای وضع شده برای کار و دسترسی
به مرکزهای درمانی برای زنان باعث میشود قاعدگی و حرف زدن در مورد بهداشت زنان همچنان
تابو باقی بمانند که در این صورت وضعیت بهداشتی زنان بهصورت عموم و وضعیت بهداشتی
زنان روستایی بهصورت خاص با چالشهای زیادی روبهرو خواهد شد.
اولین تجربه پریود برایت چگونه بود؟
این سؤالی بود که بهعنوان خبرنگار نیمرخ از دوستان فیسبوکیام که
فکر میکردم «قاعدگی» و حرف زدن در مورد آن برایشان تابو نیست پرسیدم، اما از میان
۲۳ نفر که این سؤال را از آنها پرسیدم، فقط چهار
نفر حاضر شدند در موردش حرف بزنند و دیگران بهنحوی از جواب دادن به سؤالم شانه
خالی کردند.
این به این معناست که هنوز زنان و دختران زیادی هستند که از حرف زدن
دربارۀ این چرخۀ بسیار متداول که نشاندهندۀ سلامت جسمی یک زن است، خجالت میکشند
و از صحبت کردن دربارۀ آن شرم دارند.
سجیه رضایی ۲۳ ساله، اولین تجربۀ قاعدگیاش را اینطور بازگو
کرد: «اولین باری که پریود شدم برایم وحشتناک بود، در این مورد کمی آگاهی داشتم،
ولی باز هم روبهرو شدن با آن برایم دشوار بود. حس ترس آمیخته با شرم و وحشت برایم
دست دادهبود، نمیتوانستم با کسی در این مورد حرف بزنم. مادرم نیز طوری رفتار میکرد
که این چیزی بسیار خصوصی است که باید به تنهایی آن را تحمل کنی.»
سیما دختر ۲۲ سالهای است که اولینبار در اثر استرس هنگام
امتحان مکتب پریود شدهاست و در این مورد گفت: «صنف نهم مکتب بودم و امتحان ریاضی
داشتم. برای اول نمرگی نیز رقابت داشتم، معلم تازه داشت سؤالات را میخواند که حس
کردم شلوارم خیس شده، در آن وقت توجه نکردم. زمانی که امتحان تمام شد از جایم بلند
شدم و میخواستم ورق را تحویل استاد بدهم، متوجه شدم که روی چوکی خونی شده بود. خیلی
حس شرمندگی برایم دست داده بود و همکلاسیهای پسرم همه میخندیدند، بعد از آن بهخاطر
شرم و تحقیر شدن بیشتر، در امتحان چندین مضمون شرکت نتوانستم.»
باورهای غلط، برخورد تحقیرآمیز مردها و شرم دانستن عادت ماهانه در
جامعه سبب شدهاست که خود زنان و دختران نیز با طبیعیترین رخداد بیولوژیکی بدنشان
به سختی کنار بیایند. واکنش دختران نسبت به قاعدگی ارتباطی مستقیم به زمینۀ تربیتی
و نگرش جامعه دارد که این نگرش در چگونگی نگاه زن به بدنش تأثیر میگذارد. بحث
آموزش که مهمترین عامل برای آگاهیدهی در این زمینه است، در خانواده، مکتب و حتی
دانشگاههای افغانستان همواره غایب بوده و معمولاً نادیده گرفته شدهاست. خانوادهها
به این مهم اهمیت نمیدهند، سیستم آموزشی نیز هیچگاه برنامهای برای آگاهیدهی
نداشته و حکومت جمهوری نیز با وجود سرازیر شدن پولهای هنگفت برای ارتقای آگاهی
زنان در بیست سال گذشته، در زمینۀ بهداشت و تأمین نیازهای زنان، کاری انجام ندادهاست
و حالا با تسلط گروه تروریستی طالبان، تمام راههایی که قبلاً برای آگاهیدهی و
آموزش وجود داشت از بین رفتهاست.
یکی از چالشهای عمدهای که تابو دانستن قاعدگی و نگاه منفی به چرخۀ
طبیعی خونریزی ماهیانه در بدن زنان بهوجود آورده، این است که محصولات بهداشتی
برای قاعدگی نیز به نوعی تابو پنداشته میشود و مراکز بهداشتی و دوا فروشیها،
نوار بهداشتی را در خریطههایی با رنگ تیره که از بیرون نمایان نباشد بهدست مشتری
میدهند و در اکثر موارد خانمها از خریدن آن میشرمند و بچههای کوچکشان را برای
خرید میفرستند.
چالش دیگر
تسلط گروه طالبان باعث فروپاشی نظام اقتصادی و اوج گرفتن نرخ بیکاری در افغانستان شدهاست، در کنار آن دستور منع کار زنان در نهادهای خصوصی و دولتی وضعیت بد اقتصادی را بهبار آوردهاست که مردم را در معرض فقر و گرسنگی شدید قرار داده و دسترسی زنان به خدمات صحی را بهصورت چشمگیر کاهش دادهاست. با این شرایط دسترسی زنان به محصولات بهداشتی مانند: نوار بهداشتی، تامپون و غیره بسیار دشوار است و تعداد اندکی از زنان که در شهرها زندگی میکنند و توانایی تأمین هزینۀ آن را داشته باشند به آن دسترسی دارند، اما بیشتر زنانی که دور از شهر زندگی میکنند بهدلیل دسترسی نداشتن به مراکز صحی، عدم آشنایی با محصولات بهداشتی و فقر هنوز هم از تکه پارچههای کهنه استفاده میکنند و آن را پس از هربار استفاده دوباره شستوشو کرده و استفاده میکنند که این موضوع خطر ابتلا به بیماریها را چند برابر میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر