ایران، کشوری که روزی مهد تمدن، شعر، و اندیشههای آزاد بود، اکنون در
چنگال رژیمی گرفتار آمده است که فاشیسم مذهبی را با ابزار دین رسمی کرده و مردم را
از ابتداییترین حقوق انسانی محروم ساخته است. جمهوری اسلامی، که با شعار
"استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" بر مسند قدرت نشست، حالا نه از استقلال
چیزی باقی گذاشته، نه از آزادی، و نه حتی از جمهوریت.
بیش از 47 سال
از عمر ننگین این حکومت میگذرد و مردم ایران در کشاکش میان زیستن و مقاومت، جامعهای
را تجربه میکنند که در آن دین، قدرت، و سرکوب در هم تنیده شدهاند. آنچه جمهوری
اسلامی با شعارهای عدالت و معنویت آغاز کرد، امروز به نظامی تبدیل شده است که
سازمانهای بینالمللی حقوق بشر آن را یکی از سرکوبگرترین حکومتها در جهان میدانند. سازمان عفو بینالملل در گزارش
سالانه ۲۰۲۳ خود تأکید میکند
که :" جمهوری اسلامی با استفاده گسترده از شکنجه، اعدام، بازداشتهای
خودسرانه و سرکوب اعتراضات، فضای عمومی را به شدت محدود کرده است. به گفته این
سازمان، تنها در سال ۲۰۲۲، بیش از ۵۰۰ نفر در جریان اعتراضات سراسری کشته شدند، از
جمله کودکانی مانند کیان پیرفلک و نیکا شاکرمی" (1). بنا به گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر در نوامبر 2022 :" رفتار نیروهای
امنیتی در سرکوب اعتراضات، مصداق جنایت علیه بشریت است" (2). مهمترین ابزار این حکومت ، سرکوب است . از اعتراضات آبان ۹۸ گرفته تا جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی"، رژیم با گلوله،
باتوم، و زندان پاسخ داده است. مردم به خیابان ها میآیند، فریاد میزنند اما کشته
یا ناپدید میشوند. حکومت مثل همیشه با خشونتی سیستماتیک و برنامهریزیشده تلاش میکند
صدای هر اعتراضی را در نطفه خفه کند. رسانهها سانسور میشوند، اینترنت قطع میشود،
واقعیتها تحریف میشوند. در بسیاری از شهرها، از جمله سنندج،
زاهدان و تهران، اینترنت به عنوان ابزاری برای قطع ارتباط مردم با جهان خارج، بهطور
سیستماتیک فیلتر یا قطع شده است. همچنین، استفاده از فناوریهای نظارتی مانند دوربینهای
تشخیص چهره برای شناسایی معترضان، در حال گسترش است(3).
اقتصاد در خدمت حکومت است و فساد نهادینه شده در این حکومت باعث شد تا
ایران در رتبهبندی «شاخص درک فساد» توسط سازمان شفافیت بینالملل، در سال ۲۰۲۳ در میان ۱۸۰
کشور، رتبه ۱۴۷ را کسب کرده
است(4). اقتصاد ایران در حالی توسط نهادهای امنیتی و مذهبی کنترل میشود که مردم
با تورم بیش از ۵۰ درصد، کاهش
ارزش ریال، و فقر گسترده مواجهاند. نمونه بارز، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی
فرمان امام هستند که طبق گزارش بیبیسی فارسی، بیش از ۹۵ میلیارد دلار دارایی دارند اما تحت نظارت هیچ نهادی نیستند. این
نهادها بهطور مستقیم به رهبر جمهوری اسلامی پاسخگو هستند و مالیات نیز نمیپردازند(5). در
اقتصادی که به ظاهر "اسلامی" است اما در
باطن مافیایی و علیه مردم است. مردمی که
هر روز زیر بار گرانی و بیکاری ضعیف تر میشوند. در حالی که فرزندان مقامات در خارج از کشور با
پولهای بادآورده زندگی لوکس دارند. فقر
در شهرهای کوچک و حاشیهنشینها بیداد میکند و هیچ برنامهای برای اصلاح واقعی وجود ندارد؛
چرا که اصلاحطلبی در سیستمی که اصلاحناپذیر است ، معنایی ندارد و تنها بازی با
الفاظ است.
زنان ؛ نخستین قربانیان ایدئولوژی این حکومت زن ستیز هستند و همواره
هدف مستقیم سیاستهای سرکوبگرانه این حکومت جنایتکار و ضد انسانی بودهاند. از
حجاب اجباری تا قوانین نابرابر در طلاق، ارث، و حضانت، تا سرکوب خیزشهای زنانه در
خیابانها. خیزشهایی که با شجاعت دختران جوانی مانند مهسا امینی، ندای
"نه" به ستم را بلندتر از همیشه فریاد زدند. نهادها و جامعه مدنی همچون روزنامهنگاران،
هنرمندان، و فعالان اجتماعی با هر فرصتی که پیدا میکنند به مبارزه با وضع موجود
ادامه میدهند اما فضای پلیسی و امنیتی، هر تلاش کوچکی را با تهدید و زندان ،
شکنجه ، اعدام و قتل ، پاسخ میدهد. هرچند که نهادهای مدنی دانشگاهها به پادگان
شبیه شدهاند، مساجد به سنگرهای تبلیغات حکومتی، و دادگاهها هم به ابزار سرکوب
قانونی علیه مردم. با وجود سرکوب شدید، فعالان حقوق بشر، معلمان، کارگران، و
دانشجویان همچنان به مبارزه ادامه میدهند. اتحادیههای صنفی، اگرچه غیررسمی، اما
گسترده و پرانرژی هستند. کمپینهایی مانند «نه به اعدام»، «حق آموزش برابر»، و
«حمایت از زندانیان سیاسی» در بستر شبکههای اجتماعی فعال هستند.
با وجود این همه سرکوب و جنایات حکومتی ، جامعه ایران زنده است. خلاق، پوینده و تسلیمناپذیر.
جوانان ایران در شبکههای اجتماعی، در هنر، در ادبیات و در جنبشهای زیرزمینی صدای
اعتراض را زنده نگه میدارند. مادرانی که برای فرزندانشان عدالت میخواهند،
کارگرانی که خواهان نان و کرامتاند، معلمانی که برای حق آموزش میجنگند، همه آنها
قطعات پازلی هستند که آیندهای بدون این نظام را میسازند. اگرچه فضای ایران تیره
و سراسر سانسور شده است، اما جامعهای زیر پوست این تاریکی نفس میکشد. جوانانی که
با نقاشی، موسیقی، شعر، و فناوری، فریاد "ما هستیم" سر میدهند. شاید
حکومتها بتوانند صدا را خاموش کنند اما زیستن در دل ظلم، خود نوعی اعتراض است.
اندکی صبر ، سحر نزدیک است....
پاینده باد ایران
References
3) https://www.radiofarda.com/a/32874292.html
5)
https://www.bbc.com/persian/iran/2013/11/131109_khamenei_assets_khalaji_radio
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر