۱۳۹۴ خرداد ۱۳, چهارشنبه

داستان غم انگیز وحشتناک خاطره نام (دخترافغان )




خاطره دختر خانم که ۲۳ ساله وباشنده ارزان قیمت شهر کابل است پدراش حلیم نام داردخاطره  ۱۳ و۱۴ سال عمر خودرا قربانی عمل نامشروع پدر خودکرده که پدر اش از ۱۳ سالگی  پیشروی چشمان تمام فامیل از خاطره سوا استفاده جنسی کرده وموردتجاوز  قرار گرفته  چندین بار این دختر باردار شده وتوسط نزدیکانش طفل اش را سقط میشد . خاطره با مادر و دو برادرش ویک دختر که زینب نام دارد که ثمره تجاوز پدرش است زندگی میکنند پدر خاطره را سال قبل توسط مادر خاطره واطرافیانش به پنجه قانون سپردند که در این وقت خاطره ۳ ماه حمل داشت میخواستند که طفل اش سقط شود اما  وکیل مدافع اش به خاطر داشتن اسناد وشواهد باید این طفل به دنیا بیارد که طفل دوم پسر بدنیا امد .DNA را برای ازمایش گرفتند  برای ادعای خاطره را ثابت شود .
 اگر این آزمایش نبود، امکان داشت دختر به مجازاتی مطابق قوانین افغانستان و قوانین اسلامی محکوم شود.که این آزمایش یگانه مدرکی بود که توانست ثابت کند متجاوز پدر دختر بوده و دختر بی‌گناه است.
 که برای گرفتن آزمایش DNA ابتدا هیاتی از دادستانی، وزارت کشور و پزشکی قانونی تشکیل شد و آزمایش خون و آب دهان پدر، دختر و فرزندانش را گرفت و از طریق پایگاه هوایی بگرام به آمریکا فرستاد. پس از طی مراحل نتیجه آزمایش در پاکت مهر و موم شده به افغانستان فرستاده شد و سپس در نامه رسمی وزارت کشور، به دادگاه ارسال شد.مخارج آزمایش DNA را که حدود سه هفته طول کشید تا نتیجه‌اش مشخص شود، یک نهاد تحقیقاتی آمریکایی متقبل شده است.
 این نخستین آزمایش DNA نیست که بنابر تقاضای دادگاه‌های افغانستان انجام شده است. بلکه چند سال پیش نیز چنین آزمایشی در ارتباط به یک پرونده نسبتا مشابه انجام شده بود و دادگاه حکم خود را با استناد به همان آزمایش صادر کرد.دختر خاطره که هم خواهرش است وهم دختراش وپسراش هم برادرش میشود وهم پسراش .
دختربچه نیز که در دنیایی دیگر زندگی می‌کند و از ماجراها خبری ندارد، فکر می‌کند که او خواهر بزرگش است نه مادر واقعی‌اش.
قصه این دختر از قصه‌های تکان‌دهنده‌ای است که دیگر برای خیلی از شنونده‌های افغان تکراری شده، با این تفاوت که این پرونده ثبت شده، دهلیزهای دادگاه‌ها و نهادهای دولتی را طی کرده و همگانی شده است.
حکایت که از دهن خود خاطره شنیده شده !
((چهارساله که بود پدرش ایران رفت و هفت هشت سال بعد برگشت. می‌گوید وقتی پدرش برمی‌گشت انتظار داشت همه مهر و محبت پدری را که سال‌ها از آن محروم بوده، ببیند. چرا که همیشه حسرت محبت عموها و دائی‌هایش به فرزندانشان را می‌خورد.
اما وقتی خود را در آغوش پدر یافت، "این محبت بیش از حد بود."
طوری که خودش می‌گوید در دوازده سیزده سالگی نگاه پدرش به او نسبت به نگاه سایر پدران به دختران‌شان فرق داشت.
او گفت: "از نوازش اندامم شروع شد و تا آزار و اذیت و لمس جسمم ادامه یافت. وقتی هم پیش مادرکلان (مادربزرگ) رفتم و شکایت کردم مرا سرزنش کردند و گفتند که همه پدران دختران شان را نوازش می‌کنند."
این زن جوان می‌گوید که وقتی به سن ۱۴ و ۱۵ سالگی رسید، شبی پدرش به زور به او تجاوز جنسی کرد: "ترسیده بودم، شوکه شده بودم و یک گوشه‌ای گرفته بودم خودم را (کز کرده بودم)."
او می‌گوید چهار بچه دیگرش را مجبور شده بیاندازد.))
به همین ترتیب در دادگاه ابتدایی کابل قاضی سرانجام گفت که آزمایش DNA نشان می‌دهد که پدر دختر عامل تجاوز بوده و مطابق ماده هفدهم قانون منع خشونت علیه زنان و مواد ۱۴۸ و ۱۴۹ قانون جزای افغانستان او را به اعدام محکوم کرد.
در افغانستان زنان به خشونت تولد میشوند وبه خشونت میمیرند ؟ خلاصه که مثل این قضیه ها زیاد است به امید روزی که همه زنان در هر کجای که هستند بپا خیزند به خاطر ادعای حق خود مبارزه کنند وهمبستگی داشته باشند .
پر شور باد خیزش های انقلابی زنان افغان 
زنده باد همبستگی تمام زنان در سراسر جهان
با عرض حرمت 
ماریا  (یوسفزی )​

ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره سی و ششم


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر