۱۳۹۹ آبان ۹, جمعه

عوامل موثر بر خشونت علیه زنان در ایران


فریبا رشیدی 

۱. عوامل زمینه ای: همچون سن وسال، تعداد فرزندان خانواده، و محل تولد.

۲. عوامل اجتماعی: همچون میزان تحصیلات ،اعتیاد ،و نوع شغل همسر

۳.عوامل فرهنگی همچون قیومیت زوجین، اعتقادات و باورهای دینی ،تربیت و دیدگاه و فرهنگ محل زیست.

 ۴.عوامل خانوا گی همچون پدر سالاری یا مرد سالاری در خانواده همسر ،خشونت در خانواده همسر.

۵.قوانین نابرابر.

برخی کارشناسان، قوانین جزایی نظام جمهوری اسلامی ایران در قبال زنان را از خشن‌ترین قوانین جهان دانسته‌اند.

میدانیم قتلهای ناموسی از فجیع ترین جنایات جامعه هستند که متاسفانه در صده ۲۱ هنوز آمار این پدیده رو به افزایش است.  از سر بریدن با داس توسط پدر و قتلهای مشابه در ماههای اخیر همه ما را متاثر کرد و هر یک به نوبه ی خود آنها را محکوم کردیم،  من دوباره نتوانستم بیخیال شوم و ننویسم، این بار آتش زدن یک خانم توسط شوهرش، راستش نوشتن این موضوعات مرا می‌رنجاند ولی باید صدای آنها باشیم.

»زنی که توسط همسرش بە آتش کشیدە شده بود، فوت کرد «

یک زن جوان اهل روستای «زنگو» از توابع شهرستان سلماس با هویت «مریم اطمانی» در اثر جراحات ناشی از سوختگی در یکی از مراکز درمانی شهر ارومیە جان‌باخت.

همسر مریم اطمانی پس از بە آتش کشیدن وی متواری و تاکنون توسط نیروهای انتظامی بازداشت نشدە است. اگر هم فرار نمی کرد اتفاق خاصی نمی افتاد، در جایی که پدر سر میبرد و برادر شلیک میکند و شوهر آتش میزند، و از قانون زن ستیزی اسلامی چه انتظاری میتوان داشت؟ آیا از آزادی زنان هراس دارید؟ آیا فکر کرده اید که زن آفریدگار  شما است و از دامان او افتاده اید ؟ زنان، مادران و خواهران و مدیران دلسوزی هستند که باید پرستش شوند. ایا میدانی که اگر زنان قانون گذار باشند ، قانون گذارانی دلسوز و عادل میشوند! پس از چی می هراسید؟  باید آزادی را برای زنان فراهم کرد تا قدرت و استعدادهایشان را گسترش دهند. قانون اسلامی ۱۴۰۰ ساله را از زندگی زنان حذف کرد،  تا دنیا رنگ دیگری بگیرد.

روی حرفم به مردهایی هست که با چشم ناموس و غیرت و شرف و کرامت به زنان و دختران می نگرند، دست از سر آنها بردارید و اجازه دهید آزادانه زندگی بکنند و طعم خوش آزادی را بچشند. جمهوری اسلامی از یک طرف عرف و مناسبتهای سنتی در  خانواده ها از طرف دیگر باعث شده که هر روز زندگی زنان سیاه و تبار شود. در جمهوری اسلامی زن یعنی زندانی،  در جمهوری اسلامی آزادی یعنی خفه شدن، در جمهوری اسلامی از حق خود دفاع کردن یعنی طناب دار و اعدام، زن آزاری، زن ستیزی، و زن کشی بخشی لاینفک از اسلام، و جمهوری اسلامی میباشد.

به همین دلیل آزادی و امنیت را  فقط باید با انقلابی مردمی از‌شر اسلام سیاسی خلاص کرد. انقلابی زنانه‌که یک بار برای همیشه‌ قانون اسلام‌ زن‌ستیز را به‌زباله دان تاریخ انداخت.



ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره هشتاد و شش
http://rahaizanorg.blogspot.com/2020/10/rahaizan-shomareh-86.html

۱ نظر:

  1. البته ادیان و مخصوصا ادیان تک خدائی و در میان آنها یهودیت و اسلام در رابطه با زنان قوانین شان ظالمانه اند و زن را من کم عقل و نصف مرد دانستن و مرد را سرور زن دانستن در این ادیان چیز شناخته شده ای است. بنا بر این، باید با ادیان و مذهب در افتاد و اما بردگی زنان چیزی نیست که مختص به مذهب و ادیان باشد، بردگی زنان وحتی فرزندان مرد، از روزی در جهان موجودیت یافت که مالکیت خصوصی موجودیت یافت و مرد سالاری را موجودیت داد. از آن روز تا کنون زنان در جوامع طبقاتی به عناوین گوناگون مورد ستم مضاعف و کشتار توسط مردان قرار گرفته اند. تا روزی که سیستم طبقاتی بر جوامع حاکم باشد، ظلم و ستم بر زنان و خاصه زنان کارگر و ستمکش ادامه خواهد داشت.
    امروزه در کشور های سکولار و اروپائی هم زنان آزار و اذیت جنسی و حتی مرگ را فقط بخاطر زن بودن متحمل میشوند. مثلا در اسپانیا روز و هفته ای نیست که چند زن فقط بخاطر زن بودن کشته نشوند.
    بنا بر این، اگر چه در کشورهائی همچون ایران و دیگر کشورهای مذهبی و با قوانین قضائی برخاسته از مذهب، حتی زنان آزادانه نمی توانند پوشش خویش را انتخاب نمایند و به سفر خارج از کشور بروند و بعناوین گوناگون کشته می شوند، ولی رهائی و آزادی زنان بطور کلی بستگی دارد به رها شدن جامعه انسانی از تقسیم به طبقات اجتماعی، طبقات دارا و نادار، طبقات ثروتمند و فقیر، طبقات استثمارگر و استثمار شونده و در جامعه طبقاتی حاضر از طبقه ی سرمایه دار و طبقه کارگر.
    این مهم با الفاظ بی معنی وبی مفهوم مانند " انقلاب زنانه" و امثالهم حل شدنی نیست که امروزه در بیشتر جوامع سرمایه داری زنان خود به سرکوب گران زنان در لباس رئیس جمهور، نخست وزیر، صدراعظم، ملکه، نماینده مجلس، وزارای اقتصاد، پلیس و جنگ، پلیس و سرباز و زندان بان و اعدام کننده ی زنان تبدیل شده اند و حتی در سازمانهای فاشیستی و تروریستی نژادی، قومی و مذهبی به کشتار زنان و مردان مشغول هستند. ان مهم بوسیله انقلابی حل میشوند که نیروی اساسی آن را زنان و مردان کارگر، زنان و مردان زحمتکش که امروزه در حاشیه شهرهای بزرگ و خیلی زیبا و متمدن؟ برای طبقات استثمار گر مرد و زن و بویژه طبقه سرمایه دار و زیر سلطه ی دولت های سرکوب گر و خون ریز مجبورند نیروی کار و جسم خویش را بفروشند تا زنده بمانند و برای حفظ همین نظام است که قوانین ظالمانه بعناوین مختلف بر علیه توده زنان کارگر زحمتکش تصویب و اجراء می گردند. رهائی زنان بطور کلی در واژگونی نظام طبقاتی حاضر، نظام سرمایه داری است که جز با یک انقلاب قهری کمونیستی که بوسیله زنان و مردان کارگر آگاه و متحد شده، مسلح گشته مغزی و دستی به پیروزی می رسد. آزادی زنان بطور کلی در گرو پیروزی انقلاب قهری کمونیستی پرولتاریاست، انقلاب قهری کمونیستی پرولتاریا به پیروزی نمی رسد مگر با شرکت توده ی زنان طبقه کارگر و زحمتکش!

    پاسخحذف