" ما در صعود، ذهن را از تصویرپردازی در هر شکلش باز میداریم و آن را معطوف به تن میکنیم. اتفاقی که در صعود جدی میافتد همین است، تن با واقعیت جدی مرگ مواجه میشود و فعالیت ذهن معطوف به پیدا کردن راههای گریز از مرگ میشود."
گردآورنده : مریم مرادی
آنچه تاکنون از مهری
جعفری نوشته اند و خوانده ایم این است که در سال 1357 در یکی از روستاهای مشکین شهر متولد شد. او وکیل پایه یک
دادگستری، شاعر و کوهنورد بود و به طور خاص با تمرکز بر حقوق زنان و کودکان کار
میکرد. مهری به عنوان یک حقوقدان و کنشگر اجتماعی توانست با نوشتن مقالههای
متعدد، اجرای پروژههای حقوقی، تحقیقی و آموزشی با شرکت در کنفرانسها و انجام
مصاحبههای مختلف تلاش مستمری را در زمینه دفاع از حقوق زنان، کودکان به نمایش
بگذارد. مهری با تلاش و پشتکار بسیار توانست در هر یک
از سه رشته وکالت، کوهنوردی و شعر گفتن و نوشتن به موفقیت های چشمگیری دست یابد. در
ارتباط با وکالت نیز به مشاوره رایگان برای زنان و سایر گروه های در حاشیه می
پرداخت و برای دفاع از حقوق زنان، مادران و کودکان می نوشت. او همچنین دبیر نشریه الکترونیکی انجمن معلولین ایرانی مقیم بریتانیا
و از داوران جایزه شعر زنان ایران (خورشید) بوده است.
از مهری در زمینه ادبیات و شعر دو مجموعه به چاپ رسیده است . مجموعهٔ
شعر" بی هیچ ترسی از جاذبهٔ زمین" و مجموعهٔ "میخواهم سازم را کوک
کنم" . همچنین از وی کتابی نیز در زمینه حقوق ورزشی به نام قانون در کوهستان
در سال 2008 توسط نشر مشگی منتشر شده است.
مهری
جعفری همچنین عضو فعال کمپین توقف قتل های ناموسی بود و بعنوان مسئول کارگروه
حقوقی ، فعالیتها و برنامه های حقوقی بسیاری در دست اقدام داشت .او بعنوان یک زن
فعال و کنشگر در حوزه حقوقی ، مبارزه با بی عدالتی ها و خشونت های علیه زنان را
همواره یکی از دغدغه های خود میدانست و
آرزوی او ساختن جهانی عاری از خشونت بود.
مهری
در کنار همه فعالیت های ذکر شده یک کوهنورد حرفه ای نیز بود . او در سال 1387 به
طور همزمان اقدام به صعود دو قله هفت
هزار متری در قزاقستان کرد و اولین زن
ایرانی است که توانسته است قله خان تنگری را به ارتفاع 7010 متری
صعود کند. او درباره شروع کوهنوردی خود گفته بود :
"
اوایل سال 75 دانشجوی 18 ساله ای بودم که فعالیت ام را در این رشته آغاز
کردم. از همان ابتدا هدفی که در این ورزش مرا به خود جلب کرد، در سطح قهرمانی و
کارهای فنی و تکنیکی بود. در نتیجه تمام سعی من رسیدن به آن سطح بود. من با
باشگاهی همکاری می کردم که در آن زن های توانمندی حضور داشتند و گاه سرپرستی
برنامه های فنی و بزرگ را هم به عهده می گرفتند. اینها همه در روحیه ی من اثر داشت
و باعث شد در مقابل اتکا به مردها که مخرب ترین اقدام جامعه ی مردسالار علیه زن
هاست، بایستم."
مهری
انگیزه خود را درباره کوهنوردی چنین تعریف میکرد : " شاید هر کوهنوردی تعریف خودش را از این حادثه درونی داشته
باشد که میل به صعود همراه با خطر و مخاطره را ایجاد میکند. اما برای من این
اتفاق که با یک میل و خواسته غیرقابل کنترل همراه است از یک منشا سرچشمه میگیرد و
آن هم کوچک بودن بیش از حد جهان عینی و در تقابل با جهان ذهنی من است."
" گاهی جهان بیش از اندازه کوچک میشود به نحوی که حتی نمیتوانی
نفس بکشی؛ خفهکننده میشود چنان که اگر هر چه زودتر به سمت چالش جدی برای رهایی
از آن چه که جسم و جهان سیمانیت را ساخته نروی، در وضعیتی خفتآور و زیر شکنجه و
اسارت خواهی مرد."
" وقتی به طور مستمر به فضای آزادتر میرسی این نیاز خیلی شدت
عذابآوری ندارد، اما وقتی درگیر روزمرگی و کار میشوی، میبینی قفس باز تنگتر و
تنگتر شده، جهانت کوچکتر و محقرتر شده و وقت آن رسیده که از همه چیزی فرار کنی و
از همه مهمتر از من کوچک خودت."
و سرانجام مهری جعفری که در
مرداد 1400 ، برای صعود به قلهٔ پابدا در رشتهکوههای
تین شان در مرز بین قرقیزستان و چین به این کوهستان رفته بود در اولین تلاش خود سعی
داشت که این قله را به صورت انفرادی فتح کند که موفقیتآمیز نبود. او در آخرین پست
صفحه اینستاگرم خود در روز 22 ژوئیه 2021 نوشته بود که پس از تلاش دو روزه و پرخطر ، در
حالی که دستش آسیب دیده بود ، به سلامت به اردوگاه پایه (بیس کمپ) رسید. او نوشته بود
که مسیر آنجا تا کمپ اول پوبدا پر از شکافهای یخچالی است و نباید آن را به
تنهایی صعود کرد. او اشاره داشت که: «مسیر پر از شکافهای یخچالی بوده است. نه دهها
بلکه صدها تله پوشیده از برف و چاههای عمیق دهانبسته.» اما امیدوار بود که به
قله پوبدا و سپس قله مجاور لنین صعود کند.
در دومین تلاش خود در روز چهارشنبه 13 مرداد به همراه تیم ایرانی به سرپرستی سعید میرزایی
و با حضور صمد بابازاده، بایزید نیکبخت و رضا آدینه برای صعود به قله تلاش کردند.
وی در حدود کمپ چهارم از تیم جدا شده و به تنهایی در حال پایین آمدن از کوه بوده است
که به شهادت کوهنوردان مجارستانی در بین کمپهای دو و سه از مسیر خارج میشود و از
یک ارتفاع دو هزار متری به یخچال سقوط میکند. تیم ایرانی با اطلاع از سقوط
مهری به ادامه صعود خود ادامه میدهد. در ادامه این صعود رضا آدینه نیز از این
کوه سقوط کرد. در روز دوشنبه 18 مرداد (در حالیکه هنوز تیم سعید میرزایی در
حال صعود به قله بود) یک تیم سه نفره جستجو با حضور الکسیس
استون (کوهنورد ایرانی-بریتانیایی و از اعضای گروه کوهنوردی «آرش» که خانم جعفری نیز
عضو آن بود) و دو کوهنورد مجارستانی برای یافتن مهری تلاش کردند که متأسفانه تنها
توانستند کیسه خواب وی را پیدا کنند.
آنچه با رفتن مهری باید آموخت
شاید سفر بی بازگشت مهری از میان ما
بیشتر از یک همکار، دوست و یا عضو در کمپین بوده باشد و آنچه که ما را به یکدیگر
بیش از پیش پیوند میداد یک احساس مشترک
بود از تبار و جنس زنان ایران زمین . او نیز هم جنس و همدرد ما بود. مهری نیز
همانند یک یک ما با کوله باری از آنچه در سر داشت جلای وطن نمود. برای رسیدن به آرزوهایی که در
سرزمین مادری بر ما محال شده و یا زیر یوغ بی عدالتی ها و باورهای آکنده از جهل به یغما رفته بود. برای تمام حقوقی که بعنوان یک
زن از ما گرفته شده و هنوز میشود. او برای
رسیدن به اهداف و آرمانهایش سخت میکوشید و تلاش میکرد . سفر نابهنگام مهری حامل پیام
ارزشمندی بود. اول انکه با اراده ای مصمم
و پرتلاش به راهمان ادامه دهیم و نکته مهم
دیگر پایان تلخ زندگی مهری است که مهر تائیدی شد
بر وجود نامیمون جامعه مردسالاری که هنوز در ارکان زندگی زنان ایرانی چنگ
می اندازد و نفس میکشد . این باور و سنت
ناشی از جهل و دروغ و خرافات، همواره سعی
در تحقیر و حذف زنان در تمامی ابعاد زندگی و جامعه را داشته است. شاید رفتن
مهری دلایل دیگری هم داشته باشد اما آنچه به روشنی هویداست و به یقین میتوان گفت این
است که مرگ مهری به دلیل سقوط اخلاق و انسانیت
در یک تیم همراه بود ، سقوط مهربانی و
همیاری بود و پایان آدمیت !!!
بگذار مردگان رد عبور ما را اندازه بگیرند
اورفئوس
آواز
بخوان و بگذر
دست
های تو را بر پوست تمام تن ام میخواهم
نمک
ها را کنار بزن آن جا دفن شده ام پیدایم کن
آن
جا زیر تمام آن آب هایی که خشک شدند
بیرونم
بیاور
دست
های تو را برای همه پوست تن ام میخواهم
http://rahaizanorg.blogspot.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر