۱۴۰۲ اسفند ۱۰, پنجشنبه

بمناسبت ۲۰ فوریه روز جهانی عدالت اجتماعی


نوری شریفی


عدالت اجتماعی اختراعی جدید و یا مفهوم تازه ای در جهان امروزی نیست، در واقع قدمت آن رابطه مستقیم با تاریخ موجودیت بشر دارد. این مفهوم از جنبه های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است.اما آنچه بیش از هر تعریف دیگری در ارتباط با انسان امروز


موضوعیت پیدا میکند اینست که عدالت اجتماعی در جهت کاهش رنج بشر و ارتقای ارزشهای انسانی به منظور رفع هرگونه



تبعیض و توزیع ناعادلانه و نابرابر منابع در جامعه بکار گرفته میشود. در جوامع غیر مردمی و ضد حقوق بشری، ثروت در اختیار عده و طبقه ای خاص قرار داده شده است و اینان از بهترین امکانات اجتماعی برخوردار می شوند، چرایی و چگونگی این فلسفه به بحث ما مربوط میگردد.

در این زمینه سوالاتی مطرح میشود ؛

آیا لازمه عدالت اجتماعی در یک جامعه عدالت اقتصادی است یا سیاسی؟ آیا توزیع ناعادلانه ثروت، عدم وجود امکانات و فرصت های برابر برای مردم از طبقات گوناگون و با عقاید مختلف، به تمرکز قدرت در یک جامعه بر میگردد؟ تا چه اندازه هرم قدرت برای حفظ خویش طبقاتی بودن انسانها را عادی سازی می کند؟

و سؤالات بیشماری که یک سر در جامعه در میان مردم دارد و سر دیگرش در دست حاکمان زر و زور و تزویر است. در اینجا ایران را مثال می زنم، به عنوان نماد کشوری با حاکمیتی پوپولیستی و ایدئولوژیک!  

وقتی امکانات بهداشتی و درمانی، تحصیلی، و فرصت های شغلی،در مناطق خاصی از کشور به سطح محرومیت می رسد، چگونه می توان عدالت را در مخیله خود گنجاند؟ ارزشهای انسانی در چنین جوامعی به حدی پایین می آید که بر زبان راندن عدالت اجتماعی بسیار دور از ذهن و مسخره آمیز می نمایدجلب مشارکت مردم در امور سیاسی کشور تنها زمانی مطرح  میشود که مهر تاییدی بر ادامه حاکمیت نظام اسلامی باشد. بدین روی صحبت از کاهش رنج بشر با پیش کشیدن واژه عدالت اجتماعی و ربط آن به عدالت اسلامی از جانب مسببان این رنجها، کاری عبث و بیهوده می باشد.

بطور حقیقی، عدالت اجتماعی یعنی زنان بخاطر اعتراض به نداشتن آزادی و حق انتخاب و عدم امنیت در خانواده و جامعه، به زندان نیفتند و آزار و شکنجهنشوند . عدالت اجتماعی یعنی کودکان کار صاحب خانواده باشند و در امنیت عاطفی و مالی زندگی کنند. عدالت اجتماعی یعنی مشارکت مردم در سیاست های خرد و کلان جامعه خویش و سیاستمداران را پاسخگو کردن بدون ترس از مجازات! عدالت اجتماعی یعنی اعدام به عنوان کیفر یکجرم از قوانین مدنی و مجازات اسلامی خارج شود.

از دیدگاه من انسان با موجودیت خویش از زمان تولد تا مرگ ، عدالت را به عنوان مولفه ای نه اختیاری که اجباری، همواره پیش روی خود داشته است. او از کودکی و تحت تعالیم خانواده، یاد می گیرد انتخاب کند و اینکه چگونه!

در خانواده های سنتی که قدرت بصورت هرمی است، کودک انسان, قدرت را به عنوان یک امر الزامی می پذیرد که این باعث میشود وی را از مفهوم عدالت دور کند. هر چه زور و اجبار, عادی سازی شود عدالت در آن جامعه رخت بر می بندد. بنابراین وقتی می بینیمافراد یک جامعه به قدرت به عنوان یک امر طبیعی نگاه می کنند لاجرم عدالت رنگ می بازد و اینان در مقابل فریاد دادخواهان در  جامعه مقاومت نشان می دهند. عدالت اجتماعی نیز همچون دیگر ساختارها در جامعه نیازمند بسترسازی فرهنگی است. هرگاه هر فرد در درون خود به عدالت در مفهوم کلی آن اعتقاد پیدا کرد میتواند آن را از حاکمان مطالبه کرده و در راه رسیدن به آن مبارزه کند.

باشد تا عدالت اجتماعی جهان گستر شود.

گرامی باد روز جهانی عدالت اجتماعی!


ماهنامه شماره یکصد و بیست رهائی زن - هشت مارس روز جهانی زن گرامی باد

https://newsletter.rahaizan.org/wp-content/uploads/2024/03/rahaizan_v3_issue_120.pdf

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر