صدور حکم بیش از ۶۰ سال حبس برای فعالان حقوق زنان و
فعالان سیاسی در گیلان
صبح
امروز هشتم فروردینماه، حکم بازداشتشدگان مردادماه ۱۴۰۲ در گیلان ت
وسط شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی مهدی راسخی صادر
شد.
بر اساس این احکام:
«زهره دادرس» به ۹
سال و ۶ ماه حبس
(به اتهام تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت ملی به ۶ سال و یک روز حبس تعزیری
و
به اتهام اجتماع و تبانی، به ۳
سال و شش ماه و یک روز حبس
تعزیری)
محکوم شد.
همچنین«فروغ
سمیعنیا»، «سارا جهانی»، «یاسمین حشدری»، «شیوا شاه سیا»، «نگین رضایی»، «متین یزدانی»،
«آزاده چاووشیان» و «زهرا دادرس» هریک به ۶
سال و ۳ ماه و ۱۷ روز حبس (اجتماع و تبانی به سه
سال و شش ماه و یک روز حبس و برای اتهام عضویت در گروه، به دو سال و هفت ماه و
شانزده روز حبس) محکوم شدند.
از سوی دیگر «جلوه جواهری»
و «هومن طاهری» به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
صبح
روز ۲۵ مردادماه
۱۴۰۲، این فعالان حقوق زنان و فعالان سیاسی
با یورش ماموران امنیتی به منازل خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن
بازداشت شدند.
پس
از گذران قریب به دوماه، همگی این فعالین در فواصل زمانی متفاوت، با تودیع قرار وثیقه
بهصورت موقت از زندان لاکان رشت آزاد شدند.
/////////////////////////////
این مرگ به هر شکل و تحت هر شرایطی که رقم
خورده باشد، مسئولیت آن با حکومت است
نرگس محمدی، ناهید تقوی ،آنیشا اسداللهی، سپیده قلیان ، ریحانه ان
صاری نژاد ، محبوبه
رضایی، مریم حاج حسینی ،گلرخ ایرایی
از زندان اوین ۱۱ فروردین ۱۴۰۳
یک هفته
در کنارمان بود.
با ترس هایش که برای مان بیگانه نبود. از شبهای تنها ماندنش در سلول انفرادی
برایمان گفت و وحشتش از عملی شدن تهدیدهای بازجو می گفت بعد از سه شب انفرادی در
بند 209 وزارت اطلاعات از شدت ضربان قلب و حمله های عصبی به بهداری منتقل و بعد از
تجویز پزشک به سلول چند نفره برده شد.
از فردای
آن روز در اتاق بازجویی تحت فشار قرار میگرفت که در صورت عدم همکاری به شرایط قبل
برگردانده میشود. نمیدانست منظور از همکاری چیست. فقط
میدانست نمیخواهد اسیر اوهامی که دچارش بود بشود.
سارا تبریزی دختری بیست ساله و بدون تجربه ی مواجهه با چنین فضایی چند روز
پیش از آنکه سر و کارش با نیروی امنیتی بیافتد قصد داشت ایران را به مقصد آرزوهایش
ترک کند.
اگر سارا
در جامعه ای ،آزاد بدون سرکوب و بدون تبعیض، ستم و استثمار زندگی میکرد نه تصمیم
به ترک کشور میگرفت و نه دچار چنین پایان تلخی میشد.
سارا پس
از آنکه از زندان به قید وثیقه آزاد شد؛ مفهوم همکاری را ..فهمید تماسهای مکرر و
پیشنهاد بازجو به آنچه سارا حاضر به تن دادن به آن نبود و در ادامه تهدید به
بازداشت دوباره و افشای اطلاعات خصوصی اش.
چهارم
فروردین، سارا احضاریه ای از اداره اطلاعات تهران دریافت و یک روز پس از آن به کام
مرگ کشیده میشود.
این مرگ
به هر شکل و تحت هر شرایطی که رقم خورده باشد، مسئولیت آن با حکومت است. همچون مرگ
هزاران نفری که تحت سیطره ی حکومت ها طی دهه ها دیکتاتوری فاشیستی سر به دار، سر
به نیست و مفقود شده اند همچون بسیارانی که چشم هایشان را از دست داده اند یا به
طریقی دچار نقص عضو شدند.
همچون بسیاری از فرزندانمان که برای امنیت بیشتر یا رسیدن به رویاهایشان
وادار به ترک وطن شدند و بسیارانی که سالها در اسارت مانده اند و چراغ خانه های
شان خاموش شد. اگرچه حکومت پاسخگو نخواهد بود و در صورت ضرورت با دسیسه ای دیگر
سعی در فرافکنی خواهد نمود، اما مسئولیت این جنایت نیز مانند آنچه پیشتر مرتکب شد
به عهده اش خواهد بود و روزی در پیشگاه مردم وادار به پاسخگویی خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر