۱۴۰۳ فروردین ۱۱, شنبه

برنامه رهائی زن با تم "زنان و معضل فقر و نابرابری" در اقدام مشترک تشکل های مستقل زنان بمناسبت هشت مارس روز جهانی زن


امسال همچنین اقدام مشترک تشکلهای مستقل زنان بمناسبت هشت مارس روز جهانی زن مجموعه برنامه هائی را با تم 45 سال مبارزه با نابرابری از حجاب تا فقر برگزار کرد و سازمان رهائی برنامه را با تم زنان و معضل فقر و نابرابری ارائه داد

 



 

متن سخنان شراره رضائی

زنان کارگر

مسئله زن در جامعه ایران از اهمیت ویژه ای به دلیل ساختار سیاسی و اقتصادی حاکمیت جمهوری اسلامی برخورداره و سوالات و معضلات عدیده ای رو روی میز فعالین این عرصه میزاره.

من امروز سعی میکنم گذری مختصر بر سه تم،  از این موارد داشته باشم که حاکمیت سعی میکند جایگاهِ زن را بر آن اساس تعریف کند و یا در تقابل با آن  برای تعرض به جایگاه زن، نیروی سرکوب خودش را سازمان بدهد. که آن هم اول: موقعیت زن و پدیده خانه داری ست، دوم: زنان در تولیدات و عرصه کار خانگی و نهایتا جایگاه اشتغال زنان در جامعه ایران هست.

در جوامع مردسالار بالاخص تحت قوانین مذهبی، موجودیت زن را با پدیده ی خانه داری عجین می کنند، گویا خانه داری، جزء لاینفک و تعریف بنیادی زیست و ادامه حیاط ِ زن است، که از گذشته تا به امروز به درجات مختلف در اکثریت جوامع، این تعرض به جایگاه و شأنِ زن، ادامه دارد. در حاکمیت جمهوری اسلامی تلاش برای تثبیت این تعرضِ کریه، به جامعه و به تمکین کشاندن زنان به این موقعیت دون پایه و تحقیرآمیز کماکان در راس دستورات حکومتی قرار دارد.

اگر نفس مسأله خانه داری را مرور بکنیم ، میبینیم که چگونه ابزارهای اعمال حاکمیت تلاش دارد موجودیتی برده وار با فعالیتی 24 ساعته را به زنان تحمیل کند. بیگاری شبانه روزی که از کار تمیزکاری، پخت و پز تا رفع و روجوع نیازهای جنسی، تولید مثل و ترو خشک کردن نوزادان، پرستاری از ساکنین خانه و دو جین کارهای دیگری  که حتی گذاشتن اسم استثمار یا برده داری خانگی هم، برایش ناچیز هست. زن، در پدیده به اصطلاح خانه داری یا در واقعیت برده داری خانگی، کارگری با کار 24 ساعته بدون اجر و مزد هست و  ازنظر اقتصادی، کاملا به مرد و یا شوهر وابسته است و تاریخا جزء فقیرترین اقشار جامعه محسوب می شود.

در دوره هایی فعالین فمنیستی در غرب تلاش کردند به عنوان راه حلی برای این موقعیت غیر انسانی که به زن  تحمیل شده، نظریه تعیین حقوق و دستمزد را به عنوان یک شغل برای زنان مطرح کند.

اما مشکل اصلی این طرح در دنیای واقعی زندگی زنان این است که تعیین دستمزد برای چه مقدار ساعات کار، کارخانگی در سیستم مردسالار یا مذهبی به معنی تقلیل مسئولیت ایفای نقش 24 ساعته زنی ست که شبانه روزی باید در خدمت کارهای خانه داری باشد! برای چنین برده داری، نمی شود مرخصی تعریف کرد.

 در این به اصطللاح اشتغال دون پایه، هیچ دوره آموزشی برای ارتقاء استعداد زن، غیر از حرفه ای شدن در تمیز کاری یا پخت و پز وجود ندارد، زن خانه دار حق استعفا  و یا تغییرشغل بر اساس توانائی و استعداد هایش را ندارد. زن خانه دار با اسم شغل خانه داری بعد از 30 یا 40 سال بردگی بازهم نمی تواند بازنشسته بشود.

رسمیت دادن به خانه داری به عنوان شغل همانند رسمیت دادن به زباله گردی یا پدیده مرگبار کولبری ست که از سر بی مسئولیتی حاکمیت ها و ناچاری مردم، برای لقمه ای نان و زنده ماندن هست که این برای بشریت شرم آورست.

من معتقدم که خانه داری یعنی بردگی کامل زن و باید به طور کامل باید لغو بشود و به بیگاری و استثمار زنان باید پایان داد. تربیت بچه، تمیزکاری، آشپزی، پرستاری و هزاران مسئولیت دیگر که یکجا بر دوش یک انسان به اسم زن و خانه دار تحمیل شده، همگی به اعتبار خودش شغل های جداگانه ای هستند که جامعه مسئول آن است که اینجا فرصت ورود به این مباحث نیست.

بحث دوم:  زن و کارخانگی ست.  شغل هائی که بخصوص در این دوره بخش وسیعی از زنان به عنوان کارهای بدون قرارداد و بیمه مجبور به انجام آن هستند. امروزه باضافه مسئولیت خانه داری اکثر  زنان جامعه به دلیل بحران عظیم معیشت،دست  به تولیداتی می زنند که بنام کارخانگی شناخته شده، که از عروسک سازی و بسته بندی غذاها تا قالی بافی را می شود  نام برد. فرش دست باف در این میان در راس قرار دارد که بخش وسیعی از زنان و کودکان را به استثمار میکشد، صنعت قالی بافی یا مافیای فرش، با پرداخت کمترین دستمزد، در شرایط ناامن و غیربهداشتی محیط کار و ساعت های طولانی کار، سودهای کلان میلیاردی برای سرمایه داری در ایران به همراه دارد. چنین شغل هایی، جزو مشاغل پر خطر و بدون امنیت شغلی و جانی ست. در اشتغال خانگی از هیچ گونه پوشش حمایتی اجتماعی از قبیل قرارداد کار، مقدار ساعات کار، بیمه بیکاری و بیمه درمانی خبری نیست.

در بحث آخر مختصر باید به موقعیت دیگری از جایگاه زنان کارگر در ایران اشاره کنم .

اینجا منظورم به طور مشخص موقعیت زنان در بخش اشتغال بیرون از خانه است که شامل بخشهای صنعتی و خدماتی از معلمان، پرستاران، کارخانه های تولیدی و... است.  اغلب این زنان از تحصیلات، توانایی، استعداد و تخصص های بالایی برخوردارند، سوای موقعیت سرکوب حاکمیت در تعرض به سطح معیشت کل جامعه برای سودآوری بیشتر و همچنین اعتراضات هر روزه کل جامعه اعم از زنان و مردان در بخشهای مختلف صنعتی و خدماتی و غیره..

در جامعه ای با قوانین زن ستیز و تبعیض جنسیتی، زنان نه تنها از امکان برابر برای دریافت حقوق و دستمزد بلکه در الویت های استخدامی هم مورد تبعیض جنسیتی قرار میگیرند. و حتی اگر زنی شاغل باشد، قوانین شرع در خدمت استحکام و قوت بخشیدن به جامعه ی مردسالار، دست مردان را باز گذاشته است که به هر بهانه ای، زن و یا همسرشان را  می توانند از کار کردن منع کنند و باز هم زن به همان جایگاه نگاه سنتی و ارتجاعی که برای زن تعیین کرده،  یعنی خانه داری برگردانده می شود.

این تقابل و کشمکش جدی است که بشریت در جامعه ایران و در راس آن زنان برای بازپس گیری موقعیت برابر، آزاد و انسانی شان هر روزه پیش میروند. یقینا برای پرداختن به تمامی جنبه های موقعیت زنان به ویژه در جامعه ایران مسائل متعددی هست که باید موشکافانه به آن  پرداخت و موقعیت و جایگاه زن در جامعه را باید در عرصه ی تقابل های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که کسب می کند،  بنگریم.

به امید رهائی زنان و رسیدن به دنیای آزاد و برابر و با تشکر از همه بینندگان، فعالین و مبارزین این عرصه

 

 

 



متن سخنان نسیم محمدی 

زنان تحت ستم  ایران بیش از چهار دهه است که تحت حاکمیت زن ستیز جمهوری اسلامی بار  فقر ،بیکاری ،تبعیض و نابرابری را به دوش می‌کشند .

زنان ایران به عنوان شهروندان درجه دو در مقابل قانون شرع از ابتدایی ترین حقوق خود محرومند و در بازار کار مردانه فرصت های شغلی را از دست میدهند. 

ایران میان ۱۴۶ کشور در شاخص شکاف جنسیتی جهانی، در رتبه صد و چهل و سوم قراردارد.

  در خانه هم کار بی اجر مزد خانه داری در جهت بازتولید اجتماعی هیچ انگاشته میشود.حکومت ارتجاعی حتی برای تن زنان هم تصمیم می‌گیرد حجاب اجباری از پایه های این نظام در به انقیاد کشاندن زنان است. دستور به زنان برای افزایش جمعیت امت اسلامی با ممنوع کردن سقط جنین و ممنوعیت غربالگری و قرصهای ضد بارداری آنان را به مثابه کالایی در خدمت نظام مردسالار اسلامی قلمداد می‌کند  . برای تعریف زنانه شدن فقر لازم نیست به کشورهای آفریقایی نگاه کنیم در همین ایران زنان رانده شده از بازار کار رسمی به کارهای ارزان و موقت روی می‌آورند بدون آنکه بیمه و بازنشستگی و آینده ای داشته باشند .

جنبش زن، زندگی، آزادی بازتاب خشم سرریز شده زنان ایران بود تا اعلام کند ما در برابر این حجم از نابرابری و تبعیض تسلیم نمیشویم  خواسته‌های ما زنان ذیل هیچ مطالبه و خواسته دیگری قرار نخواهد گرفت، بنابراین حتی اگر جنبش در ادامه ی حرکت به سمت سیاسی‌تر شدن رفته باشد، تنها در صورتی می‌تواند  به سرانجام برسد که اولویت مطالبات زنانه برای آزادی و برابری به سرانجام برسد.

مطالبات برابری طلبانه زنان در ایران، جز با سرنگونی جمهوری مردسالار سرمایه داری اسلامی به محقق نمی شود.

پس برای از هم  گسستنِ چرخه ی ستم   در عرصه های  اقتصادی،  سیاسی و اجتماعی، سرنگونی انقلابی این رژیم ضد مردمی و برقراری نظامی که نابودی ستم و نابرابری و برقراری عدالت و برابری را در برنامه کار خود داشته باشد، اجتناب ناپذیر است.


 


متن سخنان مینو همتی

زنان و ریشه های فقر و نابرابری

سفره های خالی و کودکان گرسنه

زنان علاوه بر تبعیض و نابرابری حقوقی و اجتماعی که رژیم اسلامی نهادینه کرده است، با

فقر و فلاکت اقتصادی که بر زندگی اکثریت قاطع مردم در ایران، از خانوارهای کارگری، فرهنگیان تا دیگر اقشار زحمتکش تحمیل شده است نیز به مصاف میروند.

برکسی پوشیده نیست که رژیم اسلامی از تامین حداقل معیشت مردم حتی با معیارهای نازل بانک جهانی هم سربازمیزند. این در حالیستکه سیاست غارت سفره مردم و خرج پروژه های میلیتاریستی کردن و فربه کردن سران کشوری، لشگری، سرکوبگر  و دلالان و سوداگران، را مانیفست بقای نظام برده داری اسلامی کرده است.

مبارزه زنان برای برابری حقوقی و علیه تبعیض از تظاهراتها خیابانی و تجمعات روز جهانی زن آغاز و تا آنچه به انقلاب مهسا، زن زندگی آزادی منجر شد، بصورت مقاومت مدنی علیه قوانین قرون وسطائی ادامه دارد.

در مبارزه مردم برای دفاع از حق معیشت، که در اعتراضات فرهنگیان، بازنشستگان، کارگران و پرستاران جاریست، شاهد حضور گسترده زنان در صفوف مقدم این جنبشها هستیم.

فقر، تورم، کودکان گرسنه و سفرهای خالی، دقدقه روزمره زنان است، هرچه شکاف اقتصادی بین طبقات حاکم و اکثریت محروم جامعه ژرفتر میشود، نقش و فعالیت زنان دوشادوش مردان برای عبور از این فلاکت ضرورت بیشتری میآبد.

در آستانه هشت مارس روز جهانی زن هستیم، جنبش انقلابی زن زندگی آزادی علیرغم افتد و خیزش و هزینه هائی که متحمل شد، نسل جوان و پر انرژی دیگری را وارد جنبش برابری طلبی زنان کرد که میتواند در پیوند با جنبشهای اجتماعی دیگر مسیر عبور از نظام برده داری موجود را در برآمدهای بعدی هموارتر کند و به این کابوس قرون وسطائی پایان دهد.

زنده باد هشت مارس روز جهانی زن

زنده با جنبش انقلاب زن زندگی آزادی و برابری.

 



ماهنامه شماره یکصد و بیست و یکم رهائی زن 
هشت مارس روزجهانی زن و محکومیت کشتار زنان، کودکان و غیرنظامیان در غزه 
Long Live March 8, No Excuse for Genocide in Gaza


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر