اعلام اعتصاب غذای ۱۹ نفر از زندانیان سیاسی زن در زندان قرچک
سمیه رشیدی زندانی سیاسی که به کما رفت و بدلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان جان باخت
اعتراض این زندانیان به وضعیت ناگوار زندان قرچک و برخوردهای مسئولان این زندان است که موجب مرگ سمیه رشیدی، زندانی سیاسی شد.
موج اعتراضها به چگونگی مرگ سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین و فشارها، محدودیتها و محرومیتهایی که زندانیان زن این زندان تحمل میکنند رو به افزایش است.
۱۹ نفر از زندانیان سیاسی زن محبوس در زندان قرچک نیز در سوگواری همبندیشان سمیه رشیدی، و در اعتراض به برخوردهای غیرمسئولانه از سوی مسئولان زندان قرچک، و عدم پاسخگویی و پذیرش مسئولیت خود و همچنین در اعتراض به عدم انتقال زندانیان سیاسی زن به زندان اوین، روز دوشنبه ۷ مهر اعلام کردند که دست به اعتصاب غذا میزنند.
این اعتصاب از فردا سهشنبه ۸ مهرماه به مدت دو روز برگزار خواهد شد.
در سه ماه گذشته، وضعیت نگهداری زنان زندانی سیاسی در بند قرنطینه زندان قرچک نگرانیهای زیادی را برانگیخته است.
افزون بر برخوردهای قهری و شدید مانند انفرادیهای خودسرانه و یورش گارد به بند زنان، عدم رسیدگی به وضعیت زنان بیمار تا جایی پیش رفت که سمیه رشیدی جان خود را در اثر بی توجهی کادر پزشکی زندان قرچک از دست داد.
سمیه رشیدی، زندانی سیاسی ۴۲ ساله، ۳ مهر در بیمارستان جان باخت. او که از بیماری صرع رنج میبرد، از اردیبهشتماه به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دلیل شعارنویسی بازداشت و ابتدا در اوین و سپس در زندان قرچک ورامین محبوس شده بود. بر اساس گزارشها، رشیدی در طول بازداشت بارها دچار حملات شدید صرع شد، اما مسئولان زندان قرچک از اعزام فوری او به مراکز درمانی خودداری کرده بودند.
او در روزهای گذشته پس از بازگشت از پزشکی قانونی، در حالی که دچار تشنج شده بود، بهجای انتقال مستقیم به بیمارستان برای تعویض لباس به بند فرستاده شد و در همان فاصله حال او وخیم شد و به کما رفت. خانواده این زندانی سیاسی نیز تحت فشار قرار گرفتهاند که علت مرگ او را «خطای پزشکی بیمارستان» اعلام کنند.
بهگفته نهادهای حقوق بشری، زنان در زندان قرچک در فضایی بسیار کوچک، بدون تهویه و نور کافی نگهداری میشوند. آب شرب ناسالم، کیفیت پایین غذا، نبود خدمات بهداشتی و درمانی مناسب، و رفتارهای تحقیرآمیز و جنسیتزده، بخشی از رنج روزمره این زندانیان است. همچنین در این زندان تراکم جمعیت بالاست و بهدلیل کمبود امکانات اولیه، بسیاری از زندانیان حتی از جای خواب محروماند.
خودداری مدارس سیستان و بلوچستان از ثبتنام کودکان بلوچ فاقد شناسنامه
روز دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، بسیاری از شهروندان بلوچ فاقد شناسنامه در گفتوگو با حالوش از ممانعت مدارس برای ثبتنام فرزندانشان خبر دادند.
یکی از این شهروندان میگوید؛ بهرغم گذشت بیش از ۱۵ سال از تشکیل پرونده اثبات نسب، هیچ پاسخی از سوی اداره ثبتاحوال دریافت نکردهاند و اکنون فرزندانشان از حق اولیه آموزش محروم ماندهاند.
یک شهروند دیگر بلوچ فاقد شناسنامه گفت:
«امسال دخترم میخواست برود کلاس ششم، اما مدرسه گفت فاقدین مدارک ثبتنام نمیشوند. این فقط مشکل من نیست، مشکل خیلی از خانوادههای بلوچ است. حدود ۱۵ سال است که پرونده اثبات نسب تشکیل دادهایم، اما هیچ جوابی ندادهاند. پدرم که پیگیر پرونده بود فوت کرد، پسرعموی پدرم هم فوت کرد، ولی هنوز ثبتاحوال میگوید خبری نیست. هر بار که مراجعه میکنیم، ما را با پرونده بیرون میکنند.»
وی افزود:«ما میتوانیم ثابت کنیم که بلوچ و ایرانی هستیم؛ اگر آزمایش دیانای بخواهند یا شناسنامه اجدادمان را ببینند، همه مدارک موجود است. اما مسئولان هیچ پیگیریای نمیکنند. حالا بچهی من نمیتواند به مدرسه برود و از حق تحصیل محروم مانده است. ما دستمان به جایی بند نیست، مگر رسانهها صدای ما را به گوش مسئولان برسانند.»
محرومیت کودکان فاقد شناسنامه از تحصیل، نقض آشکار اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که دولت را موظف به تأمین آموزش رایگان برای همهی کودکان میداند. همچنین ایران عضو «کنوانسیون حقوق کودک» است که در ماده ۲۸ آن، حق آموزش برای تمامی کودکان بدون تبعیض به رسمیت شناخته شده است. استمرار این محرومیتها، مصداق تبعیض سیستماتیک علیه جامعه بلوچ و نقض حقوق بنیادین کودکان ا ست.
ماهنامه شماره یکصد و سی و سوم رهائی زن - سومین سالگرد مهسا - جنبش زن زندگی آزادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر