مطالبات کارگری
طی دهه های متمادی به بهانه جنگ، اقتصاد مقاومتی و تحریمهای بین المللی سرکوب شده
است. این در حالیستکه جماعت یک درصدی حاکم از میلیونرهای ریالی به میلیاردرهای
دلاری تبدیل شدند. این جماعت یک درصدی چه در آمریکا باشند و چه در ایران توان مالی
نجومی و قدرت مطلق سیاسی خود را با خالی نگهداشتن سفره خانواده کارگری تضمین کرده
است. وقت آن رسیده استکه نیروی میلیونی 99 درصدی متشکل شود و حقوق خود را بدست
آورد و خط فقر را بموزه تاریخ بسپارد.
در برنامه امشب
به بررسی مطالبات کارگری، از اعتصابات متعدد گرفته تا وضعیت معیشت خانوار کارگری،
از و ضعیت کارگران مهاجر افغان گرفته تا دستفروشان کلان شهرها با فرخنده آشنا از
فعالین کارگری به گفتگو مینشینیم.
فرخنده عزیز به
برنامه رهائی زن خوش آمدید.
مینو همتی: توافق هسته ای و بقول خودشان برجامشان با میلیونها دلار
بکام حاکمان شیرین شد. طبقه کارگر را چه حاصل، آیا لقمه نانی به سفره خالی خانوار
کارگری افزوده شد؟ یا اینکه کماکان پولدار کباب و بی پول دود کباب؟
فرخنده آشنا: الان اگر ما
بخواهیم نگاه بکنیم در ایران یک شرایط تاریخی دیگری در رابطه با کارگران وجود
دارد. آن اجماع ها و آن دست آویزهایی که رژیم همیشه داشته مثل جنگ که برایش نعمتی بود و بعد
بازسازی جنگ که چگونه کارگران را از حق قراردادهای رسمی کنار گذاشتند و بعد
تحریمها و محاصره اقتصادی را و خلاصه هر دفعه با یکی از این زمزمه های ابزاری سر ما را کلاه گذاشتند. کار رسید به
اینجایی که امروز قرار داریم .
همانطور
که خودتان اشاره کردید در واقع امروز یک بحران جهانی هست. میدانید که در همه جای دنیا مردم از سیاستهایی که هر روز
باعث خرابی و ویرانی بیشتر وضعیت کارگران و مزد بگیران میشوند به سطوح امده اند.
این در واقع همان اعتراض سراسری ست به این سیاستها و ما هم جدا از این جهان نیستیم. ما هم کشوری
هستیم که سرمایه داری هار جمهوری اسلامی میخواهد سیاستهای جهانی نهادهای سرمایه
داری را مثل صندوق بین المللی پول را را در ایران پیاده بکند و این مبارزه جهانی
طبقه کارگر هم به صورتی به ایران مربوط است.
برای همین من فکر می کنم که الان فرصت
خیلی خوبی ست که ما بتوانیم مبارزات منطقه ایی و محلی مان را با مبارزات جهانی
پیوند بدهیم و این ارتباط را برقرار بکنیم ونشان بدهیم که ما هم جزو 99 درصدی ها
هستیم. ما هم در کشوری هستیم که در
وحشتبارترین شرایط نیروی کار، کارگر را استثمار می کنند. مسئله بیکاری ها و تمام معضلاتی که امروز در
جامعه ایران هست در واقع همه کارگران جهان با شدت و ضعفی دست به گریبان هستند و
اعتراضات سراسری را ما شاهد هستیم .
ببینید
در امریکا و انگلیس چگونه اعتراضاتی هست. در خاورمیانه شاهد اتش افروزی هایی هستیم
در واقع دنیایی که اینها دارند رهبری می کنند بر علیه طبقه کارگر هست و طبقه کارگر
حق دارد که برای دفاع از زندگیش مبارزه بکند. من فکر می کنم که در چنین شرایطی احتیاج به یک
تحرک گسترده است و در واقع باید بر پایه یک ابتکاراتی باشد و نواوریهایی در ایجاد
تشکلهای مردمی برای طرح مطالبات و رفاه عمومی مان داشته باشیم. برای اینکه بتوانیم برای کل احاد جامعه مان یک
سری مطالبات عمومی را مطرح بکنیم . بخصوص الان که هیأت هایی به اروپا می ایند و
میروند . ما باید به نوعی جوری به اعتراض
مان وصلش کنیم. اعتراض به سرمایه جهانی، به
سیاستهای سرمایه جهانی و آنها را ارتباط دهیم به اعتراضات کارگران در کل جهان. هرچند در همه جای دنیا
سرکوب هست و ولی هیچ کارگری نمی تواند باور نداشته باشد که اگر کارگر متشکل بشود و
نیروی عظیمش را به میدان بیاورد و سازمان بدهد هیچ نیروی سرکوبی قادر نیست که انها
را به عقب بنشاند و انها پیروز میدان خواهند بود و این مسأله مهمی هست مسأله تشکل
یابی طبقه کارگر پیوندش با مبارزات جهانی و اعتراض 99 درصدی ها در جهان خیلی مهم هست
و این شرایط را باید دریابیم و در این شرایطی که جامعه متحد است نیاز به سازماندهی
دارد .
مینو همتی: بهربرداری صاحبان سرمایه از شکاف بین کارگر بومی
و کارگر مهاجر در همه جای دنیا از جمله ایران اهرمی برای پائین نگهداشتن دستمزدها
برای کارگران بومی و محکوم کردن کارگر مهاجر و خانواده اش به زندگی زیر خط فقر
بوده است. راه برون رفت از این مدار بسته را چه میبینید؟
فرخنده آشنا: علت مهاجرت و مهمترین مسأله
مهاجرت همین سیاستهای خانه خرابی ست که این سرمایه دارها در رابطه با کارگران ایجاد می
کنند . جنگ افروزی ها و سیاست هایی که راهی جز مهاجرت و فرار برای مردم باقی نمی گذارد
همان دولتهایی که با اعمال سیاستهای سرمایه جهانی انسانها را از همان حداقل های
امکان زندگی در کشورهایشان ساقط می کنند و شرایط به شدت غیر انسانی را برایشان رقم
می زنند . و در حین فرار یا در دریا ها
غرق می شوند و یا اینکه خودشان را به یک جایی می رسانند . تازه انجا هم باید به یک
حقوق پایین برده داری تن بدهند چراکه بهر حال مجبور هستند زندگیشان را تامین
بکنند. شما ببیند در همین ایران در رابطه با افغانستانی ها رژیم دارد چکار می کند
و چه سیاستهایی را دارد پیش می برد .
الان در اروپا هم یک دوره سرکوب
دستاورد های طبقه کارگر هست. در اروپا
مهاجرهایی که از جنگ فرار می کنند و به اروپا می ایند. برای اینها این امکان را
فراهم می کند که از نیروی کار ارزان اینها استفاده کنند و از طرفی اینها را الترناتیوی
قرار بدهند برای مبارزات روزمره کارگری که خواهان افزایش دستمزد ش است و در واقع
نیروی مهاجر در یک همچین جاهایی یک نیروی ضعیفی ست و اینها حمله را به انها انجام
می دهند. در همین کشورسوئد وقتی که ما با
موج مهاجران گریخته از جنگ مواجه هستیم اینها یک سیاست هایی را به کار میبرند که
مثلا پیشنهادشان این بود که این کارگران و پناهنده هایی که از کشور های دیگر امی
آید 30 تا 40 درصد کمتر از کارگر های سویدی به ایشن حقوق بدهیم چونکه اینها ان
مهارت ها را ندارند .
خوب خوشبختانه اینجا شرایطی هست که
انسانهای رادیکل میتوانند یک مقدار ازادانه تر فعالیت بکنند و تلاش کردند که
روشنگری بکنند. تلاش کردند که اتحادیه های کارگری را نسبت به این مسأله روشن بکنند
و اجازه ندهند که اینها سیاستهای تفرقه افکنانه شان را بین کارگر خارجی و سوئدی
پیش ببرند . و خوشبختانه تا اینجا هم نتوانستند پیش ببرند یعنی به هر حال روی این
قضیه کار شده و انسانها نیرو گذاشتند و
تلاش کردند روشنگری و افشا گری کردند و اعتراض کردند و این طرح خوشبختانه پیش نرفت
. و این طرح هم هست که خوب شما می کویید که اینها اموزش و مهارت ندارند بهشان
اموزش بدید حق هر کسی هست که در این جامعه اموزش ببیند و بتواند کار بکند و تا ان
موقع شما باید به انها حقوق بیکاری بدهید تا انها بتوانند این اموزش ها رو ببینند
و به کار بروند این تلاشها هست یعنی به هر حال ان طور نیست که اینها اجازه بدهند
که این یورش ها به راحتی صورت بگیرد اینها طرح های ضد کارگری هستش اینها طرح هایی
که وظیفه نیروهای انقلابی اینها را افشا کنند و با سازماندهی طبقه و اعترض های
گسترده بتوانند اینها را به عقب بنشانند . بهر حال این سیاست کثیف تفرقه افکنی بین
کارگرای بومی و خارجی را رژیم جمهوری اسلامی سالها بکار برده و یکی از فجیع ترین
مسأله که در ایران پیش رفت این بود که
سال قبل بخصوص یازده اردیبهشت روز جهانی کارگر روزی که همه کارگرای دنیا اتفاقا می
خواهند روی وابستگی طبقاتی شان تاکید بکنند این مزدور ها و سرکوب گران همیشگی طبقه
کارگر سعی کردند با بسیج نیرو اتفاقا بر عیله کارگرای مهاجر و افغانستانی شعار
بدهند و بگویند که اینها هستند که باعث این مصیبت ها شدند در حالیکه باید با این
سیاستها مقابله بشود با سیاست هایی که رژیم بر علیه افغانستانی ها دارد اعمال می
کند میدانید که الان دارد به عنوان نیروهایی که اینها رو سازمان می دهد و بهشان
وعده پول می دهد بهشان وعده این را میدهد که اینها می توانند بعدها شهروند ایرانی
بشوند و پاس ایرانی بگیرند و خانه بخرند و تحصیل بکنند و ماشین داشته باشند اگر
اینها بروند و از همتای خودشان در سوریه و از اسد دفاع بکنند و هیچ معلوم نیست که
اینها بتوانند از انجا زنده در بیایند . الان مردم شاهد هستند که در مناطق افغانی
نشین در حاشیه های شهر بخصوص در مشهد الان هر روزه دارند بخش زیادی از اینها را که
فرستادند انجا با این وعده ها جسد هایشان را دارند به خانواده هایشان تحویل میدهند
تحت عنوانی که اینها از حرم دفاع کردند . یک زمانی جوان ها را به کشتن میدهند که میخواهند
بروند برای فتح کربلا و حالا این بیچاره ها را اینطور به کشتن میدهند. معلوم هست
وقتی به یک کارگر افغانستانی اجازه
نمیدهند در یک محله هایی تردد بکند. بهش اجازه نمیدهند تحصیل کند و خانه بخرد و
حساب بانکی باز کند وقتی میرود در بیمارستان و با ان رفتار انسانی ندارند در یک
همچین فشاری اگر تو دو ماه بروی انجا و برگردی ما همه این محرومیتها را رفع می
کنیم معلوم هست که تحت این فشار همچین چیزی را قبول می کند بهر حال اینها ان
چیزهایی هست که داره اتفاق می افتد و باید همه جا هوشیار بود و علیه این سیاستها
مبارزه کرد . و نگذاشت که این اتفاق بیافتد. بخصوص یازده اردیبهشت ما می خواهیم با جنبش
جهانی و 99 درصدی ها اعلام همبستگی بکنیم در سراسر جهان در درجه اول دست
افغانستانی را دکه در کشور ما هست را بعنوان اتحاد طبقاتی خواهیم فشرد و اجازه
نخواهیم داد که اینها اینجوری این بخش ضعیف طبقه کارگر را بعنوان مهاجرانن تنها در
ایران بلکه اینجا هم این مسائل هست ما هم واقعا درگیر این مسائل هستیم که روشنگری
بشود و اینجا دائم در اعتراض و در کشمکش هستیم با این سرمایه دارها که نگذاریم این
اتفاق بیافتد. اتفاقا دوستان افغانستانی که اینجا هستند و این تجربه را از ایران و
جاهای دیگه دارند و ایجا دائما این تجربه ها رو انتقال میدهند که ما بعنوان کسانی
که در ایران بودیم میدانیم وقتی که حمله می کنند به یک کارگر افغانستانی بعنوان
کارگر مهاجر و حقوق کمی بهش میدهند بیمه اش نمی کنند و مسکن و اینها ندارد و این
حمله ها اگر سدی جلویش را نگیرد متوقف نمی شود .
این تجربه ها را ما داریم و باید از ان استفاده
بکنیم این بخش بزرگی که روی دوش کارگرای خارجی اینجا بوده که ارتباطها را برقرار
بکنند و همین طور کارگرای اگاه سوئد که این پیوند را برقرار بکنند و اجازه ندهند
که این تعرضات به بخش ضعیف طبقه کارگر انجام بشود . بهر حال ما باید خیلی هوشیارانه
با این سیاستها مقابله بکنیم باید خیلی هوشیارانه بتوانیم اتحاد و همبستگی طبقاتی
مان را در همه جا پیش ببریم. تحکیم ش
بدهیم و سعی کنیم هرجایی که تشکلی ایجاد می کنیم حتما بطور ویژه حواس مان به ان
بخش کارگران مهاجر باشد . سرمایه داری برای خودش هیچ مرزی نمی گذارد هر جا که دلش
می خواهد و می بیند که سود زیاد هست میتواند به راحتی برود انجا و خون کارگرها را
بمکد . ما کارگر ها هم باید باید جلوی ان را بگیریم تا بتوانیم از این شرایط خلاص یابیم.
مینو همتی: پدیده دستفروشی در کلان شهرها مختص ایران نیست،
لیکن نحوه برخورد شهرداریها در کشورها پیشرفته و جهان سومی کاملا متفاوت است در
آمریکا شهرداری در روزهای تعطیل آخر هفته پارکینگ برخی مدارس دولتی را به هزینه ای
کم در اختیار دستفروشان برای ارائه اجناسشان میگذارد و خریداران و فروشندگان نیز
راضی بنظر میرسند. . در این مورد این پدیده در ایران توضیح دهید و اینکه چه اقشار
اجتماعی را دربرمیگیرد.
فرخنده آشنا: ببینید مسأله دست فروشی
چیزی جز فقر نمی تواند باشد. یعنی هیچ دلیلی ندارد جز اینکه ادمها بیکارند و وقتی
که هزارن نفر کارشان می شود دست فروشی یعنی گسترش روز افزون فقر و بیکاری این را
نشان می دهد . انسانهایی که قادر به تامین زندگیشان نیستند بیکارند و یا بعنوان
شغل دوم و سومشان مجبور میشوند که دست فروشی بکنند.و این تعداد عظیمی که این روزها
در رابطه با ایران هست در واقع یک رقم باور نکردنی ست، یعنی یک معضل اجتماعی ست که
مربوط به سیاستهای ان جامعه است که به شکل دستفروشی خودش را دارد نشان می دهد بخش
بزرگی از این دست فروش ها زنان هستند این مسئله مهمی هست که این زنان بخش عمده شان
هم سرپرست خانواده هستند یا زنان جوانی هستند و از انجایی که در ایران نفس کشیدن
هم پولی شده داره تحصیل میکند و دانشگاه
میره و مجبور هست که هزینه اش را تامین بکند و بخشی از اینها مجبور هستند که دست
به دستفروشی بزنند چون کاری نمی توانند پیدا بکنند .
اما مسئله جمع اوری این دست فروشها بارها و
بارها اتفاق افتاده و اینها دوباره به خیابانها برگشتند بگذارید من تجربه سال 59 و
60 خودمان را بگویم که ان موقع ها من یادم هست که در خیابان ولیعصر بچه های جوانی
که کار نداشتند و یا احتیاج مالی داشتند و باید پول بدست می اوردند در این خیابان
بزرگ بخصوص در شبهای عید دست فروشی می کردند و ان موقع به اینها حمله می کردند و
از زمان شاه هم همچین چیزهایی هم هست و ماموران سد معبر و ان موقع شرایط کمی
متفاوت تر بود. یعنی فضا یک مقدار باز تر بود و جوان هایی که در ان خیابان کار می
کردند یک تشکل دستفروش ها را ایجاد کرده بودند و یک دکه ایی را زده بودن که ان دکه
با نوشته هایی که رویش بود نوشته بود که اینجا جایی هست که دستفروشها را سازماندهی
می کند و انها میرفتند ثبت نام می کردند و برای مردم اعلام می کردند که جوانی هستم
که کار ندارم و باید پول بدست بیاورم. از
اخبار و اینکه اگر حمله کردند چگونه از خودمان دفاع بکنیم و روشنگری می کردند و در
چین حمله هایی هم مردم دخالت می کردند و اجازه نمی دادند که تعرضی به انها بشود و
کار هم می شد. یعنی بهر حال مغازه دارها مالیات می دهند و یکسری پولها را باید به
شهرداری بدهند و طبیعتا قیمت جنسشان یک مقدار بالاتر هست و اینها پایین تر و مردم ازجنس
ارزان استقبال می کنند ولی این باعث این نباید بشود که درگیری بین دستفروشها و
مغازه دارها بشود .
دستفروشها وقتی کار ندارند چه کار
باید بکنند و معلوم هست که شهرداری و دولت در کنار مغازه دارها خواهد ایستاد این
روابط هست ولی هیچ ادم منصفی و هیچ ادم انسان دوستی نمی گوید که دستفروش ها را
باید با زدن و بستن و مثل یک جنایت کار با انها رفتار کرد . باید به اینها کار داد
و یا شرایطی فراهم کرد. من یادم هست که همین دستفروشها یک جایی را مشخص کردند و از
شهرداری خواستند که انجا را به انها بدهد که شهرداری جاهایی را داده بود که دست
رسی مردم سخت بود و به قول خودشان جنگ یک نعمتی شد که به اینها حمله کردند و از
انجا بیرونشان کردند و هیچ وقت برای مردم یک چاره اساسی انجام نمی دهند و ایجاد
کار نمی کنند. دست فروش ها هم دچار همچین مسئله ایی هستند که در مترو با بیشرمی
تمام می گویند که برای اسایش خودتان هم که شده از اینها خرید نکنید .و یا بعنوان
سد معبر می بینیم که با مردم چگونه برخورد می کنند خوب تشکیلات و نیروی کارگری
نیست که پشت اینها باشه و خودشان هم تشکیلاتی ندارند از اینگونه برخوردها جانشان
به لب میرسد و مثل ان کسایی که خودشان را انداختند زیر ریل قطار و یا یونس عسکره
دست فروش خرمشهری که از سر ناچاری خودش را به اتش کشید و خود کشی کرد اینها مسائل
کمی نیست واقعا این جور برخوردها دولت را وادار به این نمی کند که فکری به حال این
انسانها بکند.
این وعده هایی که اینها برای اشتغال زای داده
بودند در واقع همین بگیر و ببند ها بود بگیر و ببند هایی که اینها دارند انجام می
دهند یعنی در واقع باید دست این دست فروش ها را ببوسند بخاطر اینکه با این شرایط و
این اوضاع و احوال اینها برای خودشان یک تحرک و تلاشی دارند تا بتوانند معاش
خودشان را تامین بکنند دست به کارهایی نمی زنند که به جامعه اسیب برسانند دست
فروشی بهتر از تن فروشی و مواد مخدر هست این را اینها خوب متوجه هستند. با این زحمت دارند دست فروشی می کنند که بتوانند
زندگیشان را تامین کنند اینها این همه تشکل های عریض و طویل دارند سازمان تامین
اجتماعی وزارت رفاه دارند وزارت بهزیستی دارند چرا یک شرایط برای اشتغال این
بیکارها نمی توانند ارائه بدهند . نمی خواهند ارائه بدهند می ایند 7000 نفر پلیس
نا محسوس برای پاییدن مردم استخدام می کنند که مردم دچار رعب و وحشت بشوند و هیچ
حرکت و اعتراضی نکنند و بتوانند اینها را سرکوب بکنند. بهر حال مبارزه در این
شرایط برای اینها این نیست که اینها را سرکوب بکنند اینها را بگیرند و جریمه بکنند
اینها کار ندارند بهر حال اگر هم اینها را یک دوره شدید سرکوب کنند بعد از مدتی که
مسائل شل شد اینها بیکار هستند و دوباره بر می گردند . کار اساسی این هست که اینها
از یک تامین اجتماعی برخوردار باشند از یک حمایت اجتماعی برخوردار باشند و کار به
انها داده بشود و اگر کار نمی دهند بیمه بیکاری بدهند تغذیه و مسکن و بهداشت داشته
باشند اینها وقتی اینها را ندارند مجبور می شوند دست به این ابتکارات بزنند و
بجایی که از اینها قدر دانی بکنند همه جا سعی می کنند یک موانعی ایجاد بکنند که
اینها همان یک لقمه نانی را هم که به ابتکار خودشان با هزار زحمت سعی می کنند در
این جامعه بدست بیاورند را اینطور برخورد می کنند یعنی هر راهی که مردم یک مقدار
وضعیتشان را بهتر بکند و یک لقمه نانی بدست بیاورند همه جا سیاست دولت سرکوب و پاک
کردن صورت مسأله بوده است.
شما ببینید در رابطه با همین مسئله
ایی که زنان کارتون خواب ببینید خانم
شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهور در رابطه با اینها چه می گوید می گوید اینها را
عقیم سازی بکنند که دیگه اینها بچه ایی نداشته باشند و هزینه ایی روی دوش دولت
نگذارند .شما کدام هزینه ایی را در رابطه با اینها متحمل شدید ؟ این غیر انسانی ترین سرکوبی هست که در رابطه با
اینها دارند انجام می دهند . بی تردید ان چیزی که اینها نیاز دارند این هست که
مسکن داشته باشند تغذیه و بهداشت داشته باشند
و از یک حمایت اجتماعی برخوردار باشند ان موقع اینها هرگز در خیابان نخواهند
امد و هرگز معتاد نخواهند شد با بگیر و ببند و کشتن سی و خورده ای سال مسایل و
مشکلات مردم فقیر حل نشد و نخواهد شد .
مینو همتی: حال که حکومت اسلامی به خانه بخت رفته و
هیئتهای اقتصادی اروپائی بسته های اقتصادی نان و آبدار برای صاحبان قدرت در ایران
هدیه میآورند. طبقه کارگر اعم از زن و مرد، پیر و جوان، بیکار و شاغل چگونه
میتوانند از این موقعیت برای ارتقا سطح معیشت و توان اجتماعی 99 درصدیها بهره
برداری کنند؟ نقش زنان در این کارزار چیست؟
فرخنده آشنا: خوب معلوم نیست که سیاه بخت
نشود یعنی ببینید انچه که الان برای این هیئت ها مهم هست که اینجور سرازیر شدند در
رابطه با اینکه قراردادهای که سود کلان برایشان دارد را بدست بیاورند در واقع این
باغ سبزی را که انها می بینند دندان طمعی که انها دارند در رابطه با همین
نیروی کار ارزان هزاران جوانی هست که کار ندارند و انها می دانند که در این شرایط
حاظر میشوند با پایین ترین قیمتی نیروی کارشان را بفروشند .
ظریف در یکی از نشست هایش گفته بود ایران یکی از بهترین و امن ترین کشورها
ست برای سرمایه گذاریهای خارجی و سوداور و میداند که این را به چه مناسبتی میگوید
و انها هم میدانند یعنی این امنیت و سود اوری برای سرمایه دارها به یمن کشتارها و
قتل عامها و بگیر و ببند ها و زندانهایی که الان پر هست از کارگرهای معترضی که فقط
به خاطر حقوق های معوقه شان اعتراض کردند و در زندان هستند . معلمهایی که برای
دستمزد یک مقدار بیشتری که بتوانند ان حداقل های زندگیشان را فراهم بکنند در زندان
هستند و این ارتشی هست که بخش بزرگی از بودجه مملکت فقط برای سرکوب مردم دارد
هزینه می شود .
این هست و من فکر می کنم که تنها چیزی که در این شرایط می تواند به کمک ما
بیاد که این فرش قرمزی که اینها با کشتار مردم و خون کارگرها به زیر پای اینها
انداختند و بهشان خوش امد می گویند می تواند این خواب و رویای اینها را بهم بزند و
همانطور که قبلا اینها می گفتند که زمان شاه که ایران جزیره ثبات هست دیدیم که در
فاصله خیلی کوتاهی وقتی اولین خیزش مردمی پیش امد همین شاه را برداشتیم و جزیره
ثبات دیگر ان جزیره ثبات نبود تا اینکه دوباره سرکوب کنند و تبدیل به این بکنند
بهر حال اینها همچین تحلیل هایی را می دهند بخاطر اینکه اینجوری می خواهند اما
طبقه اما طبقه کارگر می تواند این معادلات را عوض بکند .تنها وتنها این نیرو هست
که میتواند این معادلات را عوض بکند به نفع خودش به شرط اینکه بتواند خودش را
سازمان بدهد و نیروی عظیمش را به میدان بیاورد و این بگیر و ببند ها هم نمی تواند
کارگر ها را بترساند و کارگرها این را میدانند و این را تجربه کردند که اگر
بتوانند نیروی عظیمشان را به میدان بیاورند هیچ نیروی سرکوب گری نمی تواند در
مقابل انها مقاومت بکند و در نهایت این طبقه کارگر هست که پیروز می شود . این
نیروی عظیمی هست که دارد چرخ جامعه را می چرخاند و چرخ جهان را می چرخاند همان 99
درصدی هایی که خودت بهشان اشاره می کنی چرا نمی تواند اگر سازمان بدهد خودش را ان
یک درصد را تمام بکند . حتما می تواند بنابر این مضوع همین جا هست که الان یک
موقعیتی هست که خیلی مهم هست برای طبقه کارگر که بتواند تشکل های پایدارش را برای
مطالبات عموم جامعه سازمان بدهد این درست هست که بهر حال اعتراضات همه جا هست
مسئله پالایشگاه ها بود پتروشیمی اعتراضاتش بود و کار خانه هی دیگه هست معلمها
اعتراضات وسیعی داشتند معدنچی ها اعتراض داشتند همه این اعتراض ها هست ولی این
اعتراض ها باید درون خودش در حین این مبارزات کارگرها دارند اموزش می بینند باید
بتوانند تشکل های پایدار خودشان را ایجاد بکنند تشکلی که بتوتند راه را به اینها
نشان بدهد و دائم بدانند که دست همدیگر را دارند و این نیرو هست برایشان . این
نیرو به کارگر قدرت وتوانایی میدهد و نیروی مبارزاتی کارگر را بالا می برد بدون
این تشکل ها نمی توان یعنی هرجایی موضوع خاص خودش را ممکن هست داشته باشد .
ببینید مثلا حقوق ها ی معوقه یک جا مسئله هست دست مزد بسیار پایین یکجا
مسئله هست اینکه قراردادهای واقعا پایین موقت و سفید اضا یکجایی مسئله هست همه
اینها مهم هستند ولی برای گرفتن تک تک اینها باید متشکل شد و بزای گرفتن یک چیز
بیشتری برای احاد جامعه برای همان دست فروش و زن کارتون خواب و برای کودک خیابانی
این ستش که ما بتوانیم در جامعه به یک حمایت اجتماعیی برای کل جامعه دست پیدا
بکنیم یعنی مسکن و بهداشت و تغذیه برای همه ازادی قلم و بیان برای همه یعنی ایها
چیزها یی هست جامعه بطور کلی بهش
نیازمند هست که تا دیگه کسی حداقل
زندگی که خودش دارد تلاش می کند اینها جرات نکنند طوری برخورد بکنند بهش که انگار
ان مجرم هست شماها مجرم هستید که این کارگر و دست فروش را و کارتون خواب را با ان
سیاستها و دزدی هاتون انها را به این روز انداختید . بنابراین ما باید شماها را به
عنوان مجرم به این شرایط بگیریمتان و محاکمتان کنیم. شما وقتی می توانید به ما این
برخورد ها را بکنید برای اینکه ما خودمان را سازمان ندادیم . برای اینکه وقتی شما
می توانید هفتاد هزار نفر را استخدام بکنید که یواشکی ما را بپایند برای اینه که
میترسید از ان نیروی ما میترسید از اینکه ما متشکل و متحد بشویم و بتوانیم قدرتمند
در مقابل شما بیاییم . اینکه فکر کنیم دائما دارند مارا می پایند و هیچ کاری نکنیم
این اتفاق نخواهد افتاد . می خواهیم بگوییم که ما مجبوریم . دستفروش مجبور هست
برای اینکه معاش زندگیش را بکند . شما با بگیر و ببند نمی توانید کاری بکنید .
کارتون خواب را با عقیم کردن و کشتن نمی توانید چراکه هر روز داره به این افراد
اضافه میشود . کار نیست و بیکار ی است و هیچ حمایت اجتماعی نیست .
ایران را با کشورهای دیگر مقایسه نکنید که در مترو هاشون چقدر ارامش هست و
مغازه ها هستند و کسی دست فروشی نمی کند . اینجا دست فروشی نمی کنند چرا که یک
حداقل حمایت های اجتماعی برخوردار هستند . مثلا در همین سوئد کسایی که باز نشسته
هستند و حقوق بازنشستگی زیادی ندارند و یا بچه های دبیرستانی و جوانهایی هستند که
می خواهند مسافرت بکنند و یا یک تیمی هست که احتاج به پول بیشتری دارند برای سفر
رفتن و غیره خوب میروند از شهرداری این امکان را میگیرند . اگر ان کار عام
المنفعه باشه مثلا مثل این بچه هایی که می خواهند برای تیمشان یک مقدار پول جمع
کنند خوب این دیگه به شهرداری پول هم نمی دهد . براحتی اجازه میگیرد که در میدان
شهر یک چیزهایی که دست دوم هست و یا با شیرینی پختن بتوانند برای تیمشان پول پس
انداز کنند .و یا سالمند هستند و حقوق و درامدشان کم هست بخصوص در مورد خارجی ها
که باز نشستگی های کمتری دارند . شاید در چهل و پنجاه سالگی امدند در این کشورها و
بازنشستگیشان اینقدر نیست که بتوانند زندگیشان را تامیین بکنند اینها هم شهرداری
یک محل هایی را در نظر گرفته و با یک هزینه کمی به اینها اجازه میدهد که دست فروشی
بکنند . بهر حال اینجا ان شرایط نیست . تازه خود اینها ازشان تشکر می کنند که اینجوری
سعی می کنند یک بخشی از هزینه هاشان را خودشان بوجود بیاورند . و یا ان بچه هایی
که دارند ان تلاش ها را برای تیمشان می کنند . و اینها خیلی از این ابتکارات تشکر
و پشتبانی می کنند و می دانند که اینها وظایف دولت ها هست که فراهم بکنند . بهر
حال اینجا هم یکسری بحران هاست وبه بهانه های مختلفی سعی می کنند که دستاوردهای
مبارزاتی مردم را زیر بگیرند و امکانات را یک مقدار کمتر می کنند .بهر حال می
خواهم بگویم که وضعیت ایران را شما نمی توانید با اروپا و کشورهای دیگه که اینها
مثال میزنند که مثلا شما در مترو شما اصلا از این چیزها نمی بینید .بخاطر اینکه
مردم از یک حداقل های حمایت های اجتماعی برخوردارند در ایران نه شما چه انتظار
دارید ؟ انتظار دارید که مردم فقیر مردمی که بهشان کار نمیدهید و از هیچ تامیین
اجتماعی برخوردار نیستند از گرسنگی بمیرند و نیایند دست فروشی بکنند .این اینطور
پیش نخواهد رفت واقعا هر روزی که ما کوتاهی می کنیم و کم تلاش می کنیم برای اینکه
متشکل بشویم همان روز هایی هست که ما کسایی مثل عساکره و هزاران انسان دیگری را که
این وضعیت را نمی توانند تحمل کنند دست به خود کشی میزنند . ان چیزی که رژیم می
خواهد .
ولی اگر یک روزی ما این تلاش هایمان به نتیجه برسه و بتوانیم متشکل بشویم
باور کنید هیچ کسی از این که طبقه کارگر هیچکس پشتش نیست و از این بی پناهی دست به
خود کشی نخواهد زد . تلاش بکنیم از نان شب بر ما واجب تر هست که متشکل بشویم در
همچین موقعیتی و بخصوص بتوانیم مبارزاتمان را در سطح جهانی پیوند بدهیم . باید این
حساسیت ها را بالا برد .اگر در خیابان زنی را دارند می زنند نباید از کنارش به
راحتی رد بشویم . یعنی این حسی را مه این سعی کردند با سرکوب ما را بترسانند و با
سرکوب سعی کردند بگویند که بالاخره هر کسی گلیم خودش را از اب بکشد و به دیگری
کاری نداشته باشد .بگذارید من یک مثالی را در رابطه با خودم بزنم .
من توی زندان در سال 61 توی بند داشتم قدم میزدم دیدم
یکی از هم بندیهای ما برده بودند باز جویی بشدت شکنجه کرده بودند و به کف پاهاش
شلاق زده بودند که این دختر را وقتی اوردند انداختند جلوی در بند دیگه نمی
توانست روی پاهاش باشد و با باسنش خودش را می کشید و میامد جلو من دویدم و سعی
کردم که زیر بغلش را بگیرم و کمکش کنم که روی پاهای خودش بایستد و بتواند راه برود
تا بتواند بیاید توی اتاق تا بتوانیم کمکش کنیم . این بزرگترین جرم من بود و به
خاطر همین من را دو سال بردند به انفرادی و به شدت من را مورد ازار و اذیت قرار
دادند و این بود که تو چکار داشتی با ان و تو نباید بهش کمک می کردی و تو باید یاد
بگیری که کاری به کار دیگران نداشته باشی و من هم گفتم این غریزی و انسانی هست و
شما نمی توانید که من را تا این حد غیر انسان بکنید توی زندان که وقتی می بینم یک
انسان دیگه احتیاج به کمک داره بهش کمک نکنم نه من این کا را نمی توانم بکنم و
متحمل ان فشار ها هم شدم .می خواهم بگم که یعنی اینجوری هستش که اینها سعی می کنند
ان حس انسانی ما را از ما بگیرند . سرکوب فقط این نیست که یک نفر را میبرند زندان
جامعه را میترسانند . اینکه اینها می گویند هفت هزار نفر پلیس نا محسوس گذاشتند که
مردم را بپایند یعنی اینکه تو را بترسانند و ما نباید بترسیم . چون هرچه که ما عقب
نشینی بکنیم چه مارا انجا بکشند و چه از گرسنگی بمیریم . بهتر پس این هستش که تلاش
بکنیم برای زندگیمان و ما بارها تجربه داریم و همه دنیا این تجربه را دارند که هر
وقت کارگرها متشکل به میدان امدند عقب نشستند . ما در همین سوئد هم وقتی مهاجرها
دارند می ایند به استقبالشان نریم از بچه هاشون مراقبت نکنیم و راه و چاه زندگی را
بهشان نشان ندهیم و وقتی که می خواهند حقوق هایشان را پایین بیاورند اعتراض نکنیم
اینها هم همین طور اینه هم حمله می کنند . یک میدان مبارزه هولناکی شده بود این
چند وقت پیش در سوئد سر مسئله خارجی ها همش می گفتند اینها دارند می ایند اینجا
اینها این کار را می کنند اینها خانه می خواهند اینها بهداشت و این مسائل را می
خواهند ولی اشاره نمی کردند که چرا اینها دارند می ایند .جنگ افروزی کردید در
سرزمینهای اینها که مجبور شدند فرار کنند .همین شماهایی که با فروش اسلحه بیشترین
سودها را انجا بردید الان اگر یک درصد ان سودهتون هم خرج بکنید برای این پناهنده
ها همشان صاحب خانه و امکانات خواهند شد . باید در مقابل اینها ما به ایستیم و حق
با ماست اینها دارند این بلا ها را سر طبقه کارگر می اورند .
سرمایه داری را در نهایت قوانین و این سیستم و نظامش
را باد سرنگون کرد و به یک عدالت اجتماعی رسید . هر گامی که برمیداریم و هر
اعتراضی که ما داریم می کنیم باید هوشیارانه باشد . این که اعتراض و تاکتیک رو
باید به طبقه کارگر این قول را بدهد که به نیروی خودت متکی باش و به ان سازمان بده
و به نیروی خودت باور داشته باش و نباید به دنبال تاکتیک هایی برویم که نیروی ما
را به اسارت در بیاورند . اینکه شما مدتها نیرو بگذاری و اینکه شما بخواهی امضا
جمع کنید و به وزیر بدهید چه افقی را شما به طبقه کارگر می دهید .کدام افق رهایی
را بهش می دهید وقتی شما این کار را زمانی دارید می کنید که هیچ اهرم فشاری برای
اینکه همین امضا هاتون را به کرسی بشانید و از این وزیر و وکیل بخواهید ندارید .
این تاکتیک چه معنی میدهد . بهر حال من میدانم که همه شما عزیزان دلسوز هستید ولی
هوشیار تر اجازه ندهید که این دیکتاتوری با این فشارهایی که روی ما هست ما هل بدهد
به راههایی که به بن بست ختم می شود . ما باید با افق طبقاطی خودمان با نیروی عظیم
جهانیمان به همدیگر کمک بکنیم .افقهای تازه ایی برای مبارزه مان تاکتیکهای رادیکال
تری را برای مبارزه مان انتخاب بکنیم تا بتوانیم در مقابل این نظام به ایستیم
.امیدوارم امسال روز یازده اردیبهشت روزی باشه که در درجه اول چون روز همبستگی
جهانی طبقه کارگر هست و یک روز بسیار مهمی هست که در همه جای دنیا کارگرها امدند و
به این سیاستهای سرمایه داری در جهان دارند اعتراض می کنند ما در ایران در درجه
اول این همبستگیمان را با کارگرهای افغانستانی و با همسایه مان نشان بدهیم .اجازه
ندهیم خانه کارگری ها این ها را چماغ سرکوب ما بکنند . اینها نیروی طبقاطی ما
هستند و اجازه ندهیم که انها اینها را به عنوان نیروی سرکوب بدست بگیرند . ما هم
در اینجا همینجوری هست ما هم الان مهمترین مسئله ایی که در سوئد مطرح هست حمایت از
کارگر خارجی و حقوق برابر با انها هست ما هم اینجا داریم تلاش می کنیم . بنابر این
امیدوارم که یازده اردیبهشت خوبی باشد . بخصوص زنها امید وارم که در چنین روزی
بیایند و مطالبات ویژه خودشان را طرح بکنند .همین دستفروشها در چنین روزی باید
بتوانند یک تشکل دستفروشی ایجاد بکنند . در محله های کارگری باید زنهایی که خانه
هایشان را تبدیل به کارگاه کردند با این حقوق های بسیار پایینی که گاه بهشان
میدهند و گاهی نمی دهند همه اینها میشود جمع بشوند . دو نفر پیش قدم بشوند بتوانند
یه امکانی را فراهم بکنند بشینند با همدیگر صحبت بکنند ببینند چگونه می توانند این
مسائل را حل بکنند . اجازه ندهیم در این خیابانها کسانی که بیکار هستند و بدنبال
یک مقدار نان هستند برای خودشان اینجوری اینها را سرکوب بکنند . چرا وقتی داره کار
می کند به این زحمت اینها را سرکوب می کنند .می خواهند به کجا هل شان بدهند . که
بروند تن فروشی بکنند .انوقت فردا بگیرند اعدامشان بکنند . یا بروند سمت مواد مخدر
که ان بالا بالایی ها وارد بکنند و اینها فروشنده مواد مخدر بشوند و اخر هم اینها
را بکشند و ان بالایی ها به نان و نوای خودشان برسند .به این شرایط ها باید اعتراض
کرد واقعا ما انسان هستیم و قبول نخواهیم کرد .من به نیروی طبقه ی کارگر ایمان
دارم و این نیرو باید به حرکت دربیاید.
مینو همتی: حال که اروپا با حکومت اسلامی وصلت اقتصادی کرده، نقش
فعالین کارگری مقیم اروپا برای تشویق اتحادیه های کارگری کشور محل اقامتشان به
حمایت همه جانبه از تشکلات مستقل کارگری در ایران چیست؟
فرخنده آشنا: من
خودم به عنوان یک کارگر در سوئد همیشه تلاشم این بوده که از مبارزات کارگری در
ایران هم دفاع و حمایت بکنم . همه فعالین کارگری و همه کسانی که دلسوز طبقه کارگر
هستند در هر کشوری که هستند عملا دارند این کار را انجام می دهند شاید با دلسوزی
های خیلی بیشتر این حمایت ها را دارند به عمل می اورند ما هم همیشه سعی کردیم که
بخصوص به بدنه ی طبقه کارگر در این اتحادیه های کارگری شرایط وخیم اقتصادی و
معیشتی و حقوق کارگرهای ایران را توضیح بدهیم و رژیم سرمایه داری ایران را افشا
بکنیم .هر وقت قرار شده هیئتی به ایران برود ما سعی کردیم تماس بگیریم و به انها
بگوییم که شما دارید میروید در کشوری قرار داد ببندید انجا دارند کارگرها را به
شکلی سرکوب می کنند و کارگر هیچ حق و حقوقی ندارد ما سعی کردیم به اتحادیه های ان
شرکتها بگوییم که این کارفرمای شما دارد میرود انجا که چکار بکند .
اینها دقیقا
می دانند که وقتی در اروپامبارزه می کنند دستاوردی دارند و حقوق بالایی دارند این
ها به نفع کار فرما ها نیست برای همین میروند در کشورهایی مثل ایران که نیروی کار
ارزان دارند را استثمار بکنند و سود بیشتری را بدست بیاورند اینها دقیقا متوجه این
مسائل هستند برای همین اعتراضاتی هم اینجا سازمان می دهند و حمایت میشود از طرف
جامعه این فعالیتهایی هست که اینجا هر کسی در هر کشوری هست سعی می کند اتحادیه های
کارگری انجا را نیرو های رادیکالی انجا را متوجه بکند .
ما فقط ایرانی ها نیستیم از هر کشوری فعالان کارگری و
معترضان کارگری مجبور شدند کشورشان را بخاطر مبارزات و سرکوب و زندان بودند و فرار
کردند به این کشورها انجا هر کدامشا ن بخاطر ان سابقه و دلبستگی ها شان بخاطر ان
تاریخ مشترکی که با کشور خودشان داشتند و می دانند که اوضاع انجا چطور هست و خیلی
قابل لمس و حس هست به لحاظ این سعی می کنند در ان کشوری که هستند وضعیت انجا و
تجارب خودشان را منتقل بکنند و بگویند انجا چه خبر هست و یک جوری یک همبستگی و
همدردی را ایجاد بکنند بهر حال این تلاش هایی هست که اینجا دارد می شود.
خوب بخشی از اتحادیه های اینجا بهشان امیدی زیادی نیست. بخاطر اینکه این
اتحادیه ها هم مثل اتحادیه ال او سوئد را که من بیشتر می شناسم می دانم که بهر حال
رهبران اینها بخشا خودشان جزو هیئت رئیسه همان شرکتهای بزرگ هستند و شما نمی
توانید دو جا بنشینید .هم بگویید مدافع طبقه کارگر هستید هم از یک طرف هیئت مدیره
شرکتهای بزرگ باشید . این ها را ما اینجا متوجه هستیم ولی انچه که برای ما مهم هست
این است که این بدنه تشکل هست یعنی کارگرها توی همین کشورها توی اتحادیه ها فعلا
متشکل شدند . هرچند که بخش عظیمی از اینها به سیاست گذاریها و به این بالا نشینی
های اتحادیه ها و به ان حقوق های کلانشان اعتراض دارند ولی ما وظیفه خودمان
میدانیم که این بدنه را نسبت به وضعیت ها روشن بکنیم و در مواقع حساس بتوانیم این
حمایت ها را بگیریم . این فشار از رده های پایین این اتحادیه ها هست که اینها را
وادار می کند گاهی در رابطه با سرکوب و دستگیری و زندان کارگرای ایرانی و هر کشور
دیگه ایی اطلاعیه های صادر بکنند و بهر حال اینها چیزهایی هستش که ما وظایف خودمان
قرار دادیم هر کارگر دلسوزی اینجا وظایف خودش قرار داده که این حمایت ها را به عمل
بیاورد . ولی انچه که واقعا مهم و تایین کننده هست اعتراض ها و سازماندهی های و ان
فعالیتهای گسترده ان چیزی هست که در ایران باید اتفاق بیافتد اینطرف فقط همین
حمایت های معنوی هست که وظیفه هر کارگری هست که بتواند از هم طبقه ایش در هرجای
دنیا که هست حمایت بکند اینجوری هم نیست که من بعنوان یک فعال کارگری فقط از مسائل
کارگرهای ایران حمایت بکنم وقتی کارگر ها را در معدن ها دارند سرکوب می کنند وقتی
کارگری که در انگلیس هست دارند حق و حقوقش را میزنند خوب ما اینجا ازش حمایت می
کنیم. وقتی که دارند بمب روی سر کارگرهای سوریه می ریزند وقتی عراق را دارند به ان
روز میندازند ما انجا اعتراض می کنیم .وقتی که ترکیه دارد اینقدر وحشیانه و هارر مردم را سرکوب می کند ، ما هم از
اعتراضات اتحادیه های کارگری ترکیه حمایت
می کنیم.
فرخنده عزیز ضمن تبریک اول ماه مه روز جهانی کارگر به شما و
بینندگان عزیز و با سپاس از اینکه نظراتتان را با بینندگان رهائی زن در میان
گذاردید، شب و روز خوشی را برایتان آرزو دارم.
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و ششم