جدا از وضعیت اقتصادی و یا سطح تحصیلات زنان، تبعیض و آزار بیوه ها همیشه در تمام مراحل سنی و در گستره فرهنگ ها، ادیان، گروه های قومی و مناطق به صورت وسیع اتفاق میافتد.
نگرش و برخورد به زنان بیوه در کشورهای گوناگون متفاوت است، از گونه ای بی تفاوتی نسبی و جداسازی اجتماعی (که در برخی کشورهای پیشرفته غربی رواج دارد) گرفته تا آزار و شکنجه بدنی و جنسی و حتی قتل زنان بیوه. به گزارش سازمان کمک به سالمندان*، در عرض یکسال در کشور تانزانیا بیش از ۴۰۰ زن سالمند که اکثرشان بیوه بودند به اتهام جادوگری سنگسار شدند و یا به قتل رسیدند. در چندین منطقه از آسیای جنوبی، واژه های بومی برای زنان بیوه عبارتند از جادوگر، عجوزه، فاحشه، و جنده. در میان قوم های مختلف از زنان بیوه مرتب بدگویی می شود و باور بر این است که زنان بیوه بد شگون هستند و بدبختی می آورند و عامل مرگ شوهر هستند.
در زمینه حقوق قانونی، حتی اگر حقوق زنان بیوه در قوانین بین الملل و قانون اساسی
و قوانین داخلی کشور گنجانده شده باشد، قوانین مدرن معمولا به زنان بیوه نمی رسند
و زنان بیوه به دلایل گوناگون به سیستم قضایی مدرن در کشورهایشان دسترسی ندارند.
در کشورهائی که سیستم های حقوقی موازی (مذهبی، سنتی، مدرن) در کنار هم وجود دارد،
حقوق زنان بیوه اکثرا بوسیله رهبران سیستم های مذهبی و سنتی محلی تعریف می شود. از
این رو، زنان بیوه از دارایی های غیرمنقول شوهرشان ارث نمی برند، ممکن است از خانه
هایشان رانده شوند و حتی حق حضانت فرزندشان را از دست بدهند و سرپرستی فرزندشان به
عهده مردی از فامیل شوهر سپرده شود. این زنان ممکن است امکان نگهداری یا فروش زمین
را نداشته باشند، و در معرض رفتارهای سنتی وحشتناک، توهین آمیز و خطرناک و جانسوز
قرار بگیرند. نبودن قوانینی که از حقوق زنان بیوه دفاع کند، اکثر زنان بیوه را در
فقر و درماندگی شدید قرار میدهد. زنان بیوه و فرزندانشان از تهیدست ترین فقیران
هستند.
علی رغم اینکه کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان در بسیاری از کشورها به تصویب رسیده
است، برنامه عمل پکن از توافق همگانی برخوردار بوده و اعلامیه رفع خشونت علیه زنان
مورد حمایت گسترده قرار گرفته ، و بسیاری از دولت ها قطعنامه 1325 شورای امنیت
سازمان ملل متحد** را پذیرفتند، زنان بیوه همچنان از پیشرفت هایی که برای بهبود
جایگاه میلیون ها زن در جهان انجام گرفته بی بهره مانده اند.
زنان بیوه نه تنها از حقوق اولیه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی محروم مانده اند، بلکه
حتی نقش حیاتی آنها در جامعه، توسعه، و ساختن صلح، به عنوان تنها سرپرست خانواده
به رسمیت شناخته نشده است. داده های آماری و تحلیل های وضعیتی فراوانی از تلاش های
روزانه زنان بیوه که برای بقا تلاش میکنند وجود دارد. دولت ها باید از روش های
جایگزین برای جمع آوری اینگونه اطلاعات، از جمله تحقیقات ارزیابی مشارکتی، فقر و
جمعیتی با مراجعه به خود گروه های زنان بیوه و با پروژه های ارزیابی جمعیتی و
مکانی (Mapping and Profiling) استفاده کند.
اما تغییر در راه است و زنان بیوه آغاز به سازماندهی خود کرده اند تا خود عامل
تغییر باشند، برای اصلاح قوانین لابی می کنند، در تصمیم گیری ها به عنوان نماینده
مردم حضور دارند، و شروع کرده اند که به شمار آیند و شنیده شوند.
منشور حقوق زنان بیوه خواهان از بین بردن کلیه اشکال تبعیض بر علیه زنان بیوه، چه
درون خانواده و چه در محله و چه در زندگی اجتماعی، است. عوامل غیردولتی، از جمله
افراد خانواده، نمی توانند زیر پوشش "سنت" به آزار زنان بیوه بپردازند.
بنا به گفته مشهور نفیس صدیق "هیچ سنت یا مذهبی هرگز نمی تواند سرکوب زنان را
توجیه کند." و ما بدان می افزاییم که سرکوب زنان بیوه را نیز.
وضعیت اسفبار زنان بیوه حاصل جنگ همیشه بعد از اتمام جنگ بدتر می شود، و قطعنامه
1325 شورای امنیت نتوانسته پاسخی درخور (با چند استثنای نادر) به نیازهای میان مدت
یا دراز مدت آنان دهد. ولی در شرایط بعد از جنگ، یعنی زمانی که تعداد زنان بیوه و
زنانی که شوهرانشان مفقود هستند به شدت افزایش می یابد، بهترین فرصت برای زنان
بیوه به وجود می آید تا خودشان را سازماندهی کرده و تضمین کنند که مثلا در نگارش
پیش نویش قانون اساسی آینده، در اصلاحات حقوقی و اداری، مسائل زنان بیوه بطور
اساسی در زمینه های گوناگون مورد توجه قرار گرفته و حقوق آنها تضمین می شود.
در این پیش نویس از منشورهای و پیمان های حقوق بشر، و به ویژه کنوانسیون رفع تبعیض
علیه زنان و برنامه عمل پکن استفاده شده است. همچنین با اهداف توسعه هزاره و
قطعنامه ها و اعلامیه های دیگر نیز همساز است.
مواد زیر دربرگیرنده نگرش ها و عملکردهای است که در بسیاری از کشورها هم اکنون در
اصول کلی قوانین بین المللی که کشورها تصویب کرده اند وجود دارد. در اینجا آنها به
طور مشخص برجسته می شوند.
امید است که سازمان های زنان و گروه های حمایت از حقوق زنان بیوه بتوانند از آن
برای لابی های کشورهایشان و آگاه سازی وزارت خانه های مربوطه (زنان، دادگستری،
بهداشت، و غیره) از موارد اصولی استفاده کنند.
منشور
زنان بیوه
پیشگفتار
اینکه تمام زنان در مقابل قانون برابرند و حقوق بشر زنان جدایی ناپذیر، جهانی و
غیر قابل انتقال است،
اینکه در خیلی از کشورها زنان بیوه در موقعیت اجتماعی پائین و در معرض تبعیض،
خشونت و نبود حقوق قانونی قرار دارند،
اینکه در بسیاری از مناطق زنان بیوه را شیطان، جادوگر و بدشگون می خوانند و نگرش
های اجتماعی به بیوگی مانع مشارکت تام آنان در جامعه مدنی می شود،
اینکه علیرغم قوانین بین المللی و قوانین داخلی که برابری در بردن ارث و داشتن
زمین را تضمین کرده و خشونت علیه زنان را جرم می شمارند، زنان بیوه معمولا سهمی از
ارث (شوهر) نبرده، از خانه هایشان رانده شده، از همه دارایی شان محروم مانده و در
فقر و بیچارگی بجا می مانند،
اینکه زنان بیوه معمولا مورد تحقیر قرار می گیرند و شیوه های سنتی تشیع جنازه و
دفن(شوهر)، زندگی شان را مورد تهدید قرار می دهد،
اینکه در برنامه عمل پکن هیچ اشاره ویژه ای به تبعیض و آزار علیه زنان بیوه وجود
ندارد،
اینکه زنان بیوه عامل کلیدی توسعه اجتماعی و اقتصادی هستند،
تاکید بر نقش مهمی که زنان بیوه برای حل شدن مساله جنگ های منطقه ای داشته و می
توانند ایفا کنند،
ابراز نگرانی از اینکه تاثیر اینگونه رفتار با زنان بیوه پیامدهای جدی و منفی روی
همه جامعه دارد. به ویژه از آن رو که فقر زنان بیوه، فرزندان شان را از حقوق
بشرشان در داشتن سرپناه، غذا و آموزش که حقوق کودک است ، محروم می سازد.
اذعان به اینکه همترازسازی زنان بیوه در تمام سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های
قانونی نیاز مبرم است،
تاکید بر اینکه قوانین بین الملی و قوانین حقوق بشری حامی حقوق زنان و دختران، صرف
نظر از سن و وضعیت تاهل شان، چه در دوران جنگ و چه در دوران صلح، باید بطور کامل
اجرا شود.
همه دولت ها را ملزم می سازد که با به کارگیری همه اقدامات ممکن این تبعیض علیه
زنان بیوه را پایان دهند، و با گروه های زنان بیوه همکاری کنند تا بتوانند تعداد و
وضعیت آنها را ارزیابی کرده و بر آن مبنا قوانین و سیاست هایی وضع کنند که فقر و
جداسازی آنها را کاهش دهد، و سرمایه اجتماعی باارزش آنان را مورد پذیرش قرار دهد.
ماده 1
زنان بیوه، جدا از سن و وضع تاهل شان، باید از حقوق مساوی با هر زن و مرد دیگری
برخوردار باشند.
هر گونه برخوردی با زن بیوه که متفاوت با برخورد با مرد بیوه از لحاظ قانونی،
اجتماعی و اقتصادی است، باید تبعیض آمیز شناخته شده و از این رو غیرقانونی شود.
هیچگونه تبعیضی بر علیه زنان بیوه در حرف یا عمل، در خانواده و زندگی خصوصی، یا در
جامعه و زندگی عمومی نباید صورت گیرد.
اگر دولت در برابر تبعیض و آزار علیه زنان بیوه به دست افراد غیردولتی، مثلا اعضای
خانواده وی، بطور ضمنی چشم پوشی کند، به خاطر بی کنشی مقصر خواهد بود.
ماده ۲
آ - زنان بیوه باید از املاک شوهر ارث ببرند، چه همسر وصیت کرده یا نکرده باشد.
ب – زنان بیوه نباید از ارث محروم شوند.
پ – زنان بیوه نباید به عنوان "ارث" (به جا مانده از شوهر متوفی)، صیغه
و یا همسر برادر شوهر شوند، یا به زور ازدواج در فامیل های شوهر باقی بمانند، یا
به زور توسط یکی از افراد خانواده شوهر باردار شوند تا نام شوهر متوفی را با بچه
آوردن زنده نگاه دارند.
ت – زن بیوه حق ازدواج دوباره را دارد.
ث – زن بیوه باید آزاد باشد که با هر کس که تمایل دارد، ازدواج کند.
ج – چند همسری و صیغه ممنوع است.
چ – "قتل ناموسی" جنایت است .
ح – دختر باید سهم مساوی با پسر ارث ببرد.
خ - "تصاحب اموال" و "بیرون راندن " جرایم جنائی است و مانند
هر جرم دیگری تعقیب قانونی دارد.
د – هر کس که بخواهد بدون اجازه قاضی، زن بیوه را از هر گونه دارایی محروم کند و
یا حق حضانت فرزندانش را از او بگیرد، مرتکب جرم جنایی شناخته خواهد شد.
ذ – هر کسی، فامیل یا غریبه، که بخواهد یا بتواند بدون اجازه کتبی قاضی حساب
بانکی، بیمه عمر، یا غرامت تصادف همسر متوفی را غصب کند، مرتکب جرم جنایی شناخته
خواهد شد.
ر – کمک های حقوقی رایگان باید در تمام اختلاف های مربوط به ارث، ملک، دارایی و
وضعیت فردی در اختیار زنان بیوه قرار گیرد.
ماده ۳
آ -هر کسی که زن بیوه را به شرکت در مراسم آزاردهنده سنتی و مذهبی مربوط به تشییع
و یا دفن جنازه تشویق یا مجبور کند، مرتکب جرم جنایی شناخته خواهد شد.
(برای مثال: مراسم تطهیر کردن جسد از طریق آمیزش جنسی، تیغ زنی***، محدودیت رژیم
غذائی و پوشاندن لباسی که سلامت جسمی و روحی زن بیوه را به خطر می اندازد. )
ب – هر کسی که به عنوان مراسم تشیع جنازه و یا مراسم تدفین، با زن بیوه آمیزش جنسی
کند، مرتکب "تجاوز جنسی" شناخته شده و محکوم به شدیدترین مجازات مربوطه
خواهد شد.
پ – هر کسی که زن بیوه را به زور از حق سرپرستی فرزندانش محروم کند، باید مجرم
شناخته شود.
ث – هر کسی که به صورت جسمانی، روانی و یا جنسی زن بیوه را مورد آزار قرار دهد،
مرتکب جرم سنگینی شناخته خواهد شد.
د – هر کس که به زن بیوه ناسزا یا عنوان های توهین آمیز بگوید، باید مجرم شناخته
شود.
ماده ۴
هر نوع محدودیت در تحرک زن بیوه، حتی بر اساس "سنت" که پس از 14مین روز
بعد از مرگ شوهر ادامه می یابد، غیرقانونی است و هر کسی که مسئول محدودیت در
جابجایی زن بیوه باشد، مرتکب جرم جنایی شناخته خواهد شد.
آ – هر نوع محدویت اجتماعی، درمانی و یا تحصیلی برای زن بیوه که برمبنای وضعیت
تاهل وی باشد، غیرقانونی است.
ب – هر نوع محدودیت مربوط به محل زندگی، رژیم غذائی، نوع پوشش و یا شیوه زندگی که
بر خلاف میل باطنی زن بیوه باشد غیرقانونی است.
پ – هر نوع محدودیت برای زن بیوه در زمینه دسترسی به خدمات درمانی و مراقبت
بهداشتی از جمله در زمینه تنظیم خانواده غیرقانونی است.
ت – هر نوع محدودیت حقوق زن بیوه در رابطه با حقوق شهروندی، گرفتن پاسپورت و یا
محدودیت مسافرت غیرقانونی است.
ماده ۵
همه اقدامات لازم باید انجام شود تا تبعیض علیه زنان بیوه در زمینه استخدام از بین
برود و
خصوصا :
آ – امکان استخدام و پاداشی که به هر زن و یا مردی دیگری تعلق می گیرد باید شامل
زن بیوه هم بشود.
ب – از لحاظ قانون کار اخراج زن بیوه به علت اینکه بیوه شده و باید برای مراسم دفن
و تشیع جنازه همسرش مرخصی بگیرد، جرم است.
پ – این جرم است که زن بیوه را به دلیل پوشش سوگواری استخدام نکنند.
ت- حمایت مناسب از کودکان وسالمندان باید برای زنان بیوه ای که خارج از منزل به
کار مشغولند، فراهم شود.
ماده ۶
آ – عبارت "خشونت علیه زنان" شامل هر نوع خشونت برمبنای جنس علیه زن
بیوه است که به آسیب یا رنجاندن جسمانی، جنسی و یا روانی وی منجر بشود، یا احتمال
می رود که منجر شود، از جمله تهدید به چنین کارهایی، اجبار، یا محروم کردن از
آزادی.
ب – هیچ گونه آزار زن بیوه نمی تواند زیر پوشش سنت، عرف، و یا مذهب توجیه شود.
پ – تمام اقدامات لازم از طریق آموزش عمومی و آموزش رهبران عقیدتی و مانند آن باید
آنجام شود، تا کلیشه های منفی در مورد زنان بیوه تغییر یابد.
ت – هیچ قوم و خویشی نمیتواند زن بیوه را به عنوان کارگر بدون مزد در خانه حبس کند
مگر با اجازه دادگاه و زیر نظر و بازرسی مداوم توسط اداره امور اجتماعی.
ث – تمام اقدامات لازم باید انجام شود تا از زنان بیوه و فرزندان آنها دربرابر
بهره برداری جنسی، تن فروشی و قاچاق زنان و دختران حفاظت شود.
د – رضایت زن بیوه به اینکه قربانی خشونت های مورد اتهام باشد به هیچ صورتی در
مقابل این قانون، دفاع محسوب نمی شود.
ماده ۷
آ – تمام اقدامات لازم باید انجام شود تا افراد تحت سرپرستی زنان بیوه – کودکان،
دیگر یتیمان، سالمندان، افراد بیمار و ضعیف شناسایی شده و کمک های حمایتی لازم
برای آنان نیز انجام شود.
ب – جائیکه لازم است باید به زنان بیوه برای تامین فرصت های برابر کمک مالی کرد
بتوانند کودکان شان را به مدرسه بفرستند.
پ – اقدامات لازم باید انجام شود تا خشونت علیه زنان بیوه در زمینه های اقتصادی و
حقوق شهروندی حذف شود، به ویژه در موارد زیر :
۱- برخورداری از حقوق بازنشستگی و مزایای خانواده.
۲- حذف موانع اداری که باعث به تاخیر افتادن دریافت
حقوق بازنشستگی زن بیوه می شود.
۳- حذف فساد در توزیع حقوق بازنشستگی زنان بیوه.
۴- اقدامات خاصی برای کمک به زنان بیوه بیسواد انجام
شود تا آنها به حقوق اقتصادی و قانونی خود دسترسی پیدا کنند.
۵- فرزندان زنان بیوه باید در گرفتن بورسیه تحصیلی از
اولویت برخوردار شوند.
ماده ۸
زنان بیوه دوران جنگ و پس از جنگ :
آ – براساس قطعنامه SCR
1324، و به
رسمیت شناختن افزایش عظیم تعداد زنان بیوه و زنانی که همسران شان در ستیزه های
مسلحانه مفقود شدند
ب – از آنجائیکه بسیاری از زنان بیوه دوران جنگ قربانی تجاوز جنسی و خشونت جنسی
نیز میشوند
پ – از آنجائیکه زنان بیوه و دختران شان در اثر بی ثباتی جوامع در دوران پس از
جنگ، به شدت آسیب پذیرند
ت – توجه به اینکه زنان بیوه نقش منحصر به فردی را به عنوان نگهدارنده بافت
اجتماعی کوی و برزن به عهده دارند
ث – توجه به اینکه زنان بیوه به خاطر توانایی در همدستی با دیگر زنان بیوه از گروه
های قومی، مذهبی وملی متفاوت می توانند نقش منحصر بفردی در ساختن و سامان دادن صلح
داشته باشند
ج – توجه به اینکه سالها بعد از امضای قرارداد های صلح، زنان بیوه همچنان در کمپ
های پناهندگان و جنگ زدگان برای زنده مانده تلاش می کنند و قادر نیستند به خانه
هایشان برگردند
چ – توجه به اینکه زنانی که همسرشان مفقود شده اند، نمی توانند زندگی دوباره ای
برای خودشان بسازند چون از وضعیت شوهرانشان نا مطمئن هستند
ح –توجه به مسائل ویژه امنیت فردی زنان بیوه که مردی برای حمایت کردن از آنها نیست
خ – توجه به اینکه در شرایط پس از جنگ معمولا خشونت خانگی و خشونت جنسی در محیط
زندگی به شدت افزایش پیدا میکند
د – توجه به اینکه زنان بیوه و فرزندانشان در مقابل تجاوز، تن فروشی اجباری و
قاچاق انسان توسط جانی ها، نیروهای اشغال گر و نیروهای به اصطلاح مدافع صلح آسیب
پذیرند
ذ- از آنجائیکه تعداد زیادی از یتیم ها، بیماران، سالمندان و زخمی ها برای زنده
ماندن به زنان بیوه تکیه می کنند
تمام عواملی را که درگیر مذاکره و اجرای موافقتنامه های صلح هستند فرا می خواند تا
به نیازهای ویژه زنان بیوه و زنانی که همسرانشان مفقود شده اند رسیدگی کنند، چنانکه
در قطعنامه اسی سی آر 1325 آمده، و حمایت از آنها را تضمین نموده و به حقوق بشر
آنها احترام بگذارند.
تمام عوامل درگیر را فرا می خواند که حضور نمایندگان زنان بیوه در مذاکرات صلح را
تضمین کنند تا به مسائل مشخص آنها رسیدگی شود، مانند :
۱ –
حق بازگشت امن زنان بیوه
آواره به خانه پیشین خود
۲ –
تعمیر ودوباره سازی محل
سکونت
۳ –
تخصیص زمین و مالکیت آن
۴- روشن کردن حقوق قانونی و نیازهای اجتماعی زنانی که
همسرانشان مفقود شده اند
۵- تضمین وضعیت شخصی زنان بیوه در قانون اساسی و
قانون اصلاحات
۶- حفاظت از زنان بیوه شاهد در دادگاه ها قبل، در حین
و بعد از محاکمه ها
۷- مشاوره و مراقبت های بهداشتی برای قربانیان تجاوز
و سوء استفاده جنسی
۸- پاسخ به نیازهای زنان بیوه پناهنده، جنگ زده، و
پناهجو
ماده ۹
دولت ازتاسیس فدراسیون بین الملی زنان بیوه حمایت خواهد کرد، با شعبه ها و زیرگروه
هایی در هر شهر و بخش، تا اطلاعات مربوط به نیازهای زنان بیوه آماده شده و به
اطلاع قانون گذاران در سطح ملی و محلی رسانده شود.
آ - تمام اقدامات لازم برای حمایت از سازماندهی زنان بیوه در تشکیل گروه های کمک
به خویش و توانمند سازی انجام شود .
ب - تشکل های زنان بیوه باید به عنوان عناصر تصمیم گیرنده جامعه مدنی، و مشارکت
کنندگان در توسعه سیاست های اجتماعی، اقتصادی تاثیرگذار بر وضعیت شان شناخته شوند.
پ – باید از تاسیس فدراسیون ملی زنان بیوه حمایت شود و بدان نقش مشورتی در دولت
داده شود.
ت – برای زنان بیوه باید خانه های امن و مراکز مشاوره قانونی تاسیس شود.
ث – جمع آوری آمار و اطلاعت و بررسی تحلیلی در مورد وضعیت و تعداد واقعی زنان
بیوه، نیازهای آنها و نقش زنان بیوه در جامعه باید انجام شود.
ج – از آنجائیکه ما آگاهی کافی {از وضعیت زنان بیوه} نداریم، دولت ها باید از روش
های جایگزین برای جمع آوری اطلاعات، از جمله مطالعات مشارکتی فقر و جمعیتی با
مشارکت خود گروه های زنان بیوه استفاده کنند.
ماده ۱۰
آ - دولت ها باید به وضعیت زنان بیوه در برنامه کار خود رسیدگی کنند تا به هدف های
توسعه هزاره برسند.
ب- دولت ها باید زمانی که اقدامات لازم برای اجرایی ساختن کنوانسیون رفع هرگونه
تبعیض علیه زنان، کنفرانس جهانی زنان در پکن، اعلامیه حذف خشونت علیه زنان،
کنوانسیون علیه شکنجه، قطعنامه SCR 1324، و
همه دیگر منشورها و کنوانسیون های حقوق بشری را مشخص می سازند، باید وضعیت ویژه
زنان بیوه را در نظر داشته باشند.
پ – قانون حقوق زنان بیوه باید در تمام دوره های آموزشی حقوق بشر برای همه عوامل
دستگاه دادگستری، محلی، و رهبران عقیدتی گنجانده شود.
ت – دولت ها باید در هنگام ارائه گزارش به کمیته های حقوق بشری درباره اجرا ساختن
مصوبه ها و بیانیه ها و برنامه های توافق شده با انجمن های زنان بیوه مشورت کند.
برگرفته از:
*
HelpAged
**
این قطعنامه درباره زنان، صلح و امنیت است که تجربه های زنان را در جنگ های منطقه
ای به برنامه صلح و امنیت بین المللی پیوند می دهد و به نقش زنان در برقراری صلح و
نیز اینکه در زمان جنگ های منطقه ای، زنان بیش از دیگران مورد آسیب قرار می گیرند
اذعان می کند.
***
Scarification
به معنای ترساندن، عبارت از تراشیدن سر زن بیوه با تیغی است که شوهرش استفاده می
کرده که گاه باعث انتقال بیماری ایدز می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر