تعدادی از زنان فعال
مدنی و سیاسی، با روایت دوران بازداشت یا زندانی شدن خود، شرح دادهاند که چگونه
نیروهای جمهوری اسلامی آنان را مجبور کردهاند که جلوی چشم ماموران یا مقابل
دوربینها کاملا برهنه شوند. این افشاگریها واکنش فعالان حقوق بشر را برانگیخته
است.
نسیبه شمسایی، زندانی
سیاسی سابق، روز یکشنبه در یک رشته توییت، با اشاره به دوران بازداشت خود نوشت که
او را هم در بند دو-الف سپاه در زندان اوین و هم در زندان قرچک مجبور کردند در
مقابل دوربین به صورت کامل برهنه شده و «بشین و پاشو برود».
شمسایی افزود: «با من
سه بار این کار رو کردن، وقتی منو بردن اوین، انفرادی دو الف سپاه تو سلول دو در
یک و نیم با دوربین که بالا سرم بود معلوم نیست چه کسانی ناظر بودن، خانم نگهبان
گفت تمام لباسهات رو درآر و همینطور لباس زیر و من همچنان با شرم شرتم تنم بود و
گفت اونم درار و وایستاده بود روبروم.»
این زن زندانی سیاسی سابق نوشت: «کامل به همه بدنم نگاه میکرد گفتم نمیشه که! گفت من بعد همه چی شدنیه! با اجبار، کاملا برهنه، دوبار بشین پاشو بهم داد. به این بهانه که چیزی تو واژنمون پنهان نکرده باشیم! و همچنین تو ورود به قرچک! همین کار رو انجام دادن و همین طور بعد از یکبار ملاقات حضوری که داشتم!»
شمسایی ادامه داد:
«دایما مورد این تحقیر و احساس ناامنی و شکنجه روانی قرار میگرفتیم حتی اگر پریود
بودیم مجبور به این کار بودیم! همونطور که بعد از ملاقات حضوری من پریود بودم ولی
مجبورم کرد این کار رو انجام بدم.»
مژگان کشاورز، کنشگر
حقوق زنان نیز در افشاگری توضیح داد: «در تاریخ ۲۵ آوریل ۲۰۱۹ ماموران اطلاعات به منزلم هجوم آوردند به
من دستبند زده و بازداشتم کردند. من را به وزرا بردند، همان جایی که مهسا امینی
کشته شد.»
او افزود: «آنجا در
اتاقی من را مجبور کردند تمام لباسهایم را در بیاورم و بازرسی بدنی شوم. عریان
مقابل دوربینهای امنیتی حس تجاوز و ترس بهم دست داده بود.»
این زندانی سیاسی
سابق ادامه داد بعد از گذشت دوهفته ماموران زندان قرچک دنبالم آمدند و گفتند
«آماده باش قراره بریم جایی. ... هیچ کس توضیحی نداد به کجا میرویم، مامور خانمی
کنار من نشسته بود دستم را روی پایش گذاشتم و فشار دادم، اشکهایم تمام چشم بند
سیاهم را خیس کرده بود. من را بردن قسمت اتاق دوربین و گفتند باید لخت بشی تا از
تمام بدنت عکس بگیریم.»
****
#ویدا_ربانی، روزنامهنگار
زندانی در اوین، با انتشار نامهای به خبر منتشر شده در خبرگزاری قوه قضاییه واکنش
نشان داده است.
خانم ربانی در این نامه در مورد بدرفتاری ماموران زندان و توزیع بیرویه قرصهای آرامبخش در زندانها نوشته و گفته در زندان به کالسکه داروهای اعصاب «کالسکه شادی» میگفتند. خانم ربانی در مورد یلدا آقافضلی نوشته: «یلدا را شما کشتید، یلدا اگر بازداشت نشده بود امروز زنده بود.»
میزان در خبری مدعی شده بود که ویدا
ربانی، روزنامهنگار آزاد و فعال مدنی «که به دلیل وخامت شرایط جسمی در بیمارستان
طالقانی بسر میبرد، سابقه استفاده از داروهای اعصاب و روان دارد و در زندان اوین
توسط پزشک متخصص اعصاب و روان معاینه شده است.»
خانم ربانی در این نامه که متن کامل
آن را سحامنیوز منتشر کرده، در واکنش به خبر میزان مینویسد: «ما که دیدهایم
چطور از این روشها برای بی حیثیت کردن افراد استفاده میکنید، میخواهید بگویید
مثلا فلانی را که زندانی کردهایم اصلا دیوانه است؟»
وی در ادامه نامه خود در مورد توزیع بیرویه
قرصهای آرامبخش در زندانها نوشته: «من شنیدم که در زندان قرچک گفته بودند به
زندانیان بند ۸ (بازداشتیهای خیزش
مهسا) هر اندازه که خواستند مسکن و آرامبخش بدهید. پوکساید، کلونازپام، ترانکوپین
و...مثل نقل و نبات توزیع میشد. من اول نمیتوانستم باور کنم که هر چند تا که
تقاضا کنی میدهند. به چرخ دستی داروهای اعصاب میگفتند، کالسکه شادی!»
خانم ربانی نوشته: «اینکه این دخترها
چه حال و روزی دارند و میتواند به چه فجایعی بیانجامد که به خودکشی و خودزنی هم
کشیده شد، اصلا موضوعیتی نداشت... من چهره زیبای یلدا آقافضلی را هرگز از یاد
نبردم و آن بهت و شیون دخترهای بند ۸ بعد از مرگ او و خودکشی نافرجام یکی دیگر از
بازداشتیها... یلدا را شما کشتید، یلدا اگر بازداشت نشده بود امروز زنده بود، اما
برای شما اهمیتی دارد؟»
یلدا آقافضلی معترضی بود که در جریان
اعتراضات ایران در حوالی خیابان انقلاب تهران بازداشت شد. او پنج روز پس از آزادی
از زندان جان باخت.
خانم ربانی در مورد بدرفتاری ماموران
زندان نوشته: «آن مامور زن بازداشتگاه ۲۰۹ که لباسی را پیچیده بود دور بازوهای
من و مرا روی زمین میکشید و فریاد میزد دست و پایش را بشکنید و بیاندازیدش داخل
سلول، همان که به دخترهای بازداشتی گفته بود آرزو دارم زیر چارپایه تک تک شما
بزنم، هنوز مشغول کار است؟»
ویدا ربانی، روزنامهنگار آزاد و
فعال مدنی در دوم آبان ۱۴۰۱ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
https://rahaizanorg.blogspot.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر