۱۴۰۲ آبان ۸, دوشنبه

کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی

 

ما، مادران، خواهران، همسران، دختران هستیم که جنگ افروزان خانه هایمان را برسرمان خراب میکنند و ما را از خانه هایمان میربایند، بما تجاوز میکند و یا ما را سپر انسانی امیال ارتجاعی و جهادی خود قرار میدهند.

ما میگوئیم دیگر بس است، ما نمیخواهیم قربانی باشیم. ما جنگ و خونریزی، خانه خرابی و آواره گی را تحمل نخواهیم کرد. ما عزم خود را جزم کرده ایم که به این دور باطل جنایت پایان دهیم.

کیفرخواست ما در وحله نخست به محکمه افکار عمومی ارائه میشود و متعاقب آن میبایست  در دادگاههای بین المللی تشکیل پرونده داده شود.

مقدمتا ضروریست برای درک وضعیت موجود خاورمیانه، زمینه های تاریخی پس از جنگ جهانی اول و تداوم آن در جنگ جهانی دوم و جنگ سرد که متعاقب آن رغم خورد  را مختصرا برشماریم.

در جنگ جهانی اول که امپریالیستها برای تقسیم جهان براه انداختند بین 7 تا 12 میلیون غیر نظامی (که اساسا زنان، کودکان و سالمندان را شامل میشدند) جان خود را از دست دادند و اگر انقلاب اکتبر بوقوع نمیپیوست و دولت لنین جنگ را یکجانبه مختومه اعلام نمیکرد، تلفات از اینهم فراتر میرفت. در پایان این جنگ نیروهای امپراتوری عثمانی با تحمل شکست  از نیروهای بریتانیا در منطقه فلسطین از همپاشید و سلطه 400 ساله آن بر سرزمینهای وسیعی در سراسر خاورمیانه پایان یافت و این مناطق عمدتا زیر سلطه انگلیس و بعضا فرانسه قرارگرفت. طراحان ژئوپلتیک امپراتوری بریتانیا کشورهای عراق، سوریه، لبنان، اردن و غیره را ساخته و پرداخته کردند و قرار بود که در منطقه فلسطین نیز دو کشور تشکیل دهند، که در پس جنگ جهانی دوم ترجیح دادند، استخوان لای ضخم گذاردند، عینا همانکاری را که با هند کردند و با دامن زدن به خصومتهای مذهبی بین هندو ها و مسلمانان و تشویق کشتارهای قومی مذهبی، جمهوری اسلامی پاکستان را تاسیس کردند، تا در سالهای جنگ سرد از آن علیه هند بهره برداری کنند.

 در جنگ دوم که بلوکهای امپریالیسیتی متخاصم، بخصوص آلمان بعنوان بازنده اصلی جنگ اول، تصمیم به تقسیم مجدد جهان گرفتند و  با تجهیزات مدرن تر باعث و بانی کشتار 50 تا 85 میلیون غیرنظامی (زنان و کودکان، سالمندان)  شدند.  امپراتوری فرتوت بریتانیا   نیروهای نظامی خود را از مستعمرات فراخواند و عمدتا به عملیاتی مستشاری برای کشورهای خود ساخته اش در خاورمیانه اکتفا کرد.

از فاصله جنگ دوم تا کنون نیز، در جنگهای منطقه ای، نیابتی، قومی و مذهبی نیز میلیونها غیر نظامی (شامل زنان، کودکان و سالمندان) را به خاک و خون کشیده، خانه خراب و آواره کرده اند و بجز تعداد ناچیزی هیچ یک از این جنایتکاران جنگی پایشان به دادگاه هم نرسیده است.

اگر چه به جنایتکاران قدیمی و خفته در خاک دستمان نمیرسد، لیکن می بایست آنانی را که هم اکنون در حال ارتکاب جنایت علیه بشریت هستند متوقف کنیم و به محکمه بکشیم.

هرچند قدرتهای سیاسی مدعی رعایت حقوق بشر، حاضرند برای منافع سیاسی، اقتصادی خود تمامی تعهدات بین المللی خود را در پنهان و آشکار زیرپا بگذارند. لیکن از خشم و خروش افکار عمومی هراس دارند و دائما در تلاش برای مهندسی و انحراف افکار عمومی از واقعیات هستند.

با اینکه این جنگ افروزیها بیشترین قربانی را از ما زنان و فرزندانمان میگیرند، لیکن طراحان آن هرگز نظر ما را برای شروع و گسترش این جنگها جویا نمیشوند. زیراکه این جنگها برای حفظ منافع سلطه گران و استثمارگران است.

پس از پایان جنگ دوم جهانی یکی از عمده ترین کانونهای خونریزی خاورمیانه بوده و هست. دنیا به محاکمه تعدادی از جنایتکاران آلمان نازی و اثبات جنایات آنان در هولوکاست،شامل کشتار یهودیان، کمونیستها، همجنسگرایان و کولی ها بسنده کرد. با شروع جنگ سرد، باز هم ما شاهد جنایات مشابه بودیم، قتل و کشتار و راندن ساکنان روستاها و سرزمینهای اعراب فلسطینی توسط گروههای مسلح و افراطی یهودی و نهایتا دایر کردن یک دولت قومی – مذهبی ، منجر به کاشتن بذر جنگ و خونریزی هفتاد وپنج ساله است که در فصول مختلف هیچ محصولی بجز کشتار غیرنظامیان، بی خانمانی و آوارگی نداشته است. اگر باور ندارید از مادران سیاهپوش اسرائیلی و مادران داغدار فلسطینی بپرسید تا هزاران سند و مدرک از جنایات جنگی ارائه دهند.

وقت محکمه افکار عمومی و وجدانهای بیدار را با جزئیات دهه های گذشته نخواهیم گرفت. مروری بر تحولات منطقه در یکسال ونیم اخیر مشتی است نمونه خروار.

تقریبا همزمان با تولد جنبش انقلابی زن زندگی آزادی در ایران که حاکمیت جنایتکاران اسلامی را تا لب گور برد، جنبش اعتراضی مردم اسرائیل علیه باند دست راستی نتانیاهو هر روزه گسترده تر و نیرومندتر میشد. دور از تصور نیست که خمینی همزمان به خواب نتانیاهو و خامنه ای آمده باشد و جمله معروفش "جنگ نعمت الهی است" را یادآور شده باشد.

هر دو روی سکه ارتجاع ضدبشری منطقه برای به حاشیه راندن جنبشهای اعتراضی داخلی نیازمند "نعمت الهی" بودند. اینبار قویترین قدرت امنیتی و نظامی منطقه ای به هول و قوت الهی گارد خود را باز کرد تا "نعمت الهی" دستپخت اسماعیل قاآنی (فرمانده سپاه قدس)، اسماعیل هنیه (رئیس حماس) و زیاد النخاله (رئیس جهاد اسلامی)، از زمین، هوا و دریا به خاک اسرائیل نازل شود و با ذبح اسلامی غیرنظامیان اسرائیلی به کودتای نتانیاهو علیه جنبش اعتراضی مردم اسرائیل یاری رساند و کشتار هزاران غیر نظامی فلسیطینی و خانه خرابی و آوارگی میلیونی ساکنین بیدفاع نوار غزه را وهمزمان  بمباردمان افکار عمومی با تبلیغات سیستماتیک جنگی توجیه کرده و در دستور بگذارد.

چک سفید حکومتهای غربی بخصوص آمریکا به نتانیاهو تحت عنوان حق دفاع از خود، حتی طبق قوانین داخلی آمریکا هم اعتبار ندارد. در آمریکا اگر کسی به خانه شما حمله کند شما مجاز هستید مهاجم را در دفاع از خود به قتل برسانید، لیکن اگر شما مهاجم را در بیرون ملک خود به قتل برسانید مجرم هستید. چگونه است که از نظر اینها کشتار غیر نظامیان فلسطینی در فراسوی مرزهای اسرائیل دفاع از خود حساب میشود؟ امضا کنندگان این چک سفید نیز شریک جرم دولت اسرائیل در این جنایات جنگی از جمله کشتار زنان، کودکان، بیماران سالمندان، مردم غیرنظامی فلسطینی هستند و باید محاکمه شوند.

جنبش اعتراضی و ضد جنگ از جمله اتحادیه های کارگری، پرستاران و فرهنگیان در کشورهای غربی میبایست دولتهای خود را تحت فشار قراردهند، تا از جنایتکاران جنگی حمایت نکنند و با تمام توان برای تحمیل آتش بس به طرفین اقدام کنند.

تکلیف ارتجاع اسلامی را که اعتراف فرمانده سرکوب اعتراضات شهرک اکباتان معلوم کرد. پشت بلندگو نعره کشید " بخدا قسم برای حفظ نظام، لازم باشد سر زن و بچه خودمان راهم میبریم". کلیه رهبران اسلام سیاسی، از طالبان کابل و تهران گرفته تا عراق و لبنان، سوریه و غزه  بعنوان ناقضین حقوق بشرپرونده های قطور دارند.  این جنایتکاران مردمان سرزمینهای اسلامزده را بگروگان گرفته اند تا با کشتار و رعب و وحشت امپراطوری اسلامی برپا کنند. با توجه و آگاهی به سابقه طولانی و مکرر اسرائیل در ارتکاب به جنایت جنگی در تخریب خانه های مردم غیر نظامی مناطق فلسطینی در پس هر تقابل، عملیات حماس و کشتار زنان و کودکان اسرائیلی در هفتم اکتبر علاوه بر جنایت جنگی، بمثابه کشاندن مردم بیدفاع غزه به یک عملیات انتهاری – اسلامی ارزیابی میشود و محکوم.

مفاد زیر در صدر مطالبات زنان و مردم  انساندوست چهارگوشه جهان است.

- برقراری آتش بس فوری و سازماندهی امدادرسانی بین المللی به مردم غزه

- آزادی بی قید و شرط  گروگانهای غیرنظامی.

- با توجه به سابقه قطع برق و آب مردم غزه توسط دولت اسرائیل، ضروریست سازمان ملل مسئولیت تامین آب و برق ساکنان - غزه را بعنوان بدیهی ترین حقوق انسانی از طریق مرز مشترک مصر عهده دار شود.

- مردم غزه باید تحت نظارت سازمان ملل، و بدور از هرگونه شانتاژ اسرائیل و جریانات اسلامی، نمایندگان واقعی خود را برای اداره امور مدنی در یک انتخابات آزاد برگزینند.

- کمکهای مالی قطر ویا هر کشور دیگر اگر بشردوستانه است صرفا میتواند از طریق سازمانهای غیر دولتی و تحت نظارت بین المللی  برای بازسازی  امکانات شهری – مدنی و غیر نظامی هزینه شود.

- نهایتا مردم اسرائیل باید تکلیف خود را با باندهای قومی – مذهبی حاکم یکسره کنند، به اشغال فلسطین و این کشت و کشتاری که بنامشان در جریان است پایان دهند و زنان میباید در صف مقدم این جنبش باشند.

 

پایان اشغال نظامی ، رهائی مردم فلسطین  و تشکیل کشور مستقل فلسطینی در جوار کشور اسرائیل راه حل دراز مدت پایان دادن به ماجراجوئی های جنگ افروزان است.

 

 

زنده باد جنبش انقلابی زن زندگی آزادی و برابری برای تمامی ساکنین کره زمین

 

سازمان رهائی زن

اول نوامبر 2023

 

 


ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html

  

آرمیتا گراوند؛ قربانی قتل حکومتی

مریم مرادی  


«حتی تاریک‌ترین شب نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید....»

این جمله را آرمیتا گراوند در یکی از استوری‌های اینستاگرامش با عکسی از یک پنجره منتشر کرده بود.



آرمیتا گراوند، دختر نوجوان ۱۶ ساله ایرانی، پس از حادثه‌ای که در متروی تهران به کما رفته بود در تاریخ 28 اکتبر خبر درگذشتش رسانه ای شد. این حادثه که پس از درگیری با یک "حجاب بان"  در واگن مترو رخ داده بود اتفاق افتاد. در حالی خبرگزاری های وابسته به حکومت فاسد و نالایق اسلامی به کذب علت  مرگ آرمیتا را " افت فشار " اعلام کرده بودند. حکومتی بحران ساز با سابقه سیاهی که در پرونده 44 ساله خود دارد اکنون در بحران های خودساخته خویش در حال تقلا کردن و غرق شدن است و میداند که در حال سقوط  و فروپاشی است.  

شوربختانه آرمیتا و تمام دختران این سرزمین برای داشتن اولین حقوق انسانی خود که آزادی پوشش اختیاری است به قتل می رسند. حکومتی که " تار موی زنان" لرزه بر جان او می افکند، سرنگونی اش حتمی است.  

اگر چه این حادثه باعث شد تا نام آرمیتا به یک نماد برای حقوق بشر و مبارزه با حجاب اجباری در ایران تبدیل شود اما شیوه کشته شدن  او یادآور قتل  دردناک " مهسا امینی " است  که  توسط   "گشت ارشاد " حکومتی انجام شده بود که تاریخ آن را تکرار کرده است و نشان دهنده چالش هایی است که زنان و دختران جوان در ایران با آن روبرو هستند. هر دو حادثه نشان میدهد که چگونه قوانین ضد انسانی یک حکومت نالایق و مستبد دینی باعث قتل و کشتار زنان و دختران به خاطر " حجاب اجباری از سوی حکومت "  در ایران شده است.

سازمان ملل متحد «خشونت علیه زنان» را به عنوان رفتار یا تهدید به رفتار خشونت‌آمیز بر اساس جنسیت تعریف می‌کند که منجر به آسیب فیزیکی، جنسی یا روانی زنان می‌شود. این تعریف شامل اعمال اجبار و ایجاد محرومیت خودسرانه از آزادی برای زنان در هر دو عرصه عمومی و خصوصی است. اگر بپذیریم که انسانیت ما فراتر از محدوده‌های سیاسی، اجتماعی، جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی است، تعریف سازمان ملل از خشونت علیه زنان معنای دقیق‌تر و گسترده‌تری پیدا می‌کند.

حجاب اجباری و خشونت های حکومتی

در اسفند ۱۳۵۷، هزاران زن در ایران به خیابان‌ها آمدند تا علیه حجاب اجباری اعتراض کنند. با وجود این، صدای آن‌ها شنیده نشد و حجاب اجباری به تدریج به یک قانون تبدیل شد. در سال‌های نخست استقرار جمهوری اسلامی، مساله زنان و حجاب اجباری در سایه درگیری‌های سیاسی قرار گرفت. بعد از پایان جنگ و در دهه ۷۰، جامعه ایران با خاطرات سرکوب و اعدام‌ها روبرو شد. در همین دوران، هما دارابی، یک روانپزشک کودک برجسته و فعال سیاسی، در یک اقدام اعتراضی بدون روسری و مانتو بدن خود را به آتش کشید. زنی که به سلطه حکومت بر بدنش آگاه بود.

حجاب اجباری در حکومت جمهوری اسلامی ایران یکی از بنیان‌های ایدئولوژیک برای کنترل زنان است. با وجود مبارزات زنان برای برابری اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، حکومت با تفکیک و تبعیض جنسیتی سعی در تقلیل نقش زنان به مادر و همسر مطیع داشت و حکومت در برابر تغییرات دموکراتیک و مشارکت سیاسی شهروندان عقب‌نشینی نکرد. در سال ۱۳۹۶، «دختران خیابان انقلاب» علیه حجاب اجباری اعتراض کردند، که علی خامنه ای  آن را توطئه‌ای برای سرنگونی جمهوری اسلامی خواند. با وجود تلاش‌های مستمر زنان برای تغییر پوشش حجاب، حکومت نیز به شکل مداوم سعی در جلوگیری از عقب‌رفتن روسری زنان داشته است. این حرکت‌ها باعث شد جمهوری اسلامی به تلاش‌های بیش از چهار دهه برای هنجارسازی حجاب با تحمیل آن توجه کند. به دلیل عدم پذیرش تعریف بین‌المللی خشونت علیه زنان، خشونت با ابزار حجاب اجباری در جامعه و خانواده همچنان ادامه دارد. با این حال، مقاومت و نافرمانی مدنی زنان معترض به حجاب اجباری باعث تغییرات قابل توجه در آگاهی رسانی در مورد رابطه حجاب اجباری و نقض حقوق زنان شده است. احترام به حق انتخاب زن، ترویج باور به برابری جنسیتی و پذیرش اصول جهان‌شمول حقوق بشر می‌تواند به توقف خشونت علیه زنان کمک کند. محکوم کردن هر شکل خشونت علیه زنان و حمایت از زن خشونت‌دیده و اعتراضات مدنی می‌تواند به حذف حجاب اجباری کمک کند.

کشته شدن آرمیتا؛ یک قتل حکومتی است.

حکومت توتالیتر جمهوری اسلامی که با تکیه بر قوانین مذهبی شیعی که در تمام تار و پود قانون اساسی رخنه کرده، تمام کشور را اداره می کند و با استفاده از این قوانین ضد انسانی و زن ستیز، سالهاست که جان و مال مردم را کنترل میکنند و اموال کشور را چپاول کرده ، به یغما می برند و همواره در حال بحران سازی هم در داخل و هم در کشورهای منطقه هستند. با اعمال قانون حجاب اجباری در حال کشتن دختران کشورمان هستند. نقش تمام ماموران و مزدوران حکومتی که در حال اجرا کردن سیاست های این حکومت فاسد و نالایق هستند و بخاطر حفظ موقعیتها و منافع خود مشغول کشتن فرزندان ایران هستند را نباید نادیده گرفت که در راس همه آنها " علی خامنه ای " است که خود را رهبر این حکومت میداند و مسئول تمام این قتل ها و جنایت ضد بشری است. حکومتی که هر روز با خون جوانان این وطن زنده است. اما مردم ایران آگاه و بیدارند و میدانند که این حکومت نماینده آنان نیست و به همین دلیل یکصدا خواهان رفتن آن هستند و آن را نمی خواهند.

جمهوری اسلامی باید بداند که رفتنی است و سقوط او حتمی است چرا که دیگر نه میان مردم و نه در هیچ کجای دنیا جایی ندارند و این را هم بداند که  با غروب هریک از ستارگان جوان آسمان ایران، مردم ایران و سرزمین مان به طلوع سپیده پیروزی نزدیک تر میشوند.



ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html


سخنان آزاد لرکی از فعالین رهائی زن بمناسبت روز جهانی منع اعدام در گوتنبرگ




https://rahaizantv.blogspot.com/2023/10/abolish-death-penalty-rally-in.html

 

وقتی از حقوق بشر صحبت می کنیم، گاهی پیش می آید که به راحتی فراموش می کنیم که مهمترین حق بشر دقیقاً حق حیات است.  این ایده اولیه سازمان های بین المللی مانند عفو بین الملل است. حق حیات همچنین یک اصل اساسی در اعلامیه حقوق بشر و آزادی های سازمان ملل است.

هیچ کشور یا ایالتی حق تصمیم گیری در مورد زندگی یا مردن ساکنانش را ندارد.  یعنی اگر دولتی مردم را به اعدام محکوم کند مجرم تلقی شود.به عبارت دیگر،مجازات اعدام یک عمل مجرمانه است که توسط دولت انجام می شود. یکی از این کشورها، کشور زادگاه من ایران است.

از زمان انقلاب 1979، رژیم اسلامی در ایران هزاران ایرانی را به اعدام محکوم کرده است.  اندکی پس از انقلاب، رژیم شروع به اِعمال مجازات اعدام برای جرایم عادی مرتبط با  مواد مخدر و هزاران زندانی سیاسی وابسته به سازمان های سیاسی ،مخالف در کشور کرد.

امروز هم شاهد صدور مجازات غیر انسانی اعدام توسط دادگاه های موسوم ‌به انقلاب اسلامی در ایران هستیم. اضافه می کنم ، این اعدام های وحشیانه در کشوری اتفاق می افتد که در آن نقص های اساسی در سیستم قضایی وجود دارد. رژیم ایران بر اساس قوانین شرعی دینی عمل می کند و از هنجارهای قرون وسطایی پیروی می کند.

بر اساس گزارش سازمان عفو ​​بین‌الملل، در سال گذشته بیش از 580 نفر در ایران اعدام شده‌اند. این رقم در سال جاری افزایش خواهد یافت.  زن، زندگی و آزادی….

پس از مرگ دلخراش مهسا امینی در بازداشتگاهی در تهران، رژیم ده‌ها هزار نفر را در کشور بازداشت کرده است.  بخش بزرگی از دستگیر شدگان به حبس های طولانی مدت  محکوم شده اند و ده ها نفر از آنها به اعدام محکوم شده اند.

همه ی این موارد،تحت پوشش رسانه های سراسر جهان نیز قرار گرفته است.  جنبش جاری زنان  در ایران و همچنین تمام مردم ایران متوجه این پوشش خبری  هستند.  ما نیز اینجا در تبعید می خواهیم قدردانی و درخواست همبستگی خود را با مردم ایران اعلام کنیم.

رژیم اسلامی در ایران همچنان هزاران نفر را در این کشور زندانی و اعدام می کند.  همین الان که اینجا ایستاده ایم، هزاران ایرانی در سراسر ایران در زندان هستند.  تعداد قابل توجهی از این زندانیان در خطر اعدام قرار دارند.زنان، دانشجویان، فعالان انسانی، روزنامه نگاران، فعالین فرهنگی و  ورزشکاران  روبرو می شویم و دقیقاً به همین دلیل است که ما - ایرانیان 

تبعیدی - می خواهیم توجه افکار عمومی را به اعتراضات در ایران جلب کنیم.  ما به افکار جهانی متوسل می شویم و خواستار همدردی و همبستگی آنها با مردم خود هستیم... ما می خواهیم توجه همه جهان را به رفتار وحشیانه رژیم اسلامی با مردم جلب کنیم به همین دلیل است که ما - ایرانیان تبعیدی - از دولت سوئد و مردم سوئد و سازمان های بین المللی می خواهیم که صدای خود را علیه رژیم در ایران بلند کنند.ما به همبستگی شما برای مردم آسیب پذیر ایران بسیار نیازمندیم.  برای تحقق رویاهایمان در مورد یک ایران آزاد و دموکراتیک به حمایت شما نیاز داریم

 

زنده باد جنبش آزادی خواهی در ایران!

زن، زندگی  آزادی!


ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html

  

گزارش رهائی زن : آکسیون کلکتیو زنان افغان علیه طالبان در برلین

 

 شنبه بیست و یکم اکتبر

آکسیونی در دفاع از مردم افغانستان و خصوصا زنان و کودکان افغانستان و علیه دولت ضد مردمی و ارتجاعی طالبان توسط  گروهی از جوانان بنام " افغانستان اکتیویست کلکتیو" در میدان الکساندرپلاتز برلین برگزار شد.

گزارشگر سازمان رهایی زن مصاحبه ای دارد با خانم زهرا یکی از برگزارکنندگان این تجمع




https://rahaizantv.blogspot.com/2023/10/afghan-women-collective-against-taliban.html

گزارشی از سازمان رهائی زن

برلین – آلمان

#زن_زندگی_آزادی

#افغانستان_بی_پناه

#آمریکا_شریک_جنایت_طالبان

#زنان_افغانستان_علیه_طالبان

#زنان_علیه_ارتجاع_طالبان

#آزادی_زن_معیار_آزادی_جامعه




ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html

 

نژادپرستی رژیم اسلامی حاکم بر ایران علیه مهاجرین افغان محکوم است

 

محمد آصفی

 

همزمان با اخراج هزاران تن از مردم افغانستان که پس از قدرت گرفتن گروه تروریستی  طالبان در این کشور و تشدید فقر و تنگدستی به ایران پناه آورده اند، در روزهای گذشته  دولت جمهوری اسلامی ایران و همچنین برخی از رسانهها و گروه های مردمی موج  تازهای از اقدامات ضدمهاجر و نژادپرستانه را در پیش گرفتهاند.


حکومت جمهوری اسلامی سال هاست مروج رفتارهای ضد انسانی و ضد مهاجر با
  پناهجویان و مهاجران افغانستانی بوده و به نظر میرسد سیل مهاجرانی که برای کار یا  حفظ جانشان به مرزهای ایران روانه شده اند، این رفتارها را تشدید کرده استدر یکی از آخرین اقدامها علیه پناهجویانی که دولت ایران »تبعه خارجی غیرمجاز« میخواند،  وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایران پس از وضع جریمه علیه بهکارگیری مهاجران  »غیرمجاز«، یک سامانه تلفنی را برای »ارائه شکایات و گزارشهای مردمی در خصوص  بهکارگیری نیروهای خارجی غیر مجاز توسط کارفرمایان« اعلام کرد. مهاجران افغانستانی حتی  اجازه سفر به بسیاری از شهرها و مناطق ایران را ندارند و فشار علیه بهکارگیری آنها که فارغ  از تحصیلات یا تخصص و مهارت خود، غالباً در مشاغل سخت و برای کارگری و باربری بهکار  گرفته میشوند، در حالی تشدید شده که افغانستانیهای ساکن ایران اعم از »مجاز« و  »غیرمجاز« از اشتغال در بسیاری از کسب و کارها حتی، مشاغل آزاد محرومند. افزون برین  یک کارگر افغان با دهها سال سابقه کار، هنوز قادر به خرید  



خانه، گواهینامه رانندگی و خرید خودرو نیست و باید این اقالم را به نام یک نفر ایرانی  خریداری کند. افغانها برای تمدید اقامت ساالنه باید هزینههای سنگینی بپردازند.واقعا  تاسف برانگیز هست که دولت فاسد ایران به جای برنامه ریزی و مدیریت برای  پناهجویان افغانستانی حرف از اخراج و محدودیت های بیشتر میزند .

پناهجویانی که همزبان ما هستند و همیشه با مسئله نژاد پرستی و نداشتن حق و  حقوق و مزایای مناسب دست و پنجه نرم کرده اند باید اضافه کرد که مهاجرت  افغانستانی ها به کشور ایران مسئله ی تازه ای نیست و پس از ورود شوروی به  افغانستان اتفاق افتاده است .  

ما باید برای حقوق پناهجویان افغانستانی در ایران دفاع کنیم پناهجویانی که اکثرا  مشاغل بسیار سنگین و طاقت فرسایی برای حداقل دستمزد در ایران انجام میدهند  که حتی هموطنان ما حاضر به تن دادن به این مشاغل نیستند .  

دولت بی تدبیر ایران در مقابل همزبانان ما در مقابل این مردم ستم دیده که به ایران  پناه آورده اند مسوول است و دست کم باید امکانات و خدماتی که برای انسان ضروری  و حیاتی است اعم از بیمه های پزشکی، تحصیل ،خرید سیم کارت، گواهینامه،تردد  آسان تر در استان ها،و.... فراهم کند .   

و این رفتار ضد انسانی و نژاد پرستانه باید هر چه زود تر متوقف شود. 




ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html


(داستان زندگی خونین( قسمت اول


بمناسبت ۱۰ اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو حکم اعدام

نویسنده: نوری شریفی

 

آزادی را همواره همچون پرنده ای سفید با بالهایی گسترده و برگ زیتونی بر منقار به تصویر کشیده اند اما آیا این همان واقعیت حاکم بر زندگی و زمانه ماست؟ درست است که سفیدی نماد پاکی و پرنده نماد  رهایی است اما چرا قرمز نه؟

در طول تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین آن رنگی که همواره دیده میشود رنگ خون است. شکنجه، تیرباران، تجاوز، کشتار، و...فواره خون است که فرو میریزد بر پیکر بی‌جان این خاک و بوم.

در حالی که این افکار از ذهنم میگذرد کم نفس و خونین بر همین زمین افتاده ام تنها به جرم پرسشگری، و محکوم به ایستادن در


مقابل حقوقی پایمال شده هرچند اندک.

سرفه های بی امان پدرم که به سل بیشتر شباهت داشت تا سرماخوردگی مزمن، و کمردرد و پا دردهای لاعلاج مادرم مرا از دوران کودکی محروم کرد. در حالیکه خواهران و برادرانم از گرسنگی همیشه نالان و گریان بودند من بعنوان بچه بزرگتر باید کاری میکردم. ذهنم پر بود از راه و  بیراهه ولی مگر چاره دیگری داشتم؟ برادر بزرگترم در اعتصابات کارگری بازداشت شده بود و مآموران حکومت اسلامی ایران برای ما هم خط و نشان کشیده بودند که با رسانه های خارجی مصاحبه نمی کنید و ما هم که دستمان به هیچ‌جا بند نبود فقط تسلیم شدیم. سال آخر دبیرستان بودم ولی خیلی بیشتر از آنچه در مدرسه خوانده بودم می‌دانستم. کتابهای فلسفی و رمانهای برادرم را مرتب می‌خواندم. صد سال تنهایی مارکز، مزرعه حیوانات ارول، کتاب دو شهر دیکنز و کتابهای زیادی که می‌خواندم و معنایش را به خوبی هم درک نمی‌کردم اما در خواندن آنها لذت غریبی بود که برای لحظاتی مرا از نکبت و فقری که در آن دست و پا میزدم رها میکرد. اگرچه ظلم و ستمی که در کتابها به قشر ضعیف جامعه  میشد را من لحظه به لحظه در زندگیم لمس میکردم. برادرم مدام در تجمعات کارگری شرکت میکرد و برای ما هم تعریف میکرد یکبار هم از نزدیک شاهد یکی از جلساتشان بودم . شور و شوقی که در کارگران برای احقاق حقوق خویش می‌دیدم را فقط در فیلمهای انقلابی دیده بودم حس بزرگ بودن بمن دست داد.

اما اکنون چه بسر ما می آمد اگر برادرم در زندان می ماند؟ آرزو کردم ایکاش من پسر بودم که می‌توانستم کار کنم.

اصلا نمی‌توانستم پیش بینی کنم که اتفاقی ناچیز و خنده دار مسیر زندگی مرا اینچنین بچرخاند.

« من الان در جایی مشغول به کار  هستم اگر میخواهی تو را هم معرفی کنم

این پیشنهاد میترا یکی از دوستان نزدیکم بود که مدتی است کمتر او را در مدرسه می بینم. زیاد غیبت میکرد و حال ناخوش خودش را بهانه میکرد.  او از وضعیت زندگی منهم می دانست به همین خاطر این پیشنهاد را بمن داد. من گفتم باید با خانواده ام درمیان بگذارم. دوستم گفت شاید مخالفت کردند تو اول بیا کار را ببین مطمئن باش پول خیلی خوبی گیرت می آید که میتوانی پدر و مادرت را هم معالجه کنی. کمی فکر کردم دیدم بیراه نمی گوید. قرار شد بعد از مدرسه با او بروم.

از مدرسه که بیرون آمدیم چندین خیابان را پشت سر گذاشتیم از محله خودمان خیلی دور شده بودیم. دوستم یک تاکسی صدا زد. گفت سوارشو گفتم من پول ندارم ولی او بلافاصله جواب داد من دارم سوار شو دیگه. او همیشه پول داشت در مدرسه، زنگ‌ تفریح  برای بچه هایی که پول نداشتند خوردنی می‌خرید.

پنج دقیقه ای در راه بودیم که میترا گفت آقا نگهدار. کرایه را داد و پیاده شدیم. وارد کوچه ای شده و با عجله پیش می رفتیم. در انتهای کوچه خانه ای با نمای آجری بود که درب آهنگی سیاه و بزرگی داشت. میترا گفت اینجاست. ایستادیم و او زنگی را زد که روی آن چاپی نوشته شده بود « شرکت خدماتی مهراب» ما مدتی منتظر شدیم . درب آهنگی باز شد و ما وارد شدیم.

ادامه دارد…




ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html

 

بخش خبری

ماشاالله کرمی، پدر اعدامی محمدمهدی کرمی، از روز ۱۰ مهر، تماسی با خانواده نداشته است و در انفرادی اطلاعات سپاه است

چندین بار به خانه اش حمله کرده اند و وسایل شخصی، موبایل و کارت بانکی اش را مسدود کرده اند . طی اخرین حمله به خانه اش ، تمام مدال ها و وسایل محمد مهدی کرمی را شکسته و از بین برده و لباس هایش را آتش زده اند.

به گفته منابع مطلع ، خانواده ی ماشاالله کرمی تحت فشار شدید هستند تا حدی که مجبور شده اند از خانه و کاشانه شان دست کشیده و به جای دیگری بروند.

#ماشااله_کرمی_پدر_اعدامیان_ تحت_شکنجه_ است


 

 

 

رویا ذاکری دختر معترض به حجاب کجاست؟



نهادهای اطلاعاتی و قضایی جمهوری اسلامی با اظهار بی‌اطلاعی درباره سرنوشت رویا ذاکری  اقدام به اذیت و آزار خانواده او کرده‌اند.

این در حالی است که  او در تاریخ بیست‌وسوم مهر ماه در پی درگیری با مزدوران امربه معروف به حجاب با او درگیر شدند و او با سردادن شعار ”مرگ بر دیکتاتور“ و ”مرگ بر خامنه ای“  در یکی از خیابان‌های تبریز مورد ضرب و شتم قرار گرفته و پس از بازداشت و انتقال به بیمارستان اعصاب و روان،  به اداره تروریستی اطلاعات تبریز انتقال یافته است.

از سویی دیگر، سینا یوسفی، نایب رییس کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای آذربایجان شرقی، به دنبال انجام پیگیری نوشته است: پرونده ایشان در دادسرا ثبت نشده و امکان ورود وکیل به پرونده وجود ندارد.

رویا ذاکری، ۳۱ ساله، مجرد و اهل شهر مرند است و به محض بازداشت توسط پلیس آگاهی به بیمارستان رازی اعصاب و روان منتقل و ممنوع‌الملاقات شد.

#زن_زندگی_آزادی #رویا_ذاکری_کجاست #آرمیتا_گراوند #مهسا_امینی 


ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html

  

گزارش برنامه ی انجمن زنان ایرانی - آلمانی کلن


"از سپتامبر سال ۲۰۲۲ مبارزات مردم ایران علیه حکومت اسلامی با حضور بارز زنان در خط اول مبارزات رنگ دیگری به خود گرفته‌است. اما این انقلاب که هزاران نفر را نیز در سرتاسر جهان به خیابان ها کشانده است -همانطور که انتظار می‌رفت- در کوتاه مدت به پیروزی نمی رسد. در راستای تقویت نیروی مبارز و جلب بیشتر همبستگی در کشورهای اروپایی، نیاز به برگزاری برنامه های روشنگری به زبان کشور میزبان احساس می شود. 

انجمن زنان ایرانی - آلمانی کلن سومین برنامه مشترک با آلرولت هاوس( Allerwelthaus خانه ی جهان ) در رابطه با جنبش "زن، زندگی، آزادی" شبی به نام  «ما همه برای آزادی » برگزارکرد. در این برنامه که با همکاری گروه فمینیستا از شهر بن برگزارشد، در ابتدا فروزان از انجمن زنان کلن با نمایش تصویری مروری داشت به تاریخچه جنبش "زن، زندگی، آزادی"، از راهپیمایی بزرگ زنان در هشت مارس ۱۳۵۷( 1979) در تهران تا دریافت جایزه ی صلح نوبل در اکتبر ۲۰۲۳ توسط نرگس محمدی، و همزمانی آن با مرگ جانسوز "آرمیتا گراوند" نوجوانی دیگر به جرم گفتن نه! 


پس از آن میزگردی با شرکت حمیلا از انجمن زنان ایرانی-آلمانی کلن بعنوان چهره ای قدیمی از فعالان جنبش زنان و مهرناز از گروه فمینیستا در شهر بن، بعنوان چهره جوان از فعالان جنبش زنان برگزار شد. مژده از سوی آلرولت هاوس گرداننده این میزگرد بود. در این گفتگو به امیدهای برآورده شده و آرزوهایمان برای آینده، برنامه ها و اقداماتمان پرداخته شد، آنچه تا به امروز


به دست آورده ایم ، آنچه هنوز به دست نیامده، از نقش این جنبش در منطقه و مسیر پر سنگلاخی که در پیش داریم . 

بحث و گفتگو با شرکت کنندگان در این برنامه که به زبان آلمانی برگزارشد، و نشان از  همکاری و نگاه مشترک نسل ها و فرهنگ ها  داشت نیروی تازه ای برای مبارزه در راه آزادی به ما بخشید. 

به امید پیروزی!"




ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html

  

بمناسبت روز جهانی منع اعدام


 



https://rahaizantv.blogspot.com/2023/10/abolish-death-penalty-rally-in.html

 

 

ارسالی از نسیم محمدی

10 اکتبر روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام است. هنوز 58 کشور در جهان وجود دارند که در آنها مجازات اعدام برای اشکال مختلف تخلف در نظر گرفته می شود. نظام اسلامی ایران نیز جزو این 58 کشور است. ایران کشوری است که بیشترین سرانه اعدام را در جهان دارد. مجازات اعدام برای جرایم مختلف مانند جرایم مواد مخدر، قتل، همجنس گرایی و توهین به مقدسات وجود دارد. اما  فعالیت سیاسی علیه دولت و زیر سوال بردن قدرت و نهادهای مذهبی آن نیز مجازات اعدام دارد.

رژیم ایران یکی از بدترین جنایتکاران دوران معاصر است. از زمان به قدرت رسیدن روحانیت در سال 1979، ده ها هزار زندانی سیاسی در محاکمه های کوتاه مدت اعدام شده اند. در سال 1981 هزاران زندانی سیاسی به رهبری آیت الله بدنام خلخالی  اعدام شدند و احکام اعدان قربانیان، پس از چند دقیقه بازجویی توسط قضات شرعی بدون حق داشتن وکیل، دفاع و یا حق تجدید نظر صادر شد. اکثر اجساد اعدام شدگان در گورهای دسته جمعی مخفی دفن شدند.

رژیم اسلامی بار دیگر در سال 1988 وحشی گری خود را تکرار کرد. طی چند هفته در تابستان بین 3 تا 5 هزار زندانی سیاسی اعدام شدند. این کشتارتوسط اسلام‌گرایان تا امروز هم ادامه یافته است تا مردم را به سکوت وادار كند ،  بترساند و آنها را وادار به عقب‌نشینی کند. تیراندازی بی رحمانه رژیم به معترضان، حملات افسارگسیخته پلیس اخلاق به زنانی که از حجاب سرپیچی می کنند نیز متعلق به این کشور یعنی ایران است. قتل یک سال پیش ژينا مهسا امینی مشهورترین نمونه این وحشیگری است. آرمیتا گراوند آخرین نمونه، دختر 16 ساله ای  که چند روز پیش 

مانند مهسا امینی مورد حمله پلیس اخلاق قرار گرفت و اکنون در کما به سر می برد.

اگر تمام افرادی که به طور رسمی به اعدام محکوم شده اند و تحت حکومت اسلامی اعدام شده اند را اضافه کنید، رقمی بالغ بر 100000 نفر به دست می آید. و اینها تنها، کسانی هستند که رسما به اعدام محکوم شده اند . وحشت رژیم اسلامی حد و مرزی ندارد و تعداد افرادی که قربانی تلاش بی‌رحمانه رژیم برای ماندن در قدرت شده‌اند بسیار بیشتر از فهرست رسمی محکومان اعدام در ایران است.

مجازات اعدام و خشونت به عنوان یک روش مجازات، اعمال نفرت انگیزی هستند. ما مجازات اعدام را جنایت علیه بشریت می دانیم. زندگی مقدس ترین چیز روی زمین است و هیچ قدرتی در جهان نمی تواند زندگی یک انسان را خاموش کند. مجازات اعدام باید فوراً در همه جای دنیا لغو شود. تمام اعدام ها در ایران متوقف شود

نابود باد رژیم اسلامی

زن زندگی آزادی تا برقراری برابری و عدالت




ماهنامه شماره یکصد و هفده رهائی زن - کیفرخواست زنان علیه جنایتکاران جنگی، منتشر شد


https://rahaizanorg.blogspot.com/2023/11/rahaizan-117-indictment-of-women.html