۱۴۰۱ آبان ۸, یکشنبه

آبان بود ...

 

شعری از بهاره شرفی:

 


 که جلوی تیربار ماهشهر بودیم

آبان بود که ناگهان با پژمان قلی پور پنج گلوله خوردیم




آبان بود



که تمام‌موهای ناهیدشیر پیشه یک شبه سپید شد


آخر پویا پسر کسی بود

آبان بود 

 شمشادها در خیابان بد رسمی دیدند و  به جای بوسه جنازه در خود نگه داشتند

آبان بود و 

روی سر خانه ی همه ی ما باران خون می بارید

آبان بود 

 که در خانه یمان سه موشک خوردیم

آبان بود که چشم های ری را تا ابد بغض گلویمان شد

آبان بود ...

که برای جان نوید التماس کردیم 

آبان بود که مهسا را کشتند ...

آبان بود که نیکای زیبایمان را ربودند ...

آبان بود که زاهدان تهران شد 

تهران خوزستان شد ...

آبان بود که برلین برای یک روز ایران شد 

وای به حال کسی که دیگر برای ما عاشورا و صحرای 

کربلا بیاورد.

آبان بود که حسین ما را بردند.

آبان ادامه دارد تا سرنگونی ضحاکی که چشم در چشم ما گفت کدام آبان!؟

آبان ادامه دارد ...

 

 


ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره صد و هفت با یاد مهسا، نیکا و مهرشاد هایمان منتشر شد


http://rahaizanorg.blogspot.com/2022/10/rahaizan-shomareh-107-nika.html

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر