سال 2015 از دید سینما دوستان و منتقدان، سال پر اتفاقی بود. از فیلم های متفاوت تولید شده در سطح جهانی گرفته ، تا جوایز حاشیه برانگیز کن و برلیناله و اسکار. اما در میان این رویدادهای رنگارنگ و بیشتر تجاری، به چند رویداد مهم نگاهی خواهیم انداخت.
1- درگذشت شانتال آکرمن (Chantal Akerman)
شانتال آکرمن کارگردان ، هنرپیشه، هنرمند، فیلمنامهنویس، و سینماشناس لهستانیتبار اهل بلژیک یکی از برجستهترین فیلمسازان تجربی و آوانگارد سینمای اروپا و جهان، 5 اکتبر 2015 در سن 65 سالگی در گذشت. او در گسترش فیلمسازی فمینیستی و سینمای آوانگارد نقش پررنگی داشت. آکرمن را یکی از مهمترین نمایندگان سینمای مینیمالیستی هم معرفی کردهاند. سینمای مینی مالیستی آکرمن استوار بر برداشتهای بلند، دوربین ثابت، سادگی روایت، ریتم آرام و فقدان نماهای نقطه نظر (پی او وی) است. مهمترین ساخته و شاهکار او فیلم "ژان دیلمان" ساخت 1975 با نام کامل " ژان دیلمان، شماره ۲۳ کهدو کومرس، ۱۰۸۰ بروکسل" ( فرانسوی : Jeanne Dielman, 23 quai du Commerce ) ، فیلمی است 3 ساعت و 20 دقیقه ای که سه روز از زندگی ظاهرا پیش پا افتاده بیوهای تنها و مضطرب را تصویر می كند. آکرمن این فیلم را در سن ۲۴ سالگی طی ۵ هفته با بودجه ۱۲۰هزاردلاری ساخت. او از معدود سینماگران زن تاریخ سینما بود که آثارش مبتنی بر اعتراضات عمیق فمینیستی بود.
2- دیکتاتور بزرگ 75 ساله شد
15 اکتبر 1940 ، چارلی چاپلین اولین فیلم ناطق و تماماً صداگذاری شده خود را ساخت. یکی از شاهکارهای چاپلین که جنجالی ترین اثر او نیز می باشد. فیلمی که با استقبال جهانی بینندگان مواجه شد و خشم نژادپرستان نازی را برانگیخت و حتی شخص هیتلر را مجبور به دوبار تماشایش کرد. عکس العمل وی بعد از تماشای فیلم هیچگاه مشخص نشد، اما سربازان نازی را مجبور کرد به پرده سینما شلیک کنند که خود در تاریخ اثرگذاری سینما بی نظیر است! شیوه خاص چاپلین که تلفیقی از کمدی و تراژدی است در فیلم دیکتاتور بزرگ نیز نمایان است. چاپلین موفق شد با شیوه طنز تلخ خود، دشوارترین شرایط بشر را در جنگ همزمان با تزلزل شخصیتی هیتلر که آرزوی امپراطوری جهانی کورش کرده بود، به تصویر بکشد. اینک بعد از گذشت 75 سال تاثیری که چاپلین بر بحران سیاسی دوران خود داشت، همچنان نظر منتقدان و فیلمسازان و تماشاگران را به خود جلب می کند. سخنرانی چارلی چاپلین در انتهای فیلم که یکی از مهمترین سکانس های آن بود، همچنان از تاثیر گذارترین دیالوگ ها و سکانس های تاریخ سینمای کلاسیک به شمار می رود.
3- اسکار برای ایفا کننده نقش استیون هاوکینگ
سال 2014 زندگی استیون هاوکینگ، یکی از بزرگترین دانشمندان معاصر کیهان شناسی و فیزیک دان نظری، به روی پرده سینما رفت که نظر بینندگان، منتقدان، دانش پژوهان و سینماگران را به خود جلب کرد. در مراسم اسکار 2015 جایزه بهترین نقش اول مرد به اِدی رِدمین (Eddie Redmayne) ایفا کننده نقش این فیزیکدان سرشناس تعلق گرفت. نقشی که به جرات می توان گفت ردمین به خوبی از پس آن برآمد و نظر همگان از جمله شخص هاوکینگ را به خود جلب کرد. ردمین خودش با هاوکینگ دیدار کرد. او دراینباره گفت: «حتی الآن که نمیتواند حرکت کند، می توان جنبش و طراوت را در چشمانش دید». او همچنین بازی در نقش هاوکنیگ را یک چالش سنگین خواند و گفت: "مشکلی اصلی این بود که یک فیلم به ترتیب زمانی فیلمبرداری نمیشود و همهچیز درباره جدول زمانیِ زوال جسمیِ او بود، و اینکه بتوانیم از روزی به روزی دیگر بپریم و در عین حال شادابی و بذلهگویی او را حفظ کنیم". ردمین شش ماه درمورد هاوکینگ تحقیق و مطالعه کرد تا بتواند برای بازی در نقش وی با او همذات پنداری کند. در این زمینه جیمز مارش کارگردان فیلم اعلام کرد که کار ردمین اصلاً آسان نبود. او گفت: «او باید آمادهسازیهای بسیار دشواری را پشت سر میگذاشت تا از پسِ سختیهای جسمیِ نقش برآید. فقط درمورد ایفای نقش معلولیت نیست، بلکه حفظ جدول زمانی و زوال ترتیبیِ بدن است». او همچنین در ادامه گفت که هاوکینگ برای آنها آرزوی موفقیت کرد و گفت: «واکنش هاوکینگ بسیار مثبت بود. حتی پیشنهاد داد که از صدای خودش استفاده کنیم، همان صدای واقعیای که خودش استفاده میکند. صدایی که در فیلم میشنوید، دقیقاً همان صدایی الکترونیکیای است که هاوکینگ در واقعیت استفاده میکند»
4- دیپان (Dhepan) نخل طلایی فستیوال کن را از آن خود کرد
فیلم اجتماعی/ انتقادی دیپان، ساخته کارگردان فرانسوی، ژاک اودیار, نخل طلایی فستیوال کن تعلق یافت. او در فیلم خود به موضوع پناهندگی و وضعیت حاشیهنشینی شهرهای بزرگ فرانسه پرداخته است. اودیار سرنوشت سه پناهجوی اهل سریلانکا را به تصویر کشیده که خود را به عنوان یک خانواده معرفی میکنند تا زندگی نویی را در فرانسه بنا کنند، اما در حاشیه پاریس در میانه جنگ بین باندها گرفتار میآیند. ژاک اودیار زاده سال ۱۹۵۲، فرزند میشل اودیار، از فیلمنامهنویسان و کارگردانان معروف فرانسوی است. پیش از این فیلمهای او «ضربان قلب من متوقف شده است» در سال ۲۰۰۵ و «پیامبر» در سال ۲۰09 برنده جایزه سزار و بفتا (بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان) شده بودند. او یک بار هم گرند پری کن را گرفته است. در میان نظر منتقدان شايد «ديپان» بهترين فيلم این کارگردان نباشد، اما به هر حال اثر عميق و تأثيرگذاری است.
5- فیلم پسر سائول (Son Of Saul) نگاهی دیگر به پدیده هلوکاست
"پسر سائول" که قبل از ربودن گوی توسط دیپان نامزد بهترین فیلم جشنواره کن بود، ساخت کارگردان مجارستانی لاشلو نمس است که توجه اکثر منتقدان سینمایی را به خود جلب کرد. داستان فیلم درباره یک زندانی در آشویتس در سال 1944 است که مجبور است جنازه آدمها را بسوزاند. این فیلم سعی دارد با نگاهی متفاوت به پدیده هلوکاست و جنایت های نازی ها بپردازد. داستان مستندوار این فیلم سینمایی به خاطر روایتی است که توسط یکی از زندانیان عضو گروهی به نام ساندرکوماندو (به معنی نیمه قربانی، نیمه قاتل) که از طرف نیروهای آلمانی برای مراقبت از زندانیان یهودی و فرستادن آنها به اتاقهای گاز و سوزاندن اجساد به کار گماشته شدهاند، انجام می شود.
6- نمایش قسمت دوم زاغ مقلد از سری فیلم های بازی های عطش (The Hunger Games : Mockingjay 2 )
بازی های عطش فیلمی است در ژانر علمی- تخیلی که اولین قسمت آن در سال 2012 به کارگردانی گری راس (Gary Ross) اکران شد. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته سوزان کالینز ساخته شدهاست و جنیفر لارنس، جاش هاچرسون، وودی هرلسون و لیام همسورف در این فیلم به ایفای نقش میپردازند. داستان این فیلم در آیندهای نامعلوم و در کشوری به نام پانم (که به نوعی میتوان گفت آمریکای شمالی است) رخ میدهد. این کشور دارای یک پایتخت بسیار ثروتمند (کاپیتول یا سرمایه) و ۱۲ ایالت بسیار فقیر است. بخش دوم قسمت سوم این فیلم که گفته می شود پایانی بر آن است امسال به نمایش درآمد. هر ساله به بهانه جشن انعقاد قرارداد ظاهری صلح بین کاپیتال و 12 منطقه که بعد از اولین شورش طبقه کارگر علیه سرمایه داری امضا شد، بازی هایی توسط پایتخت و رئیس جمهور این کشور برای 12 منطقه کارگری ترتیب داده شده و تنها بازیکنی که زنده از بازی بیرون آید برنده بازی است. تثبیت قدرت سرمایه بر طبقه کارگر و ایجاد هراس و اختناق برای جلوگیری از شورش مجدد، هدف اصلی این بازی هاست. فیلم گرچه از دیدگاهی دارای محتوای چپ و ضد سرمایه داری است و نقدهای مثبتی نیز دریافت کرد، اما قطاری از خشونت ها و جلوه های نمایشی و دامنه های بلند پروازانه به همراه هیجان کاذبی که به بیننده القا می کند، جایگاه تجاری بودنش را در میان باقی آثار هالیوود تثبیت می کند.
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و دوم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر