۱۳۹۶ دی ۱, جمعه

مصاحبه با سولماز اسکندری فعال سیاسی در حمایت از زندانی عقیدتی سهیل عربی- مینو همتی، تلویزیون رهایی زن







 سهیل عربی در حال حاضر چهارمین سال حبس خود را در زندان اوین میگذراند. عکاسی که به خاطر چند پست فیس بوکی در دادگاه بدوی محکوم به اعدام شد.در دادگاه تجدید نظر این حکم شکسته شد و به هفت سال و نیم حبس تبدیل شد 

در این گفتگو با یکی از فعالین سیاسی، سولماز اسکندری در خصوص وضعیت سهیل عربی  به گفتگو نشستیم
 
مینو همتی: با سلام بسیار گرم خدمت شما  سولماز اسکندری. خوش آمدید به برنامه رهایی زن 
سولماز:سلام به شما مینوی عزیز و همکاران محترمتان در تلویزیون رهایی زن و بینندگانی که این برنامه را می بینند.

- مطلع هستیم که شما با خانواده سهیل در ظرف این مدت چهارسالی که  او در زندان و به طور مشخص در بند 350 زندان اوین در حبس است در ارتباط بوده اید، لطف کنید برای بینندگان ما درمورد وضعیتی که سهیل در حال حاضر با آن دست به گریبان است توضیح دهید؟

سولماز:_ قبل از اینکه وضعیت حال حاضر سهیل را توضیح دهم لازم میدانم یک توضیح کوتاهی در مورد وضعیت دگراندیشان در ایران که در واقع سهیل یکی از قربانیان این مساله است بدهم.سهیل عربی قربانی احکام قرون وسطایی در ایران است،سهیل را به جرم چند پست فیس بوکی دستگیر کردند که صرفا چند نقد ساده بوده و به اتهام "سب النبی" محکوم به اعدام شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر با فشارهایی که جامعه فعالین مدنی خارج و داخل ایران به قوه قضاییه وارد کردند شکسته شد و به هفت سال و نیم زندان و دو سال تحقیقات دینی تبدیل شد که در این مدت سهیل عربی باید 13 جلد کتاب در حوزه دین شناسی ، مذهب شناسی و رفع شبهات دینی بخواند در مرحله بعد باید از هر کتاب 10_15 صفحه خلاصه نویسی کرده و در ارتباط با موسسه راه حق و پژوهشکده امام خمینی پاسخ شبهات خود را بگیرد.همه این کارها باید زیر نظر "مصباح یزدی" انجام شود و طی این دو سال باید هر سه ماه یکبار گزارشی از تحقیقات خود را به دادگاه ارائه کند و به دادگاه ثابت کند که از عقاید خود برگشته و دیگر بر سر عقاید قبلی خود نیست. قبل از سهیل عربی، " امیرمحسن اصلانی" به علت اینکه باور نداشت یک انسان میتواند در شکم ماهی زندگی کند و زنده بماند اعدام شد. 
در حالی که این اجکام قرون وسطایی همچنان در ایران حاکم است ریس جمهوری کنونی ایران در اجلاس سازمان ملل از یک پیشینه تاریخی سخن میگوید که  کشور ایران در 2500 سال پیش از اقلیت های قومی و مذهبی حمایت کرده است و روی پرونده تمام دگراندیشانی که در حال حاضر در زندانهای ایران زیر ضرب و زور و شکنجه و در معرض اعدام هستند سرپوش میگذارد. 
در حال حاضر سهیل عربی چهارمین سال حبس خود را بدون یک روز مرخصی پشت میله های زندان میگذراند. مرداد ماه سال گذشته تلاش زیادی کردیم تا سهیل بتواند برای تولد دخترش یک روز به مرخصی بیاید اما با کارشکنی های سپاه که ضابط پرونده سهیل است و قرار وثیقه 600 میلیون تومانی که از توان مالی این خانواده خارج است موفق نشدیم. 
طیق حکم عفو رهبری که در پرونده سهیل عربی است  باید در شهریور ماه امسال از زندان آزاد میشد اما نه تنها از آزادی وی جلوگیری به عمل می آورند که اخیرا همسرش را هم به اتهامات واهی دستگیر و حدود 20 روز در انفرادی نگه داشتند و در نهایت با قید وثیقه 100 میلیون تومانی در حال حاضر آزاد است . از کار اخراجش کرده اند . خود سهیل هم در زندان تدریس زبان میکرد تا کمک ناچیزی برای خانواده اش از زندان باشد اما از زندانیان خواسته شد که با سهیل عربی ارتباطی برقرار نکنند . انواع و اقسام شکنجه های روحی و فشارهای مالی مختلف را به این خانواده وارد می کنند .سهیل در حاضر سی و چهارمین روز اعتصاب غذای خود را پشت سر می گذراند
چند روز اعتصاب غذای خشک بود که در حالت بیهوشی او را به بهداری منتقل کردند به وی سرم وصل کردند و وادارش کردند که آب بنوشد و اعتصاب غذای خشک خود را به اعتصاب تر تبدیل کند. 
تنها خواسته سهیل این است که طبق قانون آزاد شود و همسر سهیل هم از اتهامات واهی که به او نسبت داده شده تبرئه شود. 
تمام اتهاماتی که به این خانواده نسبت می دهند اتهامات واهی است و دلیلش هم این است که معتقدند سهیل همچنان بر سر عقاید خود پافشاری میکند و ندامت و پشیمانی او برای دادگاه اثبات نشده است. 
در نامه های که سهیل در دوران اعتصاب غذای خود به بیرون از زندان داده بود یکی از نامه ها را مستقیما به فرمانده قرارگاه ثارالله نوشته است و ضمن اینکه شرحی از پرونده خود را در این نامه داده علت مخاطب قرار دادن فرمانده قرارگاه ثارالله رو عدم استقلال قوه قضاییه  و دخالت قرارگاه ثارالله در پرونده های زندانیان عنوان میکند. 
و بیان می کند در صورت بروز هر اتفاقی برای او در دوران اعتصاب غذایش سپاه ثارالله مسئول مستقیم جان او خواهد بود 
زمانی که سهیل به اتهام "سب النبی" زیر حکم اعدام بود رسانه های حکومتی وی را "متجاوز به عنف" معرفی کردند اخیرا هم در نامه ای که سهیل از زندان اوین منتشر کرده و عنوان میکند که " من یک آنارشیست هستم و ممنوعیت برای من ممنوع است" 
سایت های منتسب به حکومت جمله " من یک آنارشیست هستم" را از نامه سهیل عربی سانسور میکنند و حتی در چنین شرایطی سعی بر سانسور ایدئولوژی او دارند. 
در این مدتی که سهیل در اعتصاب غذا بوده چند بار با وی وارد مذاکره شده اند، بار اول وی را تهدید کرده اند که اگر اعتصاب غذای خود را نشکنی ما تو را به انفرادی منتقل میکنیم و تمام تماس های تلفنی تو را با بیرون قطع خواهیم کرد
در این مدت مادر سهیل عربی تلاش زیادی برای آزادی فرزندش به عمل آورد . با رسانه های زیادی مصاحبه کرد و سعی کرد که صدای پسرش را بلند کند و به گوش جهانیان برساند و این ترسی را به جان مسئولین انداخته بود چون سروصدای خبری زیادی در مورد وضعیت سهیل در اکثر رسانه های خارجی اتفاق افتاد و باعث شد که دوباره با سهیل عربی وارد مذاکره بشند و این بار از وی خواسته شد که در صورت موافقت برای انجام یک مصاحبه تلویزیونی که از رسانه ملی ایران پخش خواهد شد و در آن اعلام ندامت و پشیمانی کند موجبات آزادی اش را فراهم خواهند کرد اما سهیل عربی ضمن موافقت نکردن با این خواسته اعلام کرد که بر اعتصاب غذای خود خواهد ماند تا زمانی که از زندان آزاد شود. 

مینو همتی: من اطلاع دارم که شما برای نجات جان سهیل عربی در ارتباط با نهادهای بین المللی و  سازمان عفو بین الملل بوده اید  و پتیشنی در این رابطه تهیه کرده و در آن درخواست داده اید که همگان امضا کنند، شما و دیگر فعالین حقوق بشری فعالیت های زیادی انجام داده اید، لطف کنید از این فعالیت ها و آنچه که دیگران هم میتوانند به آن بپیوندند و کمکی کنند صحبت کنید و اطلاعات لازم را در اختیار ببیندگان ما قرار دهید

سولماز:_ من به تنهایی کاری انجام نداده ام. تیمی از دوستان سهیل تشکیل شد و ما از زمانی که وصیت نامه سهیل در سی امین روز اعتصاب غذای تر و سومین روز اعتصاب غذای خشکش  به بیرون منتشر شد در کنار همدیگر تلاش کردیم تا صدای سهیل عربی را به گوش همه مردم برسانیم. فایل صوتی وصیت نامه سهیل را در اختیار تمام رسانه های حقوق بشری قرار دادیم که در این وصیت نامه سهیل قرارگاه ثارالله را مسئول مستقیم جان خود می داند و اعلام کرد تا زمانی که آزاد نشود دست از اعتصاب غذا برنمی دارد و بین مرگ و آزادی یکی را انتخاب میکند و هیچ راه سومی برای وی وجود ندارد. 
یکی از دوستان روزنامه نگار به نام" شاهد علوی" زحمت کشید و اولین مصاحبه با مادر سهیل عربی را انجام داد و منتشر کردیم که این مصاحبه به سرعت مورد توجه خیلی از رسانه ها قرارگرفت.
سپس ما از خیلی از رسانه های معتبر حقوق بشری خواستیم که صدای سهیل را بلند کنند.با عفو بین الملل و  جوامع حقوق بشری تماس گرفتیم و از آنها خواستیم که برای نجات جان سهیل عربی وارد عمل شوند و با فشار وارد کردن بر حکومت ایران وی را از مرگ نجات دهند. سهیل در یک قدمی مرگ قرار داشت و ما این ترس را داشتیم که هر آن سهیل را برای همیشه از دست بدهیم. 
سهیل با افت فشار خون و قند و کاهش شدید وزن مواجه شده است  وزن وی از 105 کیلو به 65 کیلورسیده ، فشار 5 روی 6 و قند35 

رسانه های خبری را مجاب کردیم که اخبار سهیل را به طور کامل پوشش دهند، نامه های سهیل را در اختیار رسانه های خبری قرار میدادیم،ویدیوها و پوسترهای مختلفی در حمایت از سهیل درست کردیم و منتشر ساختیم ، چند بار فراخوان طوفان تویتری دادیم، و مجموعه همه اینها باعث شد که توجه افکار عمومی به سمت وضعیت اسفبار سهیل عربی جلب شود. و در نهایت توانستیم با تحت فشار قراردادن مسئولین زندان، وضعیت سهیل را کمی ثابت نگه داریم. 
حداقل این وعده به سهیل عربی داده شده که اگر اعتصاب خود را بشکند به وی کمک خواهند کرد تا آزاد شود یا دست کم او را به مرخصی خواهند فرستاد.
سهیل با شکستن اعتصاب غذایش تا زمان آزادی خود از زندان موافق نیست اما قبول کرده به خاطر مادرش و دوستانی که نگران سلامت او هستند اعتصاب غذای خود را در حالت تر نگه دارد. پتیشن حمایتی  که برای سهیل عربی آماده شد توانست در ظرف مدت کوتاهی امضای زیادی را حمع آوری کند 

مینو همتی :  لطفا برای تمام بینندگان ما که این تصویر را میبینند توضیح دهید که چگونه میتوانند حمایت و پشتیبانی بکنند؟
سولماز:_ مورد سهیل از این اقبال برخوردار بود که کسانی کنارش ایستاده بودند و صدای او را به بیرون منتقل میکردند. سهیل عربی مادری دارد که خیلی محکم کنار پسرش ایستاده و صدای او شده، حتی در تجمع اعتراضی معلمان و بازنشستگان و در همبستگی با آنها شرکت کرد و عکس سهیل را در دست گرفت و حمایت خود را از این تجمع اعلام  داشت 
یک فراخوانی هم در چند روز گذشته توسط مادر سهیل عربی داده شد که در آن اعلام داشت که برای رسیدگی به وضعیت پرونده فرزندش مقابل ساختمان مجلس خواهد رفت و از مردم خواست که وی را تنها نگذارند و کنارش باشند این فراخوان به سرعت منتشر شد و جمعی از فعالین و مردم عادی در کنار مادر سهیل در این تجمع اعتراضی شرکت کردند و صدای سهیل عربی و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی در بند شدند. 
به هر حال سهیل عربی این اقبال را داشت که کسانی کنارش باشند و صدای او را به بیرون برسانند اما تعداد زیادی زندانی هستند که گمنام هستند و سالهای سال زیر ضرب و زور و شکنجه به سر می برند.خیلی از مردم گمان میکنند فشارهایی که از بیرون وارد میشود تاثیری در وضعیت حال حاضر زندانی ندارد. این تصور اشتباه است چون ما از خیلی از خانواده های زندانیان یا خود زندانیان این را شنیده ایم که فشارهای بیرونی باعث شده که وضعیت ما نه اینکه بهتر شود اما حداقل وضعیت قابل تحملی شده یا بدتر از این نشده یا هر بلایی  را به راحتی نمیتوانند به سر ما بیاورند. 
زیرا مسئولین زندان مجریان قانون نیستند آنها خود قانون گذار هستند آنها تشخیص میدهند که چه کسی چه زمانی به مرخصی برود یا نرود. چه کسی چه زمانی آزاد شود یا نشود و در واقع اختیار عمل خیلی زیادی به مسئولین زندان داده میشود. قبل از سهیل عربی وضعیت خیم زندانیان رجایی شهر را شاهد بودیم که در یک یورش شبانه و با ضرب و شتم و بعد از تخریب وسایل شخصی آنها  تعداد 50 نفر از زندانیان سیاسی را به بند فوق امنیتی (بند ده زندان رجایی شهر) منتقل کردند که بیش از 60 دستگاه شنود و دوربین های مدار بسته در آن تعبیه شده، دستگاه تهویه هوا وجود ندارد در گرمای تابستان از داشتن کولر و آب آشامیدنی تصفیه شده محروم بودند  تمام پنجره ها با میله های آهنی جوش خورده و حتی حق برخورداری از هواخوری را هم نداشتند . 
نزدیک به 30 نفر از این زندانیان در اعتراض به این وضعیت دست به اعتصاب غذای گروهی زدند و نزدیک به 40 روز در اعتصاب غذا به سر میبردند و تنها خواسته آنها برگشتن به بند قبلی بود اما چون این صدا خیلی رسا نشد و نتوانست توجه مردم را آنچنان که باید علیرغم تمام تلاشهایی که برای شنیده شدن این صدا کردیم جلب کند زندانیان نتوانستند به خواسته هایشان برسند. غلامحسین اژه ای دادستان تهران اعلام کرد که ما تسلیم اعتصاب غذای زندانی نخواهیم شد. و در نهایت بعد از رسیدن صدمات جسمی زیادی به این زندانیان مجبور به شکستن اعتصاب غذایشان  بدون رسیدن به نتیجه  شدند. از همان جمع فردی به نام "محمد نظری"در حال حاضر وارد هفتادمین روز اعتصاب غذای خود شده است زندانیی که شاید خیلی ها اسم او را نشنیده اند 24 سال است که بدون یک روز مرخصی پشت میله های زندان است . همه خانواده خود را از دست داده و هیچ کس را ندارد که صدای او را بلند کند . در سن 19 سالگی به اتهام همکاری با یکی از احزاب کُرد دستگیر شده و به وی اتهام محاربه داده شد و حکم اعدام به وی ابلاغ شد این حکم دردادگاه تجدید نظر به حبس ابد تبدیل شد. در یکی از مصاحبه هایی که از زندان به صورت نوشتاری بیرون داده اعلام کرده که من خیلی از چیزهایی که زندانیان در مورد آن حرف میزنند را نمیفهمم. من نمیدانم اینترنت یا پراید چیست.زمانی که خیلی از ما  تازه به دنیا آمده بودیم یک فردی را دستگیر کرده اند و در حال حاضر که خیلی از ما ازدواج کرده ایم بچه دار شده ایم و به یک وضعیت ثابتی از زندگی رسیده ایم این فرد به جایی رسیده که دست به اعتصاب غذا زده تا پرونده اش را مجدد بازبینی کنند. 
محمد نظری هیچ کسی را ندارد تا صدای او باشد. نه مادری که برایش ضجه بزند نه خواهری که بتواند با رسانه ها مصاحبه کند انتظار جامعه فعالین حقوق بشری از مردم این است که این مسائل را ببینید تا جایی که میتوانید صدای این زندانیان را بلند کنید بلااخص زندانیان گمنام. تصور نکنید که این کار هیچ تاثیری در وضعیت زندانی نخواهد گذاشت. در مورد "حمید بابایی" فشارهای عفو بین الملل و جامعه فعالین حداقل باعث شد که وقتی وی را به اجبار به بند زندانیان عادی منتقل کرده بودند مجبور شوند او را به بند زندانیان سیاسی برگردانند. منظور ما این نیست که اتفاق خیلی بزرگی در رابطه با این زندانیان خواهد افتاد اما هر صدا یک پژواک خواهد شد هر صدا منعکس خواهد شد و مجموعه این صداها با هم می  تواند قدمی باشد در بهبود شرایط اسفبار زندگی زندانیان همان طور که در گذشته در خصوص سهیل عربی به عنوان مثال این اتفاق افتاد و موفق شدیم حکم اعدام سهیل را تغییر دهیم. انتظار من این است که این را بدانید که این انسانها مجرم نیستند هر کدام ما میتوانستیم سهیل عربی باشیم. سهیل عربی اولین فردی نیست که  به جرم انتقاد به دین دستگیر شده. هر کدام از ما روزانه در فضای مجازی  در صفحات شخصی و در محافل دوستانه و خانوادگی این کار را انجام می دهیم و هر کدام از ما میتوانستیم سهیل عربی باشیم. حق آزادی بیان و عقیده از ابتدایی ترین حقوق هر انسانی است به عنوان سخن پایانی دوباره تاکید میکنم خواهش می کنم در کنار زندانیان باشید هر متن هر جمله دیده می شود خوانده و شنیده میشود و همه اینها فشاری است بر آن سیستم که به وضعیت زندانیان رسیدگی شود.


نسخه پی دی اف


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر