۱۴۰۱ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

خشونت سازمان یافته علیه زنان


برنامه ای برای اقدام مشترک تشکهای مستقل زنان


کار مشترک سازمان رهائی زن و اکرو (سازمان حقوق زنان)

نقش دستگاه مذهب:

تحمیق و ترویج بر محور تحقیر و بردگی زن،

 از بدو  تولد تا مرگ، تجاوز آشکار و وقیحانه به حقوق انسانی زن

  در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی.

نقش حکومت مردسالار:

نهادینه کردن نابرابری جنسیتی، تصویب  قوانین زن ستیز  و

 اعمال آن با توسل به ارگانهای سرکوب.

پاسخ به دو موضوع فوق از جانب فعالین حقوق زنان بمناسبت روز جهانی منع خشونت به زنان:  

مینو همتی، شراره رضایی، دیانا نامی، ویدا ساغری، نوری شریفی و سحر  صامت

بمناسبت روزجهانی منع خشونت به زنان

http://www.rahaizan.tv/2022/12/systematic-violence-against-women-by.html

 :مینو همتی

متاسفانه وقتی در مورد خشونت به زنان صحبت بمیان میآید، صرفا ضرب و شتم زنان در خانه و یا قتلهای ناموسی بتصویر کشیده

 میشود، خشونتی که توسط اعضای مذکر خانواده اعمال میشود و با سکوت یا حتی تائید دیگر اعضای خانواده نیز مواجهیم.ا

عمال خشونت به زنان در خانه صرفا معلول عملکرد سازمانیافه نهادهای زن ستیز هستند.  نهاد مذهب، از حوزه های جهلیه و 

عوامفریبی گرفته تا شبکه مساجد، مدارس مذهبی، حسینه اشاردها و حتی تعلیمات دینی در مدارس و ارسال سپاه دین به روستاها 

در رژیم گذشته گرفته تا صدا و سیما و سازمانهای عریض و طویل تبلیغات اسلامی در استبداد فاشیسم مذهبی کنونی. همگی طبق 

فرامین مذهبی، فرودستی و بردگی زن از بدو تولد تا مرگ را تبلیغ و تحمیل میکنند. در ضمیر ناخودآگاه زن میکارند که تو نصف 

عقل داری، باید مطیع مرد خانواده پدری و برده جنسی خانه شوهرت باشی که در غیر اینصورت جایت ته جهنم است و تا ابد 

خواهید سوخت. پس در این دنیا بساز و بسوز. و به مرد مذهبی نیز القا میکند که اگر رفتار خواهر، همسر و اعضای مونث فامیل

 را طبق این فرامین مذهبی کنترل نکنید نه تنها بی غیرت هستید، بلکه در آن دنیا باید جواب خدا هم بدهید.

بدینوسیله دستگاه مذهب خشونت به زنان را سازمان میدهد و در کشورهائی که اسلام سیاسی قدرت را دست دارد. با تصویب

 قوانین زن ستیز و با استفاده از ابزارهای سرکوبش چون بیدادگاهای اسلامی و زندان و شکنجه بتداوم این خشونت سازمان یافته میپردازد.

خوشبختانه شعله های انقلاب زن، زندگی، آزادی و برابری، دودمان این آموزه های قرون وسطائی مذهب و ساختار حکومتی آنرا

 بدرستی محاصره کرده است و تا بخاک سپاردن آن از پای نخواهد نشست.

شبح این رنسانس تاریخ ساز از فلات ایران به تمامی سرزمینهای اسلامزده، مذهب زده و مرد سالار در گشت و گذار است و نوید رهائی زن را در تمامی گیتی به ارمغان میآورد.


بمناسبت روزجهانی منع خشونت به زنان


ویدا ساغری: گرفتن حق تحصیل، حق کار و آزادی های مدنی از زنان، خشونت سیستماتیک واز قبل برنامه ریزی شده علیه زنان در جامعه است. زنان ایران و افغانستان لایق و سزاوار بیش از این ها هستند. شما زنان ایران و افغانستان ، زنان عصر تلسکوپ جیمزوب هستید. عصر تسخیر فضا و عصر حاکمیت بر کهکشان. شما لایق حقوق اولیه خودتان در عصر حاضرهستید. لذا نگذارید خشونت های سیستماتیک بر شما تحمیل شود. از حق خود دفاع کنید.

 



بمناسبت روزجهانی منع خشونت به زنان


شراره رضایی:

مذهب در تمام جوامع نقش تسحیل کننده استثمار برسیستم حاکم برجامعه رو ایفا می کند. در طول تاریخ طبقات استثمارگر همواره برای بهره و سوآوری خودشان بخش های مختلف جامعه رو مورد ظلم و ستم و فشارهای اقتصادی و اجتماعی  قرار می دهند ولی ستم بر زن ستم مظاعف تری هست که بخاطر جنسیت شون اعمال می شود. اگرچه این اتفاق در کشورهای اروپایی هم از سوی سیستم حاکم برزنان انجام می شود مثلا نابرابری حقوقی و دستمزدها، اما در کشورهایی با حاکمیت اسلامی از جمله افغانستان،ترکیه و ایران، مذهب توام با ترویج و تبلیغ خرافه و از جمله تصویب قوانین زن ستیز، بعنوان ابزاری برای اسارت و بندگی وبهره کشیدن هرچه بیشتر زنان هست که دارای ابعاد اجتماعی و فردی ست و تمام زوایای زندگی زنان را  تحت ستم طبقاتی قرار میدهد. زن در قوانین ارتجاعی اسلامی حتی نیمه مرد هم محسوب نمی شود. به برکت دستاوردهای امریکا و ناتو، در افغانستان تحت حاکمیت طالبان زنان نه تنها از رفتن به مدرسه محروم شده اند بلکه از رفتن به خیابان به خیابان و پارک حتی برای گرداندن بچه هاشون هم محروم هستند. مسلما وقتی طفلی با جنسیت مذکر به دنیا می آید قطعا مردسالار بدنیا نیامده بلکه این سیستم حاکم هست که برای به انقیاد کشیدن بیشتر زن و کل جامعه با ابزارهای تولید که در اختیار داره سیستم مردسالاری و عقب ماندگی و واپسگرایی را تولید می کند. مردانی که از نزدیکترین افراد زنان هستند مثل پدر، برادر، شوهر و مردان زندگی زن، با پمپاژ تفکرات و کلمات به غایت عقب مانده و مرتجع مثل غیرت و ناموس و کالایی شدن زن بعنوان ملک مرد از همان نزدیکترین مردان زندگی زن، هیولاهایی می سازند می تواند برای زندگی زنش، خواهرش، مادرش تصمیم بگیرد، از تحصیل محرومش کند، مانع کارکردن زن  بشود و یا مثل پاسبان های محل کنترلش کند و مراقب باشد که کجا می رود و کجا نمی رود و با کی معاشرت دارد و مکالماتش را چک کند و تا آنجا پیش برود که به قول خودش (مرد) اگر غیرتش جریحه دار شود دست به قتل زن تحت لوای "ناموس" بزند و دقیقا امروز زنان و مردان آزادی خواه و برابری طلب، شانه به شانه و متحدانه به خیابان ها آمدند، فارغ از هرگونه گرایش ملی، مذهبی، ناسیونالیستی و قومی، تا این نوع سیستم و بختک را از زندگی شان جارو کنند و بیاندازند بیرون.

سقط جنین طبق قوانین زن ستیز اخیری که در آمریکا و ایران تصویب شده است جرم انگاری شده است و حتی برای کادر درمان و پزشکان بهای سنگینی دارد به بهانه ی اینکه یک موجود زنده را دارید از بین می برید. ولی همین حکومت برای تداوم حفظ نظام دیکتاتوری ش صدها نفر رو در خیزش انقلابی سراسر ایران و در زاهدان و خاش و دیگر جاهای ایران به گلوله می بندد و یا اعدام می کند. باید اشاره کنم که در همین اعتراضات اخیرا بیش از 50* کودک توسط حکومت دیکتاتوری به قتل رسیدند و صدها دانش آموز ودانشجو زیر شکنجه هستند و اصلا خبری از آنها نیست که چه بلایی سر آنها آورده اند.

مذهب ابزاری هست که در دست جانیان برای سرکوب زنان و بالطبع سرکوب کل جامعه هست و این تاکتیک تمام نظام های سرمایه داری و دیکتاتوری هست که نیمه جامعه رو بر آنها مسلط بشوند و نیم دیگر خودشان به خودی خود به سکوت واداشته می شوند.

در کل ابعاد این تعرض و تجاوز به حقوق انسانی زنان اینقدر وسیع است که می شود ساعت ها درموردش حرف زد، از حق حضانت فرزند که حتی یک پدر معتاد به یک مادر سالم برای حضانت اولادش، الویت دارد تا ناامنی در محیط کار و خیابان برای زنان که در ایران و همچنین در دیگر کشورهای اسلام زده، زن بودن جرم هست و ذاتا بعنوان تبهکار اجتماعی به زن نگاه می شود چرا که زن را منشاء فساد و گمراهی می دانند. در کشورهایی با قوانین ارتجاعی همینه دختر بدنیا می آیید از خردسالی تا مرگ با کنترل جسم و جان زن و تصویب قوانین تنبیهی ادامه دارد. دختربچه ها وقتی از هفت سالگی به مدرسه می روند باید موهایشان را بپوشانند تا به اعتقاد مذهبیون اون نوری که از موهای دختران ساطع می شود کسی را به انحراف و تحریک نکشاند. این نهایت بی شرمی و نگاه سکسیزم به جنس زن است. زن پاشنه ی آشیل حاکومت اسلامی و بی حقوقی و استثمار زن در تمامی ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و تمام ابعاد زندگی فردی زن در طول چهل و چهار سال حاکمیت ننگین اسلامی بر پرچم حکومت اسلامی نقش بسته است. با این وجود 25 نوامبر فرصتی هست برای مرور ستم طبقاتی که به زنان کل جهان و خصوصا کشورهایی که اسلام سیاسی برآن حاکم هست تا یادمان نرود که اینها کیفرخواست و دادنامه ی میلیون ها زنی هست که در این نقطه ی جغرافیا گرفتار توحش و قوانین اسلامی شده اند و خوشبختانه امروز زنان و مردان آزادی خواه و برابری طلب با عزمی راسخ کل حاکمیت را نشانه گرفتند تا به 44 سال تبعیض و آپارتاید جنسی و نابرابری و ستم پایان بدهند. تا دیروز اراذل و اوباش و گشت ارشاد، زنان رو برای پوششان روی آسفالت های داغ خیابان به طرز وحشیانه ای می کشیدند اما امروز از خیابان تا دانشگاه ها و مدارس شاهد آن هستیم که زنان پوشش و حجاب رو به شکل دوفاکتو لغو کردند و بدون روسری و مانتو به خیابان می آیند و حتی با پرت کردن عمامه های ملاها یادآور می شوند که چقدر سخته که پوششی رو که نمی خوای بهت تحمیل کنند و هر روز در خیابان ها بهت تعرض بشود و تا همین امروز هم زنان و مردان آزادی خواه دستاوردها و پیشرفت های بزرگی را کسب کرده اند و ایران کنونی هرگز قابل مقایسه با ایران پنجاه و چندروز قبل از اعتراضات نیست و نخواهد بود. به امید آزادی و برابری برای ایران


بمناسبت روزجهانی منع خشونت به زنان 


نوری شریفی:


 
در مورد اینکه مذهب بردگی و تحقیر زن را ترویج و تشویق می کند، اجازه می‌خواهم از اسلام بگویم به این خاطر

 که من با این مذهب با وجود تمام محدودیت‌ها و خشونت‌ها و تبعیض ها بزرگ شدم. وضعیت دختر در خانه پدری کاملا مشخص است. مادر که خود قربانی این فرهنگ است تمام تلاشش را بکار میبرد که این دختر را آموزش دهد در جهت اینکه از پدر و برادر اطاعت و فرمانبری کند. همانطور که میدانیم نگاه اسلام به دختر یک نگاه جنسیتی است و به همین دلیل است که بایدها و نبایدها و الزام ها برای دختران بوجود می آید . هدف این است که آنها را تحت کنترل قراردهند و در مقابل این سیستم تسلیم شأن کنند. طبق قرآن زنان در زمره کودکان و دیوانگان آورده شده اند و گفته شده که آنان نیاز به قیم دارند چراکه به تنهایی قادر نیستند کارهای خود را انجام دهند. ببینید وقتی که نگاه به موضوع زن این هست بنابراین حقوق فردی هم برای آنها قائل نمی شوند. مبنای حقوق فردی استقلال است که کاملا با تبعیض مغایرت دارد و در این راستاست که ما می‌بینیم حقوق فردی و اجتماعی زنان زیر پا گذاشته می شود. زنان در طول تاریخ برعلیه تبعیض جنسیتی مبارزه کرده اند بطور مثال قرةالعین که در قرون وسطای اسلامی حجاب از سر برمیدارد و بهای سنگینی هم بابت آن می پردازد و کشته می شود. بعد از آن مبارزه زنان همچنان ادامه داشته و هربار به شکلی هرطور که توانسته اند مبارزه کردند، یکی با قلمش، یکی با زبانش، و یکی با خلق یک اثر هنری. این مبارزات همچنان ادامه دارد مانند مبارزات اخیر زنان و دختران برعلیه سرکوبگران که به شدیدترین شکل ممکن هم با آن برخورد شده و میشود. این دقیقا نشان دهنده ماهیت اسلام است که چون هیچ اعتراضی را بر نمی تابند آن را سرکوب می کند.

اینکه نابرابری جنسیتی در جامعه ایران نهادینه شده است به حکومت مردسالار و قوانین نابرابر برمیگردد. در جامعه ایران قوانین نانوشته‌ای وجود دارد مانند قوانین مدنی و قوانین کیفری که بطور قانونی حقوق زنان را زیرپا می گذارد و به رسمیت نمی‌شناسد، حق طلاق، حق حضانت، ارث، شرط تحصیل، محل سکونت، انتخاب همسر و یا حتی ازدواج، که همه اینها منوط به کسب اجازه از پدر، برادر و یا شوهر است. بر همین منوال هم مجازاتی که بر طبق قانون مجازات اسلامی برای زنان در نظر گرفته شده بمراتب سختگیرانه تر از مجازاتی است که در مورد مردان اعمال میشود. مسؤل اصلی اجرای این قوانین هم دستگاه قضایی فاسد و وابسته است. در کنار این قوانین نوشته شده، ما قوانین نانوشته‌ای هم داریم که در خانواده برعلیه دختران و زنان اجرا می‌شود. نوع پوشش، نحوه نشستن، حرف زدن، خندیدن، نوع رابطه ها، همه اینها تحت کنترل قرار می گیرد که به این وسیله سیستم بتواند آنچه را که میخواهد به آنها دیکته کند و هرگونه سرپیچی هم مجازات سنگینی دارد که معمولاً توسط نرهای خانواده اعمال میشود، پدر، برادر، پسرعموها، و یا درنهایت شوهر. در واقع نتیجه این محدودیت‌ها و تبعیض به خشونتهای خانگی منجر می‌شود. سربریدن هایی که می شنویم یا با آن درگیر هستیم، ما رومینا را هیچوقت فراموش نمی کنیم. خودسوزی ها و خودکشی هایی که زنان انجام میدهند همه در نتیجه این خشونت ها و وحشی گری هاست که اینها در نتیجه وجود یک سیستم مردسالار است که این اعمال را سیستماتیک و هدفمند انجام می دهد. ما ۴۳ سال استبداد اسلامی را داریم که نتیجه آن نحوه سرکوب دختران و زنان ماست که اکنون شاهد آن هستیم که چگونه وحشیانه مورد تجاوز قرار میگیرند و سرکوبگران جمهوری اسلامی چه رفتارهای سبعانه ای از خود نشان می دهند. به نظر من این رفتارها پوچ و تهی بودن و بی ریشه بودن اسلام را ثابت می کند و به این شکل دختران و زنان ما را هدف قرار داده است. اگرچه در این شرایط بطرز وحشیانه ای مورد تعرض و سرکوب قرار گرفته اند اما تسلیم نشده اند. 

 

بمناسبت روزجهانی منع خشونت به زنان

سحر صامت:

تاریخ گواه بر آن است که خشونت های سیستماتیک قرن ها عامل سرکوب شدن زنان در جامعه بوده و است. شدت و ضعف این خشونت ها به نظام حاکم در آن منطقه بستگی دارد. زنان سالیان سال بیشترین آسیب ها را از سمت و سوی نظام های مذهبی متقبل شده  اند. در مذاهب زن همیشه  جنس دوم یا همان قشر ضعیف می پندارد و قدرت های زنان را از جوامع به گونه های مختلف حذف می کند. دختران ما در یک جامعه کاملا مردسالار و زن ستیز به دنیا می آیند و نه تنها از سوی خانواده مورد خشونت های گوناگون قرار می گیرند, بلکه قوانین چنین جوامعی بستر خشونت های اجتماعی را فراهم می کند. در نتیجه زن در چنین اجتماع هایی از زمانی که به دنیا می آید تا زمانی که می میرد جنس دوم و ضعیفه محسوب شده و پر پرواز زن توسط قوانین مذهبی که عامل تمام این مشکلات است, گرفته می شود. دختران و زنان در چنین جوامعی مصونیت حقوقی ندارند و هیچ مرجع دولتی به درستی مانند یک انسان مدافع حقوق دختران و زنان نیست. مانند اداره پلیس, مانند دادگاه و غیرهزن در جامعه موجودی سرکوب شده توسط قوانین زن ستیزی و مذهبی است که با چالش های فراوان روحی و روانی است و به مرور زمان توانایی خود را از یاد برده و در اغلب اوقات خانه نشینی را ترجیح می دهد. نمونه بارز اش حکومت نامشروعیست که امروز در افغانستان روی قدرت آمده و حق تحصیل را از دختران گرفته است. همین حکومت غیر انسانی زنان تحصیل کرده را از جامعه حذف کرده است. پدیده حذف زنان از جامعه که توسط قوانین اساسی نظام های مذهبی بر زنان اعمال می شود نه تنها باعث آسیب پذیری نصفی از قشر جامعه می شود, بلکه آسیب های اقتصادی و فرهنگی زیادی را نیز به همراه دارد. طبیعتا زمانی یک دختر با چنین سرخوردگی هایی وارد یک زندگی مشترک می شود, باور مدبر بودن و اقتصاد دان بودن در درون او کشته شده است. آن دختر نمی تواند همسری دانا برای شوهر باشد و در پدیده کودک پروری نیز با هزاران چالش روبرو شده  و مادری ناموفقی در آینده خواهد بود.

امروز ۲۵ ام نوامبر سال ۲۰۲۲ مصادف با روز جهانی  مبارزه در مقابل خشونت علیه زنان است. من با نشر این ویدئو اعلام  همبستگی با زنان مبارز در سراسر جهان می کنم. همچنان خواهان مبارزه علیه خشونت بر زنان در همه جوامع هستم. برای داشتن فردایی بهتر و جامعه ای سالم تر باید مادرانی سالم, عاقل و پویا داشته باشیم.


بمناسبت روزجهانی منع خشونت به زنان

دیانا نامی : با سلام و درود به شما بینندگان عزیز، من دیانا نامی هستم بنیانگذار و مدیر سازمان حقوق زنان کرد در بریتانیا. صحبتهای من به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است و من این روز را به تمام زنان آزادی خواه و برابری طلب ایران تبریک عرض میکنم. این روزی است که با همبستگی هر چه بیشتر علیه نابرابری مبارزه خواهیم کرد. صحبت امروزم راجع به خشونت سازمان یافته علیه زنان است و دوست دارم فقط چند دقیقه ای راجع به دو موضوع که برایم خیلی مهم است صحبت کنم. خشونت سازمان یافته از طرف سازمانها و بنیادهایی است که با برنامه برای خشونت علیه زنان انجام میشود. در جامعه، دختر و پسر از بدو تولد با مسائل مذهبی آشنا میشوند و قوانین مذهبی از همان لحظه تولد دختر تاثیر دارد. برای مرد هم از همان بدو تولد آموخته میشود که قدرت بالاتری دارد، با عقل و با شعورتر است و بر عکس آن هم برای زن است که به او آموزش میدهند انسانی کم هوش است و لیاقت برابری با مردان را ندارد. این اشتباهات باعث تبعیضاتی در جامعه میشوند و باعث میشوند که حقوق زن از همان ابتدا نقض شود تا جایی که در ایران به نوعی از آپارتاید جنسی رسیده است بعلاوه نابرابری های اجتماعی و اقتصادی که در جامعه است. چون جمهوری اسلامی یک حکومت مذهبی و مردسالار است تمام نابرابری های جنسی را نهادینه کرده است. قوانین آن هم بر اساس نابرابری جنسی و زن ستیز است و اعمال آنها با توسل به ارگانهای سرکوب ، زن را به جنس دوم تبدیل کرده است . از جمله اینکه زن انسان برابر با مرد محسوب نمیشود ، زن باید پوشیده باشد، موهایش را بپوشاند چون مرد تحریک میشود و این اهانت بزرگی است به انسانیت مرد که با موی زن تحریک میشود و بی ارادگی آن را نشان میدهد که مذهب اسلام آن را تشویق میکند. زن نمیتواند قاضی باشد، زن در ارث با مرد برابر نیست، زن حق طلاق ندارد، زن نمیتواند حق صیانت از بچه ها را داشته باشد و خیلی مسائل دیگر که در جامعه اتفاق می افتد مثل قتل های ناموسی، ازدواج کودکان، ازدواج اجباری و خیلی از خشونت های دیگر علیه زنان که توسط دولت جمهوری اسلامی بر زنان اعمال میشود. ما خوشبختانه میتوانیم بگوئیم که در چند ماه اخیر که زنان در جامعه برخاسته اند و زنان و مردانی که شعار زن ، زندگی ، آزادی را میدهند خواستار براندازی این رژیم هستند. چون همه انسان ها شایسته یک زندگی آزاد و برابر هستند و این خیلی از نظر من مهم است. من فکر میکنم که این خواستهای اساسی زندگی است. به امید پیروزی این تظاهرات و این انقلاب و به امید دستیابی به تمام آزادی ها و برابری هایی که ما خواهان آن هستیم. ما خواهان آنیم که زندگی انسانها به دست خودشان تعیین شود. زنان و مردان بطور برابر در اداره کشور و شوراهای خودشان انتخاب میکنند که چطور زندگی کنند و چطور میخواهند کشور را اداره کنند و چطور میخواهند حقوق و مزایای برابر داشته باشند. همه اینها در شوراهای زنان و مردان و شوراهای محلی و کارگری به سرانجام می پیوندد و یک زندگی آزاد و برابر برای همه بوجود می آید.


ماهنامه رهائی زن سری سوم شماره صد و نهم 
- سقف و کتاب و گندم - قدرت به دست مردم‎‎

http://rahaizanorg.blogspot.com/2023/01/rahaizan-shomareh-109.html

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر