روز پنجشنبه دهم دسامبر ( مصادف با ١٩ آذر ماه) در تقويم سازمان
ملل متحد به عنوان روز جهانى حقوق بشر نام گذارى شده است، حقوقى كه بنابر اعلاميه
جهانى حقوق بشر جهان مشمول است و معيارى جهانى است براى احترام به حقوق بنيادين
انسان ها صرف نظر از مليت نژاد، رنگ، و دين و اعتقادشان. و دهم دسامبر امسال برابر
با ٦٧ سال تصويب اعلاميه جهانى حقوق بشر، در حالى فرا رسيده كه انتقادها از وضعيت
حقوق بشر در ايران ادامه دارد. شمار اعدامها در ايران در صدر اين انتقاد ها است و
باز داشت فعالان حقوق كارگران و حقوق كودكان و حقوق زنان و همچنين نو كيشان مسيحى
در مدارج بعدى قرار دارند؛
در ايران متأسفانه چون دين رسمى كشور و نه ملت اسلام است
.
و باز متأسفانه اكثريت جامعه به علت عدم روشنگرى و عده ايى هم به
علت زور و ارعاب و ترس از حكومت به اجبار پذيرفته اند كه مسلمان خوانده شوند.
معمولا در جوامع اسلامى حقوق بشر معنى خاصى نخواهد داشت، چون خود قوانين اسلام در
بهترين شرايط و ايده ال ترين حالت رسما و قانونى به حقوق زنان و كودكان احترام كه
نمى گذارد هيچ، به حقوقشان تجاوز مى كند ونقض مى نمايد، با پشتيبانى اخوندك ها و
روحانيون شياد و در راس حكومت خامنه اى شرير اين نقض اشكار را قانونى البته طبق
قانون انجام مى دهند، طبق همان استدلال و قانون انسان ستيز اسلام اين نا حق
را به خود حق مى دهند كه دختر بچه ٩ ساله را به عقد خود دراورند و با او همخوابه
شوند، وطبق همان قانون باز هم طبق شرع و عرف اسلام ديه يا خون بهاى زن نصف ديه مرد
ميباشد و به مردان حق اختيار كردن ٤ زن رسمى و بى نهايت همسر صيغه اى براى مردان
قائل مى شود.
البته به نظر حقير در هر كجاى اين كره خاكى اگر اسلام از درى وارد
شود، حقوق بشر از ان در ديگر رانده مى شود، اين دو معقوله مثل عينى اب و اتش هستند
يعنى در بهترين حالت هم هيچ تناسب و سنخيتى با هم نخواهند داشت . ما تحت هيچ
شرايطى نمى توانيم در كشورى اسلامى حقوق بشر را به معناى واقعى كلمه حق اش را
ادا كنيم، چون دين اسلام همچين اجازه اى به ما نخواهد داد، مگر اينكه كنوانسيون
جهانى حقوق بشر تعاريف ديگرى از رعايت يا عدم رعايت حقوق بشر تعريف كند كه بتوان
انها را با قوانين اسلام در يك معقوله گنجاند. در ايرانى كه هيچ تعريفى براى جامعه
دموكراسى وجود ندارد و مردم هيچ حقى در سر نوشت و اينده خود در هيچ ضمينه اى
ندارند چگونه مى توان ردپااي از حقوق بشر ديد. متأسفانه به دليل شرايط بسيار بدى
كه سران حكومت ايران مخصوصا خامنه اى ديو سيرت به مردم تحميل شده و عده اى
از مردم نيز زير بار زور و ستم و انواع فشار انسانيت را زير پا نهاده و
مانند سران مملكت عمل مى كنند. كه صد البته مربوط به تمامى مردم نمى شود، چون اكثريت
جامعه همواره خود را نفروخته و هنوز مى توان زره اى از شرافت و كرامت انسانى را در
كردارشان مشاهده كرد. چند روز پيش خبر عجيبى كه واقعا دنياى مجازى ايرانى را تحت
تأثير قرار داد، كه مربوط به پسر بچه خردسالى بود كه دچار حادثه شده بود و بعد از
مراجعه به بيمارستانى در أصفهان و معالجه وى به علت فقر مالى والدينش
نتوانسته بودند هزينه بيمارستان را تقبل نمايند، كه صد البته فقريست كه توسط
حكومت به مردم تحميل شده است، بنابر اين اقاى دكتر با وجدان دستور به باز كردن
بخيه هاى چانه كودك داده بود و اين كار انجام شده بود . همان طور كه هميشه گفته ام
مسئول فقر و ندارى مردم كسى جز حاكمان پست و زور گوى ايران كسى نيست ، كسانى كه
اگر مقدارى از حرص و طمعشان مى كاستند به واقع در ايران هيچ كارتن خواب و بى
خانمان و فقيرى وجود نمى داشت، چون براستى ايران در موقعيت و شرايط طبيعى و
جغرافيايى قرار دارد كه اگر حاكمان شرير ثروت اين مملكت را عادلانه تقسيم مى كردند
شايد هيچ بيمارى به علت فقر جان نمى باخت و ... از پول و منابع طبيعى و مالى كه
بگذريم ان جلادان در خصوصى ترين عقايد مردم دخالت دارند يعنى حتى درون خانه هايشان
نيز به صورت قانونى نمى توانند اجازه داشته باشند كه نوع و پوشش خبرى و رسانه اى
خود را انتخاب كنند چه رسد به نفت و گازو و حقوق بشر...
به اميد روزى كه ايران ازاد گردد از دست دد منشان و ديو سيرتان
اسلامى انسان ستيز.
با تشكر
آكو رضائى
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و یکم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر