1 می روز جهانی کارگر، روزی که پلیس بروی صدها کارگر معترض برای کاهش ساعت کار، آتش گشود و با اعدام 8 نفر از رهبران کارگری در شیکاگو، این روز بنام کارگر نام گذاری شد. اول ماه می، سمبل مبارزات کارگران برعلیه سیستم نظام سرمایه داری است. روز قدرت نمایی، طبقه کارگر بعنوان یک طبقه ی قدرتمند علیه بورژوزای ست. روزی که کارگر دست در دست هم با اتحاد و یکپارچگی خواست و مطالبات ش را به نمایش می گذارد. روزی که تنها کافی ست کارگران دنیا اراده کنند تا نظام اسثمارگر بورژوازی را به زیر بکشید.
در آستانه ی روز جهانی کارگر هستیم. اما هر روز سفره کارگران در ایران کوچک و کوچکتر می شود و معیشت شان هر روز بیشتر از روز قبل مورد تعرض حاکمیت ایران قرار می گیرد. اخراج گسترده کارگران و عدم پرداخت دستمزدها زندگی خانواده های کارگری را در تنگنا قرار داده است. در این میان وضعیت زنان کارگر به مراتب اسفبارتر است. زنان هنگام تعدیل نیروها بیشتر از مردان در معرض خطر از دست دادن کار و سقوط به ورطه فقرو تنگدستی هستند. طی تحقیقاتی، نشان می دهد که با افزایش شکاف طبقاتی در جامعه ایران، شغل دستفروشی رو به افزایش است. 76 درصد از دستفروشان زنان سرپرست خانواده هستند که 64 درصد آنها متاهل اند و مجبورند مخارج میانگین دو تا سه فرزند را تامین کنند. 5/33 درصد از آنها دستفروشی اولین شغل آنها محسوب می شود و1/43 درصد به علت اخراج از محل کار و یا ورشکستگی شغلی به دستفروشی روی آورده اند از این میان 36% آنها جزو کارگران ماهر و متخصص و 21% شان کارگران ساده بودند.
قوانین حکومت ایران نه تنها حمایتی از زنان کارگر نمی کند بلکه سنگ ها و موانعی در سر راه کارکردن زنان برای حذف زنان از جامعه و استقلال اقتصادی قرار داده است. قوانین و لایحه هایی که بدون هیج پشتوانه ی حمایتی به کاهش ساعت کار زنان شاغل رسمی و یا غیررسمی و پیمانی تصویب شد تا زنان در شرایط خاص که فرزند یا همسر معلول، یا کودک زیر 7 سال دارند می توانند بجای 44 ساعت، 36 ساعت در هفته کار کنند. کدام کارفرما است که در ازای 36 ساعت کار دستمزد 44 ساعت را پرداخت کند و کارفرما برای سوددهی بیشتر ترجیح می دهد از نیروی مرد استفاده کند تا اینکه بر سودسرمایه اش ریسک کند. تمام تلاش نظام سرمایه داری برای حفظ نظام خانواده است. در کشورهای با حاکمیت اسلامی که قانونش شرع است با تبلیغ و ستایش از بهشت زیرپای مادران است و اولویت قرار دادن کارزن در خانه و خدمت به مرد، عملاً حضور زنان در اجتماع به حاشیه رانده شده و خانه داری نقش اصلی زنان محسوب می شود.
شرع و قانون در کشورهای اسلامی، اگر مرد راضی به کار زن نباشد می تواند مانع کار او شود. از سویی وابستگی اقتصادی زن به مرد عملا از او یک برده خانگی می سازد. نتایج یک تحقیق در سال 1389 در زمینه ی "ارزش افزوده کارخانه داری زنان" بر روی 2000 زن خانه دار در تهران صورت گرفت که نتیجه این تحقیق نشان می دهد ارزش افزوده اقتصادی کارخانه داری زنان شامل شش مورد است: مراقبت از کودکان و رسیدگی به تحصیل فرزندان، پختن غذا، شستن ظرف و ظروف، نظافت خانه، شستن و اتوکشیدن لباس ها ، حقوق هر ماه معادل 640 هزار تومان است.
بر اساس آمار دیگری که در سال 82 از سوی فرمانداری تهران صورت گرفت، به طور متوسط برای هربخش از کارهایی که زنان در خانه انجام می دهند مثل نظافت منزل یا شستن ظرف ها، در روز معادل 6000 تومان باید دریافت کنند. و این تنها با در نظر گرفتن ساعت قانونی کار یعنی 8 ساعت کار در روز و بدون احتساب حداقل یک روز تعطیل جمعه و مرخصی ها درنظر گرفته شده که زنان خانه داری که حداقل کودکان خردسال دارند و یا از افراد معلول خانواده نگه داری می کنند به جرأت می توان گفت هیچ ساعتی برای استراحت و یا مرخصی در ماهبدون دستمزد و بدون داشتن بیمه ی بازنشستگی و ازکارافتادگی و یا بیمه ی بیکاری 48 ساعته در حال سرویس دهی و خدمت کردن به اعضاء خانواده هستند.
در سال گذشته 5000 اعتصاب کارگری صورت گرفته. 5000 اعتصابی که کارگران برای افزایش دستمزد، حقوق معوقه و یا به اخراج کارگران دست زند. اعتصاباتی که هیچ زنی در آن نقش نداشت و جای زنان کارگر در آن میان خالی بود و هست. در اعتصابات کارگری ما شاهد آن بودیم که همیشه این خانواده های کارگری، زنان و کودکان در حمایت از همسران مردشان دست به اعتصاب می زنند و هنگامی که فعالان کارگری دستگیر و به زندان می روند زنان کارگر صدای اعتراض همسران دربندشان می شوند و حتی در این راه با خطرات تهدید و احضار و حتی زندانی شدن به جان می خرند. ولی حضور این زنان بعنوان چهره های کارگری کسانی که همراه همسران زندانیشان هستند و خودشان هم در خانه استثمار می شوند. متاسفانه جنبش طبقه ی کارگر تاکنون نتوانسته نیمی از جمعیت جامعه که زنان شاغل و یا خانه داری که استثمار می شوند با خود همراه کند. هیچ جنبش کارگری کامل و قدرتمند نخواهد بود مگر بتواند همه ی کارگران زن مرد را با خود همراه کند. امید و انتظار می رود که فعالین و رهبران سوسیالیست کارگری، محیط به شدت مردانه طبقه ی کارگر را شکسته و شاهد حضور گسترده زنان کارگر هم طبقه ی کارگران مرد باشیم.
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و پنجم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر