«گوش کن!»
شما که در خانههای گرمتان
زندگی امنی دارید.شما که در بازگشت شبانه به خانه
غذای گرم و چهرههای دوستانه در برابر خویش مییابید:
بنگرید! آیا او در چشمتان به مردی میماند،
او که در گلولای جان میکند،
که دمی روی آرامش نمیبیند،
برای کفی نان میجنگد،
و برای یکی «آری» یا «نه» میمیرد.
بنگرید! آیا او در چشمتان به زنی میماند،
بیمو و بینام و بینشان،
ناتوان از به یاد آوردن،
با چشمانی بیفروغ و شکمی سرد
چون غوکی در زمستان.
زندگی امنی دارید.شما که در بازگشت شبانه به خانه
غذای گرم و چهرههای دوستانه در برابر خویش مییابید:
بنگرید! آیا او در چشمتان به مردی میماند،
او که در گلولای جان میکند،
که دمی روی آرامش نمیبیند،
برای کفی نان میجنگد،
و برای یکی «آری» یا «نه» میمیرد.
بنگرید! آیا او در چشمتان به زنی میماند،
بیمو و بینام و بینشان،
ناتوان از به یاد آوردن،
با چشمانی بیفروغ و شکمی سرد
چون غوکی در زمستان.
بیاندیشید به آنچه روی داد:
به شما چنین حکم میکنم!
این سخنان را حک کنید بر لوح قلبتان؛
در خانهاید یا که بیرون میروید
لمیدهاید یا برخاسته:
برای فرزندانتان تکرار کنید.
یا خانههاتان ویران باد
مصیبت، دامنگیرتان
و فرزندانتان روی از شما بگردانند.
به شما چنین حکم میکنم!
این سخنان را حک کنید بر لوح قلبتان؛
در خانهاید یا که بیرون میروید
لمیدهاید یا برخاسته:
برای فرزندانتان تکرار کنید.
یا خانههاتان ویران باد
مصیبت، دامنگیرتان
و فرزندانتان روی از شما بگردانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر