خوشحالم که من را به عنوان یک زن فعال در زمینه فعالیتهایم که برای دختران و زنان سرزمین و خشونتهایی که زنان در خاورمیانه با آن دست و پنجه نرم میکنند مورد بحث این روزنامه قرار گرفتم. در مورد ازدواج اجباری قتلهای ناموسی تجاوز جنسی خودکشی زنان . و بیشتر بخوانید.
فریبا (43) می
خواست طلاق بگیرد. سپس پسرش را از دست داد.
فریبا رشیدی (43)
دو بار در ایران به اجبار ازدواج کرد. وقتی می خواست طلاق بگیرد پسرش را از دست
داد. اکنون او در تلاش است تا داستان های پنهان زنان را به نمایش بگذارد.
انتشار اطلاعات: فریبا رشیدی (43) برای انتشار اطلاعات در مورد زنانی
که مورد قتل ناموسی قرار گرفته اند کار می کند. از آنجایی که خودش مورد ظلم قرار
گرفته است، شخصاً تحت تأثیر تک تک داستان ها قرار می گیرد.
عکس: OLAV RØLI / NRK
-
من می خواهم صدای کسانی باشم که دیگر نمی توانند صحبت کنند.
در یازده سال
گذشته، فریبا رشیدی (43) در یک خوابگاه کوچک در مرکز پذیرش پناهندگی هیانه در
استورد زندگی می کرد. از آنجا برای زنانی مثل خودش می جنگد.
او یک بار خانواده
داشت. حالا او کاملا تنها است.
فریبا در ایران
بزرگ شده و از جمعیت کرد است.
او اجازه اقامت در
نروژ را ندارد. اما جرات بازگشت به ایران را نداشته باشید.
هر روز یکسان به
نظر می رسد: او می خورد، می خوابد و راه می رود.
به عنوان پناهنده
اسکان کاغذی، او هیچ حقوقی ندارد. تنها چیزی که به روزها ارزش می دهد مبارزه ای
است که او برای زنان دیگر می جنگد.
او یکی از سه زنی
است که داستان های بسیار ویژه ای دارد که NRK درباره 8 مارس با آنها صحبت کرده است. همه
آنها از پیشینه خود برای کمک به زنان دیگر استفاده می کنند.
تماس شبانه روزی
تلفن فریبا می تواند
در هر ساعت از روز زنگ بخورد.
وقتی زنگ می زند،
معنی یک چیز است. یک زن دیگر به دست تعدادی از عزیزانش در ایران کشته شده است.
اغلب در محیط های
محافظه کار در سراسر کشور اتفاق می افتد. اما خشونتی که در خانه رخ می دهد یک امر
خصوصی تلقی می شود.
-
خیلی ها در معرض قتل های ناموسی هستند، اما بیرون نمی آید.
می خواهد قوانین را
متحد کند: فریبا رشیدی اطلاعاتی در مورد قتل های ناموسی در خاورمیانه منتشر می کند
و در مورد این موضوع بحث می کند. هدف او کسب اطلاعات هر چه بیشتر است تا قوانینی
که زنان را تحت فشار قرار می دهند تغییر کند.
عکس: OLAV RØLI / NRK
او در حال تلاش
برای تغییر آن است.
وقتی زنی کشته می
شود، درباره آن می نویسد. سپس اطلاعات به پلتفرم های رسانه ای مختلف در خاورمیانه
پخش می شود.
هدف این است که هر
چه بیشتر اطلاعات به دست آوریم تا قوانینی که به زنان ظلم می کنند تغییر کند.
خودش مورد ظلم قرار
گرفته است. بنابراین، او شخصاً تحت تأثیر تک تک داستان ها قرار می گیرد.
فریبا هرگز یک
جوانی معمولی را تجربه نکرد.
-
به من گفتند این وظیفه من به عنوان یک زن است و باید ازدواج کنم.
او دو بار در مدت
کوتاهی قبل از 18 سالگی ازدواج کرد. او بعداً از شوهر دومش صاحب فرزند شد.
ازدواج دوم بدتر از
ازدواج اول بود. او خیلی بزرگتر بود و فریبا مورد آزار روحی و جسمی قرار گرفته
بود.
فریبا دیگر طاقت
نیاورد، می خواست طلاق بگیرد.
قبل از اینکه او
بتواند این کار را انجام دهد، مرد کودک را از او گرفت و کشور را ترک کرد.
نزدیک به 20 سال از
آخرین باری که فرزندش را دید می گذرد.
تغییر خواهد دید
عکس: OLAV RØLI / NRK
امروز فریبا صدای
مهمی برای زنان در خاورمیانه است. او می خواهد داستانش به زنان دیگر کمک کند.
از جایی که او می
آید، آنها اجازه ندارند 8 مارس را به عنوان روز جهانی زن جشن بگیرند.
برای فریبا، این
علامت گذاری از اهمیت بیشتری برخوردار است
او مدتهاست که
قربانی شده است، اکنون خود را یک زن قوی می بیند و به یک فعال زنان افتخار می کند.
-
تا زمانی که تغییری نبینم تسلیم نمی شوم. من به استفاده از صدایم و مبارزه برای
دیگران ادامه خواهم داد.
مصاحبه از نروژی به فارسی ترجمه گردیده
https://www.nrk.no/vestland/fariba-_43_-ville-skille-seg.-da-mistet-hun-sonnen-1.15877004
http://rahaizanorg.blogspot.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر