مادری در انتظار صدای فرزندان درهجدهمین
روز اعتصاب غذا به راستی به کدامین جرم؟صدای دیگران بودن ؟حق مدنی خود را فریاد زدن
آیا این خواسته ها عوقبتی جان فرسا دارد ؟
وقتی که به اصل ماجرای نرگس محمدی عزیز
می اندیشیم به ظلم بی حد ونصاب حاکمان ضد بشروزن ستیزایران که توانسته اند شرارت خود
را با رفتار خصمانه یا یک فعال حقوق کودکان وبشر به گونه ای ثابت کنند که این مادر
در بند را محروم کنند از حتی مکالمه با فرزندان در غربتش ؛ در روزهای اخیر ویدیوی منتشر
شده با صدا وتصویر کودکان مظلوم ومعصوم نرگس که در زندان اوین با حکمی ناعادلانه بسر
میبرد وخواستار تماس تلفنی وآزادی مادرشان بوده واز تمام مدیا و سازمانهای جهانی
استمداد طلبیده و با ابراز دلدتنگی مادر دل هر جنبنده ای را بدرد آورده و انعکاسی جهانی
یافته تا جايي که صدای تمام فعالین حقوق بشر و انسانیت را درآورده و محکومیت رفتار
حاکمان جمهوری اسلامی ایران با نرگس محمدی وسایر زندانیان سیاسی را در پی داشته است
.ما فعالین سیاسی و جنبش رهایی زنان میتوانیم با ایجاد تشکلهای مبارزاتی صدای رسای
زندانیان سیاسی داخل ایران بویژه نرگس محمدی بوده و همگام با تمام سازمانهای جهانی
حقوق بشرو انسانیت خواهان ابتدا شکستن اعتصاب غذای نرگس وسپس آزادی تمام زندانیان سیاسی
ایران باشیم.
اگرچه تجربه شیرین پیروزی جعفر عظیم زاده
را در ماههای اخیر داشتیم ولی اعتصاب غذا با وجود تهدید سلامت و زندگی مبارزین نمیتواند
ابزار مبارزاتی خوبی به حساب آید و از این رو به حاکمان ظالم و دیکتاتور دینی ایران
بویژه قضات سنگدل بیدادگاههای ایران هشدار میدهیم که مسئول مستقیم
هر گونه اتفاق پیش آمده برای افراد مبارزی مثل نرگس محمدی میباشند.
به امید شکستن درهای آهنین زندانهای سیاسی
ایران و تحقق حقوق شهروندان بویژه زنان در کشورهای اسلامی مانند ایران و نابودی حاکمان
خودکامه زن ستیز.
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و هشتم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر