پرسشی که مطرح است این است که آیا اگر جهاد تنها دفاعی میبود، لازم بود که اینقدر در قرآن مسلمانان تشویق به جهاد بشوند؟ آیا مسلمانان خودشان شعورشان نمیرسد که باید از خودشان دفاع کنند؟ روشن است که انسان نیاز به اینکه کسی به او بگوید تو باید از خودت دفاع کنی ندارد. حتی حیوانات نیز چنین چیزی را تعلیم نمی بینند، اگر موجود زنده ای در معرض تهدید قرار بگیرد بطور طبیعی و فطری از خود دفاع میکند و این امری بیولوژیکی و کاملا طبیعی است، و حتی مسلمانان نیز احتمالاً این را میفهمند که لازم نیست برای اینکه کسی را وادار کنند تا از خود دفاع کند به او جایزه و پاداش بدهند و او را تهدید کنند، مگر مردمانی بر روی زمین هستند که در هنگام مورد هجوم و تجاوز قرار گرفتن از خود دفاع نکنند؟ آیا ایرانیان که در مقابل اعراب قرنها ایستادگی کردند قرآن داشتند و یا کسی به آنها وعده بهشت داده بود؟ آیا ویتنامی ها و روس های کمونیست از خود دفاع نمیکردند؟ بنابر از آنجا که دفاع از خود امری فطری است، وقتی در قرآن اینقدر روی جهاد تاکید شده است و از روش های مختلف برای واداشتن مسلمانان به جهاد استفاده شده است، این خود نشان میدهد که دستکم گوشه ای از این جهاد ها، تهاجمی تشویق یک شخص به دفاع از خود به دلیل فطری بودن شبیه آن است که کسی را تهدید به این کرد که اگر نفس نکشی تو را بیچاره خواهیم کرد و یا اگر نفس بکشی به تو حوری و غلمان خواهیم داد، و این دو کاملاً مسخره هستند
در جدول رخدادنگاری زیر میتوانید تاثیر آیات جنایی قرآن و عکس العمل مسلمانان نسبت به آنها را ببینید
⦁ 570 – تولد محمد در عربستان، در قبیله عربستان
⦁ 583 – اولین مسافرت محمد به سوریه با اهداف تجارتی
⦁ 595 – محمد با خدیجه ازدواج میکند
⦁ 595 – مسافرت دوم به سوریه
⦁ 610 – محمد در غار حرا جبرئیل را ملاقات میکند
⦁ 613 – محمد ادعای پیامبری اش را بطور عمومی اعلام میکند
⦁ 615 – مسلمانان توسط قریش مورد آزار قرار میگیرند
⦁ 619 – با سوده و عایشه ازدواج میکند
⦁ 620 – نمازهای پنجگانه اجباری میشوند
⦁ 622 – محمد از مکه به مدینه مهاجرت میکند
⦁ 623 – جنگ ودان
⦁ 623 – جنگ صفوان
⦁ 623 – جنگ ذوالعشير
⦁ 624 – محمد و اطرافیانش آغاز به حملات پی در پی به کاروانهای تجارتی برای غارت ثروت آنها میکنند
⦁ 624 – زکات اجباری میشود
⦁ 624 – جنگ بدر
⦁ 624 – جنگ بنی سلیم
⦁ 624 – جنگ بنی قینقاع
⦁ 624 – جنگ سویق
⦁ 624 – جنگ بنی قطفان
⦁ 624 – جنگ بحران
⦁ 625 – جنگ احد
⦁ 625 – جنگ حمراء الاسد
⦁ 625 – جنگ بنی النضیر
⦁ 625 – جنگ ذات الرقاع
⦁ 626 – جنگ بدر الاخره
⦁ 626 – جنگ دومه الجندل
⦁ 626 – جنگ بنی المصطلق
⦁ 627 – جنگ خندق
⦁ 627 – جنگ بنی قریظه
⦁ 627 – جنگ بنی لحیان
⦁ 627 – جنگ غیبه
⦁ 627 – جنگ خیبر
⦁ 628 – محمد معاهده ای را با قریش امضا میکند
⦁ 630 – محمد مکه را فتح میکند
⦁ 630 – جنگ حنین.
⦁ 630 – جنگ تبوک
⦁ 632 – محمد میمیرد.
⦁ 632 – ابوبکر، پدرزن محمد، و عمر حرکتی نظامی را آغاز میکنند تا اسلام را در عربستان تحمیل کنند
⦁ 633 – جنگ در عمان
⦁ 633 – جنگ حضرموت.
⦁ 633 – جنگ کازیما
⦁ 633 – جنگ ولاجه
⦁ 633 – جنگ اولیس
⦁ 633 – جنگ عنبر
⦁ 634 – جنگ بصره,
⦁ 634 – جنگ دمشق
⦁ 634 – جنگ اجنادین.
⦁ 634 – مرگ ابوبکر و به خلافت رسیدن عمر
⦁ 634 – جنگ نمارق
⦁ 634 – جنگ سقطیه.
⦁ 635 – جنگ جسر.
⦁ 635 – جنگ بویب.
⦁ 635 – فتح دمشق.
⦁ 635 – جنگ فحل.
⦁ 636 – جنگ یرموک.
⦁ 636 – جنگ قادسیه.
⦁ 636 – فتح مدائن.
⦁ 637 – جنگ جلولاء.
⦁ 638 – جنگ یرموک.
⦁ 638 – مسلمانان رومی ها را شکست میدهند و وارد جارالسلام میشوند
⦁ 638 – فتح جزیره.
⦁ 639 – فتح خوزستان و حرکت به سوی مصر.
⦁ 641 – جنگ نهاوند
⦁ 642 – جنگ ری در ایران
⦁ 643 – فتح آذربایجان
⦁ 644 – فتح فارس
⦁ 644 – فتح خاران.
⦁ 644 – عمر کشته میشود، عثمان خلیفه میشود
⦁ 647 – فتح جزایر قبرس
⦁ 644 – عمر کشته میشود و عثمان جانشین او میشود.
⦁ 648 – حمله به بیزانسی ها
⦁ 651 – جنگ دریایی علیه بیزانسی ها
⦁ 654 – اسلام در شمال افریقا پخش میشود
⦁ 656 – عثمان کشته میشود، علی خلیفه میگردد
⦁ 658 – جنگ نهران.
⦁ 659 – فتح مصر
⦁ 661 – علی کشته میشود.
⦁ 662 – مصر به دست اسلامگرایان می افتد.
⦁ 666 – مسلمانان به سیسیل ایتالیا حمله میکنند
⦁ 677 – محاصره قسطنطنیه
⦁ 687 – جنگ کوفه
⦁ 691 – جنگ دیر الجلیغ
⦁ 700 – حملات نظامی به شمال افریقا انجام میگیرد
⦁ 702 – جنگ دیر الجمیرا
⦁ 711 – مسلمانان به جبل الطارق حمله میکنند
⦁ 711 – فتح اسپانیا
⦁ 713 – فتح ملتان (منطقه ای در پاکستان)
⦁ 716 – حمله به قسطنطنیه
⦁ 732 – جنگ در فرانسه.
⦁ 740 – جنگ نوبلز.
⦁ 741 – جنگ بگدورا در شمال افریقا
⦁ 746 – جنگ روپار ثوثا
⦁ 748 – جنگ ری.
⦁ 749 – جنگ اصفهان
⦁ 749 – جنگ نهاوند
⦁ 750 – جنگ زب
⦁ 777 – جنگ ساراگوسا در اسپانیا
پاسخ مربوط اين پرسش را ميتوان بسادگي دريافت که آیا اسلامگرایان در مورد دفاعی بودن این آیات دروغ میگویند و از انسانیت خجالت میکشند که چنین دروغی میگویند و اسلامشان را سانسور میکنند یا نه؟ بهانه حمله مسلمانان صدر اسلام به کشورهای متعدد بیگانه که در زمان عمر با تایید و حتی شرکت امامان شیعه شروع شد چه چیز غیر از گسترش اسلام و همین آیات جنایی قرآن بوده است؟ آیا چنین دینی میتواند دین صلح آمیز و انسانگرایی باشد؟ هرگز!
قتل عام وحشیانه و بی سابقه هندوها توسط مسلمانان
نمونه خوب دیگر این جنایات حمله مسلمانان به هند و قتل عام بی سابقه هندوها در تاریخ بشریت است. ملاها و خلفای اسلامی با استناد به آیات جنایی قرآن جان انسان های بی شماری را گرفتند هزاران انسان که گناهی جز دگراندیشی نداشتند را با وحشیتی بی سابقه به خاک و خون کشیدند تا بر طبع شریعت اسلام و سنت پیامبر اسلام خزانه ها را پر از زر کنند و زمین را همان گونه که قرآن گفته از وجود کفار پاک کنند من اینجا قسمت هایی از این قتل عام بی سابقه را از زبان ویل دورانت تاریخ نگار بزرگ غربی نقل می کنم:
كشورگشايي مسلمين در هند احتمالا خونينترين داستان تاريخ است. حكايتي است نوميدكننده، كه نتيجة اخلاقي آشكارش اين است كه تمدن چيزي است سپنجي، و تار و پود تافتة ظريف نظم و آزادي و فرهنگ و صلح آن ميتواند در هر آن، به دست وحشيان مهاجمي كه از بيرون آمده يا در داخل آن گرد آمده باشند، از هم دريده شود. هندوها گذاشته بودند كه توش و توانشان در تفرقه و جنگ خانگي از ميان برود؛ دينهايي را، چون آيين بودا و آيين جين، پذيرفته بودند كه آنان را در وظايف زندگاني سست كرده بود؛ نتوانستند نيروهايشان را سازمان دهند تا از مرزها و تختگاهها، ثروت و آزاديشان در برابر قبايل سكاها، هونها، افغانها، و تركها نگهباني كنند؛ اينان پيرامون مرزهاي هند پراكنده وچشم به راه ضعف ملي آن بودند كه بدان راه يابند. مدت چهارصد سال (600-1000ميلادي) هند چشم به راه سلطهاي بود كه سرانجام از راه رسيد.
اولين هجوم مسلمين [ يعني، غازيان عرب] حملة گذرندهاي به مولتان بود، در غرب پنجاب (سال 664ميلادي). مهاجمان در سه قرن بعد حملات مشابهي به هند كردند، كه حاصلش استقرار مسلمين در درة سند بود، و اين مقارن زماني است كه همدينان عربشان در غرب، در نبرد تور (سال 732 ميلادي)، براي استيلاي بر اروپا ميجنگيدند. اما فتح واقعي مسلمين در هند در پايان هزارة اول ميلادي اتفاق افتاد.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.
او كسي است كه رسولش را با هدايت و آئين حق فرستاد تا او را بر همه آئينها غالب گرداند هر چند مشركان كراهت داشته باشند.
این آیه به صراحت اعلام می دارد که غرض از بعثت و ارسال پیامبر گرامی اسلام این بوده است که دین او، اسلام، جهانگیر شود. آن حضرت از طرف خداوند جهان آفرین مامور بود که همه مردم جهان را به اسلام دعوت کند تا اگر جهان گیر شدن این دین در زمان حیات خود وی تحقق نیافت، دست کم، مقدمات جهان گیر شدنش برای آینده فراهم گردد و حقا که آن حضرت این ماموریت سنگین را به بهترین شکل ممکن انجام داد.
پیامبر اسلام از همان آغاز رسالت خود، در مسیر جهانی شدن و گسترش اسلام گام برمیداشت. آن حضرت در زمانی که هنوز از زمان تشکیل نخستین جامعه اسلامی در مدینه چند صباحی بیش نگذشته بود و قدرت مادی و ظاهری این جامعه نوپا و نوظهور به هیچ وجه با قدرت سایر حکومت ها و دولت های موجود در آن عصر، و از جمله دو ابر قدرت ایران و روم، قابل مقایسه نبود؛ آری در چنین شرایطی، نامه هایی برای امپراطور روم، پادشاهان: ایران، حبشه، اسکندریه، بحرین و پادشاهان کوچک و بزرگ دیگر نوشتند و آنان را به اسلام دعوت کردند.
ماهنامه رهایی زن سری سوم شماره چهل و هشتم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر